اگر نگوییم برنده، باید بگوییم او بی برو و برگرد خبرسازترین و همزمان زیرکترین چهره انتخابات تا امروز بوده. موضوع حسین انتظامی، چهره ثابت و کاری میزگردهای فرهنگی و اجتماعی نامزدهای ریاست جمهوری است. کسی که هشت سال در دولت روحانی بر مدیریتهای بلندمرتبه فرهنگ و اجتماع تکیه زد و سایت خبریاش مهم ترین منتقد رسمی دولت رئیسی بود و حالا در سعه صدر شگفت انگیز تلویزیون به کارشناس اصلی مجادله با کاندیداها بدل شده است و کارش را فوق العاده انجام داده.
هرکدام از کاندیداها حدود 7برنامه در صداوسیما داشتهاند اما هیچکدام از این نمایشها، نتوانسته تا امروز به اندازه این میزگردهای فرهنگی شبکه دو که از پنجشنبه هفته قبل شروع شد، بیننده داشته باشد.
انتظامی که معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد حسن روحانی بوده یکی از سه کارشناس فرهنگی است که هر بار در مواجهه با یکی از نامزدها تاکید کرده که میخواهد «ضرباهنگ گفتوگو را بالا ببرد». بیراه هم نگفته است. هر بار بعد از 20دقیقه مونولوگ نامزدها، او اولین یا دومین فردی بوده که با یک سوال تندوتیز وارد گود شده و کاری کرده ویدئوی سوالهایش به صورت مویرگی در همه شبکههای مجازی بچرخد. وارد گروههای خانوادگی واتساپی و تلگرامی بشود و حتی به آن صفحات سرگرمی اینستاگرامی که سالی یکی، دو بار به وقایع سیاسی واکنش نشان میدهند، سرایت کند.
این گزارش قرار نیست متنی در ستایش انتظامی باشد اما تلاش میکند به هر دو نیمه آشکار و پنهان این چهره رسانهای نزدیک شود.
روز پنجشنبه هفته پیش در میزگرد محمدباقر قالیباف نام حسین انتظامی به عنوان کارشناس فرهنگی در تلویزیون زیرنویس شد. زمین بازی انتظامی در همه این میزگردها محدود به سه حوزه است: مسائل زنان، محدودیت رسانهها و فیلترینگ. انتظامی با کارت هایش ماهرانه بازی می کند و از قاب صداوسیما پایش را بیرون می گذارد. با سوالهای غیرقابل پیشبینی و با لحنی آرام و چهرهای که درآن هیچ احساس خاصی بروز داده نمیشود.
روزنامهنگاران چه میگویند؟
اگرچه حسین انتظامی در پنج روز گذشته به چشم آمده اما سابقه حضور او در رسانهها به چند سال گذشته محدود نمیشود. مردی که امروز روزنامه جوان و چهرهها و کاربران اصولگرا را کفری و عصبانی کرده دورهای جزوی از تیم مدیریتی روزنامه همشهری و روزنامه جامجم بوده. در کارنامه رسانهای او این نکته مثبت وجود دارد که برای اولین بار رسانه آنلاین این دو روزنامه را با راهنمایی اساتید برجسته روزنامهنگاری راه انداخت.
انتظامی از سال 92 از روی صندلیهای مدیریتی رسانهها بلند شد و روی صندلی معاون وزیر ارشاد حسن روحانی در اداره امور مطبوعاتی نشست. در دولت دوم روحانی هم پارادایم کاری خود را از رسانه به سینما تغییر داد و وارد سازمان سینمایی شد تا ریاست این سازمان را برعهده بگیرد. در این مدت در تلاش بوده که تا جای ممکن شخصیت پرکتیکالی از خود نمایش دهد اما این عملگرایی نتوانسته رضایت تعداد زیادی از جامعه خبرنگاران و سینماییها را از طیفهای مختلف سیاسی جلب کند.
اصولگرایان در شبکه ایکس یا رسانههای دیگر اتهام هایی به او از قدیم وارد میکردند که جدیترین آن شراکت حقیقی او در چند رسانه مختلف (از جمله دو روزنامه و دو وبسایت) هم زمان با حضور در دولت میشد. انتظامی همچنین بین اپوزیسیون هم منتقدانی دارد. برای مثال زمانی که به عنوان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد فعال بود یک روزنامه نزدیک به او بارها در جشنوارههای مختلف جایزه بهترین رسانه را دریافت کرد و در ارزیابی های مطبوعاتی بالاترین امتیازات را به دست آورد.
همچنین روزنامهنگاران دست چپی مخالف مسیر مطلوب او برای دولتیسازی مطبوعات بودند. جدیترین انتقاد مربوط به انتخابات هیاتنظارت بر مطبوعات در سال 1397 بود که مدیران مسئول روزنامههای «شرق»، «دنیای اقتصاد» و «مردمسالاری» بدون اشاره به نام انتظامی در نامهای نوشتند که یک چهره دولتی در بین نامزدها وجود دارد که از قبل معلوم است او به عنوان نماینده مدنی در این هیات حاضر خواهد شد. آنها بعد از انتشار این نامه از نامزدی در آن دوره از انتخابات انصراف دادند.
دوستان روزنامهنگار انتظامی همچنین او را مسبب قانون الزامیشدن دریافت مجوز برای سایتها میدانند و ضمنا از او گلایه دارند که به جای تقویت انجمنهای صنفی، مسیر دیگری در پیش گرفت. انتقادهای شخصیتهای سینمایی هم کمتر از این موارد نیست. با این حال وقتی از جامعه مطبوعاتی و سینمایی فاصله میگیریم به نظر میرسد انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری مسیر خوبی بوده که او بتواند اعتبارش را دوباره به دست بیاوردو حتی دارای سرمایه اجتماعی عظیمی هم بشود. او در این معرکه خود را به نماینده طبقه متوسط و آرای خاکستری بدل کرده بود .
سوال از قالیباف
روز پنجشنبه انتظامی از قالیباف، سه سوال کلیدی داشت اما مهمترین قسمت جایی بود که درباره دو خبرنگار منتقدی که در روزهای اول تبلیغات بازداشت شدند، پرسید. او و قالیباف اولین بار نبود که روبهروی هم قرار گرفته بودند. انتظامی زمان حضور قالیباف در شهرداری تهران، در هلدینگ رسانهای همشهری حضور داشت. در همین مناظره پنجشنبه اعتراضی به جواب قالیباف درباره فیلترینگ داشت و از او خواست که صریحا و مستقیما حرف بزند. درخواستی که در سه میزگرد بعدی هم باز تکرار کرد و نشان داد میتواند بدون لرزش صدا، وسط حرف نامزد انتخاباتی بپرد و او را با چالش بیشتری همراه کند.
ترفند دیگرش هم این بود که قاطعانه برای حرفهایش مثال بیاورد و با همه این مسیرها بتواند راه فرار چهره سیاسی آن سوی میز را مسدود کند. جمعه، نوبت میز گرد قاضیزاده هاشمی بود. این بار انتظامی او را با چالش متفاوتی روبهرو کرد و قبل از همه چیز پرسید: «شایعه شده که شما قرار است، انصراف بدهید. بگویید اگر سر کار هستیم، من سوال نکنم.» قاضی زاده هم نه جواب مثبت داد و نه منفی.
کات؛ میزگرد جلیلی
میز گرد سوم، مواجهه انتظامی با سعید جلیلی بود. این بار هم انتظامی بدون هیچ تردیدی سوالی پرسید که باز به حجاب مربوط میشد. «اگر یک رستوران به دلیل بیحجابی پلمب شود یا یک خودرو توقیف شود، راه حل شما برای این مسئله چیست؟» جواب جلیلی را هم احتمالا بارها خوانده و شنیدهاید. تلویحا این معنی را میشد برداشت کرد که او اعتقاد دارد، قانون باید اصلاح شود اما تا زمانی که این قانون پا برجاست، باید به آن مقید بود.
در میز گرد خود با زاکانی هم با یک مونولوگ طولانی درباره این که از شیوه زاکانی در اداره شهر تهران میتوان به سیاستهای او در مورد حجاب و یا تعامل با شورای شهرو یا محیط زیست پی برد زاکانی را در موضعی دفاعی قرار داد هرچند شهردار سعی کرد به سرعت از این موقعیت خود را خارج کند. بخش اصلی این مجادله محترمانه اما از بنیاد خصمانه در مورد مسئله حجاببانها بود و خب به نظر می رسید در انتها باز هم انتظامی دست پیش داشته است.
دیدگاه تان را بنویسید