وظیفه و تکلیف
روزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.
یکی گفت: "جناب ملا! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟"
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمیداند.
من وظیفهی خودم را میدانم و هیچوقت از آن غافل نمیشوم."
گریه بر مرده
روزی ملانصرالدین به دنبال جنازهی یکی از ثروتمندان میرفت و با صدای بلند گریه میکرد. یکی به او دلداری داد و گفت: "این مرحوم چه نسبتی با شما داشت؟"
ملا جواب داد: "هیچ! علت گریهی من هم همین است."
آقای وزیر توهم مسل وزیر ورزش با همان روش سر نگون خواهی شد اینقدر بی وجدان نباش پس میدی انشالا آقای وزیر کار
خسته نباشید حکایتش خیلی بی مزه بود.
حال کاملاً متفاوت است
معمولا بزرگان بخاطر زد وبند و لابی و...... ثروتمند شدند و بزرگی را در مقام و ثروت میدانند
نه علم و دانش
ملا نصرالدین تورک بود، مثل گنجوی و حضرت مولانا و... باز بدزدین. فارسا فرکوسی فاشیست رو داشتن...
ملا نصیرالدین اسم مستعار اوست نام اصلی او جلیل و فامیلش قلیپو یاقلیزاده و اهل اذربایجان خوی می باشد بعدا به قفقاز رفته و از حکومت های ایران خیلی انتقاد میکرده خصوصا در دوره مشروطه بیخودی ایشان رامصادره نکنید
چه حکایت داغونی بود
حکایتی بود بی معنی وبدون ذره ایی نکته آموزشی
فارس و ترک و عرب وبلوچ و.... نداریم همه ایرانی هستیم.
تاکنون با ۵۰ سال سن حکایتی به بی مزه ای این حکایت ندیده و نشنیده ام
خیلی بی معنی بود.آبروی ملا روبردی بااین حکایت
خیلی مسخره و بی معنی
مسخره کردیدیعنی چی زشته این بسه دیگه
شیشه و مواد مخدر پدرمملکت را در آورده
این حکایت اصلانی ملانصرالدین نمیآد..خیلی بی مزه بود.....
خودت چیزی ازحکایت فهمیدی
خاک بر سرش
این داستان را یک نفر الکی درست کرده و اسم کرمان را گرفته و ظمنا اسم "خانه" را به او گفته اند که جا بیندازد ؛ و هدفی داشتند !!
انسانهای با خدا زود قضاوت نمی کنند وقتی کسی مردانه جان خود را برای یک نفر گذاشته است !
تا حالا کلمه چرت وپرت شنیده بودید ولی به واقع لمس نکرده بودید این حکایت مصداق واقعی چرت وایزن پرت ویاپرتوپلا هم میشه گفت محمدی هستم
حکایت ملانصرالدین جیب پرکردن باپست ومقام وفراراست
چطور حکایت دروغ مینویسید
خیلی جالب بود
اون که کرمان رفته مجله ملا نصرالدین بوده نه خودش...
از اینا یه امتحان دیکته بگیر ، بعد نظراشونو ثبت کن.
آیا میدانستید ملا نصرالدین یک ایرانی و متولد خوی بود و برای ادامه تحصیلات روانه باکو و از آنجا به بخارا رفته
خیلی ضعیف ومسخره.
داداش شیشه میزنی
خدای دمتون گرم بلاخره ی خورده خندیدم
طنز برای روحیه مردم خیلی مفید است لطفن بیشتر کنید