الناز محمدی؛ خیابان لالهزار تهران، پایتخت «قرمز» ایران که در هشت ماه گذشته، یک روز خالی از کرونا نداشته، در یک آذر ۱۳۹۹، روز اول محدودیتهای جدید و شدید کرونایی، بارانی بود و خلوت. اگر شلوغی خطهای مترو و اتوبوس و میادین میوه و ترهّبار را کنار بگذاریم، پیادهروها و خیابانها و مراکز خرید و مغازهها آرام بودند و قرنطینه خانگی، آغاز شده بود. مردم، گروهی ساکت، زیر بار سنگین باران، کم و بیش در رفت و آمد بودند و کسی حوصله حرف زدن نداشت. تعدادی از مغازهها هم کرکرههایشان را نصفه پایین داده بودند و همان رسم قدیمی برقرار بود؛ شکستن پنهانی قانون.
آقا عینالله، رفتگر خیابان لالهزار، آرام زیر سایبانی ایستاده بود و تکیه داده به جاروی بلند، میگفت تا به حال تهران را اینطور خلوت ندیده، البته جز عیدهای نوروز. آقامصطفی، لامپفروش خیابان لالهزار هم که جلوی مغازهاش با درهای بسته ایستاده بود میگفت نمیتواند با این سن و سال بنشیند خانه و دلش شور نزند و نگران نباشد و فکر و خیال نکند. دوست آقامصطفی که مردی ۶۵ ساله بود میگفت امروز که از میدان بهارستان به سمت خیابان لالهزار میآمده، در باران دیده که بعضی سنگفرشها از جایشان درآمده و معلق شده بودند و همان موقع با خودش فکر کرده بود که مسائل هم همینطوری مدیریت میشوند، معلق میان زمین و هوا؛ نمونهاش همین مدیریت کرونایی. علی و مهتاب و زهرا و امیر هم که رهگذران خیابان فردوسی بودند، بیحوصله به سوالها جواب میدادند و میگفتند نمیدانند باید با قرنطینه جدید چه کنند و آنقدر در ۹ ماه گذشته از این ویروس و عواقبش خستهاند که دیگر مثل روزهای عید نوروز که قرنطینه تازه آغاز شده بود، ذوقی چنان ندارند برای برنامههای خانگی و تجربهای عجیب و تازه.
آنها گفتند فکرش را هم نمیکردند ویروس، آنقدر کشنده باشد که به دِروی روزی چهارصد نفر از ایرانیها برسد و آش را چنان شور کند که باز هم چارهای جز برگشتن به خانهها و روز و شب گذراندن کنار اعضای سازگار و ناسازگار خانواده نماند. مهتاب، زن ۳۶ سالهای که فروشنده یک فروشگاه لباس است و دیروز برای خرید مواد خوراکی به فروشگاهی در خیابان جمهوری آمده بود میگفت تصور اینکه باید از صبح تا شب در خانه باشد و به صدای مادرش گوش کند که مدام با تلفن حرف میزند و در تلویزیون، برنامههایی را ببیند که دوست ندارد و شبها نتواند با خیال راحت با دوستانش تماس تصویری بگیرد، دارد دیوانه میشود.
گونههای دوست مهتاب، زن ۳۲ سالهای هم که با شرم از تجربه خشونت کلامی و یک بار کتک خوردن از شوهرش در روزهای قرنطینه فروردین امسال حرف میزد، از نگرانی گل انداخته بود و با خشم به زهرا، زن خریدار دیگری نگاه میکرد که از قفسههای فروشگاه، شیر و دوغ برمیداشت و میگفت از تجربه دوباره قرنطینه تماموقت خوشحال است.
افزایش دوبرابری تماس با صدای مشاور
نگرانیها درباره افزایش تنشهای خانوادگی، اختلالات روانی و خشونت خانگی در فروردین امسال بود که اوج گرفت. آن زمان تعدادی از مسئولان سازمان بهزیستی از افزایش سه برابری آمار تماسهای اختلافات زن و شوهرها در قرنطینه با صدای مشاور یا همان ۱۴۸۰ خبر دادند و گفتند تعداد تماسها با خط ۱۲۳ یا همان اورژانس اجتماعی هم از اسفند ۱۳۹۸ تا فروردین ۱۳۹۹ افزایش چشمگیر داشته و درباره بیشتر شدن کودک آزاری و همسرآزاری هشدار دادند. آن زمان بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی، مشکلات اقتصادی و بیکاری در دوران شیوع کرونا را یکی از اصلی ترین عوامل تاثیرگذار در افزایش خشونتهای خانگی دانست.
هرچند در هفت ماه گذشته هنوز آمار دقیق تماسهای این دو خط مشخص نشده اما در همه این مدت، بارها درباره افزایش اختلال سوگهای ناشی از مرگهای کرونایی، افسردگی و ناامیدی میان مردم کشورها و از جمله ایران، هشدار داده شده است. حالا و آنطور که بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی هم میگوید، در این مدت «پنیک اتکها» یا حملههای عصبی در میان ایرانیها افزایش چشمگیر داشته و در هشت ماه گذشته، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تماس با صدای مشاور بهزیستی تماس گرفته و این یعنی رشد دوبرابری تماسها با این خط، نسبت به مدت مشابه در ۱۳۹۸.
به گفته وحیدنیا، ۵۷ هزار مورد از تماسهای مربوط به دسته مشکلات، درباره مسائل مربوط به کرونا بوده که نگرانی درباره آینده، ترس از ابتلا به ویروس، تطبیق با شرایط جدید، تغییر سبک زندگی، چگونگی طرح موضوع برای کودکان، ترسها و نگرانیها، کنش های مربوط به سوگ، ناامیدی، افسردگی، بیقراری و تشدید اختلالات روانی از دلایل تماسها بودهاند. نزدیک ۲۹ درصد تماسها هم مربوط به مشکلات ارتباط والد و کودک، مشکلات بین فردی و مشکلات با خانواده همسر بوده است.
این تماسها در شرایطی افزایش داشته که از اول امسال تا به حال ۴۰ تا ۶۰ درصد مراکز حضوری مشاوره تعطیل شدهاند و مسئولان سازمان بهزیستی می گویند مراجعه افراد به ۳۷۰۰ مرکز مشاوره این سازمان، کاهش چشمگیری داشته است. از طرف دیگر، ۲۰ درصد افرادی که در سامانه اینترنتی خودارزیابی روانشناختی بهزیستی، مشکلاتشان را مطرح کردهاند، استرسهای متوسط و شدید را تجربه کردهاند. تماسهای کادر درمان و خانوادههایشان که بخش ویژهای برای آنها درنظر گرفته شده هم در این مدت کم نبوده و در هشت ماه گذشته، ۱۷۰۰ خانواده کادر درمان با این خط تماس داشتهاند.
وحیدنیا فروردین امسال گفته بود که مشکلات اقتصادی و بیکاری در دوران شیوع کرونا را یکی از اصلی ترین عوامل تاثیرگذار در افزایش خشونتهای خانگی می داند. او پس از اظهارنظر درباره افزایش خشونتهای خانگی در فروردین امسال با واکنشهای دولتی در اینباره روبرو شد، حالا از دادن اطلاعات دقیق درباره آمارهای تماس درباره کودک و همسرآزاری در خانوادهها خودداری میکند؛ درست مثل محمود علی گو، مدیر کل دفتر آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی کشور که میگوید دیگر او و سازمان بهزیستی، به هیچوجه جزئیات و اولویتهای تماسها با خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی را اعلام نخواهند کرد؛ اتفاقی که البته از آغاز به کار اورژانس اجتماعی بهزیستی، هر شش یا هشت ماه یک بار میافتاد اما حالا علیگو میگوید در حال حاضر جامعه به اندازه کافی در فشار روانی و اجتماعی است و مسئولان سازمان بهزیستی نمیخواهند موضوع جدیدی را به آن تحمیل کنند.
با این همه بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی میگوید در روزهای تعطیلی پیش رو، مشاورههای تلفنی این سازمان از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب فعال خواهند بود و از دولت هم درخواست شده که مراکز مشاوره را به عنوان مشاغل ضروری تشخیص دهند تا به کارشان ادامه دهند: «با شروع دوباره قرنطینه، باید وضعی جدید را به عنوان الزامات بازیابی اجتماعی و بهداشت اجتماعی ببینیم، آن را بپذیریم و همه کمک کنیم که شرایط بهتر بشود. پاندمی کرونا در همه جا وجود دارد و وقتی مشارکت اجتماعی صورت نگیرد دولتها در حل آن مشکل خواهند داشت. البته در ایران سختیها و پیچیدگیهای دیگری به دلیل شرایط اقتصادی و شرایط حاکم بر جامعه وجود دارد و شرایط سختتر است اما توجه به همدلی اجتماعی در قرنطینه پیش رو مهم است.»
خشونت؛ یک تجربه مشترک
تجربه خشونت در قرنطینه که در ۹ ماه گذشته درباره آن مطالعاتی انجام شده، در بیشتر کشورها متشرک است. هشت ماه پیش وزارت خانواده آلمان، به دلیل آنچه افزایش خشونت خانگی علیه زنان و کودکان به دلیل در خانه ماندن اجباری زن و شوهرها از ترس کرونا اعلام کرد، از ایجاد خانههای جدید برای زنان خبر داد و فرانسیسکا گیفای، وزیر امور خانواده آلمان به مسئولان ۱۶ ایالت آلمان هشدار داد که برای حفاظت از زنان در برابر خشونت خانگی به سرعت اقدام کنند: «در حال حاضر اگر خانههای زنان پر شده اند، هتلهای خالیمانده میتوانند به روی زنانی که از خشونت خانگی فرار کردهاند گشوده شوند.»
آلمان تنها کشوری نیست که برای کم کردن خشونتهای خانگی در روزهای قرنطینه، دست به کار شده است؛ وزارت برابری جنسیتی فرانسه دوازدهم فروردین از افزایش خشونتهای خانگی در اولین هفته قرنطینه شهروندان برای کنترل شیوع ویروس کرونا خبر داد و مارلین شیاپا، وزیر برابری جنسیتی این کشور گفت که بازماندگان خشونت خانگی در اتاقهای هتل که توسط دولت پرداخت میشود، قرار خواهند گرفت. به دنبال افزایش آمار خشونتهای خانگی، دولت فرانسه یک میلیون یورو بودجه اضافی برای سازمانهای ضد خشونتهای خانگی اختصاص داده تا به آنها در پاسخگویی به افزایش تقاضا برای خدمات کمک کند. وضعیت این خشونتها در ترکیه هم مشابه است، به طوری که کنعان گولو، عضو سازمان زنان ترکیه به تازگی گفته است: «زنان زیادی به ما تلفن میزنند و میگویند که قربانی خشونت خانگی شدهاند و نمیدانند باید به کجا پناه ببرند.»
هرچند هنوز در ایران از اقدامات این چنینی برای مقابله با افزایش خشونتهای خانگی خبری نیست اما فعالان اجتماعی در ایران حرفهای مشابهی دارند؛ آنها میگویند افزایش خشونتهای خانگی در حاشیه شهرها و محلات آسیب خیز جدیتر است. مریم حبیب زاده، عضو جمعیت امام علی (ع) میزان خشونتهای خانگی برای زنانی که این خشونت را همیشه در خانههایشان داشته اند، بیشتر شده است. به گفته او، قرنطینه خانگی در بسیاری از مناطق و محلات حاشیهای به دلیل روزمرد بودن کارگران و شرایط ضعیف اقتصادی عملا امکانناپذیر است اما به هرحال شرایط اخیر شیوه ویروس و وضع بد اقتصادی، موجب میشود زنان و کودکان در این خانوادهها، بیشتر در معرض خشونت باشند.
نگرانی دوباره درباره کودکان
این روزها نگرانی درباره وضعیت کودکان در خانه ها، به ویژه در خانواده های شلوغ هم افزایش داشته است. تعدادی از فعالان حقوق کودکان در ماههای گذشته گفتهاند که برخوردهای جسمی و کلامی با تعداد زیادی از کودکان در خانهها افزایش داشته است.
فروردین امسال یاسمن دادور، مسئول کارشناسان «صدای یارا» که اولین خط تلفنی کمک فکری به کودکان و نوجوانان با حمایت انجمن حمایت از حقوق کودکان است اعلام کرد شروع قرنطینه در شرایطی که مردم چندان آمادگی اش را نداشتهاند، موجب مشکلاتی در خانوادهها شده است: «در هر حال الان شرایطی است که تعداد زیادی از خانوادهها، شرایط قرنطینه را جدی گرفتهاند یا مجبور شدند که جدی بگیرند و الان در منزلند. داستانی که این میان پیش می آید داستان بچههاست؛ ما چند گروه بچه داریم مثلا بچههای مدرسه ای یا بچه های کوچکتر. به صورت کلی مسئله، وقت گذراندن با بچه ها به صورت ارتباط تنگاتنگ است یعنی بچهها شاید روزی ۵ -۶ ساعت مهد بودند، مدرسه بودند یا فعالیت های دیگری داشته اند مثلا باشگاه میرفتند، کلاس می رفتند ولی الان این اتفاق نمیافتد. این نوع حضور رو در رو و مستقیم والدین و فرزندان منجر به بروز یک سری تعارضات در خانه میشود.حالا اینها را کنار مشکلات دیگری که در خانهها هست بگذارید. مشکل اقتصادی را هم باید به شرایط طولانی مدت ماندن در خانه اضافه کنیم. همه اینها موجب تنش در خانهها میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید