لیدا عسکرنیا، وکیل دادگستری: با لباسهای سپید و صورتهای آرایشکرده دست در دست آقا داماد یکی پس از دیگری شناسنامههایشان را لبخند بر لب به دفتریار تحویل میدادند. با دلی سرخوش و با چشماندازی روشن از آیندهای مبهم. در این لحظه نه کسی مهر را میخواست بگیرد و نه کسی ابایی از پرداخت مهریه داشت. دوشیزه محترمه سرکار خانم... آیا حاضرید شما را با صداق معین به تعداد 110 سکه تمامبهار آزادی به عقد زوج... دربیاورم. آقای داماد! مهریه عندالمطالبه است؛ یعنی هروقت عروس خانم از شما مهریهشان را بخواهند، شما باید به ایشان پرداخت کنید. بله ؟بله! صدای دف... این روایت برای تکتک عروس و دامادها تکرار میشد. فضای پارادوکسیکالی ایجاد شده بود. از یکسو درحال تنظیم اوراق مربوط به صدور اجرائیه مهریه 121 سکهای موکلم بودم و از دیگر سو شاهد شوروشعف عروس و دامادها به همراه خانوادههایشان. یکی حسوحال ناخوشایندی را برایم تداعی میکرد که ناشی از زورگویی مردی بود که حاضر به طلاق توافقی نمیشد و مطالبه مهریه تنها اهرم فشار برای رهایی زن بود و سوی دیگر حسوحال خوش عروس و دامادها بود که با لبخندهای تمامنشدنیشان از شادی سیرابم میکردند. نکته تأملبرانگیز این روایت این بود که تمامی زوجها عقد ازدواج خود را با مهریه 110 سکه کمی کمتر یا بیشتر ثبت کردند. یعنی دیگر خبری از مهریههای چندهزارسکهای نبود.
قراردادن سقف برای مهریه با پیشنهاد یک زن! در دورههای پیشین مجلس شروع شد. الحاق یک ماده به قانون حمایت از خانواده با موضوع عدم حبس مردان در مهریههای بالای 110 عدد سکه به پیشنهاد خانم نیره اخوان که اتفاقا عضو فراکسیون زنان مجلس هم بود، صورت گرفت. در طول دهههای گذشته قانونگذاران یا مرد بودهاند یا مردانی بودهاند در هیئتی زنانه که به بهانههای مختلف در جهت تضییع حقوق زنان گامهای مؤثری به شکلی که فوق اشاره شد برداشتهاند. خانم اخوان در جلسه علنی آن روز مجلس در دفاع از چنین پیشنهادی ازهمپاشیدگی خانوادهها را به علت مهریههای سنگین مطرح کرده بودند. اینکه آیا واقعا چنین ادعایی پذیرفتنی است، نیاز به تحقیق و بررسی جامعهشناسانه و ارائه آمار دارد و از آنجا که همه مسائل حوزه زنان خط قرمز است، بهراحتی نمیتوان تحقیق کارشناسانه و نتیجهگیری علمی کرد اما یک چیز محرز است؛ بیشک علت ازهمپاشیدگی خانوادهها نه به مهریه بلکه به علل و عوامل بسیار پیچیدهتر و عمیقتری مرتبط است که از حوصله این یادداشت خارج است. مسائل اقتصادی و معیشتی از یکسو و علل فرهنگی و اجتماعی از دیگرسو همه با هم عناصر بههمپیوستگی ارکان یک خانواده یا متقابلا ازهمپاشیدگی آن محسوب میشوند. این نگاه سطحی به تأسیسی به نام مهریه به نظر میرسد چنانکه در ذیل توضیح داده خواهد شد، فقط به منظور حذف پشتوانه مالی زنان و خالیکردن دست آنان بیش از پیش است. زمانی که قانون فوق تصویب شد، سکه تمامبهار آزادی یک میلیون تومان بود و مقنن خدمتگزار به بنیان خانواده! تصور میکرد با تصویب این قانون دیگر دعاوی مهریه به حداقل خواهد رسید و دیگر مردی پشت درهای زندان نخواهد ماند. غافل از آنکه تورم گریزپا با اراده و دستور این مقننین گرامی خود را تطبیق نمیدهد؛ نتیجه آنکه سقف آنان بازهم بر سرشان خراب شد و 110 سکه تعیینیشان باز هم شکل و شمایل مهریه لاکچری را به خود گرفت. اکنون که با افزایش نرخ تورم قیمت سکه به بیش از 13 میلیون تومان رسیده است، باز نمایندگان نیمی از مردم به این فکر افتادهاند که نخیر 110 سکه هم زیاد است، مهرالسنه بهترین است. حال که تجربه تعیین سقف برای مهریه را باوجود خلاف شرع و قانون بودن پشتسر گذاشته و به وضوح وارد حوزه خصوصی اشخاص و قراردادهای مالیشان شدهاند، در بحبوحه اعتراضات مردمی به قیمتهای سرسامآور کالاهای اساسی، نمایندگان مردم که باید هماکنون دغدغهشان نان شب مردم باشد، دوباره به یاد اصلاح قانون از رمق افتاده مهریه افتادهاند؛ یعنی اصلاح در اصلاح. با این یادآوری که میخواهند برای مهریههای بیش از 14 سکه، حقالثبتهای چهاردهم درصد تا 15 درصد قرار بدهند و به این ترتیب باز دستشان را در جیب مردم، آنهم جوانانی که با این شرایط نابهنجار اقتصادی تازه میخواهند تشکیل زندگی بدهند، بکنند. برای اینکه شکل موجهی نیز برای این تصمیم غیرمنطقی و اخلاقی و قانونی خود بدهند، برای عواید حاصل از این حقالثبتها، صندوقی برای جهیزیه دختران نیازمند درنظر گرفتهاند که این وجوه باید به این صندوق واریز شود. فراموش نمیکنیم که بازنشستگان نیز دارای صندوق بوده و هستند و یکی از بزرگترین اختلاسها از این صندوقها صورت گرفت.
و اما سخنی منطقی با تصمیمگیرانی که اندیشه میکنند و دلسوز کیان خانوادهها هستند. آنچه گذشت، سرگذشت یکی از ارکان مهم و پایهای در عقد ازدواج در سالهای اخیر در کشور ماست. برخی مهریه این رکن قانونی را ارزشگذاری زنان با مبلغ و کالا تلقیکردن زن دانسته و برخی نیز ضرورتی اجتنابناپذیر برای زنان میدانند.
گذر به دادگاههای خانواده واقعیات تلخ و تکاندهندهای را درخصوص وضعیت زنان نشان میدهد. قوانین در حوزه حقوق زنان نیاز به بازنگری اساسی دارد. نمیتوان مرد را رئیس خانواده تلقی کرد و از پوشش زن تا رفتوآمد و کارکردن و تحصیل او گرفته تا حضانت و نفقه و طلاق را همه را زیر سایه مردانه قانونگذار تفسیر کرد و بعد مهریه را که در غیاب سازوکارهای حمایتی از زنان مطلقه میتواند نقش مؤثر و سازنده و حمایتی داشته باشد، به بهانه حبسزدایی مردان مدام محدود و محدودتر کرد. مردانی که من در دفترخانه ازدواج دیدم، با علم و آگاهی و هشدار سردفتر و توضیح عندالمطالبهبودن مهریه با آگاهی و شعور تمام اقدام به قبول 110 عدد سکه میکردند. امروز هروز کمتر کسی میتواند بگوید از چگونگی و چرایی مهریه مطلع نیست. پس چه اصراری است که به جای مردانی که میفهمند، میدانند و میخواهند، مردان دیگری تصمیم بگیرند که شما نمیفهمید و نمیدانید و نمیتوانید؟
هماکنون مطالبه مهریه جز از طریق اجرای ثبت امکانپذیر نیست. پروسه رسیدگی در اجرای ثبت یک پروسه فرسایشی و تقریبا بیحاصل برای زنان است. چرا بینتیجه؟ به دلیل آنکه به محض اقدام از سوی زوجه پیامک اجرای مهر برای زوج ارسال میشود و زوج هم که دست و پا بسته نیست، میتواند سریعا اقدام کرده و تمام اموال خود را به نام دیگری کند. این درحالی است که پیش از این براساس ماده 117 قانون آیین دادرسی مدنی این امکان وجود داشت که اموال زوج تأمین و توقیف شود اما اکنون این امکان قانونی به شدت سخت و تقریبا غیرممکن شده است. مدعیان این مصوبه ناصواب میگویند پروسه دادرسی حذف میشود گویی با دادن سند ازدواج به دفترخانه همه چیز تمام میشود و هیچ راهی دیگر نباید طی شود! خیر پروسه دادرسی حذف میشود که پروسه طولانی و سخت اجرا جایگزین شود. بازی با کلمات را هر کسی نداند وکلای حقیقی مردم میدانند.
و اما سویه ناامیدکننده دیگر بحث مهریه، ابزاربودن این رکن برای رهایی از شرایط سخت و دشوار طلاق برای زنان است. مردان متشرع تعیین کردهاند الطلاق بالساق. بهروزرساندهاش میشود ماده خوشرنگ و لعاب 1133 که میگوید مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه درخواست طلاق همسرش را بنماید. شرایط قانونی چیست؛ پرداخت مهریه و اجرتالمثل که آن هم میدانیم که مهرم حلال و جانم آزاد تمام شرایط را تسهیل میکند. و اما اگر زن بخواهد درخواست طلاق بکند، چطور؟ اثبات عسر و حرج! عموما قضات محترم عسرت یک زن را زمانی میپذیرند که زوجه حکم قطعی اصداری از محاکم دادگستری ناشی از ضربوجرح زوج را در اختیار داشته باشد و دلایلی مانند ارتباط زوج با غیرمحارم، دستی بر خمر داشتن و مخدرات و امثالهم نیازمند ادله مثبته قوی از سوی زن است. این توضیحات برای این داده شد که یادآور شوم مهریه یک ابزار خوب و قوی است که زوجه در شرایط لاجرم بتواند برای برابرشدن حقوق قانونیاش با مرد و خلاصی از اوضاع آشفته زندگی زناشویی که در آن گرفتار شده است، از آن استفاده کند. حال مجلسیان محترم که در شرایط مشابه برای اناث متعلقهشان نه دغدغه مالی دارند و نه از حیث طلاق مانند زنان عادی این جامعه با دشواری و موانع مواجه خواهند شد، هرازگاهی حس دلسوزی مردانهشان برای مردان مهریهبهدوش! پشت میلههای زندان غلیان میکند و خود را پاسخگوی سیل جمعیت چندنفری مردان! بسیار خودجوش! و ناگهانی! دم مجلس در قالب طرح و مصوبه برای این تنها سنگر کاملا تسخیرنشده زنان میبینند. به نظر میرسد تا این تأسیس به یک عنصر کاملا بیبو و خاصیت تبدیل نشود، این عزیزان از پای ننشینند و آرام نگیرند.
دلسوزان تصمیمگیر در حوزه زنان! تکتک شما بهطور احتمالی خواهر، دختر و یقینا مادرانی دارید که قائل به حق و حقوقی برای آنان هستید. مهریه در شرایط سخت اقتصادی کنونی یک فرض مادی ممکنالوصول برای سرپا نگهداشتن زن از سختیهای مالی پس از طلاق است. نیز بیتعارف و شفاف بالا گفته شد یک ابزار قانونی برای متعادلکردن هر دو کفه ترازوی قانون طلاق.
بسیار نادر است زنی که زندگی را با عشق شروع کرده بهراحتی و بنا به دلایل سطحی از همسرش جدا شود. ریشهیابی طلاق را باید در تغییر بنیانها و نظام فکری اشخاص جستوجو کرد نه تغییر تعداد سکههای مهریه!
راستی در ساعت 12:20 دیروز اجرائیهای که خود من روز قبل اسنادش را تدارک دیده بودم، صادر شد. اجرای ثبت در راستای احقاق حقوق مدیون (و نه طلبکار) بلافاصله بعد از صدور اجرائیه پیامک کد رهگیری را برای زوج! فرستاده و او را از اقدام همسرش برای مطالبه مهریه مطلع کرده بود، حال آنکه کد رهگیری اصولا و قاعدتا باید برای متقاضی ارسال شود که تا این لحظه نه برای من و نه بستانکار ارسال نشده. شاید ما اشتباه میکنیم این حقوق بدهکار است که باید محفوظ بماند نه بستانکار! یعنی من موفق به توقیف اموال و مآلا استفاده از این اهرم فشار برای طلاق موکلم خواهم شد؟ شاید پاسخ پرسش من را کمیسیون قضائی مجلس بهتر بداند!
دوستان وقتی وکیل رو میبینم که دارند دایه مهربانتر از مادر و پدر میشن شمارو به ماجرای حق الوکاله میبرم در یه پروسه خانواده مهریه ونفقه و اجرت المثل و شیربها و جهیزیه و ترک انفاق یعنی چندین پرونده که هرکدام ۱۰ میلیون کف حق الوکاله در نظر بگیرید چه عدد بالایی میشود و جالبتر اینکه وقتی خانم میره پیش وکیل همین دایه مهربان با عبارت اینکه به زندان میندازم حق شمارو میگیرم و... خانم رو نسبت به مهریه و ...طلاق مشتاق تر میکند این پول ها والله کثیف ترین پول هست چون کیان خانواده را نابود میکند و فرزندی رو به تباهی
سلام سخن شما سنخیتی در مورد افرادی که بیش از ده سال است مهریه پرداخت میکنند ندارد واین مهریه بگیرها یک سکه معوق هم ندارند مشکل اقتصاد بر دوش این مردان از مر گ بدتر است اگر قتل میکردندیااعدام میشدند یا رضایت وتمام ....ولی درایران چند طلبکار مهریه توانستند به حرمت علی علیه سلام ببخشند خیلی کم در حد چند نفر ...پس جایی برای دفاع نیست زمانی که یک طرف در حد ی دوشیده شده که به مرگ رضایت داردیا فاتحه این دست وکلای داغتر از دایه وپر منفعت را باید خواند چون خیلی ذی نفع میباشند
من حالم از ادمای که یه طرفه به قضیه نگاه مکنن به هم میخوره
متاسفانه متن از روی عقده نوشته شده و نحوه استفاده از کلمات این عقده عمیق رو کاملا مشخص میکنه
برو خجالت بکش کاسب مهریه معلومه پول شما وکیلها تو پرونده هاست و از هر قانونی که بخواد کمشون کنه ناراحت میشید
بهتره تووکیل که شریک کاسبان مهریه هستی خفه بشی وشکرزیادی نخوری امثال توباعث بروزاختلافات شدیدبین زوجین هستید خدالعنت کنه با این چرندیات مردستیزانه ات که فقط فکر اخاذی ازجیب مردوزن هستی #وکلا_مانع_اصلاح_قوانین_مرد_ستیز_مهریه_هستند #وکلا_باعث_اختلافات_زوجین_هستند
اولا زنان زیادی در مجلس حضور دارند و همچنین داشته اند .پس مجلس تحت سیطره کامل مردان نیست .
زنانی که اهل زندگی هستند ،مهریه برای آنها بی ارزش است ومتقابلا زنانی سست عنصر که فقط یک اشاره از سوی راهزنان حیات وزندگی زوجین کافیست تا هر آنچه آن جغد شوم سر می دهد را باز خوانی کند آوازی خاکستری و ویرانگر از حلقومش بیرون زند آنگونه که از گلوی جغد سر زده و دیگر هیچ نماند جز سرمستی یک عفریته خون آشام دریک سو و ضجه دخترکی تنها که مادر را صدا میکند از سویی دیگر...و هر چه شما گفتی ..دوکلمه از آخرش
یه سوال از این خانم وکیل دارم ، اولا برون مطالعه بکنن و ببین فراکسیون زنان در مجلس چه پیشنهادی دادن که در صورتیکه ۱۸ماه رابطه قطع شود و زن اکراه داشته باشد و با بخشیدن مهریه دادگاه حکم طلاق رو صادر مینماید پس میتوان گفت مهریه هیچ اهرم فشاری نیست برای طلاق وبعدش خانم وکیل شما از نمایندگان مردم بیشتر تو موضوعات و قوانین هستید لطفا برید جای وکلای مجلس رو بگیرین و قانون وعظ کنید .
خانم وکیل لطفا ماده ۱۱۳۰ رو مطالعه کن و مصوبات فراکسیون زنان در مجلس که تصویب کرده رو نیز دنبال کن
کاملا مشخصه که نویسنده از اون وکلای قدیمی کاسب مهریه است که سالهاست خون قربانیان مهریه رو مکیده و درصدهاي چند صد ملیونی از بابت توقیف اموال مردان بخت برگشته زیر دندانش مزه کرده و درآمد چربو چیلی خودش رو در خطر میبینه ! خدا ریشه تون رو خشک کنه خدا لعنتت کنه شما وکلای کاسبان مهریه روو چون تا به مهریه برسونید پرونده یک خانواده رو خدامیدوونه و مم که چقدر آموزش های کلاشی و حقه بازی به زن های مردم یاد میدید راه های درست کردن جنگ و جدال های ساختگی و تشکيل پروندههای متعدد کيفري برای گرفتن عسروحرج ....
مهم سکه ای نیست که میگیرید !!! بد تر از اون مسیری هست که طی میشه تا شما به سکه ها برسید ... و یک خانواده از هم پاشیده میشه !!!!
#وکلا_مانع_اصلاح_قوانین_خانواده
#وکلای_کاسب_مهریه
مگر مهريه هديه اي نيست كه از سوي مرد به زن داده مي شود؟ مهريه كه قرارداد خريد زن نيست كه پول خريد رو نپرداختي بري زندان.
آيا عقل سالم مي پذيرد زوج را بعلت خلف وعده در ارائه هديه به زن، به زندان برود؟
. الانم ۶مه هم برادر دارن هم خواهر و همه راضین مهریه حذف بشه و حق طلاق به زن هم داده بشه. اول عقد هم مرد به عنوان کادو به زن مهر بده. الانم جناب وکیل دکان شما داره بسته میشه حرص نخور با بدبخت شدت یک خانواده شمت به جایی نمیرسی
فقط در جمهوری اسلامی این قانون نوشته شده که به جرم ازدواج باید بری زندان.آقایان خواهشا دیگر ازدواج نکنید که جرمی مرتکب شوید...
توف به روی توهرچی وکیل بی آبرو وتفرقه اندازبیادکه شریک کاسبان مهریه ایدمن برای ۲۱روززندگی ،۲۱ ساله دارم مهریه میدم اونم صرفابخاطرتحریک کردن زنم توسط وکیلهای مفتخور
حال انسان از این کاسیان مهریه که به خاطر پول لقمه در خون مردان میزنند به هم میخوره
خدالعنت کنه اول کسی خانواده ای روازهم میپاشه بعدقانونی که بی معنی نوشته شده حالابایدجوانان میلی به ازدواج نداشته باشن گناه این جوانان به عهده چه کسی است کشوری که دم از اسلام میزند
عامل خیلی از طلاقها وکلا هستند که با مشاوره غلط و گرفتن حق الوکاله های آنچنانی زوجه را تشویق به گرفتن طلاق می کنند.
متاسفانه مردم ما دچار مشکلات وکج فهمی های زیادی شده اند .و در مسائل فر هنگی واجتماعی ما امدیم برای درست کردن دنیا فکر وسخن داشته باشیم ولی راه رفتن خودمان را هم فراموش کردیم.الان هم توی همه چی کم اوردیم وقتی قافیه تنگ اید شاعر هم به جفنگ آید.