55 آنلاین- بورس تهران به عنوان محل خرید و فروش اوراق سهام شرکت های بورسی، رونق چشمگیری در سال 1399 داشت و رشد و بازدهی 306 درصدی را طی چند ماه از اول سال تا اواسط مرداد 1399 برای سهامداران رقم زد و بعداً حدود 155 درصد از بازدهی خود تا پایان سال از دست داد.
در حال حاضر، بورس تهران در روزها و هفته های بی رونقی به سر می برد. برخی سهامداران، نسبت به کاهش شدید قیمت سهام خودشان اعتراض دارند و خصوصاً شخص حسن روحانی، رئیس جمهور را عامل ضرر کردن خودشان می دانند که آنها را برای سرمایه گذاری در بورس دعوت کرد.
در گفت و گوی «55 آنلاین» با علی رضایی - کارشناس بازار سرمایه- تجربه 2 جهش شاخص کُل بورس تهران در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی، با جهش خیره کننده و مستمر در سال های 1397، 1398 و 1399، به صورت تطبیقی مورد کند و کاو قرار گرفته است.
*****
*در سال 1399 شاخص کُل بورس تهران در محدوده یک میلیون و 307 هزار واحد به کار خودش پایان داد
*وقتی که ما تحولات شاخص کُل بورس را در نظر می گیریم، می بینیم که در برخی سال ها جهش عمده داشته است. در بازار مسکن هم می بینیم که در برخی سال ها یک جهش قیمت اتفاق می افتد و بعداً بازار مسکن وارد رکود می شود.
آیا به همان صورت که بازار مسکن، در هر دوره یک جهش قیمت و رونق دارد و بعد رکود شروع می شود، در تجربه چند دهه اخیر بورس تهران هم می شود این رونق و رکود را مشاهده کرد؟
- این حالت قطعاً در بورس وجود داشته و در دوره زمانی 5 ساله یا حتی دوره طولانی تر 10 ساله، می توان این حالت رونق و رکود را مشاهده کرد. با این حال، مشکلی که در یک سال اخیر در بورس اتفاق افتاده و در سال های قبل، این مشکل وجود نداشته و در نتیجه بحث آن برای فعالان بازار سرمایه جدید بوده، عدم نقد شوندگی بازار است.
در این بازار ، رشد آن به صورت دستکاری شده بالا رفت و اور ولیو (سهامی با ارزش بیش از حد/ Over Value) شد و بعد هم ریزش داشتیم که البته قابل پیش بینی بود. با این حال، دور از انتظار بود که ریزش بورس، با این شدّت اتفاق بیفتد.
بازار الان رفتار طبیعی ندارد و متفاوت از این است که مسکن یک رشد قیمت را تجربه کرده و بعد دچار رکود می شود. فرض کنید در بخش مسکن، مالک یک واحد مسکونی، می تواند آن را نقد کند ولی الان در بورس، مشکل نقد شوندگی وجود دارد.
الان عدم نقد شوندگی بورس به یک بحران تبدیل شده و آن هم دلایل مختلفی دارد. به نظر من، مهمترین دلیل آن، دستوری بودن بازار است. بازار تا وقتی که دستوری باشد، واکنش آن منفی است.
به نظرم، وضعیت الان بورس را نمی توانیم با بخش مسکن مقایسه کنیم. از نظر من، این بازار فعلاً تا این شرایط را دارد یعنی عدم اطمینان وجود دارد و مشکل عدم نقد شوندگی دارد، قابل مقایسه با بازار مسکن نیست.
یک نکته قابل ذکر این است که در فرهنگ ایرانی، افراد همیشه عادت دارند وقتی یک دارایی مثل آپارتمان را خرید می کنند، آن را حفظ کنند ولی بورس برای خیلی از مردم، حالت عدد و رقم شده و تا وقتی پول آن به حساب بانکی فرد نیاید، اطمینانی به آن حجم از دارایی که دارد، ندارد.
*در 15 دی ماه سال 1392 شاخص کُل بورس تهران به اوج خودش رسید و تا 89 هزار واحد جهش کرد ولی در ادامه دچار ریزش سنگین شد و در سال های 1393 و 1394 تا نزدیک 60 هزار واحد کاهش داشت.
در مجموع، بورس تا دی 1392 به مدت 17 ماه رشد مستمر داشت و از دی ماه آن سال دچار ریزش شد و چند سال طول کشید تا دوباره بورس در سال 1394 رشد کند. از طرفی، در سال های 1397، 1398 و 1399 سه سال رشد پیاپی در بورس داشتیم.
همان طور که در سال 1392 و بعد از 17 ماه رشد، ریزش بورس شروع شد، در دوره فعلی و بعد از سه سال رشد، آیا نباید بورس یک مقدار کاهش یا ریزش داشته باشد و دو دوره شبیه هم باشند؟
-رفتار بورس در سال 1392 و رفتار در سال های 1398 و 1399 و الان سال 1400، متفاوت هستند. در سال 1392، ما ریزش جهانی قیمت کامودیتی ها (کالاهای خام و اولیه) را داشتیم و بازار برخی دلایل اصلاحی داشت.
آن اصلاح قیمت، در یک مدت زمان بلند اتفاق افتاد و این طور نبود که ما یک اصلاح اساسی در شاخص کُل و بورس و آن هم در یک مدت زمان 6 یا 7 ماهه داشته باشیم. در حالی که این اتفاق در سال 1399 و اوایل سال 1400 رخ داده است.
در حال حاضر، سهام شرکت هایی را داریم که نسبت «قیمت به درآمد فوروارد» آنها 4 یا 4.5 است ولی خریدار ندارند. در صورتی که این سهام، سودآور بوده و قاعدتاً باید خریدار داشته باشند.
در مجموع، آن صعود شارپی در سال 1399 دور از انتظار بود و باعث شد بازار، بیش از ارزش واقعی رشد کند و بعد هم دستکاری های متفاوتی اتفاق افتاد. الان که در سال 1400 هستیم واکنش بازار به اخبار خوب و بد، یکسان شده و در هر دو حالت، واکنش بد و نامناسب نشان می دهد.
در وضعیت کنونی، چه اخبار خوب بیاید و چه اخبار بدی بیاید، واکنش بازار بورس این است که می خواهد اتفاق بدی رخ بدهد. الان بازار نگرانی بزرگی که دارد ریسک نرخ دلار 17 هزار تومانی است.
ما اگر بررسی بنیادی انجام بدهیم، مشخص می شود که نرخ دلار 17 هزار تومانی، چیزی نیست که در کوتاه مدت یا حتی در میان مدت، امکانپذیر باشد. این نرخ دلار برای بلند مدت است و این که ایران به صادرات روزانه بالای یک میلیون و 800 هزار بشکه نفت برسد و این مقدار صادرات نفت ایران، ثبات پیدا کند.
در آن حالت، ممکن است نرخ دلار با توجه به ذخایر ارزی، کنترل شود ولی الان و با توجه به بحران منابع مالی دولت، این ریسک دلار عملی نمی شود و کف نرخ دلار در تحلیل های مختلف، در حد 22 هزار تومان است.
با همین نرخ دلار 22 هزار تومان نیز، اگر نسبت قیمت به درآمد فوروارد را در نظر بگیریم، باز الان کمتر از 6 است یعنی سهام برخی شرکت ها، ارزنده و سودآور هستند.
*در سال 1397، بورس 85 درصد بازدهی و رشد داشته و در سال 1398 هم رکورد شکنی کرده و 187 درصد رشد داشته است. در ماه های اول سال 1399 شاخص بورس بیش از 300 درصد تا اواسط مرداد رشد کرد ولی اگر کُل سال 1399 را در نظر بگیریم بورس در حد 155 درصد رشد و بازدهی داشت.
جنابعالی فکر می کنید بعد از رشد شاخص کُل بورس در سه سال متوالی، باز بورس تهران باید رشد کند؟
-بعد از رشد بازار، اصلاح زمانی اتفاق می افتد ولی اصلاح زمانی به صورت تدریجی است. اصلاح تدریجی با اصلاحی که به طور سریع اتفاق بیفتد، فرق می کند. الان مشکلی که در بازار وجود دارد این است که اصلاح زمانی اتفاق نمی افتد و عدم نقد شوندگی وجود دارد.
الان خیلی از سهم ها، قفل فروش هستند. برخی سهام بورسی، در یک مقطع زمانی خاص ریزش های 70 تا 75 درصدی داشته اند و حتی سهام بزرگ بورسی، ریزش های نزدیک 50 تا 55 درصد داشته اند ولی شاخص کُل ریزش کمتری داشته است.
این وضع به علت دستکاری شدن بازار است. دامنه نوسان نامتقارن قیمت سهام، تغییر پیدا کرد و مثبت 6 و منفی 2 شد و اخیراً به مثبت 6 و منفی 3 تغییر داده شده. این تغییرات، خیلی از بحث های تکنیکالی را به هم می ریزد.
به نظر من، الان شاخص کُل بورس باید عددی کمتر از یک میلیون واحد باشد و حدود 900 هزار واحد یا 920 هزار واحد باشد. عدد واقعی شاخص، تقریباً همین مقدار بوده ولی با توجه به دامنه نوسان نامتقارن، الان شاخص کُل بورس حدود یک میلیون و 200 هزار واحد است.
*از نظر شما، دولت با تغییر دامنه نوسان قیمت سهام و تعیین محدوده مثبت 6 و منفی 2 برای آن، باعث شده شاخص کُل بورس 300 هزار واحد دیگر سقوط نکند؟
-بله. تغییر دامنه نوسان، در کوتاه مدت نتیجه خوبی داشت ولی این نوع تصمیمات، تصمیماتی نیست که روی آن حساب کرد و فقط برای شرایط اضطراری است. الان دامنه نوسان نامتقارن، آفتی برای بازار شده و نقد شوندگی به شدّت دچار مشکل شده.
*اگر شاخص بورس 300 هزار واحد دیگر هم کاهش پیدا می کرد باز در حد 25 درصد یا یک چهارم ارزش بازار از بین می رفت.
-شرایط بازار باید بر حسب عرضه و تقاضا باشد. وقتی که یک بازار، دستوری می شود، عرضه و تقاضا به هم می ریزد. در این حالت، دیگر در این بازار عرضه و تقاضای واقعی نداریم. اگر الان شاخص کُل بورس، در محدوده عدد طبیعی 900 هزار یا 920 هزار واحد بود، بازار با یک حجم تقاضا، حمایت می شد و شاخص بورس افزایش پیدا می کرد.
الان کسانی که در بازار سرمایه گذاری کرده اند به شدّت دچار مشکل عدم نقد شوندگی هستند و این وضع باعث می شود سهامداران نتوانند در صورت تمایل، از این بازار خارج شوند.
*در سه سال اخیر، بورس تهران، رشد و بازدهی قابل توجهی داشت. از نظر شما، چه دلایل مشخصی وجود دارد که بورس تهران باید رشد خودش را ادامه بدهد و متوقف نشود یا کاهش پیدا نکند؟
-الان دلایل بنیادی مختلفی در بازار مطرح است و از جمله دلایل بنیادی می توان به افزایش قیمت جهانی کامودیتی ها، افزایش تقاضا در صنایع ما و خصوصاً صنایع فولادی و معدنی ایران و سود سازی کارخانه ها اشاره کرد.
با همین نرخ دلاری که در محدوده 22 هزار تومان است، بازار برای خرید خیلی ارزنده است ولی در عین حال، سود سهامداران و کسی که در این کار سرمایه گذاری می کند، در بلند مدت است یعنی حداقل باید با نگاه یک یا دو ساله باشد تا ما به یک بازدهی خوب برسیم.
به نظر من، اگر بورس را با بازارهای موازی مثل بازار طلا، بازار ارز، بازار خودرو و بازار مسکن مقایسه کنیم، با دید یک و نیم ساله تا دو ساله، قطعاً سود قابل توجهی نسبت به آن بازارها دارد.
الان بازار بورس، نسبت به بازارهای موازی، در کف قیمتی خودش قرار دارد. وقتی که ما از نظر بنیادی این بازار را از جمله با شاخص هایی مثل نسبت قیمت به درآمد فوروارد بررسی می کنیم بازار برای خرید ارزنده است .
*در سال های 1390 و 1391 یعنی دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، نرخ دلار از حدود 1000 تومان به 3000 تومان رسید و در سال 1392 و ماه های پایانی دولت دوم آقای احمدی نژاد، نرخ دلار تا نزدیک 4 هزار تومان افزایش پیدا کرد.
انتخاب آقای روحانی در انتخابات سال 1392 یک شوک مثبت به بورس وارد کرد. در همان زمان، رشد شاخص کُل ادامه پیدا کرد و به 89 هزار واحد رسید. رشد بورس که از سال 1391 شروع شده بود تا دی ماه 1392 ادامه پیدا کرد.
یک مقدار از افزایش شاخص کُل بورس، به خاطر افزایش نرخ ارز و دلار بود. در وضعیت فعلی هم که نرخ دلار از 4 هزار تومان سال 1394 طی 3 سال به بالای 30 هزار تومان رفت و الان حدود 23 هزار تومان است، فکر نمی کنید در این دوره به اندازه کافی، رشد در بورس اتفاق افتاده است؟
-یک اتفاق که در سال 1392 رخ داد، این بود که کاهش قیمت جهانی کامودیتی ها رخ داد. در آن زمان، کلیّت بازار بورس، یک عقب افتادگی نسبت به رشد بازارها داشت. ما در بررسی هایی که نسبت به دلار انجام می دهیم، مشخص می شود که معمولاً بازار یک نسبت با افزایش نرخ دلار دارد. اگر فرضاً قرار باشد دلار 20 درصد افزایش داشته باشد، تاثیر آن بر سهام و سودآوری شرکت ها بیش از ان 20 درصد است و حدود 26 یا 27 درصد رشد اتفاق می افتد.
در حالی که در سال 1399 و سال 1400، ما کاهش نرخ دلار چندانی نداشته ایم، نرخ دلار از 30 هزار تومان، خودش را به نرخ 23 هزار تومان رسانده ولی این نرخ، نرخ بازار آزاد است. در مقابل، نرخ دلار نیمایی، خودش را از قیمت 16 هزار تومان به 23 هزار تومان رسانده است یعنی در نرخ دلار نیمایی، افزایش داشته ایم.
از طرفی، به خاطر افزایش قیمت های جهانی و افزایش قیمت داخلی، سودآوری شرکت ها و صنایع فولادی و معدنی ما به شدّت تحت تاثیر قرار گرفت و سود شرکت ها افزایش چشمگیر پیدا کرد.
*پس شما با توجه به کامودیتی محور بودن بورس تهران و این که قیمت جهانی فولاد، مس و سنگ آهن در این اواخر افزایش پیدا کرده، می گویید علاوه بر رشد سال های 1398 و 1399، باز رشد بورس در وضعیت فعلی، منطقی است.
-بله. همین طور است. وضعیت الان بازار بورس نسبت به بازارهای موازی، در کف قیمتی خودش قرار دارد. الان وقتی خیلی از سهام بنیادی را با نرخ دلار 19 هزار تومان بررسی می کنیم، باز هم ارزنده هستند و نسبت قیمت سهم به درآمد (P/E) پایینی دارند.
*آقای روحانی رئیس جمهور در دی ماه 1399 گفت اگر فقط 7 میلیارد دلار درآمد نفت ایران که در کره جنوبی مسدود شده، آزاد شود، فردای آن نرخ دلار 15 هزار تومان می شود.
-این نوع صحبت ها همیشه در کشور ما مطرح شده و مطرح می شود ولی ما باید واقعیت را ببینیم. بازار، واقعیت را درک می کند و بعد از این که واقعیت احساس شود، گاهی اوقات بازار واکنش نشان می دهد.
از نظر من، نرخ دلار 17 هزار تومانی و 15 هزار تومانی چیزی نیست که بخواهد شش ماهه یا یک ساله یا دو ساله، اتفاق بیفتد.
کشور ما در شرایط بحرانی است و الان، کشور باید با ثبات شود. اگر ایران به صادرات تثبیت شده یک میلیون و 700 هزار بشکه تا 2 میلیون بشکه نفت در روز برسد و شرایط، پایدار باشد، برای یک سال تا یک و نیم سال آینده، احتمال قرار گرفتن نرخ دلار در محدوده 17 هزار تومان وجود دارد.
از طرف دیگر، در صنایعی مثل صنایع پتروشیمی ما، صادرات افزایش پیدا می کند و از آن طرف، سودآوری را بالا می برد. به خاطر این که صادرات شرکت های پتروشیمی افزایش پیدا می کند، کاهش درآمد ناشی از کاهش نرخ دلار جبران می شود.
*در سال 1387 بورس بازدهی منفی 11 درصد داشته و در سال 1388 در حد 58 درصد بازدهی و رشد داشته است. بازدهی بورس که در سال 1389 به اوج رسیده در حد 85 درصد شده.
در سال 1392 در جریان رشد 17 ماهه بورس و رسیدن شاخص کُل به اوج 89 هزار واحدی در دی ماه 1392، حدود 250 درصد رشد و بازدهی ثبت شد. بعدا شاخص بورس کاهش پیدا کرد ولی برای کُل سال 1392، بورس 107 درصد رشد و بازدهی داشت.
در دوره فعلی، سه سال رشد بورس اتفاق افتاد. با وجود تجربه چند دهه بورس تهران، آیا شما به هیچوجه نمی پذیرید که در هر دوره، شاخص کُل یک رشد دارد و بعداً دچار نزول می شود؟
-قطعاً این رونق و رکورد اتفاق می افتد و اساساً تمام بازارهای مالی، وقتی که رشد می کنند، اصلاح قیمت هم خواهند داشت. با این حال، وقتی که ما رشد چشمگیر و شارِپی داشته باشیم، قطعاً ریزش آن هم زیاد است.
پس اگر بازار با یک شیب ملایم، بالا برود از آن طرف نیز، نگرانی برای ریزش هم وجود ندارد. چون اصلاح قیمت به تدریج اتفاق می افتد. الان باید مشکل نقد شوندگی بازار حل شود، دامنه نوسان، افزایش پیدا کند و عرضه و تقاضا، با هم متناسب شوند.
*اگر دامنه نوسان مثل سال های قبل در حد مثبت 5 و منفی 5 باشد، به قول شما شاخص بورس تا 900 هزار واحد سقوط می کند. در وضعیت فعلی که شاخص کُل در حد یک میلیون و 200 هزار واحد است سهامداران خُرد، علیه آقای روحانی رئیس جمهور شعار می دهند.
اگر شاخص بورس با بازگشت دامنه نوسان به حالت اولیه، تا 900 هزار واحد مورد نظر شما سقوط کند، چه اتفاقی می افتد؟
-اگر همان دامنه نوسان مثبت 5 و منفی 5 حفظ می شد، الان ریزش بازار بیش تر بود ولی تعادل عرضه و تقاضا، خیلی تاثیرگذار است. وقتی که عرضه و تقاضا در بازار متناسب باشد، بازار بعد از افزایش، فقط یک مقدار اصلاح می کند و به شدت ریزش نمی کند.
الان اگر سهام 2 یا 3 شرکت خاص بزرگ بورسی، به صورت مثبت معامله شوند، بورس به سمت مثبت شدن می رود ولی اگر معاملات همان شرکت ها منفی شود، کلیّت بازار به صف فروش می رود.
الان ذهنیّتی که در بازار وجود دارد این است که افراد می خواهند در بورس سرمایه گذاری کنند و در مدت کوتاهی سود چشمگیری دریافت کنند. به نظرم، این موضوع باید مدیریت شود.
*یعنی مثل سال های 1398 و 1399 رشدها و بازدهی های بالای 100 درصد و پیاپی نخواهیم داشت.
ساختمان جدید بورس در منطقه سعادت آباد تهران
-ما آن رشدها را دیگر نخواهیم داشت ولی اگر بورس را نسبت به بازارهای موازی مقایسه کنیم، با دید یک و نیم ساله تا 2 ساله، قطعاً بورس رشد بیش تری را تجربه خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید