نوروز ریشه در فلات ایران دارد و حاصل ذهن، زندگی و سنت اقوام ایرانی است؛ اما همزمان منادی تحول، همبستگی و سرور برای ملتهای منطقه محسوب میشود
نویسنده:سهند ایرانمهر
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه طی سخنرانی در مراسم بزرگداشت نوروز در استانبول اظهار داشته است: روز ۲۱ مارس؛ نوروز، روز بزرگداشت و جشن مشترک جهان ترک خواهد بود و بدین ترتیب به اتحاد، با هم بودن و همبستگی ما کمک خواهد کرد.
اگر منظور اردوغان کمک به ایجاد همبستگی است بله #نوروز از دیرباز نقش مهمی در همبستگی دارد و نوروز باید میراث مشترکی در ایران، افغانستان ، تاجیکستان و آسیای مرکزی، قفقاز و حتی بالکان باشد اما اگر منظور او ماهیت و ریشه ترکی نوروز است سخنی غیرتاریخی است که در این یادداشت به
آن میپردازم.
شواهد باستانشناسی نشان میدهد که نوروز یک جشن رسمی دربار هخامنشی بوده است. در کتیبههای داریوش اول (۵۲۲–۴۸۶ ق.م)و کتیبههای تخت جمشید اشاره شده که شاهان هخامنشی در روز آغاز سال نو، هدایا را از نمایندگان ایالتهای مختلف دریافت میکردند.
Pierre Briant, From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire, 2002, Harvard University Press, pp. 246–250Richard N. Frye, The Heritage of Persia, 1962, pp. 98–102.
منابع زرتشتی شامل اوستا و نوشتههای پهلوی هم به جشنهای مرتبط با سال نو مانند فروردینگان و همسپتمدم اشاره شده که از جشنهای اصلی تقویم زرتشتی بودهاند.
بندهش(از متون پهلوی) نیز تأیید میکنند که نوروز ریشه در اعتقادات زرتشتی دارد.
James Darmesteter, The Zend-Avesta, 1895, Oxford University Press, Vol. I, pp. 240–250.Mary Boyce, Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices, 1979, p. 24.
این روایتها تنها در موارد ذکر شده نیست حتی مورخان یونانی نیز درباره نوروز
گزنفون در کوروشنامه (Cyropaedia) اشاره میکند که نوروز در دربار هخامنشی جشن گرفته میشد و پادشاه هدایای سال نو را دریافت میکرد.
استرابون در جغرافیا (Geographica, Book 15) به مراسم سال نو در ایران اشاره دارد.
Xenophon, Cyropaedia, Book VIII, translated by Henry Graham Dakyns, 1914.Strabo, Geography, Book XV, translated by Horace Leonard Jones, 1924.
فردوسی در شاهنامه، نوروز را به جمشید، شاه اسطورهای ایران، نسبت میدهد:
جهان انجمن شد بر تخت اوی
فرومانده از فرّهٔ بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
فردوسی، شاهنامه، تصحیح جلال خالقی مطلق، جلد ۱، ص ۲۹–۳۰
در متون کلاسیک ترکی اما اشارهای به ترکی بودن نوروز نشده است. مهمترین متون کهن ترکی مانند «کتاب دده قورقود» (Dede Korkut, قرن ۱۳ میلادی) و «دیوان لغاتالترک» (Divanu Lughat al-Turk, محمود کاشغری، قرن ۱۱ میلادی) هیچ اشارهای به این مطلب ندارند.
•محمود کاشغری، دیوان لغاتالترک، ترجمه باسمل و آتالای، ۱۹۳۹، جلد ۱.•Geoffrey Lewis, The Turkish Language Reform: A Catastrophic Success, Oxford University Press, 1999.
سلجوقیان، غزنویان، ایلخانان و تیموریان نوروز را پذیرفتند، اما بهعنوان یک جشن ایرانی در کل، هیچ منبعی نوروز را بهعنوان یک جشن ترکی معرفی نکرده است البته این سنت ایرانی توسط همین حکومتها گسترش بیشتری در سرزمینهای ترک یافت اما با همان نام ایرانی «نوروز» در نتیجه سلجوقیان و عثمانیان نوروز را جشن میگرفتند اما بهعنوان یک سنت ایرانی .
Claude Cahen, Pre-Ottoman Turkey: A General Survey of the Material and Spiritual Culture and History c. 1071-1330, 1968, p. 150.•Stanford J. Shaw, History of the Ottoman Empire and Modern Turkey, Cambridge University Press, 1976, p. 98.
بنا بر پژوهشها و اسناد تاریخی معتبر ، نوروز در بخارا، سمرقند و خوارزم به دلیل تأثیر تمدن ایرانی-خراسانی رواج یافت و سپس در میان اقوام ترکزبان منطقه پذیرفته شد. ابن فضلان جهانگرد عرب که در نیمه اول قرن چهارم هجری میزیسته و به اینمناطق سفر کرده است به صراحت به اینواقعیت اشاره کرده است. عبدالحی حبیبی نیز در تحقیقات خود براین امر صحه میگذارد.
دیدگاه تان را بنویسید