ارسال به دیگران پرینت

معرفی کتاب | معرفی کتاب دوباره فکر کن

اگه دنبال انگیزه ای این کتاب رو بخون | معرفی کتاب دوباره فکر کن

اگر به کتاب‌های روان‌شناسی، انگیزشی، رشد فردی و موفقیت علاقه دارید. از خواندن کتاب دوباره فکر کن لذت وافری خواهید برد.

اگه دنبال انگیزه ای این کتاب رو بخون | معرفی کتاب دوباره فکر کن

معرفی کتاب دوباره فکر کن

اگر به کتاب‌های روان‌شناسی، انگیزشی، رشد فردی و موفقیت علاقه دارید. از خواندن کتاب دوباره فکر کن لذت وافری خواهید برد.

کتاب دوباره فکر کن با خرید حق انتشار در ایران و با اجازه رسمی از نویسنده، ترجمه و به صورت همزمان در سراسر دنیا، در ایران منتشر می‌شود.

آدام گرانت در این کتاب از آمادگی ذهنی و قدرت دوباره و دوباره فکر کردن و تجدید نظر کردن در آموخته‌های قبلی برای گرفتن تصمیمات به موقع در زندگی و رسیدن به اهداف سخن می‌گوید.

درباره کتاب دوباره فکر کن

بر اساس تعاریف مرسوم، هوش همان قابلیت تفکر و یادگیری است. تصور غالب این است که هرچقدر باهوش‌تر باشید، توانایی حل مسائل پیچیده‌تری را دارید و سریع‌تر از دیگران به راه‌حل می‌رسید.

اما در دنیای پیچیده امروزی، مجموعه‌‎ دیگری از مهارت‌‎های شناختی وجود دارد که شاید بیشتر از هوش اهمیت داشته باشند: قابلیت تجدیدنظر، فکرکردن دوباره و فراموش کردن آموخته‌های پیشین.

گرانت می‌گوید فرض کنید همین الان سوالات یک آزمون چندگزینه‌ای را تمام کرده‌اید و نسبت به یکی از پاسخ‌هایتان تردید دارید. هنوز مقداری وقت هست، آیا باید روی نظر اولیهٔ خود بمانید یا جواب‌تان را تغییر دهید؟

حدود سه‌چهارم از محصلان اعتقاد دارند که تجدیدنظر دربارهٔ پاسخ، به ضررشان خواهد بود. کاپلان که یک کمپانی آموزشی بزرگ است، چنین توصیه‌ای داشت: «در هنگام تغییر پاسخ، بسیار احتیاط کنید. تجربه نشان می‌دهد خیلی از محصلانی که جواب‌هایشان را تغییر می‌دهند، در نهایت پاسخ اشتباه را برمی‌گزینند». با تمام احترامی که برای آموزه‌های تجربی قائلم، اما دقت شواهد را ترجیح می‌دهم. یک گروه سه‌نفره از روانشناس‌ها پس از بررسی جامع بر روی ۳۳ مطالعهٔ تحقیقاتی، به این نتیجه رسیدند که اکثر تجدیدنظرها در تک‌تک این مطالعات، به حذف پاسخ غلط و انتخاب پاسخ صحیح ختم شدند. این پدیده را اشتباه حدس اولیه می‌نامند.

گرانت در این کتاب با شما از ارزش تجدید نظر حرف می‌زند. دربارهٔ به‌کارگیری نوعی انعطاف‌پذیری ذهنی شما را از موقعیت‌های بحرانی نجات می‌دهد.

هدف گرانت این کتاب، بررسیِ رویکردهای تجدیدنظر است. او به دنبال متقاعدکننده‌ترین شواهد و تعدادی از ماهرترین تجدیدنظرکننده‌های دنیا رفته است. تمرکز اولین بخش کتاب بر باز کردن ذهن‌مان است. همچنین در این بخش خواهید فهمید که چرا یک کارآفرین آینده‌نگر در دام گذشته گیر می‌کند، چرا یک کاندیدای مناصب دولتی سندرم ایمپاستِر (یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی‌توانند موفقیت‌هایشان را بپذیرند) را مزیت می‌بیند، چگونه یک دانشمندِ برندهٔ جایزهٔ نوبل از اشتباه کردن لذت می‌برد، چگونه بهترین پیش‌بینی‌کنندگان جهان دیدگاه‌هایشان را به‌روز می‌کنند، و چگونه یک فیلم‌ساز برندهٔ اسکار مبارزات سازنده‌ای دارد.

دومین بخش به بررسی راهکارهای تشویق سایر افراد به تجدیدنظر می‌پردازد. رویکرد یک قهرمان مناظرهٔ بین‌المللی برای پیروزی در بحث‌ها و موفقیت یک موزیسین سیاه‌پوست در ترغیب خودبرترپندارهای سفیدپوست و کنار گذاشتن بیزاری‌شان از سیاه‌ها را می‌بینید. قدرت گونهٔ خاصی از گوش دادن را خواهید دید که کمک‌حال یک پزشک برای تغییر ذهنیت والدین نسبت به واکسن شد و به یک قانون‌گذار کمک کرد تا فرماندهٔ ارتش اوگاندا را متقاعد به حضور در مذاکرات صلح کند.

سومین بخش دربارهٔ رویکردمان برای ساخت جوامع متشکل از یادگیرنده‌های مادام‌العمر است. نقش یک آزمایشگاه متخصصِ گفتگوهای دشوار بر زندگی اجتماعی مردم را خواهید دید که چگونه بهترین رویکردهای ارتباطی ما برای مسائل مناقشه‌برانگیز نظیر سقط جنین و تغییرات اقلیمی را برملا می‌کند. نقش معلم‌ها در مدارس را می‌بینید که چگونه می‌توانند با تشبیه فضای کلاس به موزه، ترویج نگاه به پروژه‌ها با دیدگاه یک نجار و بازنویسی کتب درسی قدیمی و معتبر، قدرت تجدیدنظر را به دانش‌آموزان بیاموزند. رویکرد خلق فرهنگ یادگیری در محیط کار با اولین زن هیسپانیک در فضا را خواهید دید که چطور کنترل ناسا را در دست گرفت تا مانع شکل‌گیری حوادث متعاقب پس از فاجعهٔ شاتل فضایی کلمبیا شود. این بخش با بازتاب اهمیت تجدیدنظر دربارهٔ بهترین طرح‌ها به اتمام می‌رسد.

این کتاب، فراخوانی برای رها کردن دانش و عقاید منسوخ، و نیز تثبیت خودانگاره‌مان نه بر اساس ثبات رأی بلکه با اتکا بر انعطاف‌پذیری است. گرانت اعتقاد دارد که در صورت تسلط بر هنر بازنگری و تجدیدنظر، شرایط بهتری برای موفقیت‌های کاری خواهید داشت و زندگی‌تان راضی‌کننده‌تر خواهد شد. تجدیدنظر می‌تواند کمک‌حال شما در زمینهٔ خلق راهکارهای جدید برای مسائل کهنه و اصلاح راهکارهای قدیمی برای مسائل جدید باشد. این کار، مسیری برای یادگیری بیشتر از اطرافیان و زندگی با حسرت‌های کمتر است. یکی از نشانه‌های خرد، آگاهی از موعد رهاسازی تعدادی از ارزشمندترین ابزارها -و برخی از محبوب‌ترین بخش‌های هویت- خودتان است.

خواندن کتاب دوباره فکر کن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به کتاب‌های روان‌شناسی، انگیزشی، رشد فردی و موفقیت علاقه دارید. از خواندن کتاب دوباره فکر کن لذت وافری خواهید برد.

درباره آدام گرانت

آدام گرنت ۱۳ اوت ۱ ۹۸۱ در آمریکا متولد شد. او نویسنده و استاد مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. آدام گرنت در شهر دیترویت ایالت میشیگان بزرگ شد و به خاطر کسب افتخارات بالای علمی در سنین جوانی در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شهرت دارد.

بخشی از کتاب دوباره فکر کن

اولین موفقیت مایک، زمانی حاصل شد که دستگاه بارکدخوان سریع برای فیلم‌های دوربین را اختراع کرد و این پدیده چنان اهمیتی در هالیوود داشت که جایزهٔ دستاورد فنی اِمی و اسکار را برایش به ارمغان آورد. البته این دستگاه در قیاس با ابداع بعدی که شرکت او را مبدل به سریع‌الرشدترین کمپانی این سیاره کرد، اختراع کوچکی محسوب می‌شد. دستگاه پرچم‌دار مایک، خیلی زود توجه عدهٔ زیادی از افراد را جلب کرد و گستره‌ای از مشتریان وفادار از بیل گیتس گرفته تا کریستینا آگوئیلرا را برای شرکت به ارمغان آورد. اپرا وینفری طی یک اظهارنظر مبالغه‌آمیز گفته بود: «این ابداع عملاً زندگی مرا تغییر داد. نمی‌توانم بدون آن زندگی کنم». حتی وقتی رئیس‌جمهور اوباما وارد کاخ سفید شد، حاضر نشد دستگاهش را به «سرویس مخفی» تحویل دهد.

ایدهٔ مایک لازاریدیس برای بلک‌بری، یک دستگاه ارتباطی بی‌سیم برای ارسال و دریافت ایمیل بود. در تابستان ۲۰۰۹، تقریباً نیمی از بازار گوشی‌های هوشمند آمریکا در انحصار این شرکت بود. اما در سال ۲۰۱۴، سهم بازارش سقوط کرد و به زیر ۱ درصد رسید.

وقتی یک شرکت اینگونه با سر به زمین می‌خورد، نمی‌توانیم دلیل واحدی را به عنوان عامل سقوط آن شناسایی کنیم، بنابراین سعی می‌کنیم آن را با تعابیر انسانی توصیف کنیم: بلک‌بری نتوانست خود را تطبیق دهد. اما تطبیق با یک محیط متغیر، کاری نیست که از دست کمپانی ساخته باشد – بلکه انسان‌های شاغل در آن باید در طیف وسیعی از تصمیمات روزمره‌شان، چنین رویه‌ای را در پیش بگیرند. مایک به‌عنوان بنیان‌گذار، رئیس و مدیرعامل سازمان، مسئول تمامی تصمیمات فنی و تصمیمات مرتبط با محصولات بلک‌بری بود. هرچند می‌توان نگرش او را جرقه‌ای برای شکل‌گیری تحول گوشی‌های هوشمند دانست، اما ناتوانی او در بازنگری، باعث مرگ کمپانی شد و عملاً ابداعش را نابود کرد. کجای کار اشتباه بود؟

اکثر ما به دانش و تخصص‌مان افتخار می‌کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرز فکری منطقی خواهد بود و ثبات عقیدهٔ ما عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما به‌سرعت تغییر می‌کند و باید معادلِ زمانی که صرف تفکر می‌کنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکرات‌مان هم وقت بگذاریم.

تجدیدنظر یک مجموعه مهارت و البته یک طرز فکر است. هم‌اکنون خیلی از ابزارهای ذهنی موردنیازمان را در اختیار داریم. فقط باید یادمان باشد که هر از چند گاهی با بیرون آوردن آن‌ها از قفسه، گردوغبار روی‌شان را پاک کنیم

تغییر رأی

با عنایت به پیشرفت‌ها در زمینهٔ فناوری و دسترسی به اطلاعات، شاهد افزایش دانش، آن هم با نرخی بسیار فزاینده هستیم. میزان اطلاعات و دانش دریافتی روزمرهٔ هر شخص در سال ۲۰۱۱، تقریباً ۵ برابر بیشتر از ۲۵ سال قبل آن بود. در سال ۱۹۵۰، تقریباً ۵۰ سال طول می‌کشید تا دانش پزشکی دو برابر شود. در سال ۱۹۸۰، بازهٔ دو برابر شدن دانش پزشکی به هفت سال رسید و در ۲۰۱۰، به سه‌ونیم سال! افزایش سرعت تغییرات، یعنی اینکه باید راحت‌تر از همیشه باورهایمان را زیر سوال ببریم.

منبع : طاقچه
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه