ارسال به دیگران پرینت

عباس عبدی: مردم معیشت شان مهم است نه فیلترینگ| انتقاد عباس عبدی از فیلترینگ توئیتر و حضور مسئولان در آن

عباس عبدی معتقد است، مردم معیشت شان مهم است نه فیلترینگ، عباس عبدی از فیلترینگ توئیتر و حضور مسئولان در آن انتقاد کرده است. عباس عبدی همچنین گفته، انجام جرم از طریق فضای مجازی راحت تر قابل تعقیب است.

عباس عبدی: مردم معیشت شان مهم است نه فیلترینگ| انتقاد عباس عبدی از فیلترینگ توئیتر و حضور مسئولان در آن

عباس عبدی معتقد است، مردم معیشت شان مهم است نه فیلترینگ، عباس عبدی از فیلترینگ توئیتر و حضور مسئولان در آن انتقاد کرده است. عباس عبدی همچنین گفته، انجام جرم از طریق فضای مجازی راحت تر قابل تعقیب است.

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: اگر از مردم بپرسید که مهم‌ترین مساله آنان چیست، به‌ طور طبیعی اکثریت آنان مسائل معیشتی مثل کمبود درآمد، زیادی گرانی و بیکاری و موضوع بی‌عدالتی و نابرابری را نام خواهند برد. اگر درباره راه‌حل این مسائل از آنان بپرسم، به احتمال فراوان ایده‌های گوناگونی را طرح خواهند کرد، ولی به گمانم در حوزه راه‌حل و سیاست‌های عملی بیشترین مردم به ضرورت حل مساله سیاست خارجی و وضع تحریم‌ها اشاره خواهند کرد.

اگر از آنان بپرسیم که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی چندمین مساله آنان است، به‌ طور قطع درصد بسیار اندکی از آنان به این مساله اشاره خواهند کرد و از این مهم‌تر اینکه اگر راه‌حل مسائل جامعه را بپرسیم، ممکن است تعداد اندکی طرفدار فیلترینگ باشند. شاید خیلی نیاز به استدلال و آوردن شواهد و قراین در تایید این ادعا نباشد، کافی است که به تعداد افرادی که از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند رجوع کنیم که ظاهرا بالای 70 درصد مردم هستند و به ‌طور قطع این درصد نزد شهروندان جدی‌تر، یعنی تحصیلکردگان، جوانان و... بالای 95 درصد است. حالا این را داشته باشیم تا ببینیم اولویت‌های نظام رسمی چیست؟ گرچه در شعار کمابیش به همان اولویت‌های مردم اشاره می‌کنند‌ و البته راه‌حل‌های آنان در نقطه مقابل راه‌حل‌های پیشنهادی جامعه است؛ ولی هنگامی که تمرکز عملی آنان را می‌بینیم، در درجه اول متمرکز بر فضای مجازی و با راه‌حل فیلترینگ است.

به عبارت دیگر هم مساله آنان متفاوت و حتی مغایر با مساله مردم است و هم راه‌حل آنان. سخنان چند روز پیش معاون اول محترم قوه قضاییه دو باره باب این بحث را گشوده است که واقعا سیاست رسمی در این زمینه چیست؟ اگر آن‌طور که ایشان گفته امکان فیلترینگ هوشمند وجود دارد، چرا در زمانی که همه اختیارات را داشتند و کل مدیران یک دست بودند، این کار را نکردند؟ در این صورت چرا فیس‌بوک، توییتر و یوتیوب را به ‌طور کامل فیلتر کردند و نه هوشمند؟ به علاوه فیلترینگ هنگامی موثر است که مردم همراهی کنند. مگر قانون منع استفاده از ماهواره که خیلی هم روشن بود و حتی با راپل و انواع امکانات به مقابله با آن رفتند در نهایت موثر بود؟ چرا آن قانون به دستور مقامات در عمل منسوخ شد؟ چرا درخواست اکثریت کمیته مربوط برای رفع فیلتر از توییتر انجام نشد؟

چرا توییتر فیلتر است، در حالی که بسیاری از مسوولان به طور مستقیم یا غیر‌مستقیم در آن حاضر هستند؟ چرا با دستور رسمی دولتی‌ها و بخش عمومی و نیمه رسمی همه از تلگرام رفتند، ولی طولی نکشید که همه آنان دو باره بازگشتند، بدون اینکه صدایش را در آورند؟ آقای معاون اول می‌گویند که: «کسی نمی‌گوید مسدود کنید، اصلاح کنید. در همه دنیا هیچ کشوری نیست که طبق معیارهای خودش آزاد بگذارد؛ هیچ کشوری نیست.» هر کشوری به ‌طور طبیعی قوانینی دارد، قوانینی که برآمده از خواست عمومی است و اکثریت به آن پایبند هستند، اقلیت متخلف را هم مجازات می‌کنند.

برای مثال سوءاستفاده از کودکان یا خرید و فروش مواد مخدر و تجارت اسلحه و... جرم است، به محض اینکه بدانند کسانی از طریق اینترنت مشغول آن هستند، آنان را دستگیر می‌کنند، مردم هم همدلی می‌کنند ولی آنجا کاری به حوزه خصوصی و آزادی بیان ندارند. اتفاقا انجام جرم از طریق فضای مجازی راحت‌تر قابل تعقیب است که شرح آن زمان می‌برد. پس هر‌گونه کوششی برای فیلتر کلی یا جزیی و هوشمند به ویژه هنگامی که برآمده از اراده و خواست عمومی نباشد، با اقبال مواجه نخواهد شد و شکست می‌خورد. سیستم ایران باید خود را با آزادی فضای مجازی تطبیق دهد، و نه برعکس. فیلترینگ مساله مردم نیست.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه