سیدمحمد فخار ـ صادق خسرویعلیا: حوادث ۹ روز اخیر در خوزستان و برخی شهرهای کشور که بر پایه نیاز به آب رخ داده، بار دیگر موضوع تنش آبی را برجسته کرده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند؛ سوءمدیریت در منابع آب ایران و تصمیمات غیرکارشناسی که به هدررفت آب در کشور انجامیده است، به همراه ناتوانی در تامین حقابه تالابها و رودخانههای کشور بهدلیل تداوم خشکسالی شدید در ایران، تنشهای آبی در کشور را تشدید کرده است. اتفاقات خوزستان ناشی از تبعات تنشهای آبی در کشور و سوءمدیریت جریان آب در این پهنه پرآب کشور است، بااینحال اتفاقات خوزستان که در حال تسری به دیگر شهرهای کشور ازجمله اصفهان و لرستان است، هشداری جدی به مسئولان کشور و متولیان تقسیم آب در کشور است تا با اصلاح سریع سیاستهای مدیریتی در منابع آب از وقوع جدی جنگ آب در ایران جلوگیری کنند.
۸ روز پس از اتفاقات خوزستان و اعتراضات بر حق مردم به تعبیر تمام مقامات نظام، وزارت نیرو دریچه سدها را روی هورالعظیم گشود و بستر خشک تالاب را تر کرد. اما مردم میگویند آب شور به آنها رسیده است و حتی گاومیشها هم از آن نمینوشند. آب شور ناشی از خشکیدگی مسیر و بستر هورالعظیم حتی خساراتی نیز به محصولات کشاورزی وارد کرده است. حالا کارشناسان در گفتوگو با همشهری سوءمدیریت در منابع آب را مهمترین مشکل خوزستان و عامل اصلی اعتراضات مردمی در آن استان اعلام کردهاند که باید با درایت به مطالبات بر حق آنها پاسخ داد.
مردم حقشان را میخواهند
سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیطزیست مجلس: اتفاقات اخیر در شهرهای کشور بهویژه در خوزستان که ارتباط مستقیمی با موضوع آب و تنش آبی در ایران دارد، همگی این عوامل ریشه در فقدان مدیریت صحیح و بیتدبیری در مدیریت منابع آبی کشور دارد. وضعیت تنش آبی در کشور و تبعات آن همیشه قابل پیشبینی است. همچنین روند خشکسالی و محدودیت منابع آب و حتی نوع مصرف آب و حجم مصرف در کشور قابل پیشبینی است. نکته مهم آن است که تنش آبی در کشور و منابع آب ایران چگونه مدیریت شود. در یک بررسی سطحی میتوان دریافت که در مورد میزان مصرف آب در کشور و هدررفت منابع آب ایران در بخشهای مختلف اعم از کشاورزی، صنعت و شرب حتی یک آمار درست از مسئولان شنیده نمیشود؛ مثلا یک مسئول میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی را ۷۰ درصد اعلام میکند، مسئول دیگر این آمار را ۶۵ درصد و آن دیگری هم ۵۰ درصد اعلام میکند. همین تناقض در آمار میزان هدررفت آب در کشور است که بیانگر نبود یک نقشه مدیریتی آب در ایران است.
کشور اکنون و همزمان با وقوع اعتراضها و اجتماعات مردمی در اعتراض به نبود آب در شهرهای مختلف از نبود منابع آب رنج میبرد؛ بنابراین با توجه به خشکسالی و تبعات تغییر اقلیم باید به سرعت چارهای برای این وضعیت یافت تا بحرانهای بزرگتر ناشی از نبود آب در کشور رخ ندهد. اتفاقات خوزستان و اعتراض مردم این استان به نبود آب در بحران تنش آبی کشور هم ناشی از خشکسالی مدیریتی در ایران است. مردم چیز زیادی نمیخواهند. آنها حق خود، یعنی آب را طلب میکنند. رئیسجمهوری در اظهاراتی گفته است که نبود آب در خوزستان بهدلیل برنجکاری مردم است، اما باید اذعان داشت که براساس طرحهای انتقال آب علاوه بر آنکه مقصد طرحهای انتقال آب دچار مشکل شدهاند، مبدا این طرحها نیز دچار تنش آبی هستند. این که اعلام شود نبود آب در خوزستان بهدلیل برنجکاری مردم است، نشاندهنده آن است که مسئولان کشور به جای آنکه به روندهای مشکلساز بپردازند به سوژهها پاسخ میدهند؛ در حالی که باید به فرایند اصلی بحران آب در ایران پرداخته شود.
سهم کشاورزی از بحران آب
اسماعیل کهرم، بومشناس: وجود خشکسالی در برخی مناطق کشور بهدلیل سدسازیهای بیشمار است؛ طوریکه الان از آن سدها یک دیواره خشک بتنی باقی مانده و در دوطرف آن اثری از آب نیست. متأسفانه هم استانهایی که درگیر سیل هستند و هم مناطقی که آب ندارند بر اثر سوءمدیریت مدیران دچار چنین وضعی شدهاند. جنگ آب جدی است. روستاییان در برخی نقاط اصفهان و خوزستان با نیروی انتظامی درگیر شده و خیلیها آسیب دیدهاند. وضعیت آب سبب اختلاف میان اصفهان با کاشان و اصفهان با یزد شده و درگیری آنها انگار در یک حالت انفجاری منتظر جرقه است. مشکل دیگر در هدر رفت آّب در خوزستان برنج کاری در ۷۰ هزار هکتار از عرصههای این استان است که آب آن از کرخه تامین شد و در دشت عباس برنج کاشتند. مابقی آب هم به شط العرب رفت و دیگر راه بازگشت آب به هورالعظیم نبود. در حالی که تنها ۳ استان شمالی کشور توانایی تامین آب برای برنج کاری دارند. همین مشکل در استان فارس و کرانه زایندهرود هم وجود دارد و حالا اشتباه برنجکاری به استان خوزستان هم رسیده است. در همین خوزستان کشت نیشکر نیاز به برداشت ۳۵۰ متر مکعب آب دارد.
از سوی دیگر استخراج نفت از هورالعظیم نیز باعث خشک شدن این تالاب شد. آنطور که معاون طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرده است، ژاپنیها حاضر به استخراج نفت از این تالاب بودند اما چینیها گفتند توانایی استخراج ارزانتر نفت را دارند که هورالعظیم خشکید. خوزستان این استان پرآب کشور اینگوه به ورطه تنش آبی شدید افتاده است. حالا بحران خشکسالی و بیآبی به شهرهای جنوب کشور نیز تسری پیدا کرده است. کمبود منابع آب و خشک شدن دریاچهها و رودخانهها امروز سبب اعتراضات مردمی و نقدهای فراوان در شهرهای مختلف شده است. حتی مردمی که صدها کیلومتر با تالاب هورالعظیم فاصله دارند، از مرگ این تالاب که روزگاری عظیم بود، ناراحت و دلواپس هستند؛ اعتراضاتی که بخشی از آنها وارد و منطقی تلقی شده و برخی دیگر از آنها نیازمند تامل و واکاوی بیشتر است.
تمام ایران با تنش آبی مواجه میشود
محمدرضا محبوبفر، استاد دانشگاه و کارشناس جغرافیای طبیعی: بحرانهایی که در برخی از استانها رخ داده مردم را از نحوه مدیریت آب ناراضی کرده و نگرانی که مردم در سراسر ایران دارند، دلالت بر وضعیت نگرانکننده آب در کشور دارد. این نگرانی از استانهای شمالی ایران درباره انتقال آب از دریای خزر به فلات مرکزی آغاز شده و به کشاورزان استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان و البته سیستان و بلوچستان رسیده است. در این گستره، ۷ هزار روستا وجود دارد که دچار کمآبی و مشکلات آبی هستند و با تنش آبی دست و پنجه نرم میکنند. در ماههای اخیر تنها با تانکر به آنها آبرسانی شده است. هماکنون بحران و تنش کمآبی آنقدر جدی است که میتواند ۵۰ درصد از مردم ایران را تحتتأثیر خود قرار داده و معیشت آنها را مختل کند؛ مثلا در استان اصفهان که کشاورزان نسبت به کمآبی بسیار ناراضی بوده و نگران آینده هستند، میگویند مشکلاتشان نسبت به ۲ سال قبل ۹۰ درصد افزایش یافته و حقابههایشان پرداخت نشده است.
در ربع قرن اخیر، ایران در خشکسالی به سر میبرده و درست در همین سالها از یک طرف سدسازیهای بیرویه رخ داد و از سوی دیگر کفکنی چاههایی که بعضی از آنها به عمق ۳هزار متری زمین میرسند و آبهای لایههای زیرین زمین را استخراج میکنند، افزایش یافته است. حالا با حجم اندک آبی که در اختیار داریم و جمعیت فعلی ایران، این نگرانی بین کشاورزان و دامداران و بسیاری از متخصصان وجود دارد که با وضع وخیم آب در کشور چه باید کرد؟ همه استانهای ایران با تنش آبی مواجه شده یا با آن درگیر خواهند شد. با وجود بحران آب، امنیت غذایی هم در خطر جدی قرار میگیرد. تخلیه سفرههای آبهای زیرزمینی و بیکاری کشاورزان و تبدیل اراضی کشاورزی به بیابان و در نهایت کاهش چشمگیر تولیدات کشاورزی از عواقب این بحران است. در این شرایط، حتی احتمال وقوع جنگ آب یا حتی تنشهای قومی- قبیلهای هم برای بهدست آوردن سهم آب وجود دارد.
پروژههای غیرکارشناسی، خوزستان را خشکاند
مجتبی یوسفی، نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی: ایران در پهنه آب و هوای خشک قرار دارد؛ ازاینرو مدیریت منابع آبی کشور بسیار حیاتی و ضروری است، اما متأسفانه در دولتهای مختلف مدیریت منابع آب در مسیرهای اشتباه پیش رفت. افرادی که سالها در حوزه منابع آب مسئولیت دارند مدعی هستند توانستهاند منابع آب کشور را مدیریت کنند، اما طی سالهای اخیر دریاچه ارومیه نمکزار شد و این تغییر اکوسیستم باعث شد۶ استان همجوار دچار تغییر در اقلیم شوند و معیشت مردم به مخاطره بیفتد. همین اتفاق در ابعاد بزرگتر در جلگه خوزستان افتاده است؛ جلگهای که به اندازه زیست مردم قدمت دارد؛ جلگهای که بهعنوان قطب کشاورزی با ۱۸ درصد تولید محصولات کشاورزی در کشور و رتبه نخست تولید گندم با بیش از یک میلیون تن تولید سالانه، سالهاست که تبدیل به کانون ریزگرد و خشکیدگی شده است.
اگر امروز جلگه خوزستان به این روز افتاد، دلیلش فقط تغییر اقلیم نیست؛ بلکه تصمیمات نادرست و عوامل انسانی به این بحران دامن زد. حقابه تالابها به اشتباه خرج توسعه پروژههای غیرکارشناسی و گسترش میادین نفتی شد. پروژههای غیرکارشناسی بسیاری برای انتقال آب بینبخشی در خوزستان انجام گرفت که نتیجه آن خشکاندن تالابها و رودخانهها بود. عمده مشکلات خوزستان در ارتباط با تنش آبی، ناکارآمدی در مدیریت منابع آب است. البته عدممدیریت صحیح منابع آب در تمام کشور مشاهده میشود. مثلا ۲۵ کارخانه فولاد که آببری بسیاری دارند در مناطق کویری کشور احداث شدهاند. این اقدامات بیاساس جز هدر دادن منابع آب معنای دیگری ندارد. چنین اقداماتی حالا مشکلات زیستمحیطی بسیاری ایجاد و حتی تامین آب شرب مردم را با مشکل روبهرو کرده است. این اتفاقات در شرایطی رخ داده است که شمال و جنوب ایران ظرفیت ساحلی و پهنه عظیم دریایی دارد.
حل مشکل پروژهها و صنایع آببر، بسیار ساده است. صنایع آببر باید به سواحل کشور منتقل شوند تا علاوه بر حل مشکل بیآبی در مناطق کمآب به توسعه سواحل نیز منجر شود. ۳ هزار کیلومتر خط ساحلی ایران ظرفیت خوبی برای توسعه صنایع آببر است که در عمل هیچ کارکردی برای این نوار ساحلی درنظر گرفته نشده است. کمیسیون تلفیق بودجه در مجلس شورای اسلامی اما امسال برای جلوگیری از بحران آب و تنش آبی پیشنهاد اختصاص ۱۱ هزار میلیارد تومان اعتبار کرده؛ درحالیکه تخصیص اعتبار به این موضوع صفر است. این موضوع بیانگر آن است که در سازمان برنامه و بودجه کشور اولویت برخی موضوعات مهمتر از اولویتهای مردم است. هیچ اعتباری برای حل بحران آب درنظر گرفته نشده است و در این شرایط در استان چهار محال و بختیاری که ۱۲ درصد منابع آبی کشور را در خود دارد، ۸۰ روستا آب شرب پایدار ندارند. در خوزستان نیز ۷۰۲ روستا آب شرب پایدار ندارند. این مستندات نشاندهنده مدیریت نادرست منابع آبی در کشور است. سوءمدیریت منابع آب با سطحینگری نهتنها به ایجاد بحرانهای زیستمحیطی و تغییر اکوسیستم انجامیده است که حالا مشکلات ناشی از آن دامان مردم را نیز حتی در استانهای پرآب کشور گرفته است.
اتفاقات خوزستان سیلی سخت طبیعت است
محمد درویش، رئیس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو: ابعاد بحران آبی که امروز کشور را در بر گرفته، بسیار فراتر از جنوب کشور است. وقتی بحران کمبود آب شرب را هم در گیلان، خوزستان و چهارمحالوبختیاری داریم و هم در خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان، یعنی مشکل ما با آمدن یا نیامدن باران حل نمیشود. مشکل ما بحران مدیریتی است. بحران کمآبی امروز که به تنشهای مکرر رسیده، نتیجه ایجاد سدهای بیبرنامه و کشاورزی سنتی و استفاده بیرویه و بدون کارشناسی آب در حوزه صنایعی همچون تولید فولاد است. باید تا دیرتر نشده از حادثه تلخ خوزستان درس عبرت گرفت. مدیران حاکم بر خوزستان و ایران تصور میکنند نیازی به رعایت هنجارهای محیطزیستی در خوزستان برای تولید پول بیشتر و شغل بیشتر ندارند و طبیعت حالا سیلی سخت خود را به طبیعتستیزان زده است. اتفاقات خوزستان همان سیلی سختی است که اگر به سرعت چیدمان توسعه را متناسب با واقعیتهای بومشناختی کشور تغییر ندهیم، صدای آن در اصفهان، فارس، ارومیه، جازموریان، تهران، قم، خراسان، مازندران، گلستان، گیلان، لرستان و چهارمحال و بختیاری هم شنیده خواهد شد.
خوزستان دستکم ۵ تالاب ارزشمند یعنی هورالعظیم، شادگان، شیمبار، میانگران و بامدژ دارد که هر کدام میتوانند همانند یک صندوق ارزی پایدار برای کشور پولسازی کنند. خوزستان بیش از یکهزار سایت تاریخی ارزشمند هم دارد که هرکدام میتوانند یک مقصد گردشگری بیرقیب برای دوستداران فرهنگ، تاریخ و میراث طبیعی ایران و جهان باشند. بدینترتیب مشخص است که هیچ استانی به اندازه خوزستان ثروت طبیعی ندارد. در هیچ استانی بهاندازه خوزستان در طول ۱۰۰سال اخیر سرمایهگذاری صنعتی انجام نشده است. هیچ استانی از نظر تولید سالانه کشاورزی، قابل مقایسه و رقابت با خوزستان نیست و در هیچ استانی، مزایایی که منطقه آزاد اروند برای شهروندان خوزستانی فراهم کرده، فراهم نشده اما باید از شرایط فعلی آن درس گرفت و درصدد رفع مشکل برآمد.
دیدگاه تان را بنویسید