[فرزانه قبادی ] بیستم اسفند ماه ٩٨ بود که وزیر میراث فرهنگی بالاخره بعد از مقاومت فراوان در مقابل تعطیلی موزهها اعلام کرد تمامی موزهها و اماکن تاریخی- فرهنگی تا پایان تعطیلات نوروز بازدیدکنندگان را پذیرش نخواهند کرد.
کرونا موزههای سراسر دنیا را به تعطیلی کشاند و شاید بهتر باشد بگوییم با شیوع این ویروس در دنیا، فصل جدیدی از فعالیت موزهها آغاز شد.
موزههای دنیا این روزها از طریق فضای مجازی ارتباط خود را با بازدیدکنندگانشان حفظ کردهاند. اتفاقی که در ایران هم تا حدودی افتاد، اما فاصله آن تا ایدهآلها بسیار زیاد است.
«کوتاهی در ایجاد زیرساختهای ابتدایی پیشگیری از حوادث، از طرف دولتها و موسساتی که دغدغه حفاظت از میراث موسسات و کشورهایشان را دارند، پذیرفتنی نیست. علاوه بر پیشگیری از نابودی اموال فیزیکی، تصمیمگیرندگان در دولتها و دانشگاهها باید از ملزومات ابتدایی حفاظت از مجموعهها و آرشیوهایشان نیز مطلع باشند.
کپیهای فیزیکی [اشیا و آثار حیاتی] در انبار پشتیبان، دست و پاگیر و حجیم هستند. وجود یک بانک داده دیجیتال از مجموعهها و آرشیوها که در چندین سرور پشتیبان نگهداری میشوند، حداقل باعث حفظ و ثبت و ضبط بخشی از دانش گردآوریشده و سوابق مجموعههای ازدسترفته میشود.» این جملات بخشی از بیانیه یومک (کمیته بینالمللی موزههای دانشگاهی ایکوم) در مورد حفاظت از زیرساختهای موزههاست که در شهریور ماه ١٣٩٧ و بعد از آتشسوزی موزه ملی برزیل منتشر شد. حادثهای که باعث از بینرفتن بالغ بر ٢٠میلیون اثر ارزشمند تاریخی این موزه شد.
شاید بتوان گفت این نخستین بار بود که شورای بینالمللی موزهها بهطور جدی به موزههای دنیا هشدار میداد که اطلاعات مربوط به اشیای خود را به صورت دیجیتال ذخیره کنند. روزی که این بیانیه منتشر شد، کسی حتی تصور نمیکرد این اطلاعات دیجیتالی در شرایطی دیگر هم به داد موزهها برسد. در روزگاری که پای کرونا به موزهها رسیده و تمام معادلات را به هم زده است. موزهها ماههاست که تعطیلاند، سالنها و گالریها در سکوتند، اما صفحات مجازی آنها پرمخاطبتر از همیشه میزبان نگاههای مجازی بازدیدکنندگان هستند.
رضا دبیرینژاد، مدیر موزه ملی ملک معتقد است: «تعطیلی به نفع موزهها بود. این اتفاق کمک کرد که موزهها یک جهش جدی در فعالیتشان داشته باشند، چون تا بهحال فقط میزبان بازدیدکنندگان بودند، اما امروز مسأله این است که وقتی موزه تعطیل است، چه باید کرد؟ پیش از این یک نگاه سنتی در موزهها بود که شئی نادیده اعتبار بیشتری دارد، اما در شرایط فعلی این بحث مطرح است که موزه چقدر میتواند یک شئی را معرفی و در مورد آن تولید محتوا کند.
سال ٢٠١٨ شعار ایکوم «موزههای تراپیوسته؛ رویکردهای نو، مردمان نو» بود، در همان سال حتی یک موزه در ایران فعالیتی در راستای این شعار انجام نداد، اما حالا همان شعار سه سال پیش تحقق پیدا کرده است.
در جریان تعطیلی موزهها، بسیاری از مدیران تازه متوجه شدند که تا به حال محتوایی تولید نکردهاند تا اشیای موزه را به عموم معرفی کنند، حتی چند کلیپ و ویدیو یا عکس مناسب و باکیفیت از آثارشان ندارند که در فضای مجازی به نمایش بگذارند.
کرونا گویا نقاط ضعف را نمایان کرد، موزهها بزرگترین ضعفشان این بود که ابزاری نداشتند که فراتر از محیط فیزیکی موزه بتوانند خودشان را معرفی کنند.
در ساختاری که سیاستگذاران، برنامهریزان و سازمانهای متولی ایجاد کردهاند، هیچوقت زیرساختهای عیانکردن اطلاعات مربوط به موزه و اشیای آن شکل نگرفته است، درحالیکه یک بانک جامع مشترک برای موزههای کشور کمک میکرد که بتوانیم یک شبکه مشترک بین آثار موزهای داشته باشیم.» موزههای بزرگ دنیا پیش از شیوع کرونا هم امکان بازدید مجازی را برای اعضای سایتهایشان فراهم کرده بودند و حالا در مقاطعی به صورت رایگان این امکان را برای عموم فراهم میکنند، این درحالی است که موزههای ایران سایت مناسبی که بتواند در چنین شرایطی به مخاطبان به صورت آنلاین خدمات ارایه کند، ندارند. بماند که بعضی از موزههای ایران حتی سایت یا صفحه اینستاگرام هم ندارند. فاطمه احمدی، عضو هیأت اجرایی کمیته بینالمللی موزههای دانشگاهی (UMAC) در اینباره میگوید: «اگر موزههای ما اطلاعات دیجیتالی مربوط به اشیای خود را تهیه کرده بودند، در دوران کرونا میتوانستند این اطلاعات را در فضای مجازی قرار دهند و از آن بهرهبرداری کنند، اما آنقدر در این بخش ضعیف بودیم که وقتی کرونا به یکباره همه را خانهنشین کرد، چیزی برای ارایه نداشتیم.»
بعضی موزهها ازجمله موزه ملی ملک سالها پیش اقدام به تهیه بانک اطلاعاتی آنلاین و فضایی برای پژوهشگران فراهم کردند که بتوانند بدون مراجعه به موزه، اطلاعات مورد نیازشان را دریافت کنند.
مدیر موزه ملک در این رابطه میگوید: «درسایت موزه ملک ٩٠درصد آثار این موزه را به صورت آنلاین منتشر کردهایم؛ شناسنامه و عکس آثار در دسترس است، بین نمایشگاهها و آثار لینک وجود دارد و یک شبکه اطلاعاتی از آثار و فعالیتهای موزه ایجاد شده است.
اما موضوع مهم این است که سالها برای رسیدن به این شبکه اطلاعاتی زمان صرف شده است.
این اتفاق یکشبه محقق نمیشود و نیاز به کار کارشناسی بسیار جدی دارد. حالا که بسیاری از موزهها در دوران کرونا در این زمینه اقدام کردهاند و این نیاز را احساس کردهاند، بهتر است استمرار داشته باشند و تولید محتوا را اندک اندک و مستمر انجام دهند تا به یک حجم قابل توجهی از محتوای مورد نیاز و قابل ارایه برسند.
زمانی که طرح «جام» عملیاتی و تهیه بانک نرمافزاری موزهها آغاز شد، ما اعلام کردیم که بهتر است این اطلاعات بهگونهای تهیه شود که بتوان آن را به صورت آنلاین هم ارایه کرد. اما آن زمان کسی به این موضوع فکر نکرد، تصور این بود که باید یک کار درون سازمانی انجام شود، اما نگاه و چشمانداز بلندمدت به موضوع نداشتند.»
در روزهای قرنطینه، گروهی از موزهداران با همکاری فصلنامه الکترونیکی «فرهنگ موزه» برنامههای خلاقانهای برای معرفی موزههای کمتر شناختهشده در سراسر کشور طراحی و اجرا کردند. برنامههایی مثل «گپ موزه»، «لایو موزه» و کمپین «یک اثر، یک امید» که هرکدام میتواند الگویی برای فعالیتهای موزهای درکشور در آینده باشد. استفاده بهینه از امکان فضای مجازی برای صحبت در مورد موزهها، معرفی آنها و شنیدن روایت موزهداران از موزهها میتواند نگاه جامعه را به موزهها تغییر دهد. فاطمه احمدی، کارشناس موزه ملی پزشکی، در رابطه با تلاشهای این گروه میگوید: «درحالت عادی شاید اغلب مردم ما اهل موزهرفتن نباشند، اما باید فرهنگسازی کرد. مردم باید بدانند که چطور میتوانند در فضای مجازی از موزهها بازدید کنند. از لحاظ جامعهشناسی و روانشناسی مطالعاتی انجام شود تا ببینیم چه وجهی از موزه برای مردم جالبتر است. ضمن اینکه باید توجه کنیم که بازدید مجازی از موزه، مثل رفتن یک گروه تلویزیونی به موزه و تصویربرداری صرف نباشد، موزهدارها باید بدانند که به چه شکل بازدیدکننده را جلب کنند، چطور اطلاعات مربوط به اشیا را در قالب روایت بیان کنند و چطور از قصههای موزه برای بازدیدکنندهای که از طریق اینترنت به بازدید موزه آمده، بگویند تا بازدید از موزه مثل یک فیلم جذاب، بیننده را میخکوب کند.»
ساختار موزههای کشور نیاز دارد که در تمامی ابعاد بهروز شود. مشکلات و ضعفهایی که در بخش فیزیکی و حفاظتی (ویترین، نور، سیستم تهویه و...) در موزهها وجود دارد، همواره جزو مسائل چالشبرانگیز این حوزه است. اما شیوع کرونا ضعف دیگری را به مدیران این حوزه یادآوری کرد که سالها کتمان میشد: ضعف در فعالیت آنلاین موزهها و معرفی آثار و فعالیتها و ارایه اطلاعات به مخاطبان و پژوهشگران در فضایی غیر از محیط فیزیکی موزه. حالا پس از گذشت سهماه از تعطیلی موزهها و تلاشها برای فعالیت در فضای مجازی از سوی برخی موزهها صورت گرفته است. به گفته رئیس اداره کل موزهها: «امکان بازدید مجازی در دستور کار موزهها قرار گرفته است.» محمدرضا کارگر اما میگوید: «دائمیکردن بازدید مجازی از موزهها کار آسانی نیست و باید سایت خوبی برای موزهها شکل بگیرد تا این مراکز فرهنگی و تاریخی بتوانند به صورت آنلاین با مخاطبانشان در تماس باشند. شکلگیری این سایت علاوه بر ایجاد امکان بازدید آنلاین و زنده از موزهها، به تهیه عکس و مطلب نیز نیاز دارد. مطالبی که در سایت مذکور خواهند آمد، باید به چند زبان ترجمه شوند.» اقداماتی که درطول این سالها صورت نگرفته است. شاید بتوان امیدوار بود که دستاورد دوران کرونا برای موزههای ایران، برداشتن گامی به سوی موزههای تراپیوسته باشد.
خطر تعدیل نیروی انسانی موزهها
ترس از حضور افراد در محیطهای بسته و ایجاد گعدههای کوچک و بزرگ موجب شد تا بسیاری از مراکز فرهنگی بزرگ و کوچک در سراسر جهان موزههایشان را بسته نگهدارند. این تعطیلی در مواقعی هم باعث شد تا بسیاری از صاحبان موزهها، نیروهای انسانی خود را تعدیل کنند.
مسئولان موزه هنر متروپلیتن در منهتن نیویورک در همان روزهای ابتدایی اشاعه ویروس کرونا در آمریکا به دلیل کسر حدود ١٠٠میلیون دلاری که در بودجه خود مشاهده کرده بودند، مجبور شدند تا حدود ٨١ کارمند بخش راهنمای موزه خود را اخراج کنند. آکادمی سلطنتی هنر لندن دیگر موسسهای بود که اعلام کرد با وجود تعطیلی مرکز به دلیل شیوع ویروس کرونا و ضمن کم شدن هزینههایش، در دوران قرنطینه هر ماه حدود یکمیلیون پوند ضرر میکند. موزههای اروپا نیز از قافله ضرر و زیان مالی در امان نبودند، صنعت گردشگری در اروپا یکمیلیارد یورو ضرر کرده که این ضرر شامل آسیب به موزههایی چون لوور فرانسه نیز شده است. این ضرر و زیانهای مالی البته تنها متوجه موزههای جهان نبوده و ترکشهای آن به ایران هم رسیده است، چناچه اغلب موزهداران ایرانی در ایام شیوع این ویروس که از قضا با نوروز ایرانی هم مصادف شده بود، توقع درآمدهای چند میلیاردی داشتند که تعطیلی همگانی این امید را ناامید کرد. فارغ از زیانهای مالی، نگرانی این روزهای اغلب موزهداران از بابت کمشدن نیروهای انسانی است. بیشتر متولیان امر فرهنگ اما این روزها نگرانند که به دلیل تعطیلی موزهها مجبور به اخراج کارمندان خود شوند. موزه هنر کلیولند، یکسوم از کارمندان خود را اخراج کرده و موزههای هنرهای زیبای بوستون نیز حدود ٣٠٠ نفر از کارمندانش را به حالت تعلیق درآورده است. کمکهای دولتی برای سرپا نگه داشتن موزهها کفاف نگهداری تمام نیروهای انسانی را نمیدهد و همین عامل باعث شده تا هزارو٢٠٠ مورخ و متولی هنر از موزههای سراسر دنیا طی کمپینی از موزهداران بخواهند تا مانعی برای بیکارشدن راهنمایان و کارمندان موزهها شوند. اما به نظر میرسد این خواسته تا حدود زیادی محقق نشده است و موزهداران ناگزیرند نیروهای انسانی خود را کاهش دهند. از سوی دیگر موزهها در جایگاه ٤٩ مکانهای پرخطر قرار دارند و هنوز هیچ پروتکلی در هیچ جای دنیا مبنی بر باز شدن موزهها تدوین نشده است. نکتهای که به نظر میرسد این روزها دغدغه ذهنی بسیاری از موزهداران است اینکه بعد از، از بین رفتن کرونا که زمان آن هنوز مشخص نیست، موزهها چگونه به فعالیت خود ادامه میدهند؟ شاید بازدید و گشتوگذارهای مجازی که اتفاقا در ایام عید هم بسیاری آن را به نوعی در تلفن همراه خود امتحان کردند، راه جایگزینی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید