یکی از این روشها پیامرسانی و انتشار کمپین است. پیشرفت در فناوری دیجیتال، از جمله هوش مصنوعی، ابزارهای جدید و سریعتری را برای پیامرسانی سیاسی فراهم میکند. محتوای تولیدشده از سوی هوش مصنوعی را میتوان برای ویدئوهای کمپین، سخنرانیها، بیانیههای مطبوعاتی و موارد دیگر به کار برد. سیاستمداران میتوانند از هوش مصنوعی مولد برای پاسخ فوری به تحولات کمپین استفاده کنند و در عرض چند دقیقه جذابیتهای بسیاری ایجاد کنند. هوش مصنوعی هدفگیری دقیق مخاطبان را فعال میکند و به کمپینها اجازه میدهد با پیامهای سفارشیشده به رایدهندگان بلاتکلیف دسترسی پیدا کنند. روش دیگری که هوش مصنوعی جای خودش را در سیاست محکم کند میتواند اداره انتخابات باشد. ابزارهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند به برگزاری انتخابات، بهبود کارایی و دقت در صحتسنجی انتخابات کمک کنند. با این حال، توانایی هوش مصنوعی برای ترکیب مقادیر زیادی از دادهها و انتشار اطلاعات نادرست خطراتی را برای یکپارچگی انتخابات به وجود میآورد. نامزدی و نمایندگی هوش مصنوعی، شاید غیر قابل باور به نظر برسد، اما هوش مصنوعی از این راه هم میتواند وارد قلمرو سیاست شود. در داستانهای تخیلی، علاقه فزایندهای به احتمال برنده شدن یک نامزد هوش مصنوعی یا کمک فناوری در انتخابات نشان داده شده است. در حالی که این امر تخیلی باقی میماند، استفاده از آواتارها یا روباتهای هوش مصنوعی برای نشان دادن سیاستمداران انسانی یک روند در دنیای واقعی است. حضور رسانهای نامزدهای هوش مصنوعی میتواند به موضوع بحث در آینده تبدیل شود. لابیگری و نفوذ، راه دیگری است که پای هوش مصنوعی میتواند به عرصه سیاست گشوده شود. هوش مصنوعی میتواند با تجزیه و تحلیل حجم وسیعی از دادهها و ارائه بینش، نقش لابیها را افزایش دهد. با این حال، این تاثیر به نحوه تنظیم و مدیریت نقش هوش مصنوعی در تصمیمگیری سیاسی بستگی دارد. حاکمیت و توسعه سیاسی هم میتواند برمبنای هوش مصنوعی صورت بگیرد. سیاست عمومی و حکمرانی نقش مهمی در حصول اطمینان از پیشرفتهای سودمند هوش مصنوعی ایفا میکند. دولتها و سازمانهای بینالمللی در حال آماده کردن چهارچوبهایی برای حکمرانی هوش مصنوعی با همکاری ذینفعان هستند. اما چالشها و عدم قطعیتها هم باید در هوش مصنوعی در نظر گرفته شود. نقش هوش مصنوعی بر سیاست به تمامی مثبت نیست. اطلاعات نادرست، دروغهای بزرگ و الگوریتمهای مغرضانه نگرانیهایی را ایجاد میکنند. ایجاد تعادل بین مزایای بالقوه هوش مصنوعی با ملاحظات اخلاقی و دموکراتیک همچنان یک چالش باقی مانده است. در ادامه توضیحات مفصلتری از نقش هوش مصنوعی در سیاست ارائه خواهیم داد.
1- پذیرش شهادت یا نظری که هوش مصنوعی آن را ایجاد کرده است از سوی یک قانونگذار یا سازمان.
به طور قطع، ما قبلاً لایحههایی را دیدهایم که هوش مصنوعی آنها را تهیه کرده است، البته این لایحهها با هدایت کاربران انسانی و از سوی قانونگذاران انسانی نوشته شده است. پس از ارائه چند نمونه اولیه از لوایح نوشتهشده از طریق هوش مصنوعی در ماساچوست و مجلس نمایندگان ایالاتمتحده، بسیاری از نهادهای اصلی قانونگذاری نخستین لایحه اصلی نوشتهشده با استفاده از چتجیپیتی را که برای نوشتن اظهارات کمیته یا سخنرانی نوشته شده بود به صورت جدی مورد بررسی قرار دادند. بسیاری از این لوایح و سخنرانیها بیش از آنکه جدی باشند، بدلکاری هستند و بیش از آنکه توجهها را برانگیزند، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این لوایح و سخنرانیها کوتاه هستند، دارای محتوای سطحی هستند، یا یک قانونگذار این لوایح را به شدت دستکاری کرده است. نقطه عطف جالب در این مسیر، پذیرش شهادت در مورد قانون، یا اظهار نظری است که به یک آژانس ارائه شده است، که به طور کامل از طریق هوش مصنوعی تهیه شده است. مطمئناً، بخش بزرگی از تمام نوشتههای آینده از طریق فناوریهای کمکی هوش مصنوعی نوشته خواهند شد و ما چه غلط، چه درست باید از هوش مصنوعی در این زمینه بهره ببریم. بنابراین برای جلوگیری از بیاهمیت جلوه دادن این موضوع بهتر است به ارتقای سطح هوش مصنوعی در این زمینه فکر کنیم و دست به اقداماتی مفید بزنیم، تا دیگر جمله «ارائهشده از طریق هوش مصنوعی» در ذهن مخاطب یک سند بیاهمیت را تداعی و هجمه انتقادات را با خود همراه نکند. در واقع اتفاقی که انتظارش را داریم این است که یک هیات حاکمه لوایح و سخنرانیهای هوش مصنوعی را به عنوان ارائه دیدگاهی مشروع در بحث عمومی بپذیرد. صرف نظر از شور و اشتیاق عمومی نسبت به هوش مصنوعی، پذیرش این موضوع از سوی قانونگذاران زمان زیادی طول نخواهد کشید. نیویورکتایمز نامهای را با عنوان « چت جیپیتی در پاسخ به نظری که ما نوشتیم» منتشر کرده است، و باعث جلب نظر قانونگذاران در روی آوردن به هوش مصنوعی شده است.
2- تصویب اولین اصلاحیه قانونی جدید برای لایحهای که هوش مصنوعی آن را نوشته است.
فراتر از شهادت، قانونگذاران به دنبال نوشتن اصلاحیههای قانونی برای هوش مصنوعی هستند: قانونگذاری خرد. این موضوع شامل ایجاد تغییراتی در قوانین یا لوایح موجود است که برای خدمت به منافعی خاص تنظیم شدهاند. این یک نقطه شروع برای ورود هوش مصنوعی به عرصه سیاست است، زیرا دارای محدوده دقیق و شامل تغییراتی است که هوش مصنوعی را ابزاری کاربردی در سیاست بدانیم. با وجود این تغییرات، باید در نظر داشته باشیم که قانونگذاری خرد اغلب به صورت مخفیانه اجرا میشود. حتی ممکن است به صورت ناشناس در میان سیل اصلاحات دیگر برای پنهان کردن ذینفع مورد نظر خود ثبت شود. به همین دلیل، قانونگذاری خرد اغلب میتواند برای جامعه مضر باشد، بنابراین بهتر است که ناظران هوش مصنوعی چند نهاد مرتبط با سیاست باشند.
3- پیامهای سیاسی ایجادشده از طریق هوش مصنوعی در آزمون نظرسنجی به نظرسنجیهای مشاور کمپین تبلیغاتی برتری دارد.
برخی از مهمترین دستاوردهای کوتاهمدت هوش مصنوعی در سیاست عمدتاً پشت درهای بسته اتفاق میافتد. مانند هر کس دیگری، نامزدهای انتخاباتی در نظرسنجیها برای کمک به تثبیت جایگاه خود به هوش مصنوعی روی میآورند. ما در حال حاضر شاهد هستیم که کمپینها برای تولید محتوای اجتماعی به تصاویر تولیدشده از سوی هوش مصنوعی روی میآورند و در نظرسنجیها نتایج را با تکیه بر پاسخدهندگان تولیدشده به وسیله هوش مصنوعی شبیهسازی میکنند. گام بعدی در این تکامل، پیامرسانی سیاسی است که هوش مصنوعی آن را توسعه داده است. یکی از پایههای اصلی جعبه ابزار کمپینها امروز، نظرسنجی آزمایشی پیامهاست، که در آن چند فرمول جایگزین از یک موقعیت یادداشت میشود و با مخاطبان آزمایش میشود تا ببینند کدامیک باعث جلب توجه بیشتر و پاسخ مثبتتر میشود. همانطور که یک نظرسنجی سیاسی درست میتواند استراتژیهایی به اطلاعات کمپینهای تبلیغاتی بیفزاید و برداشت آنها را از وضعیت بحث مورد نظر به خوبی پیشبینی کند، هوش مصنوعی نیز میتواند با استفاده از مجموعهای از گفتمانهای عمومی، لفاظیهای مبارزاتی و گزارشهای سیاسی به پیشبینیهای کمپینهای تبلیغاتی و مخالفان سیاسی کمک کند. با توجه به این نقاط عطف کوتاهمدت، بیایید به برخی از احتمالات واقعاً انقلابی نگاه کنیم. در حالی که ممکن است این مفاهیم فقط یک سال پیش پوچ به نظر میرسیدند، اما به طور فزایندهای با فناوریهای فعلی یا آینده نزدیک قابل تصور هستند که در نقطه عطف شماره 4 به آن میپردازیم.
4- هوش مصنوعی یک حزب سیاسی با پلتفرم خاص خود ایجاد میکند و نامزدهای انسانی را جذب میکند که در انتخابات پیروز میشوند.
در حالی که بعید است که هوش مصنوعی اجازه نامزدی و تصدی پست را داشته باشد، این احتمال وجود دارد که فرد بتواند با استفاده از هوش مصنوعی یک حزب سیاسی تاسیس کند. هوش مصنوعی میتواند یک پلتفرم سیاسی محاسبهشده برای جلب علاقه برخی از بخشهای عمومی ایجاد کند و با عمل مستقل یا از طریق یک واسطه انسانی (مانند مشاور سیاسی یا شرکت حقوقی)، میتواند بهعنوان یک حزب سیاسی ثبت نام کند. میتواند برای کسب جایگاه در برگههای رای امضا جمعآوری کند و نامزدهای انسانی را برای رقابت در زیر پرچم خود جمع کند. یک گام بزرگ در این مسیر از طریق کمپین حزب سنتتیک دانمارک در سال 2022 برداشته شده است. یک گروه هنرمند در دانمارک یک روبات چت هوش مصنوعی ایجاد کرد تا با اعضای انسانی جامعه خود در تعامل باشند و ایدئولوژی سیاسی را بر اساس تحلیلی از بسترهای حزبی تاریخی در کشور در گفتوگو با آنها بررسی کند. همه اینها با نسلهای قبلی هوش مصنوعی عمومی اتفاق افتاده است، نه سیستمهای فعلی مانند چت جیپیتی. با این حال، این حزب موفق به دریافت امضای کافی برای کسب یک جایگاه در برگه رای نشد. تلاشهای آینده مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است موفق شوند. میتوان تصور کرد که یک هوش مصنوعی مولد با مهارتهایی در سطح یا فراتر از فناوریهای پیشرو امروزی، میتواند مجموعهای از مواضع سیاستی را با هدف ایجاد حمایت در میان افراد جمعیتی خاص، یا حتی یک پلتفرم اجماع موثر که قادر به جلب حمایت گسترده باشد، تدوین کند. بهویژه در یک سیستم چندحزبی به سبک اروپایی، میتوانیم تصور کنیم که یک حزب جدید با یک قلاب خبری قوی -هوش مصنوعی در هسته آن- توجه و آرا را به خود جلب کند.
5- هوش مصنوعی به یک سیاست هماهنگ در سراسر حوزههای قضایی متعدد دست مییابد.
در نهایت، به معنیدارترین اثرات میرسیم: دستیابی به نتایج در سیاستگذاری عمومی. حتی اگر در حال حاضر یا در آینده نتوان گفت که هوش مصنوعی خواستهها یا ترجیحات خاص خود را دارد، انسانها میتوانند آن را تحت کنترل بگیرند که عملکردی مانند کاهش مالیات یا کاهش مقررات بازار داشته باشد. هوش مصنوعی بسیاری از ابزارهای مشابهی را دارد که انسانها برای رسیدن به این اهداف از آنها استفاده میکنند. ممکن است از طریق کانالهای دیجیتالی مانند پستها و ویدئوهای رسانههای اجتماعی، از ارسال پیامها و ترویج ایدهها حمایت کند. ممکن است لابی کند، ایدهها و نفوذ خود را به سیاستگذاران کلیدی هدایت کند، و حتی قانون بنویسد. ممکن است خرج کند؛ نقطه عطف شماره 5 را ببینید. یک قانون تصویبشده ممکن است به طور منطقی به عوامل بیشماری نسبت داده شود: یک قهرمان کاریزماتیک، یک جنبش سیاسی، تغییر در شرایط. تاثیر هر بازیگری، مانند هوش مصنوعی، اگر به طور همزمان در مکانهای مختلف موفق باشد، بیشتر قابل رویت خواهد بود. نکات کلیدی برای اجرای موفق هوش مصنوعی در حاکمیت عبارتاند از:
1- همسویی اخلاقی: اطمینان از همسویی سیستمهای هوش مصنوعی با اصول اخلاقی و ارزشهای اجتماعی برای اعتماد و پذیرش بسیار مهم است.
2- مدیریت ریسک: شناسایی و کاهش خطرات مرتبط با هوش مصنوعی، مانند تعصبات و نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، برای استفاده مسئولانه ضروری است.
3- اندازهگیری ارزش تجاری: اندازهگیری نقش هوش مصنوعی بر عملکرد و تصمیمگیری سازمانی میتواند مزایای ملموس آن را نشان دهد.
4- رعایت قوانین: رعایت الزامات قانونی و مقرراتی به حفظ پاسخگویی و شفافیت کمک میکند.
5- تعامل با ذینفعان: مشارکت دادن ذینفعان در فرآیند مدیریت هوش مصنوعی، دیدگاههای متنوع را تضمین و همکاری را تقویت میکند.
6- رویکرد میانرشتهای: حکمرانی هوش مصنوعی به همکاری بین تیمهای مختلف، از جمله تیمهای هوش مصنوعی و توسعه، کارشناسان حقوقی و متخصصان حوزه نیاز دارد.
7- چهارچوبی برای تمرین: حرکت از چهارچوبهای نظری به اجرای عملی برای تحقق مزایای حکمرانی هوش مصنوعی کلیدی است.
9- یادگیری مستمر: حکمرانی هوش مصنوعی یک فرآیند مداوم است که با پیشرفتهای تکنولوژیک و تغییرات اجتماعی تکامل مییابد.
با تمرکز بر این جنبهها، سازمانها میتوانند با موفقیت هوش مصنوعی را در حکمرانی اجرا کنند که به بهبود کارایی، تصمیمگیری و اعتماد عمومی منجر میشود.
در اینجا چند نمونه قابل توجه از اجرای موفقیتآمیز خطمشی هوش مصنوعی در کشورهای مختلف آورده شده است:
چهارچوبهای هوش مصنوعی اخلاقی در کانادا
کانادا در شکلدهی یک برنامه مترقی هوش مصنوعی، به ویژه از طریق توسعه چهارچوبهای اخلاقی و مشارکت عمومی، پیشگام بوده است.
استراتژی هوش مصنوعی پان-کانادایی، که در سال 2017 راهاندازی شد، یک ابتکار کلیدی است که موسسههای تحقیقاتی ملی با تمرکز بر توسعه فناوری و تحقیقات اخلاقی در هوش مصنوعی این استراتژی را اجرایی کردند.
حکمرانی جامع هوش مصنوعی سنگاپور
چهارچوب حاکمیت هوش مصنوعی الگوی سنگاپور، که در سال 2019 راهاندازی شد، استانداردهای دقیقی برای شفافیت و هوش مصنوعی انسانمحور در بخش خصوصی تعیین میکند.
این چهارچوب به عنوان یک الگوی مدنی جهانی برای شرکتهایی عمل میکند که راهحلهای هوش مصنوعی را ، با تمرکز بر استفاده مسئولانه و اخلاقی از هوش مصنوعی معرفی میکنند.
تامین مالی و تحقیقات متمرکز آلمان در هوش مصنوعی
آلمان بر تامین مالی و تحقیق در زمینه هوش مصنوعی، تاکید بر انتقال دانش بین تحقیقات و صنعت، تجاریسازی هوش مصنوعی و ادغام اصول اخلاقی تمرکز کرده است.
این مثالها منعکسکننده رویکردهای چندوجهی است که کشورهای مختلف برای تشویق نوآوری هوش مصنوعی در پیش گرفتهاند و در عین حال از حاکمیت خوب و شیوههای اخلاقی اطمینان میدهند. زهرا تهرانی
دیدگاه تان را بنویسید