ارسال به دیگران پرینت

دونالد ترامپ | آمریکا | جنگ

میدان اصلی جنگ کجاست؟

تنها تفاوت این برهه نسبت به ادوار گذشته آنست که دونالد ترامپ با لفاظی های خاص خود این بار خیلی بی گرواتر و مستقیم تر وارد گود منازعه شده و با صراحت بی سابقه‌ای ایران را تهدید به حمله نظامی می‌کند، کاری که البته او در بسیاری از حوزه ها نسبت به کشورهای دیگر نیز انجام داده و می‌دهد و به نوعی می توان گفت این تاکتیک خاص و منحصر به فرد شخصیتی چون ترامپ است تا آن را برآمده از یک استراتژی و پازل چینی حساب شده برای تسویه حساب همیشگی با جمهوری اسلامی ایران در هارتلند انرژی جهان، دانسته و لحاظ کنیم.

میدان اصلی جنگ کجاست؟

تنها تفاوت این برهه نسبت به ادوار گذشته آنست که دونالد ترامپ با لفاظی های خاص خود این بار خیلی بی گرواتر و مستقیم تر وارد گود منازعه شده و با صراحت بی سابقه‌ای ایران را تهدید به حمله نظامی می‌کند، کاری که البته او در بسیاری از حوزه ها نسبت به کشورهای دیگر نیز انجام داده و می‌دهد و به نوعی می توان گفت این تاکتیک خاص و منحصر به فرد شخصیتی چون ترامپ است تا آن را برآمده از یک استراتژی و پازل چینی حساب شده برای تسویه حساب همیشگی با جمهوری اسلامی ایران در هارتلند انرژی جهان، دانسته و لحاظ کنیم.

در تعطیلات نوروزی که قریب به ٢٠ روز به طول انجامید، فارغ از چند حاشیه ریز و درشت پیرامون برخی سفرهای نوروزی و شماری از اظهارات مقامات دولتی، فضای سپهر رسانه‌ای و عمومی و سیاسی کشور ملهم از صحنه آرایی و جنگ روانی و تبلیغاتی کارگزاران هیئت حاکمه دولت آمریکا و در راس آنها دونالد ترامپ بود. 

طرف آمریکایی برخلاف برون نمایی رفتاری بی آرایه و ساده نمایانده دونالد ترامپ با هوشمندی و تقسیم کار درست، فضا را در راستای مطامع و منافع خود چینش و آرایش داد و به نوعی با آگراندیسمان و پروپاگاندای حرفه‌ای گعادله‌سازی انجام داد و سایه و شبح جنگ را بر همه سطوح گفتاری و رسانه‌ای تحمیل کرد و خود را در جایگاه کنش‌گر بالفعل و مقامات ایرانی را در وضعیت واکنش‌گر بالقوه قرار داد.

این در حالیست که نه هیچ اتفاق خاصی در این مدت در عرصه میدانی رخ داده که مسبوق به سابقه نبوده باشد و نه هیچ فعل و انفعال تازه‌ای زمینه ساز تغییر در توانمندی و قدرت کنش و واکنش و بازدارندگی طرف ایرانی در عرصه لجستیکی و نظامی جامه عمل پوشیده است اما فضای رسانه‌ای و روانی به شدت میلیتاریزه شده و اذهان عمومی نیز مترصد فعل و انفعالات غیر مترقبه یا بیم دار تحولات آتی در فضای گرتنش موجود شده اند. 

طرفه آنکه در طول ٣ دهه گذشته همیشه روسای جمهوری و مقامات متعدد از دو حزب اصلی از گزینه همه گزینه ها روی میز است استفاده کرده و تهدید ایران به جنگ و حمله نظامی هیچ موضوع تازه و بی سابقه‌ای نیست و قطع به یقین اگر حملات هوایی و إسیب رسانی به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ممکن و میسر بوده و باشد، آنان هیچ تعلل و مکثی در این زمینه نداشته و نخواهند داشت و اکنون نیز مولفه ها و متغییرهای موجود در معادلات درون زای منطقه‌ای حداقل از بُعد نظامی و دفاعی و قدرت بازدارندگی لجستیکی ایران دچار فروکاست و تقلیل نشده که بتوان این حجم از فضاسازی را عادی و بدور از صحنه‌آرایی هوشمندانه طرف آمریکایی ارزیابی کرد و چنین پنداشت که حمله نظامی به ایران آنگونه که رسانه‌های عبری و نئو محافظه کاران آمریکایی جلوه‌گر می‌کنند، قریب الوقوع و در آستانه تحقق است.

تنها تفاوت این برهه نسبت به ادوار گذشته آنست که دونالد ترامپ با لفاظی های خاص خود این بار خیلی بی گرواتر و مستقیم تر وارد گود منازعه شده و با صراحت بی سابقه‌ای ایران را تهدید به حمله نظامی می‌کند، کاری که البته او در بسیاری از حوزه ها نسبت به کشورهای دیگر نیز انجام داده و می‌دهد و به نوعی می توان گفت این تاکتیک خاص و منحصر به فرد شخصیتی چون ترامپ است تا آن را برآمده از یک استراتژی و پازل چینی حساب شده برای تسویه حساب همیشگی با جمهوری اسلامی ایران در هارتلند انرژی جهان، دانسته و لحاظ کنیم. 

در این زمینه می‌توان به اظهارات پنج شنبه شب دونالد ترامپ راجع به ایران در جمع خبرنگاران در هواپیمای «ایرفورس وان» اشاره کرد،هنگامی که از او درباره محتوای نامه‌ای که از سوی ایرانی‌ها ارسال شده بود، پرسیده شد، گفت: «نامه‌ها را فراموش کنید. آن‌ها می‌خواستند از واسطه‌ها استفاده کنند. فکر نمی‌کنم این دیگر لزوماً درست باشد. فکر می‌کنم آن‌ها نگران هستند. فکر می‌کنم احساس آسیب‌پذیری می‌کنند، و من نمی‌خواهم آن‌ها چنین احساسی داشته باشند، می‌دانم که آن‌ها واقعاً مایل به گفت‌وگوی مستقیم هستند.» 

این در حالیست که هر ناظر مطلعی می‌داند واکنش طرف ایرانی توامان با عدم پذیرش مذاکره مستقیم بوده اما او با مصرف داخلی و در راستای جلوه‌گری اقتدار ادعایی چنین نکاتی را می گوید و حداقل همه شواهد دال بر این است که خبری از مذاکره مستقیم حداقل در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت واقعی و قابل انتطار نیست

اما ترامپ و تیم همراه او مسیر مواجهه خود را منطبق بر جنگ روانی و رسانه ای استوار کرده‌اند و طرف ایرانی که ابزارهایی چون رسانه های فراگیر یا امکان راه اندازی جنگ روانی و اظهارات صد و نقیض و صحنه آرایی معطوف به آن را ندارد، در این مسیر مغبون اصلی خواهد شد و با بازی در این پازل زمان را از دست خواهد داد.

واقعیت آنست که طی بیست و دو سال گذشته، پرونده هسته‌ای ایران بهانه ای بیش برای تسویه حساب های تاریخی، ژئوپلتیکی و مهار ایران نبوده و نیست و حالا هم برگی دیگر از آن در حال ورق خوردن است، اگر ایران و دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم امکان تغییر فاز معادلات دیپلماتیک را ندارند و نمی‌توانند با ابتکار عمل تغییری ملموس و محسوس در روند معادلات ایجاد کنند با حتی امکان بازدارندگی در برابر وفوع حملات نظامی(خارج از قدرت آفندی در موج دوم پدافندی) دچار خدشه باشد یا آنگونه که علی لاریجانی به درستی موازنه تهدید در برابر تهدید را روی میز معادلات گذاشت، عرصه و زمینه‌ای فراتر از بازیگران دولتی صرف است.

می توان گفت حداقل در مهار امواج چنین تلاطم هایی باید در حوزه داخلی دولت پای به میدان گذاشته و به وظایف بدیهی و ساختاری خود عمل کند.

سال‌های سال قبل از هرگونه شلیکی ما در جنگی تمام عیار و همه جانبه از لحاظ اقتصادی قرار گرفته‌ایم و حتی اگر وارد منازعه مستقیم و تمام عیار نظامی بشویم یا نشویم این صحنه جنگ اقتصادی پابرجا و برقرار است و در واقع برعکس آن چیزی که طرف غربی قصد انحراف‌ اذهان و تشویش افکار با حمله هوایی و تیر و موشک دارد، جنگ اصلی در میدان معیشت و زندگی مردم برقرار بوده و هست و مسئله اصلی ساماندهی امور زندگی و رتق و فتق معظلات اقتصادی در برابر تکانه های موجود برآمده از تنش و منازعه با طرف خارجی است. 

در واقع این نکته‌ای است که طرف آمریکایی هم به خوبی آن را فهمیده و با ابزار فشار حداکثری در ورای این صحنه آرایی تبلیغاتی جنگی به دنبال تحقق آنست و نمود واضح آن را در وضعیت تورم و قیمت ارز شاهد هستیم. اگر دولت تک بازیگر تهدیل و تثبیت قیمت ارز و دلار نیست که نیست، لاافل با بهره گیری از اهرم های نظارتی و اعمال قوه قهریه حاکمیتی حداقل می تواند تا حدودی از اثرگذاری تلاطم های ارزی بر زندگی و معیشت هشتاد میلیون ایرانی بکاهد تا حداقل در یک بخش شاهد برون نمایی به هنگام و سنجیده از دولت مردان باشیم و اگر از عهده همین کار معطوف به خود نیز بر نمی‌آید، که چه حرفی باقی می‌ماند

 

 

منبع : جماران
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      بزودی میفهمی گه ترامپ باهات شوخی داره یانه دلاور؟!

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه