قهرمانی استقلال تهران، تنفس اجتماعی میسازد
چگونه شادمانیهای ورزشی میتواند سرمایه اجتماعی تولید کند؟
پتانسیل انتشار ویروسی تصاویر، ویدئوها و اخبار، موجسواری فیکنیوز و همچنین امکان هدایت و حتی دستکاری افکار عمومی، از چالشهای جدیدی است که میتواند بر هر پدیده اجتماعی از جمله اعتراضات سیاسی در جوامع مختلف اثرگذار باشد. رسانههای اجتماعی، امر مشارکت سیاسی را به کامنتگذاری پای صفحات مسؤولین یا سلبریتیها تنزل دادهاند و علیه هر کسی که موقعیت و اعتباری اجتماعی یا سیاسی داشته باشد؛ زمینه تخریب و ترول فراهم میکنند. در نگاه کلان، این رسانهها احساسات منفی انسانی را به شکلی مستمر به شبکه پمپاژ میکنند.
از جمله این احساسات، خشم است. خشم، ناامیدی، تهمت، شایعه و دروغ، شبکههای اجتماعی را به یک جبهه عظیم جنگاورانه تبدیل کرده است. از این جهت میتوان برخی اعتراضات در کشورهایی همچون لبنان، عراق، برزیل و هنگکنگ را متأثر از رسانههای اجتماعی دانست. رسانههای اجتماعی در حکم محرک، بسیجکننده و رهبر جنبشهای بدون سر عمل میکنند. اینترنت هم میتواند بستر باشد و هم میتواند محتوا را تأمین کند. اما مهمتر از این، شبکههای اجتماعی میتواند دماسنج خشم یا هر گونه احساسات دیگر همچون اندوه، نفرت یا شادی باشد. خشم انباشته، موتور پرفشار نارضایتی اجتماعی است و هر گونه شادی حتی شادیهای اندک در حکم دریچههای تنفسی است که میتواند دیگ جوشان و ملتهب اجتماع را از انفجار نجات دهد.
یکی از چهرههای جوان فهیم بادانش که در دولت سیزدهم مسئولیتی در حوزه ورزش گرفته، در پاسخ به این پرسش که «دکتر شما چرا مسئولیت قبول کردید؟» گفت «چون ورزش، همچنان یک پلتفرم پویا و فعال برای تعامل اجتماعی است». او اعتقاد داشت قدرت سیاسی در بسیاری از حوزهها و عرصهها به دلیل ناتوانی بوروکراتیک در ارائه خدمات اکنون مرجعیت و اعتبارش را نزد لایههای پرشماری از اجتماع از دست داده است. اما ورزش همچنان حوزهای است که در آن جامعه به سیاست نیاز دارد و به سوی او حرکت میکند. از نظر او، قدرت با زبان و ادبیات و لحن ورزش میتواند با اجتماع ارتباط بگیرد و چه بسا تنها رکن و پایهای از جامعه مدنی که این ارتباط را یعنی قدرت سیاسی و بدنه اجتماعی برقرار میکند؛ ورزش است. کوشش فراگیر و پرشتاب معاندین جمهوری اسلامی برای تحریم ورزش ایران نیز از همین روست که شهروندان جامعه از طبقات گوناگون، دیگر دلخوشی و شادمانی پیگیری اخبار و رویدادهای ورزشی نداشته باشند.
قهرمانی استقلال در لیگ برتر فوتبال میتواند فرصت تنفس اجتماعی پدید آورد و مرهم و تسکینی روانی بر اوضاع تلخ اقتصادی باشد. این موضوع برای حریف دیرینه استقلال یعنی پرسپولیس صادق نیست. پرسپولیس پنج قهرمانی مستمر آورده، تا جایی که این ثبات، شائبه زد و بند و حمایت وزارت ورزش و جوانان در چند سال گذشته را در پی داشته. صرف نظر از میزان یا تعداد حامیان و طرفداران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، هر شکلی از امیدبخشی و تسکیندهی به دردهای شهروندان جامعه به ویژه در دوران پر التهاب و اضطراب پس از کرونا و اکنون در دوره آزادسازی قیمتها میتواند خشم انباشته را کاهش دهد. خشم در هر شکلی مخرب است و شورش میآفریند. اعتراضات هر اندازه صحیح و معقول باشد، با خشم به بیراهه میرود.
بازتولید سرمایه اجتماعی و احیای اعتماد سیاسی در گروی برنامهریزی دقیق است. علاوه بر این برنامهریزی و طراحی، به یک اجماع ملموس بر منافع ملی نیازمندیم. اختلافات سیاسی نباید موفقیتهای دولت را کمرنگ نماید و نیز نباید امکان همزیستی اجتماعی را مسدود سازد. با هر رنگ و لباس و تیم و رتبهای، بعد از پایان مسابقه، به یکدیگر دست بدهیم و حتی بابت بازی خوب حریف تشکر کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید