اینکه حمله سایبری رژیم صهیونیستی عامل این انفجار بود یا توسط عوامل نفوذی در خود مجموعه انجام شده، مسأله دوم است، مسأله اول اینست که همه معتقدند این انفجار، کار رژیم صهیونیستی بوده. درست به همین دلیل است که معتقدیم این ضربه دشمن میتواند سودمند باشد و تکانی به وجدانهای خوابآلوده بدهد.
از کلمه "میتواند" به این دلیل استفاده میکنیم که تبدیل کردن این تهدید به فرصت، از اختیارات مسئولین خودمان است. آنها اگر اراده کنند میتوانند اعلام «کفایت جنگ قدرت» کنند که در اینصورت میتوان این تهدید و تمام تهدیدهای دشمن را به فرصت تبدیل کرد ولی اگر در وانفسای ضربه زدنهای دشمن و ضربهپذیر بودنهای ما هیچ ارادهای برای پایان دادن به جنگ قدرت وجود نداشته باشد و حضرات همچنان بر طبل منیتها بکوبند و همدیگر را به خیانت و فساد و حتی جاسوسی و مأمور این و آن قدرت خارجی بودن متهم کنند، قطعاً ضربههائی که دشمن به ما وارد میکند علاوه بر اینکه مؤثر خواهد بود، ادامه نیز خواهد یافت.
همینجا این را هم اضافه کنیم که «جنگ قدرت» با رقابتهای سالم سیاسی برای به دست آوردن قدرت تفاوت دارد. جنگ قدرت بر پایه بیاخلاقی، بیقانونی و بیانصافی استوار است ولی رقابت سالم برای به دست آوردن قدرت، مبتنی بر اخلاق و انصاف و قانون است.
نفس انتخابات اگر سالم، آزاد و با رعایت چارچوبهای قانونی انجام شود، قویترین مشوق برای رقابت سالم سیاسی است. وجود قانون، لازم است اما آنچه قانون را به ثمر میرساند پایبندی به آن و نظارت بر اجرای صحیح آنست. اگر بهترین قانون را داشته باشیم ولی به آن عمل نکنیم، «رقابت» به «جنگ» تبدیل میشود و درست از همین نقطه است که «جنگ قدرت» پا میگیرد و کشور را به مسیر انحرافی میکشاند.
حوادث تلخ ماههای اخیر که دو انفجار در تأسیسات هستهای نطنز و شهادت محسن فخریزاده مشخصاً در رأس آنها قرار دارند و همگی توسط رژیم صهیونیستی انجام شدهاند، نشاندهنده ضایعات بزرگی هستند که در اثر مشغول بودن مسئولان و دستگاههای مختلف و متولیان آنها به جنگ قدرت، فرصت به وقوع پیوستن یافتهاند.
انفجار اول که در سال گذشته در محل نصب سانتریفیوژها صورت گرفت، نتوانست هشدار لازم را به بازیگران جنگ قدرت بدهد. ترور شهید فخریزاده نیز که مدتی بعد از آن اتفاق افتاد علیرغم وضوح زیادی که داشت نتوانست به جنگ قدرت پایان دهد. حالا که بار دیگر به فاصلهای کم در همان محل سابق، انفجار رخ داده و سانتریفیوژهائی را از کار انداخته، باز هم مطالبی گفته و نوشته میشود که نهتنها نشاندهنده پدید آمدن ارادهای برای پایان دادن به جنگ قدرت نیستند، بلکه عدهای درصدد شعلهورتر ساختن آتش این جنگ هستند!
کاملاً مشخص است که رژیم صهیونیستی این انفجار را به وجود آورده تا مانع برداشته شدن تحریمها توسط آمریکا شود و مذاکرات وین به نتیجه موردنظر جمهوری اسلامی ایران نرسد.مخالفتهای چند روزگذشته نتانیاهو و سران رژیم صهیونیستی با مذاکرات وین نشان داد آنها درصدد هستند از هر راه که بتوانند در این زمینه کارشکنی کنند تا ملت ایران همچنان زیر فشار سنگین تحریمها بماند. تردیدی نیست که انفجار این هفته تأسیسات نطنز با همین هدف صورت گرفته است. با اینحال بسیار قابل تأمل است که بعضی افراد بگویند و بنویسند حالا که اسرائیل چنین ضربهای به ما وارد کرده، ما نباید به مذاکره برای رفع تحریمهای آمریکا ادامه دهیم! این، یعنی در زمین دشمن بازی کردن، به تنور داغ جنگ قدرت دمیدن و کارشکنی کردن علیه تلاشهائی که برای حل مشکلات کشور صورت میگیرد.
اکنون بعد از ضربه سوم وارد شده توسط رژیم صهیونیستی به کشورمان در مدت کوتاه چند ماه اخیر اگر قرار است به خود بیائیم، باید دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود را مورد بازبینی جدی قرار دهیم و منافذی که دشمن توانسته از آنها رخنه کند را پیدا کنیم و مسدود نمائیم. ما نهتنها چنین نمیکنیم، بلکه امکانات و هزینههای فراوانی را صرف ساختن مجموعههای تلویزیونی برای قدرتمند نشان دادن خودمان در زمینههای اطلاعاتی و امنیتی و متهم ساختن مسئولین کشور خودمان به جاسوسی و عامل نفوذی دشمنان بودن میکنیم.
اینکه این روزها فضای مجازی پر است از کنایههای تلخ کاربرانی از کشور خودمان که فصل سوم «گاندو» را به چگونگی رخ دادن انفجارهای نطنز و شهادت فخریزاده و سرقت اسناد هستهای اختصاص بدهید، خوشایند هیچیک از دلسوزان کشور و نظام و انقلاب نیست، ولی با کمال تأسف واقعیتی است که اکنون توسط مردم همین کشور مطرح میشود.
آیا زمان آن فرا نرسیده که اگر تعالیم دینی، نصایح دلسوزان، هشدارهای مردم و خون شهدا حضرات نقشآفرین در جنگ قدرت را به این نتیجه نمیرساند که دست از این جنگ بردارند، لااقل ضربههای پیاپی دشمن موجب شود برای جلوگیری کردن از تهدیدهائی که همه را هدف قرار داده، این جنگ را متوقف کنند؟!
دیدگاه تان را بنویسید