55 آنلاین-بورس تهران بعد از رشدها و ثبت رکوردهای متعدد، در حالی که در مرداد 1399 به بالاتر از 2 میلیون واحد رفته بود، فعلاً تا محدوده یک میلیون و 200 هزار واحد فعلی، پایین آمده. در این ریزش یا سقوط بزرگ شاخص کُل بورس، عده ای ضرر کرده و خاطره خوشی از بورس ندارند.
در حال حاضر، بورس تهران، تحولات مربوط به مذاکرات هسته ای و انتخابات ریاست جمهوری را زیر نظر دارد و وقوع هر حالت می تواند مسیر و روند آن را تغییر بدهد.
در گفت و گوی «55 انلاین» با محمدرضا ژیلایی (کارشناس بازار سرمایه)، نوسانات شدید بورس تهران در سال 1399 و روندی آتی و احتمالی آن در سال 1400 مورد کند و کاو قرار گرفته است.
*****
*بورس تهران در آخرین روز کاری سال 1399 در محدوده یک میلیون و 307 هزار واحد به کار خودش پایان داد و در مجموع، شاخص کُل بورس، یک جهش 155 درصدی نسبت به سال 1398 داشت. برای ماه های بعد در سال 1400 پیش بینی می شد که شاخص بورس از جمله به خاطر مسائل انتخاباتی افزایش پیدا کند ولی با کاهش های پی در پی، در روز یک شنیه 22 فروردین به حدود یک میلیون و 230 هزار واحد رسید.
در سال 1392 هم شاخص کُل بورس، یک رشد شتابان داشت و بعد از دی 1392، بورس به مدت دو سال دچار ریزش شد. آیا می شود بگوییم ریزش های فعلی بورس، تکرار همان تجربه سال 1392 است؟
-من فکر می کنم از برخی جهات، بازار شبیه سال 1392 هست ولی از جهاتی هم، با سال 1392 تفاوت دارد. تفاوت عمده ای که الان با سال 1392 وجود دارد، کسری بودجه بزرگی است که دولت دارد.
در سال 1392 مذاکرات مربوط به توافق هسته ای، شرایط نسبتاً مناسبی پیدا کرده بود، دولت درآمد نفتی داشت و خزانه دولت، قابل توجه بود. در حالی که امروزه، کسری بودجه دولت شرایط وحشتناکی دارد و شرایط تورمی وجود دارد.
درست است که الان از نظر مذاکرات، پیشرفت هایی حاصل شده ولی همه تصور می کنند یک مسیر طولانی وجود دارد تا مذاکرات به ثمر برسد. ما می توانیم بگوییم عامل نقدینگی می تواند بازار را از 5 یا 6 ماه دیگر، تکان بدهد و نگذارد که بازار دو سال پشت سر هم دچار ریزش شود.
*در ماه های پیش رو، همین حالت افت و خیزهای کوچکی که فعلاً در بورس وجود دارد احتمالاً ادامه پیدا می کند؟
-الان با توجه به این که دامنه نوسان خاصی وجود دارد و این دامنه بین منفی 2 و مثبت 6 است، ناکارایی به بازار تحمیل شده. با این وجود، ریزش عمومی برای بازار وجود ندارد و احتمالاً برخی روزها بازار، مثبت می شود و روزهای بیش تری منفی شود تا انتخابات، تعیین تکلیف شود و ببینیم وضعیت مذاکرات، به کجا می رسد.
مهمترین چیزی که بازار، از مذاکرات می خواهد تعیین نرخ ارز است. بازار می خواهد این نرخ ارز را شناسایی کند. البته بعید است که رشد قابل توجهی برای بازار وجود داشته باشد ولی شاید بتوانیم یک نوسان 10 تا 20 درصدی را شاهد باشیم.
*آقای روحانی رئیس جمهور، در اوایل سال 1399 مردم را برای ورود به بورس تشویق کرد و در دروزهای اخیر، انتقاد از شخص آقای روحانی رئیس جمهور بالا گرفته است. برخی از سهامداران خُرد بورس، در روز یک شنبه 22 فروردین امسال، جلوی ساختمان بورس تهران تجمع کرده و شعارهای بی سابقه و تند و تیزی علیه آقای روحانی دادند.
الان دیگر سال 1399 را پشت سر گذاشته ایم. آیا همان طور که سرمایه گذاران خُرد بازار، آقای روحانی را مقصر می دانند، فعالان حرفه ای بازار هم می توانند هر دوی دولت و سرمایه گذاران تازه وارد و آماتور را مقصر بدانند یا نه؟
-دولت و برخی سهامداران حقوقی بزرگ، در برخی جنبه ها مقصر بودند. در سال 1399 هر هفته شاهد بودیم که مقررات جدید تهیه و ابلاغ می شد و این وضع، باعث بروز اتفاقاتی می شد. هر چند که همه حقوقی ها و همه سهامداران ، حق دارند در قیمتی که دوست دارند سهم خودشان را بفروشند ولی بعضی از حقوقی ها می توانستند سهم خودشان را منطقی تر بفروشند.
از این نظر، یک مقدار تقصیر متوجه دولت است ولی در مجموع، نظری که دارم این است که ما نمی توانیم همه تقصیر را متوجه دولت کنیم. البته دولت، در یک دوره گفت که در بورس سرمایه گذاری کنید و صندوق های دارا یکم و پالایشی یکم را تبلیغ کرد.
با این وجود، کسانی که وارد بازار سرمایه شده و متحمل زیان شدند، نمی توانند دولت را مقصر بدانند. وقتی که در سال گذشته یا سال های قبل، نرخ دلار، روند صعودی پیدا می کرد، دولت می گفت دلار نخرید تا قیمت آن کاهش پیدا کند.
آیا مردم به توصیه دولت گوش می کردند؟ حقیقتاً جواب، خیر است و مردم دلار می خریدند. همین طور وقتی که خودرو، گران شد، آیا مردم به حرف دولت گوش می کردند که خودرو نخرند؟ باز جواب، خیر است و همه اقدام به خرید خودرو کردند.
به هر حال، افراد جامعه یک پتانسیل و فرصت را شناسایی کرده و سهام خریدند و حالا بخشی از این افراد، متضرر شده اند. دولت، تقصیراتی دارد ولی ما نمی توانیم بگوییم دولت ما را تشویق کرد و سهام خریدیم و الان ضرر کرده ایم.
*کسانی که در ارتباط با مسائل بورس، به طرز بی سابقه ای علیه آقای روحانی انتقاد کرده و شعار می دهند، آیا به نوعی همان کسانی هستند که همه سرمایه خودشان را وارد بورس کرده و وارد بازارهای دیگر نکرده اند که تا این حد واکنش شدید نشان می دهند؟
-نمی شود برآورد کرد که واقعاً چه کسانی اعتراض می کنند. شاید بین این افراد اعتراض کننده، افراد حرفه ای بورس هم حضور داشته باشند. چرا که آستانه تحمل آدم ها، متفاوت است.
ممکن است یک نفر، با 10 درصد زیان، برآشفته شود و ممکن است یک نفر، کُل سرمایه خودش را از دست بدهد و واکنش دیگری نشان بدهد. بر این اساس، نمی شود هیچ برآوردی داشت راجع به این که چه کسانی اعتراض شدید دارند.
البته افراد حرفه ای بورس، می توانند اعتراض داشته باشد و واقعاً برخی از افراد حرفه ای، به شدت اعتراض دارند. برخی افراد عادی هم قاعدتاً اعتراض دارند چون این افراد، صرفاً پول خودشان را در بورس سرمایه گذاری کردند.
*اگر افراد، سرمایه خودشان را بین بازارهای مختلف تقسیم می کردند منطقی تر و بهتر نبود تا این که سرمایه خود را فقط وارد یک بازار کنند؟
-قاعده سرمایه که بارها شنیده ایم این است که گزینه های سرمایه گذاری خود را متنوع کنیم تا ریسک خودمان را کاهش بدهیم. به طور طبیعی، فردی که یک مقدار از سرمایه خودش را وارد بورس کرد و یک مقدار هم طلا خرید و برخی افراد که پول بیش تری داشتند مسکن خریدند، کمتر متضرر شده اند و شاید سود هم برده اند.
*نرخ دلار در مهر ماه 1399 به 32 هزار تومان رسید و در آبان هم انتخابات آمریکا برگزار شد. از طرفی، کاهش شدید شاخص بورس از مرداد ماه شروع شد.
آیا قبل از برگزاری انتخابات آمریکا، به نوعی بورس تهران دیدگاه خودش را در مورد انتخابات آمریکا و نتایج و تبعات آن، تعدیل کرد و به استقبال افزایش نرخ دلار نرفت؟
-در مرداد ماه سال 1399، بورس به اوج خودش رسید و بعد دچار ریزش شد. من ریزش بورس را در آن زمان، وابسته به انتخابات آمریکا نمی دانم و آن ریزش بورس را نتیجه بی تدبیری می دانم.
الان که در سال 1400 هستیم بهتر می توانیم اتفاقات آن روزها را بررسی کنیم. آن دوره، دوره ای بود که هر هفته، مقررات جدید تصویب می شد و هر هفته یک محدودیت جدید برای بازار ایجاد می شد.
ماشه آن ریزش بورس را معاون سازمان خصوصی سازی (زیر مجموعه وزارت اقتصاد) در مورد عرضه سهام صندوق پالایشی یکم، کشید. اگر چه همان اتفاقی که قرار بود بیفتد، افتاد ولی در جایی که بازار در حال رشد بود و مردم آماده خرید بودند، آن ماشه توسط معاون سازمان خصوصی سازی کشیده شد.
بعداً که به انتخابات آمریکا نزدیک تر شدیم، انتظارات باعث شد که ریزش ها شدیدتر شود و ما می توانیم مراحل بعدی ریزش بورس را به پیش خور کردن انتخاب بایدن ربط بدهیم.
*آقای روحانی رئیس جمهور در روز یک شنبه هفته جاری (22 فروردین) و در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت اعلام کردند که در سال مانع زدایی از تولید، سعی ما برداشتن موانع رشد بازار سرمایه است. همچنین گفتند حمایت از بازار سرمایه به معنی هدایت دستوری نیست.
آقای دژپسند، وزیر اقتصاد هم اعلام کرد که «بازار سرمایه تقویت می شود». با توجه به اعتراضات سهامداران خُرد و این که سرمایه اجتماعی دولت و اعتماد به دولت، به خاطر مسائل بورس آسیب جدی دیده، آیا دولت می تواند اقداماتی انجام بدهد و حتی مورد استقبال قرار بگیرد؟
-صحبت هایی که مطرح می شود صحبت های قشنگی است و اگر هدایت و کنترل دستوری در کار نباشد، کار درستی است. من به این فکر می کنم که از زمان اوج بورس در مرداد 1399 تا الان، بیش از 70 هزار میلیارد تومان پول از بورس خارج شده.
ما هر روز، این خروج سرمایه از بورس را داریم و در سال 1400 روند خروج سرمایه ادامه پیدا کرده است. شاید بیش از 20 روز است که ما شاهد خروج نقدینگی از بازار هستیم.
*سهامداران حقیقی در روز یک شنبه 22 فروردین، در حد 488 میلیارد تومان از بورس خارج کردند. آیا این افراد می توانند در حال حاضر، سهام خودشان را در قیمت مناسبی بفروشند یا این که این افراد با ضرر می فروشند و از بازار خارج می شوند؟
-با این دامنه نوسان منفی 2 و مثبت 6، بازار تقریباً نقد شوندگی خودش را از دست داده است ولی بستگی به سهم های مختلف هم دارد. من روز یک شنبه سهام شرکت های بورسی را بررسی کردم و متوجه شدم 77 درصد نمادهای بازار، در صف فروش بودند.
به نظر من، احتمال این که سهامداران حقیقی، بتوانند با سود از بازار خارج شوند خیلی کم است. این که شانس خروج از بازار را هم داشته باشند، خیلی پایین است. اگر دولت بخواهد کار سازنده ای انجام بدهد یک راه حل، ورود نقدینگی به بازار است. البته با توجه به شرایطی که دولت دارد، بعید می دانم که الان دولت بتواند کار خاصی انجام بدهد.
*فکر می کنید خارج شدن 488 میلیارد تومان نقدینگی سهامداران حقیقی از بورس، مربوط به 23 درصد سایر سهام است که صف فروش ندارند؟
-بله. من در ساعت دوازده و 30 دقیقه روز یک شنبه دیدم که 77 درصد نمادهای بورسی در صف فروش بودند و شاید در روزهای دیگر، این وضع تغییر کند ولی اکثر نمادها و مخصوصاً نمادهای کوچک تر، درگیر صف فروش هستند.
*دولت در شهریور 1399، سهام شرکت های صندوق پالایشی یکم را با قیمت 5 میلیون تومان فروخت. ارزش روز این سهام در روز یک شنبه به 3 میلیون و 527 هزار تومان رسید.
هر فردی که این سهام را خریده بود، الان 30 درصد در ضرر است و سودی هم نکرده است. به نظر شما، آیا این کاهش ارزش سهام پالایشی یکم ادامه پیدا می کند یا این که احتمالاً این کاهش ارزش متوقف خواهد شد؟
-با مفروضاتی که الان برای بازار داریم یعنی با اتفاقاتی که برای بازار می افتد و حتی اگر نرخ دلار 20 هزار تومان شود، بسیاری از نمادهای بورسی، الان برای خرید، ارزنده هستند.
من ریزش چندانی را برای خیلی از نمادها نمی بینم. نمادهای پتروشیمی، پالایشی، معدنی و فلزی، ریزش چندانی نخواهند داشت مگر این که اتفاق عجیبی در نرخ دلار بیفتد. هر چند که خیلی بعید است نرخ دلار به 15 هزار تومان یا 17 هزار تومان برسد. البته در آن حالت، برخی نمادها گران خواهند بود و می توانند ارزان تر شوند.
*سهام صندوق دارا یکم با قیمت 2 میلیون تومان در اردیبهشت 1399 توسط دولت عرضه شد. ارزش روز این سهام در روز یک شنبه به 2 میلیون و 493 هزار تومان رسید که الان نسبت به اردیبهشت سال گذشته فقط 24 درصد افزایش نشان می دهد.
ارزش روز این سهام در زمان اوج به حدود 6 میلیون و 700 تومان رسیده بود که رشد حدود 230 درصدی بود. به نظر شما وضعیت سهام بانک ها و بیمه هایی که در قالب دارا یکم عرضه شد چگونه می شود و آینده آن را چگونه پیش بینی می کنید؟
-من وضعیت سهام دارا یکم را مثبت می بینم و واقعاً سرمایه گذاری در دارا یکم، گزینه خوبی است. هر چند که از نظر معاملاتی، معاملات آن در برخی روزها از وضعیتی که نمادهای زیر مجموعه خود دارد، متفاوت می شود.
در حد 50 درصد از سهام دارا یکم، متعلق به بانک ملت است و ارزش سهام بانک ملت، بیش از این قیمتی است که الان دارد. پتانسیل خوبی هم بانک ملت دارد و قرار است گروه مالی ملت، عرضه شود و در ردیف عرضه اولی ها قرار دارد.
گروه مالی ملت، ارزشی در حدود 30 هزار میلیارد تومان دارد و ارزش کُل بازار ملت حدود 82 هزار میلیارد تومان است یعنی عرضه این گروه مالی می تواند بخش خوبی را در بانک ملت داشته باشد.
بقیه سهام صندوق دارا یکم، شامل بانک های تجارت و بیمه البرز است. به نظرم این سهم ها، سهام خوبی هستند و صندوق دارا یکم، پتانسیل خیلی خوبی برای رشد دارد.
*پیش از این اشاره کردید که بازار منتظر نتیجه انتخابات است. فکر می کنید برای حدود دو ماه آینده و تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، اوضاع بورس تهران چگونه خواهد شد؟
-من فکر می کنم تا قبل از انتخابات، اوضاع به همین شکل فعلی باشد و شاخص بورس در حد 10 درصد نوسان کند. پیش فرضی که دارم این است که احتمالاً قسمت عمده مذاکرات به دولت بعدی می افتد و حرف های جدی در دولت بعدی زده می شود.
بر این اساس، فکر نمی کنم در یک یا دو ماه آینده سهام تکان بخورد مگر این که روی تک سهم ها سرمایه گذاری شود و بازدهی 10 یا 20 درصدی در نظر داشته باشیم.
*دولت بعدی در اواسط مرداد امسال تشکیل می شود. شما اعتقاد دارید که بازار همچنان معطل خواهد ماند؟
-بیش از این که بازار، معطل دولت بعدی باشد به دنبال نرخ ارز است. چرا که الان مهم ترین متغیری که بازار دنبال می کند، نرخ ارز است. تاثیری که دولت بعدی احتمالاً بتواند از محل مذاکرات، روی نرخ ارز بگذارد برای بازار در اولویت قرار دارد.
تا آن موقع، ما جلوتر می رویم و بحث های تبلیغاتی و انتخاباتی و اظهار نظرهای مختلف، برخی ذهنیّت ها نزد سهامداران ایجاد می کند راجع به این که فلان کاندیدا درباره برجام و این نوع موضوعات، چه دیدگاهی دارد. من اعتقاد دارم که بورس، یک دوره انتظار و پا در هوایی راحداقل در دو، سه ماه آینده سپری خواهد کرد.
اینها همش چرنده