[امیرحسین احمدی] اول صبح است و آفتاب از بام جیرفت سر زده، سفیدی پیازهای زمین محمد برابر نور آفتاب بیشتر خود را به چشم نشانمیدهد. امسال یکهکتارونیم پیاز کاشته است؛ زمین و ادوات از او بوده و یکی دیگر از دوستانش هم شریک شده است تا پیاز بکارند. کشت خوب پیش میرفت، آب بود، خاک قوت داشت و محمد و رفیقش هم کمر همت بسته بودند.
دمادم بهار، آن موقع که کمکم محصول پیاز آماده برداشت میشد، خبری دل محمد را لرزاند. «تعرفه برای صادرات هر کیلو پیاز، ١٠ هزار تومان.» گمان این برد که از یک ماه دیگر، سلفخری، دلالی یا حقالعملکاری صبح از خواب بیدار شود، به سر زمینش بیاید و توی سر قیمت پیازهایش بزند. همین هم شد.
«پریروز یکی اومده میگه هر کیلو پیازت رو میخرم ٢٠٠ تومن.» با همان لهجه کرمانی، آرام و کشدار ادامه میدهد: «ما هم دیگر زدیم به رگ بیخیالی» و میخندد. بیخیالی محمد حکایت این یک روز و دو روز نیست. توان برای حرصخوردن و جوشزدن برای او نمانده است. «امسال همه را شخم میزنم. به خدا اعصابم کشش نداره. این ٤٠ تن هم که پیاز کاشتیم، ضرر. از پساندازم برمیدارم و امسال هم خیاری، پیازی یا گوجهای میکارم تا ببینم سال دیگر چقدر ضرر میدهم.» «سلف خر» سر زمین قیمت پیاز را ٢٠٠ تومان گفته بود، اما محمد از پا ننشست و به بازار جیرفت رفت. «تو بازار میگویند ٣٠٠ تومن، منت به سرت بذارن و پیازت خوب باشه، میگن ٥٠٠ تومن.»
حتی برداشت محصول هم نمیصرفد
زمین محمد امسال خوب بار داده است، پیازهایش یکدست و خرابی کم دارند، نه پیازی له شده و نه محصولی گندیده، به قول خودش پیاز شکل چرخی و کشکی تولید کرده است. پیازی که در این یکهکتارونیم زمین ٤٠ تن بار داده است. «٦کیلو بذر خریدم، تقریبا شد ٣٠میلیون. از کیلویی سه تومن شروع میشه تا ١٠تومن. من بذر معتدلی خریدم که رقم بدی نبود هر کیلوش هم شد ٥میلیون تومن.» پیازها روی زمین مانده است و محمد دیگر نه پول برداشت دارد و نه میصرفد که بخواهد قرضی کند یا وامی بگیرد که پیازهایش را بفروشد. «ها به خدا! اگر بخوام برای بستهبندی و کارگر و کرایه بنزشون پول بدم برای هر هکتار باید ١٦میلیون صرف کنم. فایده چه میکنه؟» از خیر همه آبی که صرف کرده، همه بشکههای گازوییلی که خریده، همه پولی که بابت کارگر داده، میگذرد. «شخمشان میزنم. کیلو هزار و ٣٠٠ تومن برای پیاز امسال خرج کردم، کیلو ٢٠٠ تومن بفروشمشون؟»
حکایت محمد، حکایت امروز و دیروز و قصه امسال و پار نیست. هر فصل، موقع هر برداشت که میرسد، گوشه کنار شبکههای اجتماعی فیلمی منتشر میشود از کشاورزی که دیگر تا مرز سکته راهی ندارد و با فریاد چه کنم چه کنم هندوانهها را از بوته میکَند، بالای سر میبرد و بر زمین میکوبد، فصل برداشت گوجه که برسد، فیلم دیگری منتشر میشود. فیلمی از رمه گوسفندان که از تپه گوجه بالا میروند تا گوجه بخورند.
رودبار جنوب، از خیار خسارت دید، از پیاز هم
همین سه هفته پیش بود که در رودبار جنوب، شهری که در یکی از روستاهای آن محمدحسین کشاورزی میکند و گلخانه دارد، کشاورزان، خیابانهای شهر را با خیار فرش کردند. خود محمدحسین هم خیار کاشته بود، خیار گلخانهای. «به خدا همهاش ضرر بود. گوجه هم همین بود، پیاز هم همینه. خیار هم که هیچ در هیچ. یک هندوانهای بد نبود که مشتری داشت و کیلویی هزار و ٢٠٠ تومن میخریدن.» محمدحسین امسال گلخانهاش را خیار کاشت. «پارسال صادرات بود، سود هم کردیم. گفتیم که امسال باز هم خیار بکاریم، ولی همه را سر خیار باختیم. از پیاز هم که به کل ناامید بودیم. تعرفه صادراتی بستهبودن و معلوم بود که کسی نمیخره اگر هم بخره، خوبِ خوب که قیمت بده، کیلویی ٥٠٠ تومنه. تازه من خوشخیال بودم، کیلویی ٣٠٠ تومن هم میگن گرونه.» به زمینهایش که نگاه میکند، سیگاری میگیراند. «به خدا محصول امسال، بهترین محصول بود. هر چی فروختیم فقط پول کارگر، پول کارتون، پول سم. میگوید اوضاع طوری شده که اگر این صادرات نباشد، همین آش است و همین کاسه. قیمت محصول مفت میشود. «کشاورزی خطره. فقط به همین صادرات است. صادرات باشد، میشه امیدی داشت، پارسال هرچی گیرمان اومد، سرمایه گذاشتیم و گلخونه بیشتری زیر کشت بردیم که امسال هم همهش را باختیم. یه خردهای گندم کاشتم. مگر از اون چیزی گیرم بیاد که بتونم سال آینده هم کشت راه بندازم.»
بازار جیرفت که این روزها مشتری پیازهای کشاورزانش نیست، اما محمدحسین میگوید به بازارهای بالایی هم زنگ زده است. «به تهران و اصفهان زنگ زدم، گفتن بازار کساده، حالا میخوای پیازت رو بفرست ببینیم چی میشه. ولی اعتباری نیست. پول کرایه بنزش هم نمیشود و مجبوریم در بازار جیرفت بفروشیم و بازار جیرفت هم ارزش ندارد که برم اونجا از صبح تا ظهر وایسم و خودم رو سبک کنم که هیچکس بارم رو نخره. شخمش میزنم بره خلاص.» میگوید:«در مغازههای جیرفت پیاز از ٣ تومن هست تا ٥ تومن هم میرسد. کشت زیاد است و باعث میشه دلالها قیمت خودشون رو تو میدون درست کنن اگر مغازهدار مستقیم از کشاورز بخرد اما یک برنامهای دارند.»
رضا هم همین را میگوید: «پیاز جیرفت قیمتش بین ٣٠٠ تا ٦٠٠ تومن شده که پول کارگریش هم درنمیاد و حقیقت ما اصلا دور و بر فروشش هم نرفتیم هنوز. رضا خودش ٢هکتاری زمین داشته و دیگر هزینه اجاره زمین بر سر بقیه هزینههایش هوار نشده است. کیلو ٣میلیون تومن پول بذر دادیم، کیسهای ١٥٥تومن هم کود، گازوییل هم که توی زهکلوت آزاد میدادند، بشکهای ٦٠٠هزار تومان پول گازوییل میدادیم، چون آبیاریم قطرهای و موتور پمپ گازسوز بود. تقریبا هر کیلو پیاز برای من افتاد هزار و ٣٠٠ تومان.» رضا هم میخواهد پیازهایش را شخم بزند. «یکهکتارونیم کاشته بودیم. تقریبا ٧٠میلیون شد. ٤٠ تن پیاز هم میده.»
دردسر تولید را کشیدیم، اعصابی برای ضرر بیشتر باقی نمانده
میگوید ١١ ماه درگیر همین کاشتن پیاز بوده، از اینکه باید بذر را به منطقه سردسیری میبرده و نشا میزده و بعد از چهارماه نشا را میآورده در زمین خودش که آن را بکارد. «کار ما ضررش کمتر بود، چون ١٥میلیون نباید پول اجاره هر هکتار زمین میدادیم.» رضا هم قصد برداشت پیازهایش را ندارد. «همین قدر که خرج کردم، ضرر دادم. الان که قیمت بازار خوب شده میگن کیلویی ٨٠٠ تومن شده. ٥٠٠ تومن بابت هر کیلو بخوای پول کارگر بدی و ٢٠٠ تومن هم پول بار، به خاطر کیلویی صد تومن پیاز بردارم؟» حسن اما ایدهای به سرش زد که پیازش را به جای دلالها به کسبوکارهای نوپا بدهد تا برایش پیاز بفروشند. «گفتن مشتری میاد و ما هم خاطر جمع شدیم. توی سایتشون هم تبلیغ پیاز ما را کردن ولی یک هفته است کسی نیومده و پیاز ما هم مونده. پنج هکتار پیاز روی زمین مونده که نزدیک ٢٠٠ تومن خرجشون کردم. اجاره زمین هم است و اگر بخوام فاکتور را دربیارم سردرد میشم زدم تو بیخیالی.» زمینش رودبار جنوب است و میگوید جز همین زمین درآمد دیگری ندارد. «درآمد ما فقط از کشاورزی است. امسال هم اگر طلبکارها بیان در خونه، پرایدی دارم که باید بفروشم.»
امسال اداره جهادکشاورزی رودبار بذری به حسن نداده و کود را هم بههزار التماس از شهرهای دیگر جور کرده است. «١٠ تا کیسه کود گرفتم و بذر هم که مجبور شدم گرون بخرم. کیلویی ٦میلیون تومان. ولی اونایی که پارتی داشتن گرفتن.» میخندد: «پارتی ما که خدا بود چیزی گیرمان نیامد.» ٢٠ روز دیگر میتواند صبر کند، پیازهایش را از بقیه دیرتر کاشته و بوته پیازها هم قوی است. میتواند صبر کند تا ببیند چه میشود، آیا قیمت پیازش بالاتر میرود یا نه؟ «سال آینده هم اگر با این بدهکاریها قلبمون ایست نکنه میکاریم و نشد هم که هیچی. راحت میشم.»
نگاه تولید کشاورزی باید به صادرات باشد
صدرالدین نیاورانی، نایب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزیمیگوید باید نسبت به تولید محصولات کشاورزی با تمرکز بر صادرات ونه صرفا تأکید بر بازار داخل، پیش رفت. «بهعنوان نایب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی که نماینده کشاورزان و صادرکنندگان است، مخالف ممنوعیت صادرات هر محصولی هستم.» البته از نظر نیاورانی درشرایطی خاص مثل روزهای کرونازده کشور که قیمت بعضی از محصولات واقعا بالا رفت، گذاشتن تعرفه یکی از راهکارهاست. «وقتی صادرات کالایی را ممنوع میکنیم، در کشورهای هدف بازتاب بدی دارد. فرض کنیم کشوری ٢٠سال محصولی را از صادرکنندگان ایران میخریده و ناگاه با این خبر مواجه میشود که صادرات آن محصول از ایران ممنوع شده، این خبر به معنای از بین رفتن اعتبار صادرکنندگان ما در کشورهای دیگر است.»
به گفته او هر چند تعرفه صادراتی، برخی از تجار را با مشکل مواجه میکند و همچنین تولیدکنندگان و کشاورزان هم از عاقبت برداشت محصول خود سودی نمیبرند اما دستکم ضربه کمتری بر صادرات محصولات میزند. «در یک ماه گذشته شرایط کرونا بوده و من شخصا ایرادی نمیبینم که چرا پیاز شد ١٧تومن و دولت بر صادرات آن تعرفه گذاشت چراکه پیاز کالایی اساسی است و باید قیمت آن پایین میآمد اما از این حرفها اگر بگذریم، باید بگوییم اگر میخواهیم سرریز تولیدمان صادر شود و خوار شدن محصولات کشاورزان را نبینیم باید محصولی صادراتی تولید کنیم.»
بستهبندی پس از کرونا نیاز به تغییر دارد
از نظر نیاورانی محصول صادراتی یعنی همان کالایی که چه از نظر کیفیت و چه از نظر بستهبندی بتواند در بازارهای دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. «کشاورز باید محصولی بکارد که قابلیت صادرات داشته باشد. اگر کشاورز نمیتواند محصولی یکدست تولید کند، دستکم میتوان این سازوکار را برای کشاورزان تهیه کرد که محصولاتشان اندازهبندی شود.»
میگوید وقتی یک کشاورز سیبزمینی ٤٠٠ گرمی و ٥٠ گرمی در برداشت خود داشته، نیاز دارد تا هر کدام از این سیبزمینیها را به دست مشتری خاص خود بسپارد. «راهکار این سازوکار تعاونیهای روستایی هستند. اگر یک تعاونی روستایی بتواند محصول خاصی از کشاورزان را جمع کند و به تناسب بازار، محصول ریز درجه دو را به صنایع تبدیلی بسپارد و محصول درجه یک و ممتاز را برای بازار داخل و همچنین صادرات آماده کند دیگر با کشاورزانی مواجه نخواهیم بود که پس از مصرف منابع آب و خاکشان مجبور به شخم محصولشان شوند.» بستهبندی نکته دیگری است که نیاورانی روی آن انگشت میگذارد. «اگر کشاورز بار خود را در گونی صدکیلویی کنفی میفرستاد، امروز باید محصولات برای صادرات بستهبندی شود، آن هم در شرایط همهگیری کرونا. برای مثال دیگر صادرات با گونی محلی از اعراب ندارد، بلکه ما باید این نکته را بدانیم که محصول تولید شده را باید با رعایت نکات بهداشتی که کمترین تهدید را از جانب کرونا داشته باشد به دست مصرفکنندگان کشورهای دیگر برسانیم.» ایجاد سامانههایی برای بازیابی میزان تولید محصولات راهکار دیگری بود که رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی آن را به وزارت جهاد کشاورزی پیشنهاد میکند. «همیشه این دور وجود دارد که سالی میزان محصولی کم است و قیمتش بالا و سالی زیاد است و قیمتش مفت. اما اگر میزان تولید مشخص باشد میتوان برنامهریزی دقیقتری داشت.» او پیش از هرچیز معتقد است که دیگر آن دوره سرآمده که بخواهیم همه چیز را به گردن بیسوادی کشاورزان بیندازیم. «باید این را از ذهنمان بیرون کنیم که کشاورز ما بیسواد است و امکاناتی ندارد. حتی اگر کشاورزی خود هم بیسواد باشد، فرزندانش دانشگاه رفته و تحصیلکرده هستند و اگر بدانند شغل پدریشان سود دارد هیچگاه آن را رها نمیکنند.»
نیاورانی تأکید میکند که فارغ از اصلاح الگوی کشت، وزارت جهاد کشاورزی باید اقدامات دیگری هم انجام دهد.«باید از طریق کمک وزارت جهاد کشاورزی به سامانههایی مسلط شویم که تمام کشاورزها در آن عضو باشند و برای هر محصولی بهطور جدا سامانهای داشته باشیم که هر کسی در هرجای ایران پیاز میکارد، در این سامانه میزان تولید و وقت برداشت خود را اعلام کند. برای مثال کشاورز خراسان بداند در کرمان هم پیاز کاشته شده و چه میزان از زمینش را باید به کشت این محصول اختصاص دهد. با چنین شرایطی نه آنقدر افزایش داریم که قیمت محصولات هزینه تولید را هم تأمین نکند و نه آنقدر کمبود که محصولی به سختی در بازار گیر بیاید.»دست آخر نتیجه میگیرد که مهمترین کار برای صادرات محصولات کشاورزی از خود زمینهای زراعی شروع میشود. «اگر بخواهیم فقط به بازار داخل نگاه کنیم، به پدری میمانیم که تمام درآمدش را برای یک فرزند صرف میکند، در صورتیکه صادرات هم میتواند برای کشاورزان ما درآمد داشته باشد. معنای این حرف یعنی چه گذاشتن یا نگذاشتن تعرفه، چه مدیریت روند صادرات و چه هر اقدام دیگر ما در تولید و فروش محصولات کشاورزی باید با این رویکرد باشد که بدانیم مشتری دیگری در آنسوی مرزها هم داریم.»
دیدگاه تان را بنویسید