اگر مزرعه‌ی حیوانات را دوست داشتید، این‌ کتاب‌ها را بخوانید

«مزرعه حیوانات» نوشته نویسنده سیاسی، مقاله نویس، متفکر و رمان نویس مشهور انگلیسی «جورج اورول» می باشد که اولین بار، در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ منتشر شد. این رمان کوتاه (ناولا)، داستانی پادآرمانشهری، طنز تلخ، تمثیلی و نمادین دارد و در ایران، با عنوان “قلعه حیوانات” نیز شناخته می شود.

خلاصه داستان قلعه حیوانات

مزرعه حیوانات در ابتدا ظاهراً درباره زندگی تعدادی دام اهلی است که در مزرعه نگهداری می شوند، اما در اصل به مسائل مهمی همچون بازی قدرت، سیاست و نیاز به آموزش. این رمان همچنین نقدی به تمام انقلاب هاست.

«اورول» در مزرعه حیوانات با اشاره نمادین به ظهور افکاری کمونیسمی در مزرعه، به روسیه تحت سلطه «استالین» طعنه زده و نسبت به خطرات دولت های تمامیت خواه (توتالیتر)، که به سرعت در حال گسترش در اروپای آن زمان بودند، هشدار می دهد.

در ابتدای رمان، پس از این که حیوانات مزرعه توسط صاحب آن ها، آقای «جونز» مورد بدرفتاری قرار می گیرند، با تحریک خوکی معروف به «میجر»، که رویای زندگی در دنیایی را دارد که حیوانات از حکومت ظالمانه ارباب انسانی خود رها هستند، علیه او شورش می کنند.

پس از شورش موفقیت آمیز و مرگ «میجر»، دو خوک به نام های «اسنوبال» و «ناپلئون»، خود را رهبران مزرعه اعلام می کنند. اوایل انقلاب حیوانات کشت محصول را کامل می کنند و هر یکشنبه برای بحث درباره سیاست مزرعه گرد هم می آیند اما رفته رفته نقات از چهره رهبران جدید مزرعه برداشته می شود…

هفتاد و هفت سال پس از اولین چاپ رمان افسانه ای «مزرعه حیوانات»، ما در این مقاله تعدادی از کتاب های مختلف را جمع آوری کرده ایم که ایده های انسانی، اخلاقی یا سیاسی مشابهی با این رمان کوتاه را ارائه کرده و فضایی پادآرمانشهری دارند.

«دنیای قشنگ نو» نویسنده: آلدوس هاکسلی (۱۹۳۲)

این رمان توسط نویسنده و فیلسوف انگلیسی «آلدوس هاکسلی» نوشته شده و مهم ترین و مشهور ترین اثر منتشر شده از وی به شمار می آید. «دنیای قشنگ نو» از بهترین رمان هایی است که ژانرهای فانتزی، علمی-تخیلی و طنز را، در فضایی پادآرمانشهری، به زیبایی پیوند داده است.

این رمان داستان مدینه فاضله (آرمانشهر) فرضی را روایت می کند که در واقعیت، کاملا برعکس عمل می کند. مانند «مزرعه حیوانات»، همه شخصیت های این کتاب نیز رفتاری متفاوت با آرمان اصلی جامعه ای دارند که خودشان آن را ساخته اند.

هدف اصلی جامعه در این رمان، از بین بردن هرگونه درد و رنج جسمی و فکری، و رساندن جامعه بشری به خوشبختی مطلق است. اما این آرمان تنها با قیمت نابودی ارزش های اساسی بشریت قابل تحقق است؛ ارزش هایی چون اندیشه، خانواده و اخلاق.

در این جامعه مردم دیگر نیازی به فلسفه، فرهنگ، هنر و چیزهایی که آن ها را به تفکر متفاوت تشویق می کند ندارند؛ و تنها دو علم روانشناسی و زیست شناسی در آن تدریس می شوند. مردم این جامعه به یک داروی شادی آور به نام «سوما» اعتیاد دارند که آن ها را به مصرف کنندگان بی فکر تبدیل می کند.

«فارنهایت ۴۵۱» نویسنده: ری بردبری (۱۹۵۳)

«فارنهایت ۴۵۱» بهترین و مهم ترین رمان نویسنده سرشناس آمریکایی «ری بردبری» و تنها رمان علمی-تخیلی این نویسنده است. همچون «مزرعه حیوانات»، این رمان نیز نگاهی انتقادی به سیاست و جامعه دارد و تیغ تیز انتقاد را، به سمت «سانسور حکومتی» گرفته است.

خلاصه داستان کتاب فارنهایت

این داستان در یک جامعه آمریکایی در آستانه انقراض می گذرد که در آن، تلویزیون و ادبیات غیر قانونی هستند. نقش «آتش نشان ها» در این رمان، تخریب غیر قانونی ترین کالاهاست: کتاب های چاپی! شخصیت اصلی رمان «گای مونتاگ»، آتش نشانی است که نقش مهمی در سانسور و سوزاندن کتاب ها دارد.

او متوجه تباهی کاری که انجام می دهد نیست تا اینکه با «کلاریس» آشنا می شود؛ زنی که او را با گذشته ای آشنا می کند که در آن مردم با ترس زندگی نمی کردند. این رمان تمثیلی، با بررسی خطرات ترک کردن دانش، اهمیت ادبیات و لزوم یاد سپاری گذشته را نشان می دهد.

«سالار مگس ها» نویسنده: ویلیام گلدینگ (۱۹۵۴)

اگر از نماد پردازی رمان «مزرعه حیوانات» خوشتان آمده است، بدون شک «سالار مگس ها» را نیز دوست خواهید داشت. سالار مگس ها، عنوان مشهور ترین و نمادین ترین رمان نویسنده و شاعر برجسته انگلیسی، «ویلیام گلدینگ» می باشد. داستان این رمان در زمانی اتفاق می افتد که جنگ سرد بین ایالات متحده و روسیه شروع شده است.

خلاصه داستان کتاب سالار مگس ها

در ابتدای داستان یک هواپیما در جزیره ای ناشناخته سقوط می کند و گروهی از پسران نوجوان ۵ تا ۱۳ ساله، خود را در جزیره ای بیابانی سرگردان می بینند. آن ها در ابتدا آزادی، که با غیبت بزرگسالان به وجود آمده، جشن می گیرند؛ زیرا که آن ها اکنون می توانند دور از تمدن، هر کاری را که دوست دارند انجام دهند. اما با فروپاشی نظم، این آزادی به سرعت طعم بدی به خود می گیرد.

پسر ها از روی غریزه بقا متوجه نیاز به نظم می شوند و سعی می کنند سلسله مراتب قانونی برای اداره جامعه خود تشکیل دهند. اما مانند هر جامعه انسانی دیگری، طبقه بندی بر اساس برداشت بی رحمانه آن ها از نقاط ضعف یکدیگر صورت می گیرد؛ و همه به دنبال سوء استفاده از آن ها هستند. این جامعه کوچک خیلی زود رو به هرج و مرج می گذارد و همه چیز به شکل ترسناکی پیش می رود…

«قلب سگی» نوشته: میخائیل بولگاکف (۱۹۲۵)

“میخائیل بولگاکف” از بزرگترین نویسندگان رمان های نمادین در روسیه و از مشهور ترین نویسندگان قرن بیستم می باشد که عمدتا به سبب نگارش دو رمان «مرشد و مارگریتا» و «قلب سگی» شناخته می شود. رمان کوتاه (ناولا) «قلب سگی»، یک داستان طنز و نمادین است که به نقد جامعه کمونیستی شوروی می پردازد. این رمان از زمان نگارش آن در ۱۹۲۵ تا سال ۱۹۸۷، به دلیل انتقاد آشکار از حکومت شوروری، اجازه انتشار نیافت.

خلاصه داستان کتاب قلب سگی

«قلب سگی» داستان یک سگ ولگرد را روایت می کند که «فیلیپ فیلیپوویچ» آن را پیدا کرده و بعداً تحت عمل جراحی قرار می دهد. جراح در اولین تلاش خود، اندام های انسانی را به بدن حیوان پیوند می دهد، از جمله غده هیپوفیز که رشد و تکامل را کنترل می کند و همچنین غدد جنسی، که مسئول تولید مثل هستند.

از آنجایی که سگ در اثر عواقب غیر قابل پیش بینی آن جراحی به طرز ترسناکی سرکش می شود و خصوصیات بد انسانی را به خود می گیرد، «فیلیپوویچ» تصمیم می گیرد عملیات را معکوس کند و سگ را به شکل اول بازگرداند؛ اما قضیه به این سادگی ها هم نیست…

درست مانند «مزرعه حیوانات»، ایده اصلی این داستان نیز درباره تنشی است که بین طبقات اجتماعی و اقتصادی جامعهٔ دیکتاتوری بروز می کند. این اتفاق زمانی مشاهده می شود که به افراد صاحب نفوذ و تازه ثروتمند، قدرت دستکاری در قانون داده شود. بنابراین، بولگاکف در جایی می گوید: «توانایی صحبت کردن باعث نمی شود که انسان، انسان شود».

«هرگز ترکم مکن» نویسنده: کازوئو ایشی گورو (۲۰۰۵)

رمان «هرگز ترکم مکن» یکی از مشهور ترین آثار نویسنده برجسته ژاپنی «کازوئو ایشی گورو» می باشد که جوایز بسیاری برای او به ارمغان آورد. ایشی گورو در این رمان، آرمانشهری فانتزی را با مضمونی واقع گرایانه آمیخته تا تمثیلی از قدرت عمیق و ماندگار را به تصویر بکشد.

خلاصه داستان هرگز ترکم نکن

«هرگز ترکم مکن» داستان سه دوست به نام های «کتی»، «روث» و «تامی» را روایت می کند که در یک مدرسه شبانه روزی بریتانیایی به نام «هایلشم» بزرگ شده اند. این مدرسه در ظاهر یک آموزشگاه برای کودکان خاص و بااستعداد به نظر می رسد و بچه ها با این تصور در آن زندگی می کنند که دنیای بیرون جایی وحشی و خطرناک است.

اما با جلو رفتن داستان متوجه می شوید که مسئله ای بسیار غیرانسانی و با ابعاد وحشتناک در جریان است. این کودکان به عنوان نمونه های آزمایشگاهی نگهداری می شوند که در صورت نیاز از اندام های بدن آن ها برای پیوند به انسان های جهان بیرون مدرسه استفاده می شود!

«سرگذشت ندیمه» نویسنده: مارگارت آتوود (۱۹۸۵)

هرجا صحبت از رمان های پادآرمانشهری و آینده نگر باشد، نام های «سرگذشت ندیمه» و «۱۹۸۴» در آن جا می درخشد. این رمان توسط نویسنده و فمنیست سرشناس کانادایی «مارگارت آتوود» نوشته شده است. آتوود در این رمان دنیایی در آینده را به تصویر می کشد که قدرت، تماما در اختیار مردان است و زن ها دیگر هیچ نقشی جز به دنیا آوردن کودک در این دنیا ندارند.

خلاصه داستان کتاب سرگذشت ندیمه

داستان این رمان در سرزمینی خیالی به نام «گیلیاد» روایت می شود، جایی که کشور آمریکا را تداعی می کند. پس از ترور رئیس جمهور و عده زیادی از اعضای کابینه او، گروهی سیاسی و افراطی جایگزین آن ها می شوند که به اجرای قوانین سیاسی زیر سایه قوانین کتاب مقدس اعتقاد دارند و خواستار ایجاد یک دولت مذهبی هستند.

داستان این رمان در سرزمینی خیالی به نام «گیلیاد» روایت می شود، جایی که کشور آمریکا را تداعی می کند. پس از ترور رئیس جمهور و عده زیادی از اعضای کابینه او، گروهی سیاسی و افراطی جایگزین آن ها می شوند که به اجرای قوانین سیاسی زیر سایه قوانین کتاب مقدس اعتقاد دارند و خواستار ایجاد یک دولت مذهبی هستند.

در این جامعه، زن ها حق آموزش، کار کردن یا استقلال ندارند و بر اساس توانایی باروری طبقه بندی و ارزش گذاری می شوند! در گیلیاد همه مردم مجبورند لباس های یک شکل بپوشند و به جای نام اصلی خود، با کدی که دولت تعیین می کند شناخته می شوند. داستان «سرگذشت ندیمه» از زبان یکی از ندیمه ها به نام «آفرد» نقل می شود که برای فرزند آوری توسط یکی از فرماندهان گیلیاد به بردگی گرفته شده است.