نسترن فرخه: آدمهایی هستند که با بحرانی از جنس هویت پا بر این جهان خاکی میگذارند و سالها دوشادوش این درد نامعلوم میجنگند و جلو میروند.
آدمهایی که با بدن و جسم خود بیگانه هستند، ولی هیچ راه فراری را پیشروی خود نمیبینند و در اغلب موارد شرایط بیرونی مانند خانواده و جامعه هم زخمی تازهتر بر پیکر این روحهای دردکشیده ایجاد میکند. خانوادههایی که از ترس آبرو، ابزاری به نام سرکوب امیال فرد را در دست میگیرند که گاه همین همراهینکردن بلای جان فرد ترنس میشود، همچون زن ترنسی از اقلیم کردستان که چندی پیش توسط برادر خود به قتل رسید و خبرهای دیگر که افراد به دلیل گرایش جنسی خود در معرض خشونت و قتلهای خانوادگی قرار میگیرند. موضوعی که سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به آن اشاره میکند و بر این باور است که این گروه اختلالات هویت جنسی دارند، افرادی که خودشان نقشی در بروز چنین شرایطی نداشتهاند، اما متأسفانه ذهنیتی به واسطه عدم شناخت این افراد در گذشته وجود داشته که این ذهنیت منفی باعث شده عرصه برای زندگی این افراد تنگتر شود، در صورتی که این افراد مانند بقیه شهروند این جامعه هستند.
در بسیاری موارد این افراد مجبور به عمل جراحی و تغییر جنسیت میشوند که همین هم در بسیاری موارد باعث بروز مشکلات روحی و روانی در آنها میشود که کاوه قادری، روانشناس بالینی، بر این باور است که خیلیها به عمل جراحی ایدئال نگاه میکنند و فکر میکنند با عمل همه چیز حل میشود، ولی وقتی عمل میکنند میبینند برخورد جامعه، واکنش دیگران و اختلالات روانیشان به قوت خود باقی است، همچنین امکان اینکه بعد از عمل، از جراحی خود راضی نباشد هم وجود دارد که لزوما به کیفیت کار پزشک ارتباطی ندارد.
با وجود اینکه فرد برای تغییر جنسیت و شروع جدیدی از هویت جنسی خود باید پروسه طاقتفرسایی از اظهارات روانپزشک، پزشکی قانونی و متخصصان مختلف را طی کند اما همچنان در مرحله آخر که عمل جراحی محسوب میشود، باز هم احتمال وجود مشکل پابرجا است که در این مرحله امکان بازگشتی هم وجود ندارد و صلاحالدین دلشاد، متخصص جراحی عمومی، درباره بخشی از آن میگوید: امکان اینکه افراد بعد از عمل پشیمان شوند وجود دارد که دیگر کاری نمیتوان انجام داد و همچنین تغییر دختر به پسر کمی دشوار است و به راحتی نمیتوان دختر را پسر کرد، رحم و سینهها را برمیدارند، اما آلت تناسلی را نمیتوانند درست کنند که همه اینها باعث معذب و اذیتشدن فرد میشود، اما همچنان هستند افرادی که رضایت داشته باشند.
به راحتی مجوز جراحی داده نمیشود
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، در رابطه با شرایط افراد ترنس سکشوال میگوید: این گروه اختلالات هویت جنسی دارند، افرادی که خودشان نقشی در بروز چنین شرایطی نداشتهاند، اما متأسفانه ذهنیتی به واسطه عدم شناخت این افراد در گذشته وجود داشته که این ذهنیت منفی باعث شده عرصه برای زندگی این افراد تنگتر شود، در گذشته خیلیها این افراد را نمیشناختند، در صورتی که ترنسها شهروندهایی مثل بقیه افراد جامعه هستند و به واسطه شرایطی که دارند نیازمند یکسری حمایتها هستند، بخشی از این حمایتها دسترسی آسان به خدمات بهداشتی، درمانی، بیمهای، خدمات آموزشی، فعالیت اقتصادی و حمایتهای سلامت روان است. اما تا سالهای قبل وزارت بهداشت خیلی زیر بار این موضوع نمیرفت، یادم است که سال ۸۳ که در سازمان برنامه بودم، گزارشی از هیئت دولت وقت درباره این موضوع رسید که وزارت بهداشت گفته بود این افراد تعدادشان زیاد نیست و خیلی مسئولیتی در قبالشان نخواهیم داشت، اما بعدها، تقریبا سال ۸۴ شرایط تغییر کرد و بهزیستی به موضوع ورود پیدا کرد، بودجهای که در نظر گرفتند خیلی زیاد نبود و بهزیستی هم در خدمات درمانی مسئولیت مستقیمی نداشتند، بعدتر این بودجه افزایش پیدا کرد و حمایتهای دیگری هم در نظر گرفته شد، همان زمان برای تغییر نام شناسنامهها با ثبت احوال هماهنگیهایی انجام شد که نام قبلی فرد در شناسنامه گزارش نشود، همچنین برای پایان خدمت آنها مشکلی وجود داشت که طبق قانون قبلی نظام وظیفه متنی آورده میشد به این شرح که منحرفین اخلاقی منجمله ترنس سکشوال، که بعدتر این موضوع اصلاح شد.
وی ادامه میدهد: افرادی که چنین شرایطی دارند یا مشکوک هستند، یک دوره ششماهه و اگر نیاز شد دو دوره ششماهه بررسی میشوند و با نامه بهزیستی مشمول معافیت میشوند و در کارت معافیت اختلالات هورمونی ذکر میشود چون وقتی در کارت بیمار روانی میزنند فرد دیگر هیچ شغلی نمیتواند پیدا کند که البته در قانون جدید این موضوع بازنگری شده است. موسویچلک اضافه میکند: در شرایطی که فرد قصد عمل داشته باشد، پزشک و روانپزشک مینویسند که فرد نیاز به جراحی دارد، بعد پزشکی قانونی نظر میدهد، بعد هورموندرمانی و انجام پروتزهایی متناسب با جنسیت انجام میشود، اما این را در نظر بگیرید که به راحتی مجوز جراحی داده نمیشود و کاملا روند منطقی است که با نظر متخصصها اعمال میشود، اما از همه مهمتر حمایت اجتماعی، اقتصادی، روانی خانواده و محیطهای دیگر است، البته یک مقدار سخت است چون فرد ۲۰ سال با یک جنسیت زندگی کرده و حالا با جنسیتی دیگر که به حمایتهای اجتماعی، روانی قبل و بعد عمل جراحی نیاز دارند و نباید به آنها نگاه جزیرهای داشت، چون شهروندانی مثل دیگر افراد هستند؛ بنابراین باید جامعه و مخصوصا خانواده حمایتهای روانی خود را برای این افراد در نظر بگیرند و آگاه باشند که افراد ترنس باید مانند بقیه افراد حقوق شهروندی خود را در جامعه دریافت کنند.
گاهی جنسیت جدید افراد در جامعه پذیرفته نمیشود
کاوه قادری، روانشناس بالینی، با اشاره به مستعدبودن افراد با اختلال هویت جنسی به مشکلات سلامت روان، میگوید: افراد ترنس سکشوال یا افراد با اختلال هویت جنسی چند ویژگی دارند که آنها را مستعد میکند تا نسبت به دیگر افراد جامعه آسیبپذیرتر شوند و نمیتوان یک حکم کلی برای این افراد قائل شد، چون باید شرایط آنها را در خانواده، فرهنگ و قومیت بررسی کرد، اصلا شاید فرد جدا از ترنسبودن، به طور کلی فرد افسردهای باشد، اما به شکل کلی افرادی که عمل جراحی میکنند یک مشکل دارند و آنهایی که عمل نمیکنند یک نوع مشکل دیگر دارند، آنهایی که تغییر جنسیت نمیدهند همیشه با آن جنسیتی که در خودشان احساس میکنند یک تناقض دارند، ترنسها به لحاظ زیستی و بدنی همان جنسیتی را دارند که احساس میکنند، تا زمانی که فرد احساس کند در یک بدن اشتباه قرار دارد، نمیتواند آن جنسیت را بپذیرد و مدام بابت این موضوع رنج میبرد، حتی وقتی زن است و لباس مردانه میپوشد یا مرد است و لباس زنانه میپوشد یا رفتارهای اغواگرانه نشان میدهد، احتمالا از طرف جامعه مورد آزار هم قرار خواهد گرفت، توجه کنید حتی یک فرد غیرترنس هم وقتی در این همه فشار و تحقیر قرار گیرد آرامآرام افکار آسیب به خود هم به ذهنش میرسد، حال یک فرد ترنس هم باید به سرزنشها و قضاوتهای جامعه پاسخ دهد و هم از درون به لحاظ روانی به هم میریزد. طبیعی است که حجم غیرقابل باوری از هیجانات وجود دارد و باعث میشود این افراد مستعد آسیب شوند، البته خیلیها به عمل جراحی ایدئال نگاه میکنند و فکر میکنند با عمل همه چیز حل میشود، ولی وقتی عمل میکنند میبینند برخورد جامعه، واکنش دیگران و اختلالات روانیشان به قوت خود باقی است. همچنین امکان اینکه بعد از عمل، از جراحی خود راضی نباشد هم وجود دارد که لزوما به کیفیت کار پزشک ارتباطی ندارد.
این روانشناس ادامه میدهد: لزوما همه این افراد خواهان تغییر جنسیت نیستند، معمولا کسانی این کار را میکنند که از طرف جامعه پذیرفته نمیشوند و ممکن است تا تغییر جنسیت این نپذیرفتن بیشتر و شدیدتر هم بشود، این برای آنهایی که مرد هستند و زن میشوند سختتر است تا آنهایی که زن هستند و مرد میشوند. همه افراد دارای مشکلاتی در زندگی هستند که گاهی باعث ایجاد اختلالهای روانی در آنها میشود اما در نظر بگیرید که این افراد به دلیل محدودیتهای بیشتر، سلامت روانشان بیشتر در معرض آسیب است.
وی در پاسخ به سؤالی درباره میزان افسردگی و خودکشی قبل و بعد از عمل افراد ترنس میگوید: تحقیقات نشان میدهد رفتارهایی مثل خودزنی، اعتیاد و کاهش خودمراقبتیها در افراد ترنس به نسبت عموم جامعه بالاتر است که البته کاملا طبیعی است چون فردی که مدام در معرض سرزنش، انتقاد و تناقض است، احتمال آسیب روحی و روانی بیشتری دارد، در ایران مطالعه خاصی نشده اما در دنیا تحقیقات نشان میدهد معمولا رفتارهای خودآسیبرسان و پرخطر در افراد ترنس بیشتر از جمعیت عمومی است و درباره اینکه قبل از عمل این رفتارها بیشتر است یا بعد از عمل مقایسهای انجام نشده است ولی دادهها نشان میدهد قبل از عمل ناهمخوانی ایدئال جنسیت با بدن خیلی شدید است و درگیری اعتیاد، افسردگی، خودزنی و رفتار خودآسیبرسان در آنها وجود دارد، اما بعد از عمل نقش ادراکشده فرد از بدن خودش مهمتر است، همانطورکه گفتم معمولا میزان رضایت از عمل پایین میآید که لزوما به کیفیت عمل ارتباطی ندارد که دکتر خوب جراحی کرده یا نه، در واقع اگر فانتزیهایی که فرد قبل از عمل داشته، برآورده نشود، دچار درماندگی میشود، نکته دیگر اینکه افراد بعد از عمل خیلی سریع وارد روابط عاطفی میشوند تا یک رابطه بلندمدت را شروع کنند و چون احتمال شکست در این روابط بالاست، در نتیجه میزان آسیب وارده بعد از عمل هم بیشتر خواهد شد، بنابراین با توجه به شرایط عمل جراحی تجویز میشود که در افراد مختلف متفاوت است و راهکارهای مراقبتی قبل و بعد از عمل در اتاق روانشناختی بسیار مؤثر خواهد بود، زیرا روند درمان در هر فردی به یک شکل نخواهد بود و افراد با توجه به شرایط زیسته چالشهای مختلفی را تجربه میکنند و نمیتوان یک روند و نظریه را برای همه انجام داد.
جراحی از جنس دختر به پسر دشوارتر است
صلاحالدین دلشاد، متخصص جراحی عمومی، درباره اختلالات هویت جنسی که لزوم جراحی در آن وجود دارد، میگوید: توجه کنید که این حوزه بسیار گسترده است، مثلا ما فردی را داریم که ظاهر پسرانه دارد اما در باطن دختر است که این فرد باید به جنسیت اصلی خود برگردد، یا فردی که ظاهر دخترانه دارد و در باطن پسر است و کروموزوم پسرانه دارد، مسئله ترنسها یک اختلال ژنتیکی و روانی است که فرد از نظر تکامل بدنی مثلا دختر است و میخواهد پسر شود یا پسر است و میخواهد دختر شود، در این شرایط به پزشکی قانونی مراجعه میکند، آنجا برای تغییر جنسیت مصاحبه میشود، اما معمولا اگر کسی برای تغییر جنسیت به من مراجعه کند قبول نمیکنم، چون ممکن است بعد از مدتی پشیمان شوند و بخواهند به حالت قبل برگردند که دیگر امکانپذیر نیست.
وی ادامه میدهد: در کنار این ما یک بیماری به نام راکی تانسکی یا ابهام جنسی در دخترها داریم که فرد به مرور رشد میکند اما مجرای تناسلی ندارد، همچنین تعداد زیادی از این افراد رحم هم ندارند و کاملا سرگردان هستند که با عمل جراحی فرورفتگی در ناحیه تناسلی ایجاد میشود و رحم را به مجرای تناسلی وصل میکند و عادت ماهانه آنها شروع میشود و حتی میتوانند ازدواج کنند، اما آنهایی که رحم ندارند، زمان بارداری باید از رحم اجارهای استفاده کنند و در کشور بیش از ۵۰ بیمار این عمل را انجام دادهاند. وی در پایان خاطرنشان کرد پزشکانی هستند که عمل جراحی تغییر جنسیت انجام میدهند، دختر را به پسر و پسر را به دختر تغییر میدهند، اما تغییر دختر به پسر کمی دشوار است و به راحتی نمیتوان دختر را پسر کرد، رحم و سینهها را برمیدارند، اما آلت تناسلی را نمیتوانند درست کنند که همه اینها باعث معذب و اذیتشدن فرد میشود، اما همچنان هستند افرادی که رضایت داشته باشند و قابل ذکر است که خوشبختانه در رابطه با این نوع اختلالات جنسی و هویتی مشکل دسترسی به دارو در کشور وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید