نه مثل حالا که به روحانی انتقاد کنند چرا کشور تحریم میشود و هم جلوی مذاکره را میگیرند. بهدلیل همین تجربه منفی میگویم اصلاحطلبان یا نباید وارد انتخابات ریاست جمهوری بشوند یا باید با برنامهای بیایند که ظرف مثلا یک سال تحریمهای نفتی و بانکی را لغو کنند. و اگر جلوی منتخب مردم را گرفتند، به افکار عمومی گزارش دهد.
روزنامه آرمان ملی با سیدمصطفی تاجزاده؛ فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته که بخشی از آن را میخوانید.
* ایران راهی جز اصلاحات ندارد و اگر اصلاحطلبان را نمیپسندید و آنها را ضعیف، ناتوان ، فاسد و... میدانید، از آنها عبور کنید ولی اصلاحات را کنار نگذارید. مردم در هر دوره اشخاص و احزاب اصلاحطلب را خلق یا پیدا خواهند کرد، چون جامعه عقیم نیست و میتواند نیروهای جدیدی را پرورش دهد. باید اضافه کنم که ما در مورد استراتژی و برنامههای خود برای آینده اختلافنظرهایی داریم، به خصوص درباره چگونگی شرکت در انتخابات 1400 مانند مجلس یازدهم، دو نگاه «مشارکت به هر قیمت» و «مشارکت مشروط» طرفداران جدی دارد. اما حتی اگر رئیسجمهور غیراصلاحطلب سر کار بیاید، میگوییم که راهی جز اجرای برنامههای اصلاحی ندارند، اگر بنا بر حل مشکلات مردم و مهار معضلات جامعه داشته باشند و نخواهند ایران به سرنوشت عراق دچار شود.
* نمیشود بعد 42 سال از تاسیس نظام، کانونی داشته باشیم که در همه زمینهها حرف اول آنها بزند ولی کمتر پاسخگو باشند و رئیسجمهوری بیاید که همه او را مسئول بدانند اما اختیار کار مهمی نداشته باشد. اصلاحطلب و اصولگرا هم ندارد کما اینکه در ابتدا که احمدینژاد آمد، او را معجزه هزاره سوم خواندند اما در پایان کار تکفیرش کردند. او هم نتوانست با این سیستم کار کند چون نمیشود یک طرف قدرت داشته باشد و پاسخگو نباشد و طرف دیگر قدرت نداشته باشد و پاسخگو باشد. حرف من در این زمینه ملی است و نه جناحی. به همین دلیل میگویم نمیشود یک نفر رئیسجمهور شود و صداوسیما اپوزیسیون او شود. کجای دنیا صداوسیمای یک کشور در راس مخالفان رئیسجمهور منتخب اکثریت مردم باشد.
* اگر قرار است هر فردی رئیسجمهور شد، ایران تحریم شود، چه فرقی میکند روحانی باشد یا احمدینژاد؟ مزیت روحانی این بود که جلوی تحریم را بگیرد. وقتی شکست بخورد و بیاثر شود، چه فرقی میکند چه کسی رئیسجمهور باشد.
بهنظر من روحانی میبایست جلوی تحریمها را میگرفت. روزی که ترامپ بر سر کار آمد، امکان مذاکره با او درباره سوریه بود.
* در پاسخ به (شاید اختیار پذیرش مذاکره را نداشت): در آن صورت میبایست استعفا میداد و به مردم میگفت میتوان جلوی تحریم را گرفت، اما نمیگذارند. بسیاری از مردم اکنون همین را میگویند که اگر نمیخواهند مذاکره کنند، بهجای روحانی، جلیلی بنشیند تا لااقل مسئولیت اداره کشور و گرانی و تورم و بیکاری به خودشان بازگردد، شاید متنبه شوند.
* نه مثل حالا که به روحانی انتقاد کنند چرا کشور تحریم میشود و هم جلوی مذاکره را میگیرند. بهدلیل همین تجربه منفی میگویم اصلاحطلبان یا نباید وارد انتخابات ریاست جمهوری بشوند یا باید با برنامهای بیایند که ظرف مثلا یک سال تحریمهای نفتی و بانکی را لغو کنند. و اگر جلوی منتخب مردم را گرفتند، به افکار عمومی گزارش دهد.
* البته کشور میتواند شبکههای رادیو تلویزیونی مخالف دولت داشته باشد اما حداقل یک شبکه هم باید در اختیار رئیسجمهور باشد و از دولت دفاع کند. از اولین روزی که آقای روحانی رای آورد، صداوسیما بیشتر از صدای آمریکا علیه روحانی کار کرده است. زمان رئیس دولت اصلاحات هم همین بود. دو سال آخر احمدینژاد یعنی پس از قهر یازده روزه او، که از چشمشان افتاد، همین رفتار را با او کردند.
* رئیسجمهور باید شبکه رادیویی و تلویزیونی حامی خود را داشته باشد، البته مخالفانش نیز باید شبکه رادیویی و تلویزیونی داشته باشند. نمیشود صداوسیما فقط در دست مخالفان دولت باشد. همچنین نیروهای مسلح نباید در سیاست و انتخابات و اقتصاد کشور دخالت کنند. نمیشود بخش مهمی از اقتصاد ایران در اختیار برخی نهادها باشد، بعد بگوییم چرا شکوفا نمیشود؟ هر که رئیس جمهوری شود آنها باید به پادگانها برگردند.
* بهنظر من رئیسجمهور برای بهبــــود وضع اقتصادی میهن و مردم باید دست نهادهای موازی را از اقتصاد کشور کوتاه کند. نام این اقدامها اصلاحـــات است و مسئولان بالاخـــره به آن میرسند ولی ممکن است قبل از آنکه متوجه شوند، جامعه دچار شکافهای عمیقتر شود که امیدوارم با اصلاحات فوری و ساختاری به این مرحله نرسیم.
*اگر قرار باشد همین شرایط فعلی استمرار یابد، دیگر فرقی نمیکند حسن رئیسجمهور باشد یا حسین. اگر قرار باشد سیاست خارجی ما در منطقه از سوی غیردولتیها تعیین شود چه فرقی میکند رئیسجمهور چه فردی باشد؟ شاید 10 تا 15درصد فرق کند. این چنددرصد اکثریت مردم را راضی نمیکند. یا اگر قرار باشد هر که رئیسجمهور شود اما سیاست داخلی و سیاست فرهنگی کشور بسته باشد، برای مردم تفاوت زیادی نمیکند چه فردی رئیسجمهور باشد.
* الان مردم بیش از آن زمان خواستار تحول هستند ولی ناامیدند که سیستم تحول را بپذیرد. در حال حاضر رقیب ما در جامعه اصولگرایان نیستند، شهروندانی هستند که میگویند آنها اصلاحناپذیر نیستند. آنها به این دلیل که جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر میبینند، از اصلاحطلبان فاصله گرفتهاند. دلیل اصلی فاصلهگرفتن این دسته از شهروندان از ما آن نیست که با آنها صحبت نکردهایم. البته بسیاری از اشخاص و احزاب اصلاحطلب در این زمینه کوتاهی میکنند و با مردم حرف نمیزنند. انتقاد به آنها وارد است و ادعا نمیکنم که خود ما هم خطا نداشتهایم. اما مشکل اصلی این نیست.
دیدگاه تان را بنویسید