این تحلیلهای متاثر از برخی اخبار و تحلیلهای رسانههای وابسته به یوگنی پریگوژین، میلیاردر سرشناس روسیه، باعث شده تا این تحلیل قوت گیرد که روسیه نیز در حال تجدید نظر در محاسبات قدرت و سیاست در دمشق است:
1- رامی مخلوف یکی از ثروتمندان سوری است که سالهاست در میدان ثروت و پول سوریه یکه تازی میکند. اختلافات بین او و دولت سوریه بر سر برخی پروژههای اقتصادی باعث شده تا برخی این گمانه زنی را تقویت کنند که جنگ قدرت در سوریه آغاز شده است.
2- یوگنی پریگوژین نیز در روسیه وضعی شبیه به رامی مخلوف در روسیه دارد. این دو در سوریه در اجرای برخی پروژههای اقتصادی گاهی با هم رفیق و شریک بودهاند و گاهی رقیب و دشمن. رسانههای وابسته به پریگوژین در مسکو بهترین شاهد برای این ادعای ما است. آنها تلاش کردند تا با توجیه برخی انتقادات از رهبری سوریه، آب روابط مسکو – دمشق را گل آلود کنند تا ماهی خود را از این تلاطم صید کنند.
3- تحلیلگران مخالف دولت و نظام سوریه به سرعت اختلافات مخلوف با دولت سوریه و تحلیلهای انتقادی رسانههای وابسته به پریگوژین را نشانهای بر جنگ قدرت در دمشق و چرخش مواضع سیاسی مسکو از بشار اسد، رییس جمهور سوریه ارزیابی کردند و صغری کبریهایی در کنار هم چیدند که خروجی فرضی آن را تحولات جدید قدرت در نظام سیاسی سوریه قرار دادند.
4- این داستان چه در دمشق و چه در مسکو به سرعت وارونه شد. رامی مخلوف در پیامی ویدیویی از بشار اسد برای حل مشکلات بین او و دولت سوریه درخواست پادرمیانی کرد و همه تحلیلهای منتشره از سوی رسانههای یوگنی پریگوژین علیه رهبری سوریه به سرعت از روی صفحه رسانههای وی برداشته و محو شد. معنای این دو رویداد در دمشق و مسکو نشان میداد که رهبری سوریه و روسیه هم زمان ختم قائله را اعلام کردهاند و مرز این دو تاجر و ثروتمند روسی و سوری را تعیین کردهاند و به زبانی مشترک اعلام کردهاند که مواضع استراتژیک دو طرف دستخوش زیاده خواهی دو تاجر در روسیه و سوریه قرار نخواهد گرفت.
زیاده خواهی دو تاجر در روسیه و سوریه
هم زمانی انتقادات رامی مخلوف از دستگاههای امنیتی سوریه و انتشار گزارشات و تحلیلهای انتقادی از بشار اسد در روسیه به مثابه جرقهای غیر منتظره در تحولات سوریه و روابط فوق عادی مسکو و دمشق بود. هم زمانی این دو رویداد رسانهای از همان آغاز روشن بود که آثار سیاسیای دارد که ثمرات و میوههایش بایستی در میدان اقتصاد روسیه و سوریه درو شود.
اما مهمترین سوال این جا این بود که آیا ارزش چند پروژه اقتصادی در سوریه آن قدر مهم است که روسیه حاضر است همه دستاوردهای سیاسی – امنیتی و نظامیاش را به پای آزمندی تاجری پول دوست در روسیه قربانی کند؟ وزن و ثقل چنین برنامه ای از ابتدا روشن بود که در تعارض شدید با سیاستهای روسیه در قبال سوریه دارد و این داستان یکپایش حسابی می لنگد.
این امر بدیهی است که در شرایط استثنایی سوریه، گروهی از تجار و بازرگانان و ثروتمندان داخلی و خارجی وجود دارند که برای رسیدن به ثروتهای افسانهای از هیچ کوششی دریغ نمیکنند. این کوشش بی حد و حصر به جایی میرسد که دامنهها و روزنههای فساد اقتصادی را نیز توسعه میدهد. تاریخ ثابت کرده است که این گروه از ثروتمندان و بازیگران اقتصادی به مثابه عناصری جدا تافتهاند که حتی حاضران مصالح ملی کشوری را قربانی طمعهای بزرگ خود کنند.
همین حالت ویژه سوریه باعث شده است تا گروههایی در روسیه و سوریه شکل گیرد که برای استفاده از هر فرصتی آماده هر کاری هستند به شکلی که مصالح استراتژیک دو کشور را نیز قربانی کنند.
در حالی که در این روزها امنیت و استقرار سوریه اولویت کشورهای حامی نظام سوریه است طبیعی است که از قدرت اقتصادی گروههای ذی نفوذ برای حفظ امنیت و استقرار کشور استفاده شود و دست آنها برای کمک به این هدف باز گذاشته شود به شرط آن که خود به تهدیدی علیه امنیت کشور و مردم تبدیل نشوند. این وضعیت، مشابه وضعیت بسیاری دیگر از کشورها است که سعی میکنند از قدرت بخش خصوصی برای تضمین بقای امنیت ملی خود استفاده کنند.
نقد سیاسی و اقتصادی از نظام سوریه
خبرگزاری فدرال روسیه وابسته به یوگنی پریگوژین جرقه نقد شدید رهبری سوریه را در فروردین ماه گذشته زد و متعاقب آن برخی دیگر از سایتهای رسانه ای وی آن را باز نشر نمودند. شدیدترین آن در 26 فروردین ماه گذشته بود که تحت عنوان مفاسد اقتصادی، دولت سوریه را متهم می کرد که در نتیجه این مفاسد، رییس جمهور سوریه پایگاه مردمیاش را از دست میدهد.
انتشار این تحلیلها از مسکو از لحظه نخست با شیطنت رسانههای خارجی مخالف نظام ، به حساب مواضع سیاسی جدید روسیه گذاشته شد در حالی که موضع یک جناح پرقدرت اقتصادی در روسیه بود که بدون هرگونه مشورت گرفتن از دولت روسیه شکل گرفته بود. بهترین دلیل همین است که به فاصله چند روز اندک همه این تحلیلها از رسانههای وابسته به یوگنی پریگوژین محو شد و جای خود را به تمجید از نظام سوریه دادند و تحلیلهایی کاملا متضاد با قبلیها جای آنها را پر کردند و از جمله در تحلیلی جدید نوشتند که دشمنان سوریه نگران از دستاوردها و موفقیتهای رییس جمهور بشار اسد، حملاتی برای مخدوش کردن سابقه و چهره وی آغاز کردهاند. این مواضع جدید و اصلاح رفتار رسانه ای در حقیقت اصلاح رفتار یک موسسه اقتصادی غیر دولتی روسیه در قبال موسسه سیاسی و حاکم مسکو بود، موسسهای که این رفتار یوگنی پریگوژین را مغایر با سیاستهای استراتژیک مسکو در قبال دمشق میدانستند.
مرز بندی مقابل موسسات اقتصادی
حالا همه میدانند که یوگنی پریگوژین مردی با رویکردهای اقتصادی است که تلاش میکرده با توجه به حوزه نفوذش در سوریه، شمال آفریقا و به شکل خاص در لیبی تلاش میکرده تا مواضعی با هدف تحکیم منافع اقتصادی خود رفتارهایی مستقل از دولت روسیه داشته باشد. به عقیده کارشناسان روسیه، یوگنی پریگوژین با تکیه بر شرکتش موسوم به شرکت واگنر با هدف حمایت از سرمایه گذریهای روسیه در سوریه و حمایت از امنیت تاسیسات نفتی سوریه تلاش داشته است تا با تکیه بر نیروهای امنیتی تحت امرش در واگنر، برخی رفتارهای نظامی و امنیتی خاص را بر مسکو تحمیل کند. کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از نیروهای فعال در واگنر در سال 2017 در نتیجه حمله هوایی آمریکا به اطراف دیرالزور و عدم واکنش ارتش روسیه به این حمله آمریکا نشان دهنده آن بوده است که مسکو اصرار دارد هرگونه عملیات نظامی در سوریه باید از تصمیمات متحد اتاق فرماندهی مشترک نظامی سوریه خارج شود. از نگاه تحلیل گران تحولات سوریه و روسیه این نخستین درسی بود که باید یوگنی پریگوژین دریافت میکرد و درس دوم نیز عقب نشینی از انتشار مواضع انتقادی علیه نظام سوریه بود که به سرعت وی و رسانههای تحت امرش در روسیه دریافت نمودند.
آمریکا در مهرماه سال گذشته تحریمهایی را علیه یوگنی پریگوژین و موسسات اقتصادی او به اتهام تلاش برای مداخله در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده اعمال کرد. این اقدام آمریکا نشان میدهد فعالیتهای وی گزندی علیه مصالح آمریکا به شمار میرود. آمریکا پس از تحریم وی، از او به عنوان فردی نزدیک به پوتین یاد میکرده است. روابط وی با رییس جمهور روسیه چندان هم بیراه نیست از همین رو او حتما از چراغ سبز کرملین در باره بسیاری از فعالیتهایش در خاورمیانه و افریقا برخوردار بوده است اما هرگز چک سفید دایمی از کرملین در اختیار ندارد.
اخبار و اطلاعات درز کرده از سوریه نشان میدهد که رامی مخلوف برای بسیاری از پروژه های اقتصادی موسسات پریگوژین دروازه ورود به سوریه بوده است که با برخورد قانونی دولت سوریه با موسسات اقتصادی رامی مخلوف این روند با اشکال اساسی روبرو شده است. این در حالی است که تحلیلهای منتشره از سوی خبرگزاری فدرال روسیه نیز رامی مخلوف را بی نصیب نگذاشته بوده و وی را یکی از عناصر فاسد اقتصادی در سوریه معرفی کرده بودند و این نشان میداد که پریگوژین هنگامی که مخلوف به یک ورقه سوخته در سوریه تبدیل شود دیگر بر او هرگز تکیه اقتصادی نخواهد کرد.
پس از این تحولات کرملین نیز نشان داد که منعی برای بکارگیری موسسات اقتصادی همچون موسسات پریگوژین ندارد اما این به شرط آن است که این موسسات هرگز مرزهای قرمز سیاست دولت روسیه را زیر پا نگذارند.
وضعیت مشابه در سوریه
رامی مخلوف وضعیت مشابه یوگنی پریگوژین در سوریه داشته است و هیچ چیزی بالاتر از این گمانه زنی نمیتواند در دمشق وجود داشته باشد.
چند روز پیش از انتشار ویدیوی تظلم خواهی رامی مخلوف از بشار اسد، دولت سوریه رامی مخلوف و موسسات تابعه وی و به شکل خاص موسسه تلفن همراه وی را به فرار مالیاتی متهم نمود و رسما اعلام کرد که وی باید مبلغ معادل 178 میلیون و 500 هزار دلار را به عنوان مالیات پرداخت نماید که شامل فرار مالیاتی در زمان جنگ نیز میشود اما مخلوف معتقد است نباید بیشتر از نیمی از این مبلغ را پرداخت نماید. این موضوع عملا به رویارویی دستگاه های دولتی با رامی مخلوف تبدیل شد که اثار آن در تدقیق هرچه بیشتر در کارنامه اقتصادی رامی مخلوف در سوریه تبدیل شده است.
وی مردی با تواناییهای منحصر به فرد اقتصادی در سوریه بوده که برای حفظ موسسات اقتصادی خویش تلاش کرده تا در فضای اجتماعی و سیاسی سوریه نیز نفوذ داشته باشد اما هر کسی چند صباحی در دمشق زندگی کرده باشد به خوبی میداند رامی مخلوف حوزه نفوذ سیاسی در سوریه ندارد گرچه تلاش کرده تا با قدرت پول و ثروت این حوزه را برای خویش فعال کند. از همین رو تحلیل های روزهای اخیر رسانههای گروهی غربی و مخالف نظام سوریه به خصوص از اواخر فروردین ماه گذشته محلی از اِعراب نداشته است.
لزوم مبارزه با فساد اقتصادی در سوریه
تحلیلهای غلط از فضای سیاسی سوریه از سوی برخی رسانههای گروهی و تلاش زیاد مخالفان نظام برای ارتباط پروندههای اقتصادی سوریه و روسیه به موضوع موسوم به جنگ قدرت در نظام سیاسی سوریه معنایش آن نیست که فساد اقتصادی در این کشور وجود ندارد. اکنون در حوزه کشورهای غرب آسیا یا خاورمیانه هر از چند گاهی از افشای پروندههای فساد اقتصادی بزرگ میشنویم و سوریه نیز یکی از این کشورها است به خصوص آن که همه هوش و حواس این کشور و هم پیمانانش به استقرار و ثبات امنیتی و نظامی در این کشور و مبارزه با تررویسم معطوف است و با توجه به شرایط ویژه آن علیالقاعده احتمال بروز فساد مالی و اقتصادی و سوء استفاده از شرایط امنیتی این کشور بیش از کشورهای دیگر میرود، از همین رو نظام سیاسی سوریه باید با بر تکیه بر عدالت اجتماعی و اقتصادی هم از سوریه و هم از مصالح ملت خود در مقابل زراندوزان و فرصت طلبان دفاع کند.
دیدگاه تان را بنویسید