55 آنلاین- بورس تهران بعد از یک جهش بزرگ در چند ماهه اول سال 1399، دچار ریزش شد و تقریباً نیمی از 300 درصد رشد آن در سال جاری از بین رفت. در حال حاضر، دیدگاه های مختلفی نسبت به رشد احتمالی شاخص کُل و بورس وجود دارد.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با علی راست خدیو - مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه – تحولات بورس و وضعیت احتمالی آن در آینده بررسی شده است. این کارشناس بورس اعتقاد دارد که تقریباً اصلاح بورس و اصلاح قیمت سهام، به پایان رسیده وسهامدارانی که ضرر کرده اند نباید با ضرر، سهام خود را بفروشند و از بازار خارج شوند.
پیش از این، در گفت و گوی «55 آنلاین» با فردین آقابزرگی ( تیتر: شاخص بورس فراتر از یک میلیون و 300 هزار واحد نمی رود) که روز جمعه 24 بهمن ماه جاری منتشر شد، این کارشناس بورس گفت که رشد بورس در آینده آهسته و بطئی خواهد بود و رشد شارپی سال 1399 تکرار نخواهد شد.
*****
*شاخص بورس در روز شنبه 25 بهمن ماه امسال 47 هزار رشد داشت که حدود 4 درصد افزایش نشان می دهد. شاخص کُل به رقم یک میلیون و 262 هزار واحد رسید. جنابعالی در روز 20 بهمن امسال گفته بودید که شاخص بورس در هفته آینده یا دو هفته آینده جهش می کند ولی دیگر جهش شارپی نداریم.
این جهش 47 هزار واحدی همان جهشی است که شما انتظار داشتید و گفته بودید جهش خواهیم داشت یا این که هنوز آن جهشی که هفته قبل در نظر داشتید فرا نرسیده است؟
-ما هفته قبل تحلیلی داشتیم با همین عنوان که ما یک جهش خواهیم داشت ولی قبل از همه باید بدانیم، تحلیل هایی که ما یا هر فرد دیگری چه به صورت فاندامنتال (بنیادی) و چه به صورت تکنیکال ارائه می کنیم حدس و گمان است یعنی هیچ فردی نمی تواند آینده را ببیند یا نمی تواند آینده را پیش بینی کُنَد.
بر اساس شواهد، نموداری که تحلیلگران تکنیکال می بینند و روان شناسی بازار و روان شناسی جمعی، کارشناسان حدس می زنند که مثلاً قرار است این سهم افزایش پیدا کند یا ریزش کند یا مثلاً شاخص کُل بورس افزایش پیدا کند یا ریزش پیدا کند. این تحلیل ها، فقط یک حدس است که احتمال آن نسبت به حدس های دیگر، بیش تر است.
برای مثال، ما فرضاً می گوییم یک جهش داریم یا می گوییم به احتمال زیاد، جهش داریم اما این نکته به این معنا نیست که ما حتماً و صد در صد، جهش خواهیم داشت. بنابراین، همه این اظهار نظرها، حدس است.
نکته دوم این است که آن جهشی که عنوان کردیم منظورمان جهشی مثل جهش سال 1398 نبود که خیلی شارپ باشد. این جهش که ما در هفته جاری می بینیم، یک جهش کوچک است و احتمالاً روز یک شنبه و دوشنبه (26 و 27 بهمن)، بازار مثبت است و یک یا دو روز بعد، دوباره اصلاح می کند.
با همین حالت یعنی با جهش و اصلاح، بازار به کار خودش ادامه می دهد و به نظر می رسد در ماه های پیش رو، بازار جهش خواهد داشت. در ماه اسفند و همین طور در ماه فروردین، اگر بیش تر یک حرکت صعودی ببینیم تا اصلاح، می گوییم جهش شروع شده. هر چند که همین الان نیز و بر اساس تغییرات نمودار شاخص کُل در روز شنبه (25 بهمن)، احتمالاً این حرکت که از چند روز قبل شروع شده، می تواند شروع یک حرکت صعودی برای شاخص باشد.
البته وقتی ما می گوییم صعودی، انتظار نداشته باشید که مثلاً شاخص کُل هر روز بخواهد 50 هزار یا 60 هزار واحد مثبت باشد. صعود شاخص کُل، یک مقدار آرام تر خواهد بود ولی در مجموع صعود را داریم.
*شورای عالی بورس تصمیم گرفت دامنه نوسان قیمت را از مثبت 5 درصد و منفی 5 درصد تغییر بدهد و دامنه نوسان جدید از روز شنبه (25 بهمن) مثبت 6 درصد و منفی 2 درصد شده. در 5 دقیقه اول فعالیت بورس تهران در روز شنبه تقریباً نیمی از رشد شاخص کُل ثبت شد.
به نظر شما چرا این طور شد و به چه علت رشد 25 هزار واحدی از کُل رشد 47 هزار واحدی روز شنبه، در همان 5 دقیقه اتفاق افتاد؟
-این نوع حرکت ها، احساسی است و بازار، در این مدتی که ما ریزش داشتیم و آن صعود قبلی در سال 1398، کاملاً یک بازار احساسی بود. در حال حاضر، ما هنوز یک بازار احساسی داریم ولی احساسات، یک مقدار فروکش کرده است.
در هفته پیش، ما دیدیم بازار منفی بود و شاخص کُل منفی بود و تمام سهم ها، تقریباً در صف فروش بودند، اما بعد از انتشار خبر مربوط به تغییر دامنه نوسان، دیدیم یک دفعه بازار شروع به مثبت شدن کرد. این همان احساسات معامله گران است که روی چارت و سهم ها می آید.
این جهشی که در روز شنبه دیدیم بیش تر ناشی از همان خبر مثبت و خوشحال کننده بود و سازمان بورس تصمیم گرفت دامنه نوسان قیمت را تغییر بدهد. خیلی از معامله گرها احساس کردند با این کار ریسک شان پایین می آید و احتمالاً وضعیت بازار بهتر می شود. به همین دلیل خریدهای بیش تری انجام دادند مخصوصاً در 5 دقیقه اول.
ما بحثی در بازارهای مالی داریم به این صورت که گفته می شود خریدهای نیم ساعت اول، برای آدم های آماتور است و خریدهای نیم ساعت و قبل از بسته شدن بازار، برای افراد حرفه ای است.
وقتی که ما نیم ساعت اول یا یک ساعت اول بازار را می بینیم مثبت یا منفی شدن بازار، از احساسات افراد آماتور نشأت می گیرد که در همان ساعت های اولیه، خرید و فروش می کنند. در حالی که حقوقی ها، نمی توانند جلوتر از ساعت 10 یا ده و 30 دقیقه وارد خرید و فروش شوند. افراد حرفه ای هم، اصولاً صبر می کنند که ببینند بازار به کدام طرف می رود، چه راهی را در پیش می گیرد و معمولاً نیم ساعت آخر بازار، خرید و فروش انجام می دهند. بنابراین در مورد اتفاقات روز شنبه، می توانیم بگوییم احساسات افراد آماتور، آن اتفاق نیم ساعت اول را شکل داد و بعد هم آهسته آهسته رشد بورس ادامه پیدا کرد.
*برخی کارشناسان بازار سرمایه اعتقاد دارند که در بازار فرسایشی بورس، باید یک شوک وارد می شد و تغییر دامنه نوسان، همان شوک بود ولی یک ابزار موقتی است. آیا جنابعالی از این نوع اقدامات که از بورس حمایت کند و شاخص به سمت رشد حرکت کند، دفاع می کنید؟
-رشد شاخص بورس می تواند ناشی از همان احساس مثبتی باشد که معامله گرها از خبر تغییر دامنه نوسان قیمت گرفتند و در حقیقت، همان شوک است. اصولاً این نوع کارها موقتی بوده و مثل یک داروی مُسکن است که ما به بیمار می دهیم.
آن بیمار با این داروی مُسکن، درد را برای یک مدت فراموش می کند ولی خوب نمی شود یعنی بیماری او بهبود پیدا نمی کند. برای بهبود، نیاز به داروهای دیگر وجود دارد و این بیمار باید این داروها را مصرف کند و مثلاً آنتی بیوتیک می خواهد.
*شما فکر می کنید برای بورس چه اقدامی باید انجام شود که سهامداران بورس، از فعالیت در بورس رضایت داشته باشند؟
-هر گونه حمایت یا برداشتن حمایت یا هر چیزی که اسم آن را بگذارید، می تواند دستکاری در قیمت ها باشد. الان حمایتی که افراد از دولت می خواهند این طور است که دولت، بورس را مثبت کند. به هر حال، این حمایت ها دستکاری در قیمت ها محسوب می شود. همان طور که در سال 1398، این حمایت باعث شد دستکاری در قیمت ها اتفاق بیفتد و سهم ها بدون هیچ دلیلی افزایش پیدا کنند.
ما آن نوع افزایش قیمت سهم ها را در مدت 10 یا 15 سال بورس ندیده بودیم. یک دفعه، قیمت سهم ها افزایش پیدا می کند و افرادی وارد بازار می شوند که تازه کار خودشان را در بورس شروع کرده اند و هنوز با مسائل بازار مالی آشنا نیستند و در مدت دو ماه خرید و فروش می کنند به سودهای 200 درصدی یا 300 درصدی می رسند.
این افراد فکر می کنند که بورس، همین است و وقتی چنین افرادی، کُل سرمایه خودشان را وارد بورس می کنند آن روی سکه را هم می بینند و در ضررها، انتظار دارند مورد حمایت قرار بگیرند.
ما کاملا درک می کنیم هر فردی که ضرر می کند، می خواهد ضررش جبران شود ولی جبران ضرر در بازار بورس، به این شکل نیست. چرا که بازار بورس، دانش خودش را می خواهد، تجربه خودش را می خواهد و زمانی که شما وارد یک معامله می شوید باید بدانید برای چه وارد شدید و زمانی که خارج می شوید باید بدانید که چرا خارج شدید.
همه این موارد را باید برای خودتان در نظر بگیرید و استراتژی کار خودشان را مشخص کنید که وقتی ضرر کردید تقصیر را به گردن دیگران نیندازید. وقتی که ما پول مان را وارد این بازار می کنیم فقط به میل خودمان بوده که آن را وارد این بازار کرده ایم.
*سهامداران خُرد و مردم عادی که وارد بورس شده اند و الان اعتراض دارند، می گویند مقامات دولت از جمله رئیس جمهور و وزیر اقتصاد تشویق کردند و ما هم سرمایه خودمان را وارد بورس کردیم ولی الان چرا بورس را رها کرده اند.
-بله، دقیقاً همین طور است و این کار دولت، کاملاً اشتباه است. من هیچ حمایتی از دولت یا هیچ فرد دیگری نمی کنم. این که شما، افرادی را تشویق کنید که پول خودشان را به جایی بیاورند که اصلاً اطلاع ندارند چه چیزی هست، کار اشتباهی است.
از طرفی، یک فرد که از بازار اطلاع ندارد و پول خودش را بدون هیچ اطلاعی وارد جایی کند که اصلاً چیزی از آن نمی داند، اشتباه این فرد است. در این زمینه، هر طرف 50 درصد تقصیر کار است و نمی شود یک طرف هیچ تقصیری نداشته باشد و طرف دیگر صد در صد مقصر باشد.
این کار دولت، درست نبوده و اساساً حمایت دولت از بورس به این شکل و تبلیغات این شکلی که همه را به داخل بورس بکشانند، اشتباه بوده است. چون هم افرادی که تازه وارد بازار شدند، آسیب دیدند و هم افرادی که سال ها داشتند در این بازار کار می کردند.
بنابراین، این کار دولت کاملاً اشتباه بوده است. البته برای حل این مشکل، نمی شود به راحتی بگوییم دولت باید حمایت کند تا بازار مثبت شود. این طور نمی شود عمل کرد و باز مثل تحولات بورس در سال 1398 می شود. چرا که شاید بورس با این نوع حمایت ها، یک حرکتی داشته باشد ولی دوباره نزول و ریزیش شدیدتری خواهیم داشت.
*در سال 1399 سهام برخی شرکت های دولتی در قالب صندوق سرمایه گذاری دارا یکم و همچنین دارا دوم یا پالایشی یکم، عرضه شد. سهام دارا یکم با قیمت 2 میلیون تومان در اردیبهشت امسال عرضه شد و سهام پالایشی یکم با قیمت 5 میلیون تومان عرضه شد.
در روز شنبه (25 بهمن) با رشدهایی که در بورس اتفاق افتاده ارزش روز دارا یکم به سه میلیون و 443 هزار تومان رسید و ارزش سهام پالایشی یکم بعد از این که مدت زیادی کمتر از 5 میلیون تومان بود، بالاخره روز شنبه به بالای 5 میلیون تومان رفت و ارزش آن پنج میلیون و 39 هزار تومان شد.
جنابعالی، با تغییر و تحولاتی که رخ داده، آینده سهام دارا یکم و پالایشی یکم را چگونه می بینید؟
-آن عرضه های سهام دولتی که به شکل دارا یکم و دارا دوم یا با اسم های بعدی قرار شد وارد بازار شود، از همان اول مورد انتقاد بود. در همان زمان گفته می شد که این کار دولت درست نیست و به صورت قانونمند و درست، وارد بازار نشد یا دارایی های دولت به شکل درستی عرضه نشده.
*یعنی شما مخالف عرضه سهام دولتی در قالب صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) هستید؟
-بله؛ من مخالف این کار بوده و هنوز هم هستم. همان طور که هیچکدام از این سهم ها را نخریدم و به هیچکس نیز پیشنهاد نکردم که این سهم ها را بخرد.
*به هر حال دارا یکم فعلاً نسبت به زمان فروش در اردیبهشت حدود 70 درصد افزایش قیمت دارد. البته قیمت دارا یکم در زمان اوج بورس در مرداد امسال، تا شش میلیون و 700 هزار تومان هم بالا رفت. جنابعالی سهام دارا یکم را هم ترجیح نمی دادید؟
-اصلاًعرضه این سهام در قالب صندوق دارا قابل دفاع نیست. در ضمن، جهش های به آن شکل هم برای ما قابل پذیرش نیست. اگر ما تحولات سال 1398 و یکی، دو ماه اول سال 1399 را بررسی کنیم، می بینیم چه جهش ها و سودهایی در خرید و فروش سهم ها اتفاق افتاد.
ما همان موقع، مخالف این نوع جهش های قیمتی بودیم. چرا که در هیچ جای دنیا، شما
نمی توانید سهم بخرید و یک ماهه به شما 200 درصد یا 300 درصد سود بدهد.
*بالاخره کسانی که سهام دارا یکم را خریده بودند، می توانستند در زمان اوج بورس، وقتی که ارزش این سهام، در محدوده نزدیک به شش میلیون و 700 هزار تومان بود بفروشند و اگر کسانی فروخته باشند بیش از 200 درصد سود کرده اند.
-درست است و اگر همان موقع فروخته باشند این مقدار سود کرده اند. البته خیلی از آنها فروختند و خیلی هم نتوانستند بفروشند و بورس دچار ریزش شد. آن جهشی 200 درصدی که دارا یکم داد، روی موج احساسات سوار بود. اگر حمایت افراد نبود، خریدهای آنچنانی نبود و خرید نقدینگی به آن شدت نبود، قیمت این سهام، آن مقدار افزایش پیدا نمی کرد.
در اواسط سال 1398 حدود یک میلیون و 200 هزار کد بورسی جدید وارد بازار شد. این افراد به طور میانگین هر کدام حدود 40 تا 50 میلیون تومان به بازار آوردند. این حجم نقدینگی که وارد بازار شد چنین حرکتی را در بازار ایجاد کرد ولی الان هم اعتمادها سَلب شده و همان حجم سرمایه، ذره ذره دارد از بورس خارج می شود.
ما می توانیم دلیل نیمی از ریزش را خروج سرمایه از بورس بدانیم. وقتی که اعتماد شما از یک جایی سلب شود و سرمایه خودتان را از آنجا خارج کنید، به طور طبیعی ریزش اتفاق می افتد. این وضع، مثل همان ماجرای موسسات پولی و بانکی است که مردم به یکباره برای گرفتن پول خودشان اقدام کردند ولی نتوانستند پول خودشان را بگیرند. اساساً در هر جایی که مردم بخواهند حجم سنگین نقدینگی را خارج کنند، باعث خراب شدن اوضاع می شوند.
*تا اواسط مرداد امسال رشد بورس ادامه داشت و شاخص کُل بورس به بالای دو میلیون واحد رفته بود. در مورد افرادی که مثلاً در اوایل مرداد به بورس آمدند با قاطعیت می شود گفت که ضرر کرده اند.
شما فکر می کنید در ماه های قبل تا چه زمانی ورود به بورس منطقی بود و بعد از آن خرید سهام در قیمت های بالا بوده و احیاناً خریداران دچار ضرر زیاد شده اند؟
-ما می توانیم تا اردیبهشت 1399 را مناسب بدانیم. یک ماه بعد یا دو ماه بعد آهسته آهسته بازار، ضعیف شد و آن روی سکه دیده شد. اواخر خرداد امسال به بعد، بدترین موقعی بود که افراد می توانستند وارد بورس شوند یعنی افرادی که در قله قیمت وارد شدند، ریزش های 50 یا 60 درصدی را تجربه کردند.
از طرفی، این اصلاح قیمت ها تقریباً دیگر تمام شده و من حس می کنم تمام شده. منطقی هم نیست این افراد که ضرر کرده اند، سهم های خودشان را بفروشند و با این حجم ضرر از بورس خارج شوند.
به بیان دیگر، ما نباید کاری را انجام می دادیم ولی وقتی که انجام داده ایم و تا اینجا 50 درصد یا 60 درصد ضرر کرده ایم، دیگر ضرر بیش تر از این اتفاق نمی افتد. درست است که در بورس هر اتفاقی امکان دارد رخ بدهد ولی در حال حاضر، اصلاح بازار آهسته آهسته دارد تمام می شود و احتمالاً ما برگشت بازار را برای سال 1400 خواهیم داشت. بهتر هست که این افراد، فعلاً سهام خودشان را نگه دارند.
*یعنی شما اعتقاد دارید کسانی که وارد بورس شده اند، دید کوتاه مدت نداشته باشند و حداقل دید میان مدت داشته باشند؟
-دقیقا همین طور است. من به هر فردی که سوال کند، پیشنهاد می کنم هر سهمی را که خریده اند کمتر از سه ماه نگهداری نکنند. شما هر سهمی که می خرید، دست کم باید سه ماه یا چهار ماه، به آن فرصت بدهید.
البته افرادی هستند که می گویند ما فلان سهم را خریدیم و سه ماه صبر کردیم ولی ضرر ما بیش تر شد. این دسته از افراد باید بدانند که وقتی سهم می خرند این خرید باید بر اساس اصول باشد. اگر می دانند که دارند چه کار می کنند به سهم خریداری شده فرصت بدهند ولی اگر نمی دانند از اساس مشکل وجود دارد.
برخی افراد ممکن است که اصلاً ندانند چه سهمی می خواهند بخرند و بعد سهام بخرند و بعداً بگویند سه ماه صبر کرده اند ولی سود نداده است. فقط صبر کردن، مهم نیست بلکه مهم این است که ما بدانیم چه سهمی را بخریم و بدانیم باید چقدر صبر کنیم.
*برخی تحلیلگران بورس می گفتند چند نقطه مقاومتی در پیش رو داریم که یکی از آنها یک میلیون و 260 هزار واحد است. دو نقطه مقاومتی بعدی را هم یک میلیون و 370 هزار واحد و یک میلیون و 600 هزار واحد می دانستند.
در حال حاضر بورس به بالای یک میلیون و 260 هزار واحد رفته است. شما تصور می کنید شاخص بورس در محدوده بالای آن مقاومت، تثبیت شده یا این که واقعاً معلوم نیست شاخص بورس در روزهای آینده، چگونه خواهد بود؟
-در مورد این که تثبیت شده یا نه، به طور قطعی نمی شود اظهار نظر کرد ولی تا اینجای کار به احتمال زیاد، ما پایان اصلاح را در سال 1399 داریم. آن مقاومت هایی که کارشناسان اعلام کرده اند، درست است ولی گاهی اوقات این مقاومت سازی ها قابل قبول نیست.
برای مثال، موقعی که شاخص بورس، از یک میلیون واحد فراتر رفت، کارشناسان زیادی گفتند مقاومت بعدی یک میلیون و 200 هزار واحد است. بعد هم گفتند یک میلیون و 500 هزار واحد مقاومت است. بعداً هم اعلام کردند که یک میلیون و 800 هزار واحد و 2 میلیون واحد مقاومت های بعدی هستند.
به نظر می رسد که این کارها، مقاومت سازی است که به افراد اعلام می شود. افراد هم به همدیگر اعلام می کنند.
*یعنی شما تحلیل تکنیال را برای بورس قبول ندارید؟
-من تحلیل تکنیکال را قبول دارم ولی این تحلیل ها، پیش بینی آینده نیست و حدسیات است که یک دفعه ترازو را برای ما بیش تر سنگین می کند. وقتی شاخص در محدوده یک میلیون واحد است، اگر ما اعلام کنیم که یک میلیون و 500 هزار واحد مقاومت است، این حرف بین معامله گرها می چرخد و همه می گویند یک میلیون و 500 هزار واحد مقاومت است.
وقتی که این حرف منتشر و پخش شد و بعداً شاخص بورس به یک میلیون و 500 هزار واحد رسید، همه می ترسند و سهام خودشان را می فروشند و خارج می شوند. در نتیجه، ما یک ریزش داریم. بعد می گویند دیدید ما گفتیم که یک میلیون و 500 هزار واحد مقاومت بود.
در حالی که وقتی مقاومت اعلام می شد شاخص کُل تا آن سطوح نرسیده بود که ما بخواهیم با قطعیت اعلام کنیم اینجا ناحیه مقاومتی است. آن مقاومت ها خیلی حدسی تر است تا مقاومت هایی که ما الان بخواهیم اعلام کنیم. ما یک ریزش و اصلاح داشته ایم و حالا کاملاً مشخص است که سطح 2 میلیون واحد، یک مقاومت است.
ما الان می دانیم که قبلاً شاخص کُل بورس به سطح دو میلیون واحد رسیده و بعد وارد اصلاح عمیق شده. ما این موضوع را می دانیم و بنابراین می توانیم اعلام کنیم که 2 میلیون واحد، مقاومت است ولی ما از الان نمی توانیم اعلام کنیم که دو میلیون و 500 هزار واحد مقاومت بعدی خواهد بود. اگر ما چنین مقاومتی را اعلام کنیم کاملاً بر اساس فرضیات و روند بلند مدتی است که اعتبار آن زیاد نیست.
دیدگاه تان را بنویسید