«نیسان آبی» در ابتدا شروع بدی نداشت و در ادامه نیز توانست توجه عدهای از مخاطبان را جلب کند، اما این مجموعه نمایش خانگی تقریبا از قسمت ۱۵ به بعد، در مسیر سراشیبی قرار گرفت و از سوی مخاطبان خود با انتقادهای فراوانی مواجه شد.
قصه «نیسان آبی» درباره دو دوست به نامهای «رضا» و «جمشید» با بازی مهران غفوریان و حسین یاری و علاقه فراوان شخصیت «جمشید» به جمشید هاشمپور بود. این سریال در قسمتهای ابتدایی به دوران کودکی این دو رفیق، جوانی، ازدواج و تشکیل خانواده آنها پرداخت و موازی با آن ماجرای علاقه «جمشید» به جمشید هاشمپور نیز روایت شد. سریال در ابتدا به واسطه شوخی با دهه ۶۰ توانست مورد توجه قرار بگیرد و نظر مخاطبان نه چندان سختپسند را جلب کند. «نیسان آبی» در ادامه هم موفق شد با روایت زندگی «جمشید» و «رضا»، نمایش روابط خانوادگی آنها و پیشرفت زندگیشان به عنوان یک سریال کمدی سرگرمکننده جای خود را میان مخاطبان باز کند. این روند تا قسمت ۱۵ این سریال ادامه داشت، اما پس از ورود شخصیت «آتوسا» با بازی سحر قریشی در نقش منشی گاوداری «جمشید» به قصه و آشنایی این دو شخصیت با یکدیگر موضوع به سمتوسوی دیگری منحرف شد و به جایی رسید که انتقاد مخاطبان را بر انگیخت .
شوخی با خیانت و چند همسری
پس از ازدواج «جمشید» با «آتوسا» و سفر شخصیتهای سریال به ترکیه، قصه بیشتر بر مسئله خیانت «جمشید» به همسرش و ارتباط پنهانی آنها تمرکز داشت و «نیسان آبی» سعی میکرد به واسطه شوخی با این موضوع مخاطب را بخنداند، اما ترفند سریال جواب نداد و اتفاقا این موضوع از سوی مخاطبان با واکنشهای منفی مواجه شد. تصویری که «نیسان آبی» از «جمشید» نشان داده بود، مردی خانوادهدوست بود، بنابراین نشان دادن خیانت او و تخریب این تصویر باعث شد لطمهای به سریال وارد شود و این بخش از قصه به مذاق مخاطب خوش نیاید. علاوه بر این در قصه نشان داده شد «زری» به همسرش «جمشید» اعتماد داشت، اما در نهایت از اعتماد خود ضربه خورد و همسرش در نبود او با منشیشان ازدواج کرد! گذشته از این که پرداختن به این موضوع باعث شد سریال فضای شیرین و خانوادگی خود را از دست بدهد، به نظر میرسد کلیشه شوخی با مسئله چند همسری نیز دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد و توقع او از یک سریال کمدی را برآورده نمیکند.
ادامه ناکامی منوچهر هادی
طبق آن چه در قسمت ماقبل پایانی دیدیم، قصه «نیسان آبی» با پشیمانی «جمشید» و بازگشت او به خانواده خود به پایان خواهد رسید، اما بعید است چنین پایانی بتواند اُفت کیفیت سریال را جبران کند و نظر منفی مخاطبان را تغییر دهد. هرچند که «نیسان آبی» در نقطه شروع نیز نشان داد نباید منتظر سریال پرمخاطب و ویژهای باشیم، اما انتظار میرفت این مجموعه تا انتها بتواند کیفیت متوسط خود و مخاطبانش را حفظ کند. در نهایت این اتفاق رخ نداد و به این ترتیب پس از «دل» و «گیسو»، «نیسان آبی» نیز نتوانست موفقیتی را نصیب منوچهر هادی کند.
طاها عبداللهی
ویدئوی خندهداری از بازیگر نقش زینال نیسان آبی، وقتی کودک بود! | معاینه در مطب دکتر!
طاها عبداللهی کودک باستانی کاری که در سریال نیسان آبی منوچهر هادی شاهد اولین تجربه بازیگری او بودیم. طاها دهه نودی و متولد 23 مهر سال 93 و اهل تهران است .
طاها نوه حاج مجید معصومی پیشکسوت صاحب زنگ ورزش پهلوانی ومدیر زورخانه شیرافکن است . او از سالها پیش گوشش با ضرب و زنگ مرشد آشنا شد و همین موضوع باعث شد تا این کودک جذب ورزش باستانی شود.
طاها در اکثر مراسمات حضور چشمگیر داشته و چهره شناخته شده ای دارد .
پس از حضور طاها در عصر جدید و اینکه توانست همه نگاه ها را به سمت خود جلب کند، منوچهر هادی از او برای بازی در سریال نیسان آبی دعوت کرد و طاها به لیست بازیگران این سریال اضافه شد.
در ادامه ویدئوی جالبی از کودکی طاها در مطب دکتر و شیرین زبانی این کودک را تماشا کنید.
به نظرم واقعیت همینه مردم ما با مقابله شدن با واقعیت ترس دارن اما کاملا من دیدم خیلی از ادمایی که ادعا داشتن یا کاملا خانواده دوست خیانت کردن یا ادامه میدن هنوزم وو خانواده ها نمیفهمن یا جدا میشن وو یا همزمان پیش میبرن...من اقایی رو دیدم ۲۰سال ازدواج کرده بود ۱۸سال با همکار خانمش بود ۶ سال هم با یه دختر دیگه در اخر هم از همه جدا شد بجز اون دختر اخری
بخاطر مسئله خیانت کلا ما دیگه تماشا نکردیم . بچه ها هم خیلی براشون بد آموزی داره نشون داد میشه خیانت کرد و دوباره به زندگی یک زن برگشت این خیلی وحشتناکه خیانت را عادی جلوه دادن
این منوچهر هادی یه دونه پروژه عم با رضایت به پایان نرسوند
دقیقا از همون قسمتی که سحر قریشی وارد سریال نیسان آبی شد ، ما دیگه دنبال نکردیم و جالبه دوستام هم همین رو می گن .
هنرمندا دارن فرهنگ کثیف غرب رو عادی جلوه میدن. فیلم های جدید همشون همین جورن.
نباید این مسئله خیانت را داخل فیلم بازی میکردند چون فیلم از اول خیلی خوب وخانوادگی بود
واقعا که این چه فیلمی بود اولش خیلی خوشم اومد ولی بعدا پشیمون شدم، واقعا نشون داد به مرد جماعت اعتمادی نیست، اینم از زری بدبخت که چقد عاشق شوهرش بود ولی اخرش چی شد. آدم از زندگی خودشم میترسه وشک میکنه.
متاسفانه سریال های طنز از موضوع اصلی منحرف شدن سریال های گذشته مثل برره را صد بار ببینی میخندی ولی الان موضوعشون نه تنها خنده دار نیست بلکه عذاب آور یا در زندان به سر میبرند یا خیانت میکنند
ماهم با بچه هامون این سریال رو دنبال میکردیم ولی وقتی پای خیانت اومد وسط از نگاه کردن پشیمون شدیم
مثل فیلمای ترکیه ای شد همه به هم خیانت میکنن