ارسال به دیگران پرینت

بن سلمان | شاهزاده بن سلمان

پروژه بن سلمان برای از نو ساختن عربستان تکمیل می شود؟ |‌ گذر شاهزاده از ایدئولوژی

ابتکارات بن سلمان برای ایجاد یک کشور مدرن مبتنی بر احساسات ملی گرایانه و فاصله گرفتن از آرمان های پان اسلامی و تاکید بر میراث فرهنگی پیش از اسلام به جای هویت اسلامی در داخل، برای نیل به موفقیت نیازمند صلحی پایدار است. بن سلمان پس از چندین سال در پیش گرفتن سیاست خارجی به چنین جمع بندی ای رسیده است.

پروژه بن سلمان برای از نو ساختن عربستان تکمیل می شود؟ |‌ گذر شاهزاده از ایدئولوژی

پروژه بن سلمان برای از نو ساختن عربستان تکمیل می شود؟

ابتکارات بن سلمان برای ایجاد یک کشور مدرن مبتنی بر احساسات ملی گرایانه و فاصله گرفتن از آرمان های پان اسلامی و تاکید بر میراث فرهنگی پیش از اسلام به جای هویت اسلامی در داخل، برای نیل به موفقیت نیازمند صلحی پایدار است. بن سلمان پس از چندین سال در پیش گرفتن سیاست خارجی به چنین جمع بندی ای رسیده است.

برنارد هایکل در مطلبی در نشریه فارن افرز نوشت، برای شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان جنگ در غزه وضعیت بغرنجی را پدید آورده است. غزه تحت کنترل حماس قرار دارد، گروهی اسلام گرا که متحد ایران است و هماهنگ با این کشور و نیروهای نیابتی اش در منطقه عمل می کند که تمایل دارند شاهد از بین رفتن خاندان آل سعود باشند. اما با توجه به میزان محبوبیت آرمان فلسطین در میان شهروندان سعودی، بن سلمان ناگزیر است در این منازعه طرف فلسطینیان را بگیرد که  در سراسر جهان عرب و جهان اسلام به عنوان قربانیان تجاوز و اشغال اسرائیل از آنان یاد می شود. دولت سعودی می خواهد امنیت خود را ارتقا ببخشد و امیدوار است از طریق عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل، بتواند یک اتحاد امنیتی با ایالات متحده و متحدان منطقه ای واشنگتن ایجاد نماید. اما تا زمانی که اسرائیل در حال بمباران غیرنظامیان در غزه است و از به رسمیت شناختن حق فلسطینیان برای تشکیل دولتی مستقل امتناع می ورزد، ایجاد چنین روابطی به یک رویای تعبیرنشدنی شباهت دارد.

طرح بن سلمان برای کشیدن جنگ به داخل ایران چه بود؟ | نقشه بن سلمان برای جنگ داخلی در ایران!

در ادامه این مطلب آمده است: با این حال، عادی سازی روابط تنها راه خاندان آل سعود برای تقویت موضعش نبوده و نیست. رژیم سعودی می تواند با ایجاد اقتصادی قوی تر و گذار از ایدئولوژی بسته و سنتی از خود حفاظت نماید. بدین منظور، ریاض به شکلی فعالانه در حال توسعه بخش های غیرنفتی اقتصاد خود نظیر گردشگری، معدن، لجستیک، تولید، فن آوری، صنعت مالی و حمل و نقل است. این کشور همچنین در حال تغییر پایه های مشروعیت خود که تا مدت ها مبتنی بر رابطه پادشاه با یک تفسیر بنیادگرایانه از اسلام (وهابیت) و نقش حاکم به عنوان خادم حرمین شریفین بود به عناصر و مفاهیمی مدرن تر و به روز شده تر است. پادشاهی سعودی امروز بیشتر به دنبال مشروعیت بخشی به حکومتش از طریق معرفی خود به عنوان حافظ منافع مردم عربستان و تقویت حس ملی گرایی است که منافع عربستان را در درجه نخست اولویت قرار می دهد. تغییرات حاصل شده عملا تمامی عناصر جامعه عربستان از نظام حقوقی و آموزشی گرفته تا نقش مقام های مذهبی و زنان را در بر می گیرد. پایه های نوین مشروعیت پادشاهی سعودی، به جای تعهد به گسترش "اسلام واقعی" مبتنی بر توانایی این رژیم برای ایجاد اتحاد، صلح و رفاه در منطقه است.

جنگ در غزه این تغییر گفتمانی را با پیچیدگی مواجه نموده است. هدف عربستان همچنان عادی سازی روابط با اسرائیل است، اما عربستان خواستار دریافت بهایی به مراتب بالاتر برای برقراری روابط دیپلماتیک است. سعودی ها اکنون اصرار دارند که اسرائیلی ها امتیازات تضمین شده ای را پیشنهاد دهند که منجر به ایجاد یک دولت فلسطینی پایدار و قابل دوام باشد. آنها همچنین در تلاش اند واشنگتن را قانع کنند که به صورت رسمی دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد و در عین حال شورای امنیت ملل متحد نیز به ایجاد یک دولت فلسطینی مشروعیت ببخشد. اما انگیزه سعودی ها برای متقاعد کردن اسرائیل و ایالات متحده تنها کاستن از آلام فلسطینیان نیست. هدف دیگر این اقدام دشوارتر کردن بهره برداری سیاسی رقبای عربستان از درد و رنج فلسطینیان به منظور تقویت بی ثباتی و هرج و مرج در منطقه است. ریاض معتقد است اگر مناقشه اسرائیلی- فلسطینی به شکل عادلانه ای حل و فصل شود، تهران تضعیف خواهد شد و خاورمیانه روی آرامش به خود خواهد دید. آنگاه پادشاهی سعودی می تواند تحول ملی خود را تکمیل کند و رویای ایجاد یک منطقه به هم پیوسته و سعادتمند با محوریت خویش را محقق سازد.

ابتکارات بن سلمان برای ایجاد یک کشور مدرن مبتنی بر احساسات ملی گرایانه و فاصله گرفتن از آرمان های پان اسلامی و تاکید بر میراث فرهنگی پیش از اسلام به جای هویت اسلامی در داخل، برای نیل به موفقیت نیازمند صلحی پایدار است. بن سلمان پس از چندین سال در پیش گرفتن سیاست خارجی تهاجمی از جمله یک جنگ پرهزینه در یمن، تحریم قطر و اتخاذ مواضع خصمانه در قبال ایران به چنین جمع بندی ای رسیده است. این سیاست ها موجب ایجاد بی ثباتی برای عربستان شد و اهداف بن سلمان را به مخاطره انداخت. از جمله در سپتامبر 2019، در نتیجه حملات موشکی و پهپادی ایران به تاسیاست نفتی عربستان در عبقیق و خوریس، نیمی از تولید نفت این کشور برای چند هفته مختل شد.

در نتیجه این تحولات عربستان در مواضع خود تغییراتی ایجاد کرد. اکنون پاسخ رسمی عربستان به این طعنه ها همراه با سکوت است و سیاست ریاض در قبال رقبایش روادارانه تر از گذشته شده است.

اما این تنها فشار منطقه ای نیست که موجب شده ریاض نقش یک بازگیر منطقه ای مصالحه جو را بازی کند. تهدیدات ایران و گروه های نیابتی اش در حالی شدت گرفته است که اراده ایالات متحده نسبت به حفاظت از عربستان در برابر تهدیدات خارجی متزلزل گشته است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از واکنش به حملات سال 2019 به تاسیسات آرامکو خودداری کرد. دولت بایدن نیز پس از روی کار آمدن در سال 2021 علنا اعلام کرد که عربستان را به دلیل مشارکت در جنگ یمن و سوابق ضد حقوق بشری اش تنبیه خواهد کرد. این رویکرد جدید بن سلمان را به سمت اتخاذ رویکرد منطقه ای جدید خود و ایجاد روابطی مستحکم تر با چین، هند و روسیه سوق داده است.

این استراتژی جدید، چرایی نپیوستن عربستان به ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا برای مقابله با حملات حوثی ها در دریای سرخ را توضیح می دهد. سعودی ها انتظار دارند منافع اقتصادی حوثی ها در طول زمان اهمیت بیشتری نسبت به تعهدات ایدئولوژیک پیکارجویانه این گروه پیدا کند. از این روست که ریاض تمایل دارد روابط مالی و سرمایه گذاری با ایران و حوثی ها ایجاد کند، به این امید که چنین منافعی در نهایت موجب حفاظت از ریاض در قبال اقدامات تهاجمی آنها گردد.

دولت ریاض در ماه ژانویه با اتهام نسل کشی در غزه توسط اسرائیل که از سوی آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری مطرح شده بود همراهی کرد، اما مواضع عربستان با لحن نرم تری نسبت به دیگر کشورهای منطقه مطرح شد، زیرا سعودی ها امیدوارند بتوانند روند عادی سازی روابط با اسرائیل را از سر بگیرند. با این وجود ریاض اکنون انتظار دارد اسرائیلی ها در عوض با تشکیل یک دولت پایدار فلسطینی موافقت کنند، زیرا هر امتیازی کمتر از آن موجب خواهد شد که از بن سلمان به عنوان مهمترین رهبر جهان عرب و حافظ حرمین شریفین به عنوان خائن به آرمان فلسطین یاد شود.

حدس اینکه آیا با وجود رادیکال شدن فضای سیاسی در اسرائیل و بلندپروازی های سیاسی شخص نتانیاهو، برداشتن گام های اساسی در این مسیر امکان پذیر است یا نه کاری بس دشوار است. اما آنچه مسلم است اینکه حملات 7 اکتبر حماس موجب شده تا مسئله فلسطین به یک متغیر بسیار مهم در معادلات منافع ملی عربستان تبدیل شود. این رویداد سبب شده تا عربستان به عنوان یک حامی سرسخت، مجددا شروع به چانه زنی و تعامل در خصوص تشکیل دولت فلسطینی نماید. از این جهت، حماس موفق شده یک پیروزی سیاسی ارزشمند را برای فلسطینیان رقم بزند، هرچند این پیروزی خود گروه حماس را در بر نمی گیرد.

منبع : انتخاب
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه