در هفتهای که گذشت خبر درگذشت دو خبرنگار جوان در حادثه واژگونی اتوبوس و کشته شدن پنج سرباز معلم در تصادف اتوبوس با تریلی، طرز نشستن کلانتری درحالیکه برای همدردی به محل اقامت خبرنگاران رفته بود، اظهار نظرهای عجیب و غریب کیانوش جهانپور، سوژه بسیاری شد و خشم جامعه را در پی داشت.
محمد ناصر حق خواه در روزنامه شهرآرا نوشت: بیشتر از یک سال است که کرونا دارد در کشورهای بسیاری جولان میدهد و پیامدها و عوارض زیادی را ایجاد کرده است. در این بین مقام و مسئولان زیادی بوده اند که به واسطه صحبت هایشان درباره این موضوع نام و چهره آنها سر زبانها افتاد و مردم با آنها آشنایی پیدا کرده اند. از سعید نمکی، وزیر بهداشت احساسی و دست به قلم که نامههای پر سوز و گداز مینویسد و از مردم خواهش و تمنا میکند و به جای دستور دادنهای صریح به وارد شدن از در احساسات دست میزند؛ تا دکتر مینو محرز که تا پیش از این به عنوان بانوی شماره یک مبارزه با ایدز ایران میشناختیم و از شیوع کرونا به بعد یکی از بازیگران اصلی مقابل دوربین رسانهها بوده و حرفهای زیادی زده است. او از زمانی که به بحث واکسیناسیون وارد شده ایم هم با انتقادهای زیادی روبه رو است و بعضی او را جزو افراد به شدت تأثیرگذار میدانند، اما یکی از عجیبترین موارد از زمان ظهور کرونا در ایران، کیانوش جهانپور است؛ سخنگوی سازمان غذا و داروی ایران که به تدریج از یک پزشک سخنگو و یک مقام رسمی به یک شاخ مجازی تبدیل شده که توییتهای پر نیش و کنایه و اخیرا توهین آمیز میزند، در کامنتها با مخاطبان کل کل میکند و از هیچ حرفش کوتاه نمیآید.آخرین و معروفترین توییت او تا امروز را حتما شما هم مشاهده کرده اید. توییتی که توهین آمیز بود و از ادبیات زشت و زنندهای در آن استفاده شده بود و جامعه هدفش هم که معلوم بود؛ ما و امثال مایی که نسبت به ماجرای واکسیناسیون کرونا سؤال و نقد داشتیم و در انتظار یک پاسخ روشن و شفاف بودیم.
با وجود تمام جبهه گیریهایی که علیه او شد، شاید جالب باشد که تا لحظه تنظیم این مطلب او نه تنها توییت خود را پاک نکرده است، بلکه در واکنش به انتقادهایی از لحن و ادبیات زشت این توییت؛ دوباره توییت نوشته و گفته: «حرفو بندازی زمین صاحبش برمی داره!» البته که این اولین بار نیست که آقای جهانپور با حرفهای عجیبش سوژه میشود. او یک بار در پاسخ به سؤال همراه با نگرانی کاربری که از امنیت واکسن داخلی پرسیده بود در جواب نوشته بود: «شما نزن اجباری نیست!» یکی از پربازخوردترین واکنشها به این توییت؛ اظهار نظر منیژه حکمت، کارگردان سینما، بود که نوشت: «آقاى کیانوش جهانپور! وقتى جان ۸۰ میلیون مردم ایران را به شما و دکتر نمکى مى سپاریم و هر روز شاهد مرگ عزیزانمان هستیم، شما درست مى گویید.» البته که آقای جهانپور تا همین چند ماه پیش به جای سخنگوی سازمان غذا و دارو، سخنگوی وزارت بهداشت بود، اما به دلیل انتقاد از دولت چین در زمینه کرونا از کارش بر کنار شده بود و حالا مدتی است در این حوزه به مردم پاسخ میدهد!
درباره واکسن ایرانی کرونا، ایمنی و نوع تزریق آن صاحب نظران اطلاعات کاملی داده اند و البته ما هم به عنوان ایرانی به ساخت واکسن داخلی افتخار میکنیم و بر سر این موضوع بحثی نیست. بحث بر سر پاسخ گویی و احترام به مردم است که از یک مسئول رسمی که از قضا پست سخنگویی هم دارد و پزشک هم هست انتظار میرود. انتظاری نه چندان عجیب و البته بسیار ساده؛ احترام عجیب و غریب و پاسخ گویی ۲۴ ساعته و با جزییات و عذرخواهیهای مکرر نمیخواهیم؛ فقط احترام به مردم و توهین نکردن. به نظر سخت نیست!
روزنامه خراسان در این باره نوشت: کاربران زیادی ادبیات به کار برده جهانپور را شایسته یک پزشک و یک مقام دولتی ندانستند حتی برخی فعالان رسانهای به دنبال یافتن راهی برای شکایت از جهانپور هستند. معاون اول رئیس جمهور هم به این توئیت واکنش نشان داد و برای وزیر بهداشت نوشت: «شایسته نیست که به ابهامها یا حتی انتقادها در رسانهها و افکار عمومی با کم تحملی و اهانت برخورد کرد. لازم است در این خصوص اقدام مناسب انجام شود.» در همین زمینه عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل سیاسی هم در توئیتی نوشت: «زشتی کلام مسئولان، آگاهانه و مصداقی از تقصیر آنان است. اگر آقای روحانی دستور اخراج این مقام وزارت بهداشت و درمان را ندهد، رفتارش متوجه کلیت دولت اوست.» یک وکیل دادگستری هم نوشت: «اگرچه جرم توهین از جرایم قابل گذشت است، اما وقتی یک مقام دولتی لفظ توهین آمیزی را در خصوص جمع کثیری که منتقد عملکرد توزیع واکسن هستند به کار میبرد دادستان به عنوان مدافع جامعه باید علیه جهانپور اعلام جرم کند.» کاربری هم نوشت: «گرانجانی بیادبی میکرد. عزیزی او را ملامت نمود. او گفت: چه کنم آب و گل مرا چنین سرشته اند. گفت: آب و گل را نیکو سرشتهاند، اما لگد کم خورده است! (لطایف الطوایف)»
شهرآرا نوشت: شامگاه روزی که اتوبوس حامل خبرنگاران در ارومیه دچار حادثه شد، عیسی کلانتری؛ رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست خودش را به این شهر رساند. کلانتری به جمع خبرنگاران حادثه دیدهای رفت که همین چند ساعت پیش، ۲ تن از همکارانشان را بهطرز تأسفباری از دست داده بودند. چند ساعت بعد ویدیویی منتشر شد که در آن زینب رحیمی اشک میریخت و با صدایی لرزان از حادثه میگفت و کلانتری روی صندلی، درست روبهروی او نشسته بود و میشنید. طرز نشستن کلانتری درحالیکه برای همدردی به محل اقامت خبرنگاران رفته بود، سوژه بسیاری شد و خشم جامعه را در پی داشت.
نوع نشستن او دور از ادب بود و اظهارات استاندار آذربایجان غربی که این حادثه را طبیعی خوانده بود، تیر خلاصی بود که به سمت افکار عمومی شلیک شد. پس از آن، اگرچه خبری مبنی بر آسیبدیدگی کمر عیسی کلانتری منتشر شد و علت نوع نشستن او در برابر خبرنگار را مشکلات پزشکی خواند، باز با این حال انتقادها به قوت خود باقی ماند. ریشه بیاعتمادی مردم به آسیبدیدگی عیسی کلانتری را میشود در گرو بدگمانی عمومی دانست.
جایی که اعتماد عمومی در گذر سالها دچار خدشه شده است و هیچ یک از مسئولان برای بهبود رابطه با مردم، قدم از قدم برنمیدارند. بیاحترامیهای رجل سیاسی به مردم که نمونهاش را همین چند روز پیش و در توییت کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت، دیدیم، تنها گوشهای از عوامل بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولان است. از نبود شایستهسالاری، وعدههای پوچ، فساد، کارکرد دفاع ناپذیر، تبعیض، فقدان حس تعهد، رفتار نامناسب و... میتوان به عنوان دیگر عواملی نام برد که در گذر زمان اعتماد عمومی را خدشهدار میکنند و بنای اعتماد عمومی را از بین میبرند و قضاوتهای مردم در آینده را شکل میدهند. کلانتری پیشتر هم در واکنش به آتشسوزی گسترده جنگلهای زاگرس و کشته شدن تعدادی از داوطلبان و دوستداران محیطزیست، این حوادث را طبیعی خوانده بود. علت نوع نشستن کلانتری روبهروی خبرنگاران، هرچه که بود؛ پیامهای ناامیدکنندهای برای مردم داشت و ضربهای دیگر بر تن رنجور اخلاق جمعی بود.
روزنامه خراسان نوشت: کاربران زیادی به نوع نشستن رئیس سازمان محیط زیست واکنش نشان دادند و آن را نوعی بی تفاوتی به خبرنگاران برشمردند و برخی هم این شکل نشستن را بی ادبانه و زشت برشمردند. در ادامه تعدادی از این واکنشها در شبکههای اجتماعی را باهم مرور میکنیم.
کاربری نوشت: «دو سوال ۱. چرا برای کلانتری صندلی آوردند نشست، او باید ایستاده به وضعی که برای خبرنگاران به وجود آورده پاسخگو میبود ۲. این چه طرز نشستن یک مسئول در مقابل شهروندانه، نمیگویم زن که برداشت جنسیتی نشود، اما درست نشستن در مقابل زن و مرد فرقی ندارد.»
کاربر دیگری هم نوشت: «این طرز نشستن جلوی یک خانم محترم نیست، چه برسد به خانمی که به خاطر بی تدبیری شما و دیگر همکاران تان از تصادفی مهلک جان سالم به در برده و دو نفر از دوستان و همکارانش را از دست داده و عزادار آن هاست. چه برسد به خانمی که دارد با چنین حال آشفته و مستاصلی با شما شرح غم میگوید.»
کاربرانی هم این شیوه نشستن معاون رئیس جمهور را از منظر زبان بدن تحلیل و بررسی کردند و یکی از این کاربران نوشت: «زبان بدن گاهی گویاتر از هر سخنی است، طرز نشستن معاون رئیس جمهور که برای تسلی آمده آینهای از نسبت رابطه حاکم و شهروند است و نشان میدهد کلانتری نگاهی بالا به پایین دارد.»
کاربر دیگری نوشت: «این نوع نشستن کلانتری ناشی از بی تفاوتی او به موضوع است و هیچ معنایی از همدردی ندارد.»
کاربری هم نوشت: «حقوق نجومی میگیرید که این گونه بدون حتی ذرهای احترام در مقابل داغ دیدگان بنشینید، ولی حتی یک اتوبوس سالم در اختیار خبرنگارانی که خودتان دعوت شان کردید قرار ندهید؟!»
دیدگاه تان را بنویسید