ارسال به دیگران پرینت

برای داش مشتی قدیم و بازیگر گذر قلی

انتهای دهه٧٠ بود و هنوز گهگاهی داش مشتی‌هایی را در گذرهای قدیمی و دوست‌داشتنی تهران می‌شد دید که به واسطه نوع خاص گویش و رفتار، دلداده نسلی از افرادی به شمار می‌رفتند که سعی داشتند در آنها خاطرات دور و دراز خویش را جست‌وجو کنند.

برای داش مشتی قدیم و بازیگر گذر قلی

[ابراهیم عمران] انتهای دهه٧٠ بود و هنوز گهگاهی داش مشتی‌هایی را در گذرهای قدیمی و دوست‌داشتنی تهران می‌شد دید که به واسطه نوع خاص گویش و رفتار، دلداده نسلی از افرادی به شمار می‌رفتند که سعی داشتند در آنها خاطرات دور و دراز خویش را جست‌وجو کنند. در «گذر قلی» آن سال‌ها، مرد میانسالی بود که از آن قدیم‌ها صحبت می‌کرد و گهگاهی هم آوازی سر می‌داد. نوع گویشش نشان از آن داشت که دلبسته مرام و مسلک خاصی است و همه تلاشش این بود که این کردار و گفتار و رفتارش را حفظ کند. چندباری با هم همکلام شده بودیم. گفتیم و شنیدیم و وصف حال خوبی بود. بیشتر آواز می‌خواند و کاری به کار کسی نداشت. نوع خاصی نگاه می‌کرد. انگار میمیک صورتش تشنه بازیگری بود و خود نمی‌دانست. چشمانش گیرایی بازیگران کاربلد را داشت. شیفته دهه‌هایی دور از دوران زیستش بود. زمان گذشت و کمتر وقت دیدار مهیا می‌شد، تا اینکه شنیدم بازیگر شده و رضا عطاران به نحوی کشفش کرده است. هرچند گویا قبل از آن، نقشی کوتاه در «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی آن هم در چند سکانس ایفا کرده بود. احمد پورمخبر بازیگر شده بود و بچه‌های محل و گذر هم پزش را می‌دادند که زمانی پاتوقش آنجا بود. پورمخبر که نابازیگر خوبی شده بود و به نوعی خودش بود در نقش‌ها، در دهه٨٠ اوج نامداری‌ را تجربه کرد. یکی، دوباری در سالن سینما ملاقاتش کردم. قیافه‌اش هنری شده بود و بسیار هم شیرین‌تر از قبل. می‌گفت یاد گذر بخیر، تبسمی می‌کرد و مشخص بود دوست نداشت زیاد درباره آن سال‌ها حرف بزند. احمد ننه‌فرشته- به قول شاطر اصغر، نانوای محل- فرد دوست‌داشتنی تلویزیون و سینما، سی‌ام تیرماه، دیگر آواز نخواند و یادش در گذر ماند و نقش‌آفرینی‌های دوست‌داشتنی‌اش نیز...

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه