پاشنه آشیل دولت چهاردهم
یادداشتی از رضا رئیسی
این یادداشت از رضا رئیسی با اشاره به نقش مهم و حیاتی رسانهها در دولت، به نقاط ضعف تیم رسانهای دولت مسعود پزشکیان پرداخته است. رئیسی در این مقاله به مواردی از جمله کمبود تخصص و کارایی در تیم رسانهای دولت، ضعف در ارتباط با افکار عمومی و رسانههای داخلی و خارجی، و عدم موفقیت در پوشش حرفهای دستاوردهای دولت اشاره میکند.
رسانه نقش ممتاز و بی بدیلی در ذهنیت سازی عم ومی دارد و به تبع آن می تواند بازوی کمک رسان و نظم دهنده و بستر ساز رتق و فتق امور ملک و ملت باشد و در دیگر سو موجبات اخلال و اختلال در روندها و فرایندهای تدبیر امور را فراهم سازد.
مع الاسف اهمیت رسانه و کارکردهای ممتاز و یگانه آن در کشور ما، هیچگاه آنگونه که بایسته و شایسته آن بوده دیده نشده است، آنچنان که می توان مدعی بود در دولت های مختلف کم یا زیاد رسانه به مثابه پاشنه آشیل دولت های مستقر شده است.
با روی کارآمدن دولت مسعود پزشکیان، نگارنده و بسیاری از اهالی فن در حوزه رسانه در مقالات و سخنرانی ها و جلسات مختلف این مهم را گوشزد و انتظار داشتند که دولت تازه با درس گیری از تجربیات تلخ گذشته، در ساماندهی حوزه اطلاع رسانی با بهره گیری از نیروهای متخصص و کارآمد و روش های نوین کنش رسانهای هدفمند این حوزه را تبدیل به یک مزیت و فرصت برای دولت در برابر تهدیدات و تحدیدات کند اما آنچه که این روزها شاهد آن هستیم و در زمان برخی انتصابات در این حوزه و روند کند تغییرات نسبت به آن بیم داشتیم، در حال محقق شدن است و در همین ابتدای کار کُمیت دولت در این عرصه بسیار لنگ میزند.
♦️در طول مدت سپری شده نه تنها هیچ کنش رسانهای اثرگذار با دایره شمول فراگیر در عرصه اطلاع رسانی دولت جامه عمل نپوشیده است که به نوعی به شکل چندین و چندباره با ضعف های مفرط و اطلاع رسانی نابالغانه و غیر حرفهای، زمینه غرض ورزی مغرضان و تخریب چهره دولت در بدنه حامیان و نیز افکار عمومی فراهم آمده است.
چند مثال ساده در این زمینه: دولت تاکنون نزدیک به 15 استاندار برگزیده است که اتفاقا بخش عمدهای از آنان اصلاح طلب یا با سوابق اعتدالی هستند اما آنچه ما در فضای رسانهای میبینیم اعتراض شدید به انتصاب معدود استانداران با سابقه اصولگرایی است. در حالیکه همان ها نیز از طیف تندرو نیستند اما تیم اطلاع رسانی دولت توانایی و کاری روی معرفی آنها و اقناع افکار عمومی نداشته و اینگونه بابت انتصابات مختلف جو غالب منفی و ناهمراه است در حالیکه اکثریت بالایی از انتصابات همسو با وعده های دولت بوده است.
در زمینه مواجهه با اتفاقات روز منطقهای که مهمترین اتفاق مورد توجه افکار عمومی است، رسانه های دولت کجا هستند و چه فعل و انفعال ملموس و ذهنیت سازی داشته اند و تریبون را یا به رقبای داخلی داده اند یا در قرق رسانه های معاند آنور آبی است!
در زمینه تلاطم های اقتصادی و فراز و نشیب قیمت ها و وضعیت معیشتی کدام رویکرد سازنده و جریان ساز رسانه ای برای تبیین وضعیت و نقش دولت در آن به افکار عمومی متبادر شده است؟.
در زمان حضور پزشکیان در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که اولین حضور وی آنهم در برههای بس حساس و تعیین کننده بود، بازخورد رسانهای از تیم اطلاع رسانی دولت چه بود؟ غیر از آنکه تعداد مسافران و همراهان با گاف یکی از اعضای تیم اطلاع رسانی سوژه هجمه به دولت شد و مانور روی بازگشت الواح که ربطی به دولت مستقر نداشت، به عنوان دستاورد سازی جعلی مورد تمسخر و شماتت قرار گرفت.
در دیگر سو رفتارهای برخی از اجزای تیم اطلاع رسانی دولت نیز عجیب و غیر سازنده و نامنطبق با کارکردهای حرفهای است. سرکار خانم فاطمه مهاجرانی شخصیتی فرهیخته و سخنوری توانمند و خوش الحان هستند اما رفتار ایشان در این منصب چه نسبتی با جایگاه سخنگویی دولت در تبیین و تشریح دستاوردها و نیز بستر سازی برای پیش برد برنامه های دولت در تعامل با دیگر قوا و در افکار عمومی دارد؟ حرکات پوپولیستی و عوام گرایانه رخ داده در نشست های خبری شاید برای بخشی از مردم جذابیت داشته و حتی بسیار خوب و دلنشین باشد اما چه ربطی به وظایف ساختاری و کارکردهای محوله به این جایگاه دارد؟ به زبان ساده هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
در روزنامه نگاری مثلی داریم بدین مضمون که یک روزنامه نگار در وهله آغازین باید وسعتی به اندازه اقیانوس با عمق دو سانت داشته باشد. کنایه از اینکه باید با سطوح و عرصه های مختلف آشنا باشد اما نیازی به عمق دهی غیر از حوزه تخصصی ندارد. حال عزیزان مشغول در این حوزه تا چه حد چنین جامعیت و اشرافی دارند و استخوان خورد کرده حوزه رسانهای هستند که انتظار موفقیت از آنان را در این زمینه داشته باشیم.
بگذریم از تعیین افراد غیر حرفهای بر گلوگاه های رسانهای و یا عدم تعیین تکلیف برخی دیگر با گذشت چند ماه از عمر دولت که تعجب برانگیز و شایسته تامل است.
دیدگاه تان را بنویسید