جنگ داخلی لیبی به مرحله جدیدی رسید. از سال 2014 شرق لیبی به مرکزیت طُبرُق علیه غرب لیبی به پایتختی طرابلس شورش کرده است و ارتش ملی لیبی را به فرماندهی ژنرال حفتر راهی نبرد با دولت وفاق ملی کرده است. در شرایطی که نبرد زمینی روند مشخصی ندارد و یک روز ارتش ملی و روز دیگر دولت وفاق ملی پیروز میشوند، دو هفته پیش طرفهای درگیری در مراکش به پای میز مذاکره نشستند و در نهایت به توافقی دست یافتند که با تقسیم مناصب حاکمیتی به این بحران پایان دهند.
سه روز و شش روز پس از خبر اعلام توافق شرق و غرب، دولتهای حاکم بر لیبی اعلام استعفا کردند. طبرقیها در 24شهریور پس از آن که با اعتراضات مردم بر سر قطعی روبرو شد استعفا کرد و دولت وفاق ملی نیز علی رغم بستن معاهده اقتصادی با ترکیه و داشتن شرایط نسبتا بهتر نسبت به رقیب شرقی خود، استعفا کرد. اگرچه گفته شده است که استعفا فائز السراج، رئیس دولت وفاق ملی به دلیل تکمیل فرایند مذاکرات بوده است اما به نظر میرسد طرابلس تحت فشار شدیدی بوده تا السراج از کار کنار برود. سارمان ملل متحد نیز از این کار رئیس دولت وفاق ملی استقبال کرد و نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور لیبی عمل السراج را شجاعانه خواند. اما این مسائل فقط یک طرف قضیه است. در پشت پرده بحثهایی نهفته است که شاید در لحظه آخر تمام تلاشها برای صلح را بر باد دهد.
سه روز از استعفای فایز السراج به جهت دستیابی به صلح در لیبی نگذشته بود که صلاح نمرش، وزیر دفاع دولت وفاق ملی، عدم حضور ژنرال حفتر و وابستگانش بر سر میز مذاکره را شرط طرابلس برای ادامه مذاکره بر سر صلح اعلام کرد. این شرط یک سنگ بزرگی است که طرابلس برای دستیابی به صلح جلوی طبرق انداخته است. مهمترین عنصر در شرق لیبی و به بیان بهتر ستون قدرت در طبرق ژنرال خلیفه حفتر است و نمرش با جنایتکار جنگی خواندن او، فضای سیاسی شرق لیبی را ملتهب خواهد کرد و مانع حضور طبرق بر سر میز مذاکره و در نهایت دستیابی به صلح پایدار و حل مناقشه لیبی خواهد شد.
با دیدن صحنه واقعی جنگ داخلی لیبی، که از یک سو ترکیه اردوغانی و قطر حامی طرابلس هستند و از سوی دیگر عربستان، امارات متحده عربی و فرانسه از حفتر حمایت میکنند، نشانگر این است که ترکیه حاضر نیست از سیاست خارجی نوعثمانیگری خود دست بردارد و صلح در لیبی را در صورتی برمیتابد که نیروی نظامی شرق که از دشمنان ترکیه آن را حمایت میکنند کاملا فلج شود و ژنرال حفتر و فرماندهان اصلی او اعدام شوند. به نظر میرسد ترکیه به هر قیمتی که شده میخواهد ضربه شستی به عربستان نشان دهد تا انتقام شکستهای اخیرش از دشمنانش را بستاند.
از طرف دیگر، ساکنین آکسارای به خوبی میدانند اگر قدرت به طور دموکراتیک به دست طبرقیها بیفتد که البته امکان آن دور از انتظار هم نیست، تمام منافع اقتصادی که در لیبی دارند به خطر خواهد افتاد و صادرات زیادی که به لیبی دارند به راحتی از بین خواهد رفت. در صورت قدرتمند بودن ارتش ملی لیبی نیز این منافع در خطر است و ترکیه و متحدان طرابلسیاش به همین دلیل حاضر نخواهند بود با ژنرال حفتر پای یک میز بنشینند.
همچنین ترکیه در مدیترانه در حال اکتشاف نفت و گاز است تا علاوه بر دستیابی به منافع اقتصادی بیشمار، یونان و اروپا را تحت فشار قرار دهد و بر نفوذ سیاسی خود در جهان بیفزاید. آنکارا برای نیل به این هدف نیاز به ساحل لیبی دارد و جز دولت وفاق ملی کسی نمیتواند این راه را برای آنکارا هموار کند.
دیدگاه تان را بنویسید