نسل جوان ایران در حال تغییر است، اما آیا محیط کسبوکار هم تغییر کرده است؟ امروز دیگر نمیتوان جوانان را با الگوهای سنتی شغلی سنجید. آنها مهارتهای جدیدی به دست آوردهاند. انتظارات متفاوتی از محیط کار دارند و ابزارهای دیجیتال را بخشی جداییناپذیر از زندگی شغلی خود میبینند.بااینحال، آیا کسبوکارهای ایرانی آماده پذیرش این تغییرات هستند؟
این تغییرات، دلایل متعددی دارد، اما آنچه مشخص است، این است که محیط کسبوکار نتوانسته با این تحولات همگام شود. در این گزارش دو عامل کلیدی بررسی میشوند: تغییر انتظارات شغلی جوانان و موانع ساختاری محیط کسبوکار.
جوانان به جای کارهای ثابت و سنتی، به دنبال مشاغل فریلنسری، دورکاری و کارآفرینی دیجیتال هستند. همچنین برخلاف نسلهای قبل که به دنبال امنیت شغلی بودند، به مهارتآموزی و فرصتهای رشد توجه دارند. از سوی دیگر به دلیل شرایط اقتصادی و محدودیتهای بازار داخلی، بسیاری از جوانان به دنبال فرصتهای شغلی در بازارهای جهانی و محیطهای بینالمللی هستند.
آنچه به این تغییرات دامن میزند، نگاه سنتی کارفرمایان، مشکلات حقوقی و بیمهای و سرمایهگذاری پایین روی فناوری است که موانع ساختاری در محیط کسبوکار در ایران ایجاد کردهاند.
بسیاری از مدیران هنوز به دورکاری و بهرهگیری از نیروی کار دیجیتال اعتماد ندارند و به الگوهای سنتی استخدام پایبندند. از سوی دیگر، قوانین کار و بیمه در ایران هنوز برای مشاغل انعطافپذیر و فریلنسری بهینه نشدهاند و بسیاری از کسبوکارهای داخلی از فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی با پلتفرمهای مدیریت نیروی کار دیجیتال استفاده نمیکنند.
نکته جالب توجه این است که دورکاری در سالهای اخیر، بهویژه پس از همهگیری کووید ۱۹ در سراسر جهان رشد قابلتوجهی داشته است. در ایالاتمتحده حدود 7 /4 میلیون نفر معادل 4 /3 درصد از نیروی کار، حداقل نیمی از هفته را از خانه کار میکنند. این روند در اروپا نیز روبهافزایش است.
در ایران، اگرچه آمار دقیقی از تعداد دورکاران در دسترس نیست، اما تجربه دوران کرونا نشان داد که بسیاری از سازمانها برای مدتی به دورکاری روی آوردند. بااینحال پس از کاهش محدودیتها، بسیاری از آنها به شیوههای کاری سنتی بازگشتند.
درمجموع، درحالیکه دورکاری در سطح جهانی روندی روبهرشد دارد، در ایران نیاز به تغییرات ساختاری و فرهنگی بیشتری برای پذیرش گستردهتر این شیوه کاری احساس میشود.
سایه فناوری روی کار و زندگی جوانان
امروزه نرخ بیکاری جوانان، طبق آمار مرکز آمار ایران، بالاتر از میانگین کشوری است. در عین حال، اشتغال غیررسمی و مشاغل پارهوقت، بهویژه در حوزه خدمات و فناوری، افزایش چشمگیری داشته است. این در حالی است که نظام آموزشی رسمی همچنان مبتنی بر الگوهای سنتی است و کمتر با نیازهای بازار فناوری سازگار شده است.
بسیاری از جوانان به جای اتکا به آموزش رسمی، به صورت خودآموز مهارتهایی مانند برنامهنویسی، دیجیتال مارکتینگ و هوش مصنوعی را فرامیگیرند. در نتیجه، فاصله قابل توجهی میان مهارتهای فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیازهای صنعت فناوری وجود دارد.
در این میان نقش فناوری در سبک زندگی و ارتباطات با رشد سریع کسبوکارهای دیجیتال و فریلنسینگ، تاثیر محدودیتهای اینترنت بر فعالیت جوانان و تغییر الگوی مصرف محتوای دیجیتال و رشد پلتفرمهای داخلی و خارجی انکارناپذیر است.
سایه تحولات فناوری و تاثیر آن بر آینده کار و زندگی جوانان بسیار پراهمیت است، بهطوری که گسترش هوش مصنوعی، اقتصاد دیجیتال و تاثیر آن بر بازار کار، فرصتها و چالشهای استارتآپها و فریلنسینگ در ایران و توسعه فناوریهای بلاکچین، فینتک و اقتصاد پلتفرمی خودنمایی میکنند.
اما نظام حکمرانی چه باید بکند؟ اصلاح نظام آموزشی برای تقویت مهارتهای فناورانه، بهبود قوانین حمایتی برای استارتآپها و کسبوکارهای دیجیتال و سیاستهای تشویقی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان از مهمترین اقداماتی است که باید در دستور کار حاکمان قرار بگیرند.
در زمینه چالشهای حکمرانی در حوزه فناوری و جوانان میتوان به تنظیمگری فناوری و تاثیر آن بر نوآوری، سیاستهای مهاجرتی و فرار مغزها و محدودیتهای اینترنت و تاثیر آن بر اشتغال دیجیتال اشاره کرد.
گسترش هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال، تاثیر اتوماسیون بر فرصتهای شغلی با کاهش برخی مشاغل و ظهور فرصتهای جدید، نیاز به مشاغل جدید مثل تحلیل داده، مهندسی یادگیری ماشین، توسعه بلاکچین و فرصتهای اقتصاد گیگ و اشتغال مبتنی بر پلتفرم از جمله تحولات بزرگ فناوری است که تاثیر بسزایی بر آینده کار و زندگی جوانان خواهد داشت.
از سوی دیگر، تنظیمگری فناوری و تاثیر آن بر نوآوری و همچنین سیاستهای نظارتی سختگیرانه که میتواند مانع از رشد استارتآپها شود و لزوم تدوین قوانین متناسب با فناوریهای نوظهور از چالشهای حکمرانی در حوزه فناوری و جوانان خواهد بود.
فریلنسینگ، سبک مورد علاقه نسل جدید
در این میان، نمیتوان بر تاثیر رشد استارتآپها و فریلنسینگ چشم پوشید، زیرا گرایش جوانان به کارآفرینی دیجیتال با وجود چالشهای سرمایهگذاری و زیرساختی، رشد پلتفرمهای فریلنسری داخلی، مشکلات تحریم و محدودیتهای بانکی برای فعالیتهای بینالمللی افزایش قابل توجهی یافته است.
بلاکچین و رمزارزها با همه فرصتها و چالشهای قانونی آن، فینتک و تحول در خدمات مالی برای جوانان، فناوریهای جدید و تاثیر آنها، هوش مصنوعی و اتوماسیون مشاغل سنتی از جمله تحولات فناورانهای است که بر آینده کار و زندگی جوانان تاثیر بسزایی خواهد داشت.
سیاستهای مهاجرتی و فرار مغزها با نرخ بالای مهاجرت نیروی متخصص و عدم تطابق بازار کار با تخصصها، محدودیتهای اینترنت و تحریمها، از دلایل اصلی مهاجرت این طیف از افراد شده است. در این میان، محدودیتهای اینترنت و تاثیر آن بر اشتغال دیجیتال، موجب کاهش دسترسی به بازارهای بینالمللی برای فریلنسرها و کاهش اعتماد به کسبوکارهای داخلی شده است. رشد فریلنسینگ و دورکاری در ایران بهطور عمده در زمینههای فناوری، برنامهنویسی، طراحی گرافیک و ترجمه بوده است.
تکلیف نظام حکمرانی
اما نظام حکمرانی چه سیاستی را باید در پیش بگیرد؟ اصلاح نظام آموزشی با افزایش دورههای مهارتمحور در دانشگاهها و توسعه آموزشهای آنلاین و مهارتهای دیجیتال، حمایت از استارتآپها با بهبود فرآیندهای تامین مالی و کاهش موانع نظارتی برای کسبوکارهای نوپا، در پیش گرفتن سیاستهای جلوگیری از مهاجرت نخبگان با ایجاد انگیزههای مالی و شغلی و بهبود زیرساختهای ارتباطی و قانونی و بازنگری در سیاستهای اینترنت با بهبود کیفیت و پایداری اینترنت و توسعه راهکارهای نوآورانه برای تعامل با بازار جهانی، مسیر اجتنابناپذیر نظام حکمرانی خواهد بود.
بر اساس گزارشی که مرکز برنامهریزی و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با استناد به دادههای مرکز آمار ایران منتشر کرده، در سال ۱۳۹۸، سهم اشتغال غیررسمی در کشور 2 /59 درصد بوده است. این آمار نشان میدهد که بیش از نیمی از نیروی کار ایران در بخش غیررسمی مشغول به کار بودهاند.بااینحال، آمار دقیقتری درباره سهم اشتغال غیررسمی در حوزه فناوری اطلاعات در دسترس نیست.
بر اساس گزارش بانک جهانی در سال ۱۴۰۱ نیز سهم اشتغال غیررسمی در ایران برای زنان ۶۳ درصد و برای مردان ۵۸ درصد بوده است. این آمار نشان میدهد که بیش از نیمی از نیروی کار ایران در بخش غیررسمی فعالیت میکنند. بااینحال، آمار دقیقتری درباره سهم اشتغال غیررسمی در حوزه فناوری اطلاعات در دسترس نیست.
چرا این اتفاق رخ میدهد؟ به دلیل عدم تطابق محیط کسبوکار با نیازهای نسل جوان بهطوری که به واسطه ساختار سنتی شرکتها، بسیاری از آنها هنوز بر الگوهای کاری سنتی و حضوری اصرار دارند. نبود انعطافپذیری در استخدام به شکلی که مشاغل پارهوقت، فریلنسینگ و دورکاری در سیاستهای رسمی کارفرمایان کمتر پذیرفته شدهاند.
همچنین بوروکراسی پیچیده برای شروع کسبوکار موجب شده تا دریافت مجوزها و تعامل با نهادهای دولتی زمانبر و دشوار باشد.
از سوی دیگر، این بخش از جامعه از نبود حمایت از مشاغل دیجیتال رنج میبرد، بهطوری که بسیاری از کارفرمایان سنتی به مهارتهای فناوری و مشاغل دیجیتال مانند تولید محتوا، دیجیتال مارکتینگ و برنامهنویسی ارزش کمتری میدهند. این تغییرات به دلیل شرایط اقتصادی، نوسانات بازار کار و همچنین نیاز به انعطافپذیری بیشتر از سوی نیروی کار جوان بهوجود آمده است.
هوش مصنوعی و مقاومت کارفرمایان سنتی
نگرش سنتی نسبت به فناوریهای جدید باعث مقاومت کارفرمایان سنتی نسبت به فراگیر شدن ابزارهای هوش مصنوعی نیز شده است. بسیاری از مدیران سنتی مهارتهای لازم برای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را ندارند و برخی تصور میکنند هوش مصنوعی تهدیدی برای مشاغل موجود است، نه ابزاری برای بهبود کارایی. تحقیقات جهانی صورتگرفته درباره پذیرش فناوری در شرکتهای سنتی و نظرسنجیهای داخلی درباره استفاده از هوش مصنوعی نیز حاکی از میزان پایین استفاده از چتباتها، ابزارهای تحلیل داده و هوش مصنوعی در بازاریابی دیجیتال در کسبوکارهای سنتی است.
شرکتهای سنتی باید نسبت به رقابت با کسبوکارهایی که از هوش مصنوعی بهره میبرند، آگاه و هوشیار باشند. درحالیکه برخی کسبوکارهای سنتی در پذیرش فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی بسیار مقاومت نشان میدهند. بر اساس گزارشهای اخیر، حدود ۶۰ درصد از اشتغال در ایران بهصورت غیررسمی است. این آمار نشان میدهد که بیش از نیمی از نیروی کار کشور در بخشهای غیررسمی فعالیت میکنند. همچنین، در بخش خدمات، نیمی از اشتغال بهصورت غیررسمی است که این ارقام نشاندهنده عدم تطابق محیط کسبوکار سنتی با نیازهای نسل جوان است که آنها را به سمت اشتغال غیررسمی و خانگی سوق میدهد.
این دادهها تایید میکنند که محیط کسبوکار در ایران بهطور کامل با نیازها و انتظارات نسل جوان همگام نشده است. در نتیجه، جوانان به سمت اشتغال غیررسمی و خانگی متمایل میشوند و کسبوکارهای سنتی نیز در پذیرش و بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی با چالش مواجه هستند.
در جهان چه میگذرد؟
در سطح جهانی، پذیرش فناوریهای نوین در محیطهای کسبوکار با سرعت قابل توجهی در حال افزایش است. بر اساس گزارش موسسه مکنزی، در سال ۲۰۱۷، تنها ۲۰ درصد از سازمانها از هوش مصنوعی استفاده میکردند، اما این رقم تا سال ۲۰۲۲ به بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
همچنین، پیشبینی میشود بازار جهانی هوش مصنوعی در امنیت سایبری تا سال ۲۰۳۰ به 8 /133 میلیارد دلار برسد که نشاندهنده رشد و پذیرش گسترده این فناوری در حوزههای مختلف است.
این آمارها نشاندهنده تمایل روزافزون کسبوکارهای جهانی به ادغام فناوریهای نوین در فرآیندهای خود برای افزایش کارایی و رقابتپذیری است.
پذیرش فناوریهای نوین در محیطهای کسبوکار جهانی تغییرات گستردهای را در جنبههای مختلف به همراه داشته است. مهمترین این تغییرات شامل تحول دیجیتال و بهبود عملکرد کسبوکارها، تصمیمگیری مبتنی بر داده، افزایش کارایی و بهرهوری، ظهور الگوهای جدید کسبوکار و تغییر در روشهای بازاریابی و ارتباط با مشتری بوده است.
فناوریهای تحول دیجیتال، مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین، به بهبود بهرهوری، کاهش هزینهها و ارتقای تجربه مشتری کمک کردهاند. این فناوریها با دیجیتالیسازی فرآیندها و ارائه راهحلهای نوآورانه، الگوهای کسبوکار را متحول کردهاند.
همچنین استفاده از فناوریهای مبتنی بر داده، مانند کلانداده و هوش مصنوعی، به مدیران امکان تحلیلهای پیچیده و اتخاذ تصمیمات دقیقتر و سریعتر را داده است. این رویکرد به پیشبینی رفتار مشتریان و بهبود استراتژیهای بازاریابی کمک میکند و فناوری با بهینهسازی فرآیندها و کاهش هزینههای تولید، به بهبود کیفیت محصولات و خدمات منجر شده است. این امر باعث افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان و در نهایت رشد و موفقیت کسبوکارها شده است.
از سوی دیگر، با ظهور الگوهای جدید کسبوکار و فناوریهای نوینی مانند پلتفرمهای دیجیتال، الگوهای کسبوکار سنتی را به چالش کشیده و فرصتهای جدیدی را ایجاد کردهاند. این پلتفرمها با تسهیل ارتباط میان عرضهکنندگان و مصرفکنندگان، بازارهای جدیدی را به وجود آوردهاند.
فناوریهای دیجیتال، مانند رسانههای اجتماعی و بازاریابی دیجیتال، به کسبوکارها امکان تعامل مستقیم و موثرتر با مشتریان را نیز دادهاند و این تغییرات به بهبود تجربه مشتری و افزایش وفاداری آنها منجر شده است.
بهطور کلی، این تغییرات نشاندهنده تاثیر عمیق فناوری بر محیطهای کسبوکار جهانی و ضرورت تطبیق با این تحولات برای حفظ رقابتپذیری است.
وضعیت تغییرات در ایران
در ایران، تغییرات در محیط کسبوکار با فناوری بهطور نسبی کندتر از سایر کشورها بوده است، اما در سالهای اخیر شاهد حرکتهایی در جهت دیجیتالی شدن و پذیرش فناوریها در برخی بخشها بودهایم. این تغییرات عمدتاً شامل تحول دیجیتال در کسبوکارها و پذیرش هوش مصنوعی و تحلیل دادهها میشود.
مانند بسیاری از کشورهای دیگر، در ایران نیز کسبوکارهای آنلاین و فروشگاههای اینترنتی رشد کردهاند. پلتفرمهایی مانند دیجیکالا نمونه بارز آنها هستند و در سالهای اخیر، بهویژه پس از سال ۱۳۹۰، تعداد استارتآپها و شرکتهای فناوری افزایش یافته است. پلتفرمهایی مانند اسنپ و تپسی در حملونقل، یا زودفود و فیلیمو در سرگرمی، بهعنوان نمونههایی از تحول دیجیتال شناخته میشوند.
در همین حال، شرکتهای بزرگ در بخشهایی مانند بانکداری و خدمات مالی در راستای پذیرش هوش مصنوعی و تحلیل دادهها شروع به استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی کردهاند اما این روند بهطور گسترده در صنایع کوچکتر و شرکتهای سنتی مشاهده نمیشود. در سطح دولتی نیز پروژههایی در زمینه دادهکاوی و تحلیل دادههای اقتصادی وجود داشته است، اما هنوز در مقایسه با کشورهای پیشرفته به اندازه کافی استفاده نمیشود.
یکی از چالشهای اصلی ایران در پذیرش فناوریهای نوین، فقدان و نقص زیرساختهای کافی و مسائل مربوط به بوروکراسی اداری است که باعث کندی در فرآیندهای دیجیتالی شدن میشود. بهطور مثال، در بسیاری از حوزهها، راهاندازی استارتآپها نیازمند مجوزهای پیچیده و زمانبر از نهادهای دولتی است که باعث محدود شدن سرعت رشد این کسبوکارها میشود.
از سوی دیگر، کارفرمایان سنتی در ایران بهطور کلی تمایلی به پذیرش فناوریهای نوین ندارند. بسیاری از آنها بهشکل سنتی به کارهای روزمره نگاه میکنند و برای پذیرش ابزارهایی مانند هوش مصنوعی یا تحلیل داده، هنوز آماده نیستند. این مقاومت بهویژه در صنایع دولتی و نیمهدولتی بیشتر مشاهده میشود.
پذیرش فناوری در بخشهای دولتی
دولت ایران بهویژه از سال ۱۳۹۰ به بعد در تلاش بوده تا برخی خدمات دولتی را از طریق پلتفرمهای دیجیتال ارائه دهد. خدمات آنلاین بانکی، پرداختهای دولتی و برخی طرحهای دیجیتالسازی در وزارتخانهها نمونههایی از این روند هستند.بااینحال، این تغییرات بهطور گسترده و بهسرعت در تمام بخشهای دولتی پیادهسازی نشده است. در مجموع، درحالیکه در ایران شاهد گامهایی در راستای پذیرش فناوریهای نوین و تغییرات در محیط کسبوکار هستیم، اما مشکلاتی نظیر زیرساختهای ناکافی، بوروکراسی اداری و مقاومت در برابر تغییر باعث شده که این تغییرات بهاندازه سایر کشورها سریع و گسترده نباشد.
لیگ حرفهایهای محیطهای کسبوکار
علی حکیمجوادی، رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور معتقد است، تغییرات در محیطهای کسبوکار بهطور مداوم در حال تغییر است و اگر کسبوکاری نتواند خود را بهروز نگه دارد، عقب میماند و باید جای خود را به فرد جدیدتری با رویکرد جدید بدهد. مثلاً در بازار هوش مصنوعی، پلتفرمهایی که روی هوش مصنوعی و رمزارز و بلاکچین کار میکنند، بهروز شدهاند و مدیریت پروژه و فرآیندهایشان نیز تغییر کرده است.
نوع کار و همکاری گروهی این شرکتها نیز تا حد زیادی متفاوت از سبک سنتی است و عملاً خلاقیت و نوآوری در آنها بیشتر است. درحالیکه در شرکتهای سنتی با توجه به بازاری که از قبل ایجاد شده و مشتریهایی که دارند، کمتر نیاز به نوآوری را احساس کردهاند.
به گفته او، در حال حاضر رقابت بین پلتفرمها و شرکتهای پیشرو برای جذب نیروهای خلاق و کارآمد است. وضعیت آنها مانند تیمهای فوتبالی است که در لیگ یک حرفهای بازی میکنند و جابهجایی و پیشنهاد حقوقشان هم متفاوت است. این شرکتها به افراد شاخص هم مزایای بیشتری میدهند، اما شرایط در شرکتهای سنتی فرق دارد. البته آنها هم در نهایت ناچار به پذیرش موضوعات هوشمندسازی، اقتصاد دیجیتال و تحول دیجیتال هستند. اما هنوز بخشهایی کمتر بهروزشده در کشور وجود دارد.
متقاضیان فعالیت در این شرکتها هم در سه سطح قرار دارند. نیروهای جوانتر و خلاقتر در سطح یک قرار میگیرند و نیروهایی که تجارب و سابقه بیشتری دارند و سعی کردهاند خود را مقداری بهروز نگه دارند، در سطح دو قرار میگیرند. در سطح سه هم نیروهایی هستند که سالها کار کرده و سابقه و تجربه دارند و فرآیندهای آن کسبوکار را خوب میشناسند، اما خلاقیت در آنها کمتر مطرح است و بیشتر تمرکزشان روی نگهداشت سرویس و خدمات است.
موانع الگوهای انعطافپذیر
حکیمجوادی درباره موانع پذیرش الگوهای کاری انعطافپذیر در شرکتهای سنتی میگوید: این دسته از شرکتها معمولاً با سفارش مشتری کار میکنند و من معتقدم همیشه مشتری است که شرکت و سیستم را وادار به تحول و نوآوری میکند. اگر فرض کنید یک مشتری سالها از یک سیستم استفاده میکند و درخواستهایش را با تقاضای بازار ارائه میدهد و با همان سیستم سنتی قبلی کار میکند، شاید بخش سنتی هم نیازی به سرمایهگذاری و ایجاد تحول نمیبیند. معمولاً هم رقابت خیلی زیاد نیست و بخش مالی یک شرکت یا مجموعه که سالها با یک سیستم و نرمافزار کار کرده، خیلی علاقهمند به تغییر آنها نیست، مگر اینکه سیستمی بیاید که تحول جدی در کارش ایجاد کند که نیاز به آموزش و فرهنگسازی و تحول دارد. یعنی بحث مهندسی فروش آن شرکت باید خیلی فعال باشد که تغییر ایجاد کند و مشتری به تغییر نیاز پیدا کند.
بهعنوان مثال در بحث اتوماسیون اداری خیلی جدی شاهد این موضوع هستیم که افراد خیلی تلاش نمیکنند تغییر جدی در نرمافزارهایشان ایجاد کنند و مشتری هم فعلاً با همین سیستم نیازش برطرف میشود. درحالیکه در دنیا همین سیستم اتوماسیون اداری را با پلتفرمهای ابری ارائه میدهند و خیلی سریع میتوانند تغییر ایجاد کنند و هوشمند شوند. کسبوکارهای سنتی حتی حاضر نیستند زبان برنامهنویسی خود را عوض کنند. اما در بخش جدید، زمان ورود به بازار خیلی مهم است که بتوانند اپلیکیشن و نرمافزار و سیستمی را با توجه به نیاز بازار عرضه کنند و کاربر بتواند خیلی سریع از آن استفاده کند و تجربه مشتری را در ایران پیادهسازی کند.
لژیونرهای رقابتکننده
رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور میگوید: همه اینها موضوعات رقابتی هستند که از سوی نسل جدید در حال ایجاد است. نسل جدید نیروی کار خودشان را با افراد مشابه خود در خارج از کشور مقایسه میکند. بهخصوص کسانی که به صورت فریلنسری فعالیت میکنند. آنها خود را از نظر شرایط کاری، مبلغ دریافتی، مزایا و رفاهیات با فرد مشابه در خارج از کشور حتی در کشورهای همسایه مقایسه میکنند که سرویسهای خوبی را ارائه میدهند. به همین دلیل هم کسانی که روی پلتفرمها کار میکنند، ایستگاه بعدی کارشان مهاجرت به سمت خارج است.
حکیمجوادی، یکی از علل این امر را انتظار تفاوت شرایط کار بین دو نسل در کشور میداند. فعالان جوان در محیطهای پرتنشی کار میکنند و به لحاظ دریافتی و رفاهی انتظار تفاوت با نسل قبلی خود دارند. در حال حاضر پرداختیهای پلتفرمهای دیجیتال بیشتر از الگوها و شرکتهای سنتی است. در نهایت حفظ این افراد مهم است و برای اینکه پروازی داشته باشند، مثل فوتبالیستها که لژیونر میشوند، برای برخورداری از شرایط کاری بهتر و متفاوتتر مهاجرت میکنند. برای همین باید تمهیداتی بیندیشیم که بشود اینها را نگه داشت.
درحالیکه در یک کشور اروپایی مثل آلمان به یک کارشناس با دو، سه سال سابقه کار چهار، پنج هزار یورو پرداخت میکنند، این رقم در کشور ما خیلی کمتر است. البته برخی پلتفرمها عددها را بالا بردهاند، اما در عین حال محدودیتهایی هم وجود دارد که باعث میشود این افراد از کشور بروند.
تدوین نظام رتبهبندی و اعتبارسنجی فریلنسرها
وی میگوید، برای حفظ این نیروهای خلاق و جوانها باید خیلی کارها کرد. بسیاری از آنها به صورت آزاد کار میکنند. بر همین اساس هم در سازمان نظام صنفی رایانهای به دنبال ساماندهی فضای کسبوکار فریلنسرها هستیم تا بتوانیم مشکلات حقوقی و بیمه فعالیت آنها به صورت مجازی را حل کنیم و امکان اعتبارسنجی آنها را نیز همچون شرکتها فراهم کنیم. به این صورت که اگر برای پروژهای نیاز به تضمین داشت، بانکها بتوانند این تضمین را بر اساس کارهای قبلیاش به او بدهند. در این نظام رتبهبندی، فریلنسرها اگر پروژه خوبی را تحویل بدهند، امتیاز میگیرند و مانند شرکتها به آنها رتبه داده میشود تا بر اساس آن بانکها بتوانند به او تسهیلات و ضمانتنامه بدهند و بحثهای بیمهای آنها را بتوان حل کرد.
حکیمجوادی میگوید: این کار در دستور سازمان نظام صنفی رایانهای و در حال بررسی است. اولین گام، ثبت کردن این افراد است و تاکنون حدود ۳۸۰ نفر روی پورتال سازمان، خود را به صورت فریلنسر معرفی کردهاند تا بتوانیم آنها را بر اساس ضوابط در چهارچوبها قرار بدهیم و ساماندهی کنیم.
پیشنهاد ما این است که فریلنسری را که شکل فعالیت موردعلاقه بسیاری از افراد نسل جدید است در قالب یک پکیج ببینیم که اعتبارسنجی شوند. در حال حاضر نگرانیهایی در مورد پروژههای فریلنسرها وجود دارد بهطوری که گاهی یک کاری به آنها محول میشود، اما فارغ از نتیجه، با مهاجرت آنها پروژه روی زمین مانده و ساپورت هم ندارد. اما در این میان کسانی هم هستند که نمیخواهند در فضای کسبوکاری محدود بوده و پایبند به فقط یک شرکت باشند؛ درحالیکه پروژههایشان را نیز به خوبی انجام داده و ساپورت هم کردهاند. شرایط برای ادامه فعالیت آنها و محول کردن پروژههای جدید به آنها باید فراهم شود.
او میافزاید: این موارد باید در رزومه این فرد بیاید و با تاییدیههایی که از کارفرماهای مختلف گرفته، رتبهبندی شود، صلاحیت عمومی کار به او داده شود و حتی مورد مهارتسنجی قرار بگیرد و آموزشهای خاص برای افزایش مهارتهایش دریافت کند. برای این کار در حال صحبت با سازمان فنی و حرفهای هم هستیم که این افراد را ساماندهی کنیم و چون بیمه هم زیر نظر وزارت کار قرار دارد، احتمالاً در همکاری با سازمان فنی و حرفهای میشود با آنها این موضوع را هم به نتیجه رساند که انجام شود.
با پستبانک هم صحبت خواهیم کرد تا تسهیلات مختلف برای آنها در نظر گرفته شود که در مجموع اینها شرایط همکاری با یک فریلنسر تعریف میشود و شناسنامهدار میشود.
قدرت تغییر سریع
مازیار نوربخش، رئیس کمیسیون تحول، نوآوری و بهرهوری اتاق بازرگانی تهران نیز معتقد است فناوری به یک ابزار و مزیت رقابتی برای کسبوکارها تبدیل شده و کسبوکارهای سنتی که زودتر به فناوری روی آوردند، توانستند رشد و موفقیت بیشتری به دست بیاورند و کسانی که از قافله عقب ماندند یا دچار مشکل شدند یا جمع شدند یا از سوددهی افتادهاند و توان قبل را ندارند. مسیر پیشرو در آینده هم همینطور است. امروز که بحث AI و هوش مصنوعی مطرح است، به قدری این مسیرها سریع ایجاد میشود که آنهایی که به این مسئله توجه نمیکنند و با روشهای قدیمی کسبوکار خود را انجام میدهند، بهسرعت از گردونه رقابت حذف خواهند شد.
او میافزاید: در مورد نیروی کار هم همینطور است. فناوریهای جدید کمک میکنند کارها به صورت مرتب و سریعتر انجام شوند و مدل برخی کارها عوض میشود. شرکتها و کسبوکارها باید در مدیریت نیروی انسانی و پروژههای خود به اتفاقاتی که در دنیا حولوحوش کسبوکارشان میافتد، توجه ویژهای کنند. اکوسیستم کسبوکاری با بهرهبرداری از کاربردهای فناوری هوش مصنوعی و فناوری جدید میتواند بهرهوری را تغییر بدهد.
پذیرش فناوری و نسل جدید در محیطهای کسبوکار
نوربخش معتقد است که کسبوکارها و شاغلان فعال در صنایع مختلف باید در نظر داشته باشند که همیشه تکنولوژی و فناوری جلوتر از رگولاتوری است. همیشه فناوریهای جدیدی میآیند و دولتها تازه میخواهند برای آن مقررات جدید وضع کنند. این هم مختص ایران نیست و در همه جای دنیا شاهد این مسئله هستیم.
من همیشه توصیهام این است که افراد و کسبوکارها باید خودشان به فکر خودشان باشند. اگر نیاز است آموزشی ببینند یا روش کارشان را عوض کنند یا با استفاده از ابزارهای جدید آن کار را انجام دهند، باید با روشهای مختلف آن را یاد بگیرند و برای اینکه از دور خارج نشوند، به امید دولت نمانند؛ چون سرعت تغییرات بسیار زیاد است و باید خود را سریع وفق دهند.
نباید منتظر رگولیشن ماند
او درباره نیاز به تغییرات در قوانین کسبوکارها با توجه به ورود نسل جدید نیروی کار میگوید: همیشه تکنولوژی جلوتر از رگولاتوری و رگولیشن است. حتی بعضی وقتها رگولیشن بیرحمانه کسبوکار را نابود میکند ولی چارهای نیست و باید هم محتاط بود و هم به محیط اطراف توجه کرد که مقررات چگونه تنظیم میشود تا خود را با آن وفق بدهیم. یک سطح ایدهآل در اینباره وجود ندارد. وظیفه دولتهاست که بسترسازی کنند. همین الان بسترهای هوش مصنوعی، بستر بسیار گرانی هستند و شاید برای بخش خصوصی امکانپذیر نباشد که زیرساخت لازم را تامین کند. سرمایهگذاری و تامین زیرساختها بر عهده دولتهاست اما استفاده از آن بر عهده کسبوکارها و صاحبان صنعت و بیزینسهاست که از اینها استفاده کنند.
نوربخش بر این باور است که نسل جدید هم برای ورود به محیطهای کسبوکار بدون برخورداری از دانش اولیه فرصت شغلی کمی خواهند داشت و خیلی سازمانها وقت نمیگذارند تا مقدمات را آموزش دهند. البته سطح مقدمات در حال افزایش است و افراد علاوه بر مهارتهای قبلی باید ابزارهای هوش مصنوعی را هم خوب بشناسند و با فناوریهای جدیدی همچون هوش مصنوعی آشنا باشند تا بتوانند وارد محیطهای کاری متنوعی شده و شرایط فضای کسبوکار را تغییر دهند. دنیا از این به بعد شکل دیگری است و افراد باید در سطح شخصی و کسبوکاری با این ابزار و فضا آشنا باشند تا به موفقیت خود ادامه دهند؛ وگرنه حتماً دچار مشکل میشوند.
یک ضرورت اجتنابناپذیر
تحول در محیط کار و تطبیق آن با نیازهای نسل جوان یک ضرورت اجتنابناپذیر است. اگرچه کسبوکارهای سنتی در ایران هنوز در برابر این تغییرات مقاومت میکنند اما شواهد نشان میدهد که الگوهای کاری انعطافپذیر، فناوریهای نوین و تغییرات جهانی بهسرعت در حال تاثیرگذاری بر بازار کار هستند. دولت و کارفرمایان باید با پذیرش این تغییرات، شرایط را برای ورود نسل جدید به بازار کار بهبود ببخشند تا از مهاجرت نخبگان و کاهش بهرهوری اقتصادی جلوگیری شود.
اصلاح قوانین کار، بهبود نظام آموزشی و توسعه زیرساختهای فناوری از مهمترین اقدامات عاجلی است که نظام حکمرانی کشور باید روی آنها تجدیدنظر کرده و روالهای معمول و فعلی را تغییر دهد. چراکه اگر نتواند خود را با تغییرات تطبیق دهد، نیروی کار جوان همچنان به سمت مشاغل غیررسمی و مهاجرت سوق داده خواهند شد. فاطمه ملکی
دیدگاه تان را بنویسید