همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: یادتان هست چند سال پیش تب «دیوار مهربانی» چنان داغ شده بود که در هر کوچه و خیابان شهر میشد از آن سراغ گرفت؟ حالا دیگر تب تند روزهای نخست فروکش کرده و از آن دیوارهای مهربانی خبری نیست.
این میان، کاسب خوشفکر محله نیروی هوایی هنوز برعهدی که بسته پایبند است. او پرشورتر از روزهای نخست همهگیری دیوار مهربانی، پای کار است و اهالی یک محله را برای کمک به نیازمند با خود همراه کرده است. دور سفره مهربانی او برای همه جای خالی وجود دارد؛ از افرادی که دست سرنوشت کارشان را به کارتنخوابی کشانده تا خانوادههای نیازمندان و حتی پاکبانهایی که در این شرایط سخت اقتصادی نیاز به همدلی و همراهی مردم دارند. در ادامه با «حسین ثابتی تهرانی» درباره راه و رسم این قرار مهربانی متفاوت گفتوگو کردیم.
ماجرای تابلوی رنگارنگ مغازه حسینآقا
۶ سال است که سفره مهربانی در مغازه حسین آقا پهن شده و هنوز هم حسابی مورد توجه نیکوکاران محله است. تابلوی بزرگ روی در ورودی مغازهاش گویای همه چیز است. از فیشهای متعددی که مشتریان روی تابلوی رنگارنگ ورودی مغازه چسباندهاند و سبد میوهای که در گوشه پیاده رو قرار دارد، میشود حدیث مفصلی خواند از آنچه در این مغازه کوچک میگذرد. نزدیک ظهر مشتریان مغازه حسین آقا یکی یکی از راه میرسند. بعضیها اولین بار است که گذرشان به این مغازه افتاده و خیلیها هم از مشتریان قدیمی حسین آقا هستند. خانم جوانی که از مشتریان قدیمی مغازه است، یک ساندویج برای خودش میخرد و یکی هم برای سفره مهربانی سفارش میدهد. تابلوی سفره مهربانی مغازه با آن فیشهای رنگارنگی که مشتریان روی آن چسباندهاند توجه مشتریان جدید را هم جلب میکند. یکی از آنها که تازه از ماجرا باخبر شده است، با چسباندن فیش خریدش در این کار خیر شریک میشود.
تهرانی از همدلی اهالی و مشتریان مغازه می گوید: «روزهای اول همه مشتریان کنجکاو بودند که ماجرای این تابلو چیست. چون آن موقع هنوز این روش برای مردم جا نیافتاده بود، بعضیها تصور میکردند روال کار مغازه این است که برای خرید ساندویج خودشان باید از روی این تابلو یک فیش برداشته و بعد پولش را پرداخت کنند. وقتی ماجرا را برای آنها توضیح میدادیم، با اشتیاق در این کار خیر سهیم میشدند. روزهای اول، کار را با کمتر از ۱۰ فیش غذا و با هزینه خودمان شروع کردیم. اما حالا با مشارکت اهالی هر روز حداقل ۸۰ وعده غذای گرم بین افراد مورد نظر توزیع میکنیم.»
حسین آقا مکثی می کند و میگوید:« از وقتی مشتریان و اهالی محله پای کار آمدهاند، ۸۰ درصد فیشهایی که روی تابلو چسبانده میشود از کمکهای مردمی است؛ از یک فیش ۲۰ هزار تومانی گرفته تا کمک های یک میلیون تومانی بعضی از مشتریان.»
کارتنخوابها، مشتریان لاکچری حسین آقا
وقت ناهار، مغازه حسین آقا پر از مشتری میشود؛ از مشتریانی که برای خرید ساندویچ و صرف غذا آمدهاند تا نیازمندانی که با کمک اهالی محله از غذای گرم بهرمند میشوند. تهرانی علاوه بر خانوادههای نیازمند، توجه ویژهای به کارگران و پاکبانها دارد. میگوید:« این روزها که شرایط اقتصادی خیلی خوب نیست، باید بیشتر هوای یکدیگر را داشته باشیم. بخشی از این فیشها سهم پاکبانهایی است که روز و شب برای تمیز نگه داشتن شهر ما زحمت میکشند.» دور این سفره مهربانی برای افرادی که از بد روزگار کارشان به کارتنخوابی کشیده هم جا هست. میگوید:« افرادی که به هر دلیلی کارشان به کارتنخوابی کشیده هم شهروندان این شهر هستند. نیت ما این است که قدمی هرچند کوچک برای بازگشت آنها به زندگی عادی برداریم. شاید یک وعده غذای گرم قدم مهمی به نظر نرسد اما یکی از همین کارتنخوابها را سراغ دارم که مشتری مغازه بود و با کمک همین اهالی ترک کرد و به زندگی عادی برگشت.»
درمان بیماران نیازمند
حسین آقا و همکارانش هم در کار خیر مشتریان سهیم میشوند. هزینه یک ساندویچ فلافل حدود ۲۶ هزار تومان است، اما اگر یکی از مشتریان برای سفره مهربانی فیش بخرد، این مبلغ به ۲۰ هزار تومان کاهش مییابد؛ یعنی کمتر از هزینهای که صرف تهیه مواد اولیه و آماده کردن ساندویچها شده است.
این موضوع را یکی از مشتریان قدیمی مغازه برای ما تعریف میکند و میگوید:« حسین آقا و همکارانش هر روز میوههای تازه و متنوع تهیه میکنند و همراه غذای رایگان در اختیار نیازمندان قرار میدهند.» کسبه همسایه هم در این سفره مهربانی شریک میشوند. یکی از آنها میگوید:« اوایل فقط بحث غذای گرم بود اما حالا کمک به درمان بیماری افراد نیازمند هم به فعالیتهای حسین آقا اضافه شده است. شماری خیران بازار، کسبه و اهالی محله دست به دست هم دادهاند تا به واسطه حسین آقا قدمی برای بیماران نیازمند بردارند. حسین آقا هم به عنوان امانتدار خیران، خودش همه کارهای درمان بیماران را پیگیری میکند»
از نیروی هوایی تا مناطق سیلزده جنوب کرمان
بستههای پر از مواد غذایی، اسباببازی و... که در گوشه مغازه و گاهی در گوشه پیادهرو ردیف میشود، نشانه یکی دیگر از فعالیتهای خداپسندانه در این مغازه کوچک است.۲ سالی است که حسین آقا با کمک اهالی راهی مناطق سیلزده کشور میشود تا قدمی برای سیلزدگان بردارد. خودش میگوید:« از سیل استان گلستان تا سیل لرستان و خوزستان و همین اواخر سیل شهرهای جنوب کرمان، اهالی با من همراهی کردهاند. به عنوان امانتدار آنها تا مناطق سیلزده رفتم علاوه بر پخت و توزیع غذای گرم، بستههای ارزاق را هم میان سیلزدگان توزیع کردم.»
خدا خیرش بده
دست در دست هم دهیم.
میهن خویش را کنیم آباد...
(عباس یمینی شریف)
ملت شریف و نجیب ایران از دیرباز دست در دست یکدیگر دارند.
متأسفانه مدتی ست یکدیگر را کمی فراموش کرده ایم!
بپاخیزید و در سراسر کشور به یاری هموطنان عزیزمان بشتابیم.
که هیچ منتی نیست.
بلکه وظیفه است.
وظیفه انسانی...
درودبشرفت همه کسانی که در این کار خیر شریک هستند
واقعا احسن باید گفت به این مرد همه باید یاد بگیرن از این مرد بزرگ👌👌