دکتر گوهریسنا انزانی با بیان اینکه افرادی که این خصوصیات را دارند الزاما در تمامی روابط خود اینگونه نیستند و به دیگران آزار نمیرسانند اظهار کرد: معمولا اینگونه افراد شناخت دقیقی از خود ندارند و از این رو روابط آسیب زایی را با دیگران بر قرار میکنند. به نظر میرسد در اینگونه افراد تجربه روابط ناامن با مادر در کودکی بیشتر بوده است و به شکل ناخودآگاه درگیر اختلالات عاطفی، جسمانی، هیجانی و ارتباطی شدهاند، حس همدلی در ارتباطات متقابل ندارند، خشم خود را نمیتوانند مدیریت کنند و به دیگران احساس طرد شدگی، دوست داشتنی نبودن و تنهایی را منتقل میکننند.
این روانشناس با اشاره به سه ستون اصلی رابطه یعنی عشق، آزادی و وفاداری که در کنار هم منجر به رشد و خودشکوفایی میشود، ادامه داد: «سبک دلبستگی اولیه» افراد که میراث رابطه عاطفی با والدین است در بروز چنین روابط آسیب زایی بسیار موثر است. هر فردی که با دیگران رابطهای برقرار میکند کوله باری از تجربیات کودکی و روابط قبلی خود دارد. اگر فردی نتواند روابط عاطفی متناسبی را از کودکی با والدین خود تجربه کند متاسفانه دچار افسردگی، ترس، اضطراب و حقارت و سرخوردگی و ... می شود. حتی ممکن است این افراد دچار اختلالات روحی، روانی و شخصیتی باشند.
به گفته انزانی، این افراد با توجه به شرایطی که از گذشته تجربه میکنند گاهی چنان برخورد میکنند که حتی نزدیکترین افراد خود نظیر والدین و همسر و فرزندان را سخت میآزارد. آنها گرههای زیادی را از کودکی به همراه خود میآورند. شاید حسادت دارند و فنون مذاکره و مهارتهای اجتماعی را بلد نیستند و یا اینکه با ترس مواجهاند. نیت اصلی خود را از طریق عباراتی بیان میکنند که ممکن است برای دیگران توهین آمیز و تحقیر آمیز باشد و د ر نهایت میگویند شوخی کردم. باید این افراد را بشناسیم و رفتاری متناسب با آنها داشته باشیم.
این روانشناس در ادامه به بیان ویژگی چنین افرادی پرداخت و گفت: معمولا این افراد از دیدن خوشحالی دیگران ناراحت میشوند و تلاش میکنند مانع از رسیدن دیگران به اهدافشان شوند. کینهای، انتقام جو و پر از خشم هستند، منجر به رنجش ترس و خشم و نگرانی در دیگران میشود. همچنین علائم خود شیفتگی و علائم اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند که در این صورت لازم است حد و مرز مناسبی را با آنها در نظر بگیریم.
وی معتقد است که معمولا دیگران در مواجهه با چنین افرادی علائم روانی نظیر احساس کم ارزشی، کاهش اعتماد به نفس، افسردگی، بیاحترامی و حتی علائم جسمی تجربه میکنند؛ به طوری که برای ندیدن آنها نقشه میکشند و تصور میکنند هراندازه از این افراد دور باشند احساس آرامش بیشتری را تجربه میکنند. اما نکته حائز اهمیت در این میان این است که افراد باید خود را دوست داشته باشند و بپذیرند چنین افرادی که منجربه تحقیر آنها میشوند هرگز آنها را دوست ندارند و اگر بخواهیم تمامی افراد را از خود راضی نگه داریم شکست خوردهایم. بنابراین باید بتوانیم با رفتار جراتمند رفتار مناسبی در مقابل آنها داشته باشیم.
به گفته انزانی در ابتدا میتوانیم با یادگیر فنون مذاکره و به کارگیری آنها و داشتن رفتاری جراتمند، حد و مرز رابطه خود را با آنها مشخص کنیم و به دیگران فرصت اصلاح رفتار دهیم اما در نهایت اگر این رفتارهای آزاردهنده ادامه پیدا کرد با اولویتبندی نوع رابطه میتوانیم آن را کاهش و یا قطع کنیم از این رو لازم است ارتباطات خود را مورد ارزیابی قرار داده و با توجه به نقش افراد در زندگی خود و نشانههای روانی، عاطفی، جسمی که هنگام برخورد با آنها در ما ایجاد میشود تصمیم بگیریم که رابطه با آنها را تقلیل دهیم.
این روانشناس درباره لزوم داشتن رفتاری جراتمند در قبال برخی افراد گفت: در مواجهه با افرادی که رفتارهای تحقیر کننده دارند، منفی باف و غیر قابل اعتماد و غیر منطقی هستند، در مقابل شما لبخند بر لب دارند اما در واقعیت اینگونه نیستند، فرصت طلب اند و بیمهابا و رئیس گونه با شما صحبت میکنند، به اسم شوخی کردن رفتاری آزار دهنده دارند، دائما در حال نمایش خصلتها و ویژگیهای خود و متظاهر و پر مدعا و حق به جانب هستند و سلطه جویی زیادی دارند باید رفتاری جراتمند داشته باشیم.
وی درباره واکنشهای اشتباه هنگام مواجهه با این افراد، افزود: خود ویرانگری، خالی کردن خشم بر روی خود، پر خوری و کم خوری، خشونت و تلافی کردن، انتقام و کینه از جمله واکنشهای اشتباهی است که افراد هنگام مواجهه با رفتار آزاردهنده دیگران نشان میدهند.
وی همچنین با تاکید بر تاثیر دعا کردن، تفکر مثبت، واقع بین بودن و به دنبال معنای زندگی رفتن در کاهش اثرات رفتار آزاردهنده دیگران، این را هم گفت که گاهی به علت نادیده گرفتن شخصیت واقعی افراد و بزرگ پنداشتن آنها در ذهن مشکلاتمان نیز هنگام برخورد با آنها بیشتر میشود.
انزانی در پایان توصیه کرد: باید بیاموزیم چگونه خشمهایی که بخاطر رفتار اشتباه این افراد در ما ایجاد شده را تخلیه کنیم، فنون مذاکره و همدلی را به کار ببریم، با رفتار جرات مند حد و مرز رابطه را مشخص کنیم چراکه ما نباید قربانی رفتار اشتباه دیگران باشیم. به دنبال اهدافمان برویم و سعی کنیم دوستیهای بهتر را تجربه کنیم. همچنین اگر تصمیم به قطع رابطه با افراد گرفتیم ابتدا باید فرد را ببخشیم و خشم خود از آن رابطه را تخلیه کنیم تا در صورت قطع رابطه خشم و کینه و اثرات آن رابطه را با خود به دوش نکشیم. در نهایت میتوانیم از مشاوران و متخصصان نیز مشورت بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید