پژوهشکده آمار ایران در یک پژوهش به قلم الهام فتحی، جمعیت گذشته، حال و آینده را مورد بررسی قرار داده است که یک نسخه از این پژوهش در اختیار قرار گرفت.
در ادامه به بخشهایی از این پژوهش که به آهنگ رشد و کاهش جمعیت ایران میپردازد، اشاره میشود.
در مطالعات جمعیت شناسی آهنگ رشد جمعیت از اهمیت بسزایی برخوردار است. به این ترتیب که آهنگ رشد جمعیت اگر متعادل باشد یک فرصت بوده و در صورتی که غیر متعادل باشد یک تهدید محسوب میشود. سیاستهای جمعیتی در هر کشور جزء سیاستهای کلان به حساب میآید و بر این اساس کشورها سه راهبرد مشخص را در این زمینه پیگیری میکنند؛ به این ترتیب که یا جمعیت خود را کاهش میدهند، یا آن را حفظ کرده یا افزایش میدهند.
پیش بینی افزایش جمعیت ایران
در ادامه این پژوهش آمده است: چشم انداز آینده باروری در ایران ساده نیست. سطح باروری تا اندازهای به تمایلات فردی والدین وابسته بوده و این مسأله خود تحت نفوذ شرایط اقتصادی اجتماعی جاری، وضعیت سیاسی و آرمانهای عمومی و فرهنگی قرار دارد. استفاده مؤثر از روشهای تنظیم خانواده احتمال دستیابی به چنین تمایلاتی را افزایش میدهد.
در این پژوهش تاکید شده است: با استفاده از مجموعه فرضیهها و تجربیات کارشناسی در پیش بینیهای جمعیت کشور، پیش بینیهای فرض جمعیت سازمان ملل، روندهای جاری، تجربههای بین المللی و مهمتر از همه تغییرات سطح باروری در دهه اخیر در کشور و زیر مجموعههای استانی، شهری و روستایی آن، میتوان به دیدگاه زیر در مورد تغییرات سطح باروری در آینده رسید و در قالب چهار گزینه مطرح شده به آینده نگری جمعیت کل کشور به تفکیک مناطق شهری و روستایی به شرح زیر پرداخت:
فرض اول: افزایش سطح باروری کل و رسیدن به حدود ۲.۶ فرزند در سال ۱۴۳۰ (فرض خوش بینانه)
فرض دوم: تثبیت سطح باروری کل از سال ۱۳۹۵ به بعد یعنی ۲.۱۱ فرزند تا سال ۱۴۳۰
فرض سوم: کاهش سطح باروری کل با شیبی تند به زیر سطح جانشینی ۱.۵ فرزند در سال ۱۴۳۰ (فرض بدبینانه)
فرض چهارم: کاهش سطح باروری کل با شیبی ملایم تا به زیر سطح جانشینی ۱.۹ فرزند در سال ۱۴۳۰
بر اساس بررسی حاضر در صورت تحقق سناریو اول یعنی افزایش میزان باروری کل، جمعیت کل کشور در سال ۱۴۳۰ هجری شمسی برابر با ۱۱۲ میلیون و ۴۷۵ هزار و ۴۵۸ نفر، با فرض ثابت ماندن میزان باروری کل، برابر با ۱۰۴ میلیون و ۱۷ هزار و ۵۸۸ نفر و با سناریوهای سوم و چهارم یعنی کاهش شدید و کاهش ملایم باروری به ترتیب برابر ۹۵ میلیون و ۳۱۷ هزار و ۴۶۴ و ۱۰۱ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۳۲۰ نفر خواهد بود.
تجارب کشورهای مختلف نشان میدهد در مراحل میانی گزار جمعیتی، میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی میرسد؛ بنابراین انتخاب فرض عملیاتی و محتمل (رسیدن به سطح باروری کل حدود ۱.۹ فرزند) است.
بررسیهای به عمل آمده حاکی از آن است که در دهههای اخیر میزان مرگ و میر ایران همواره در حال کاهش بوده است. از جمله عوامل مؤثر در این امر، جوانی ساختار جمعیت کشور و بهبود وضع تغذیه و پیشرفت بهداشت در طی دهههای اخیر بوده است.
این میزان از ۱۶.۲ در هزار در سال ۱۳۴۵ به حدود پنج در هزار در سال ۱۳۹۵ رسید و میزان مرگ و میر کودکان زیر یک سال نیز از ۱۱۲ در هزار در سال ۱۳۵۵ به حدود ۱۵ در هزار در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است.
افزایش امید به زندگی در ایران
بر اساس یافتههای این پژوهش، در حدود نیم قرن اخیر، امید به زندگی در ایران افزایش داشته است، به این ترتیب که این افزایش برای زنان (حدود ۲۰ سال افزایش) به مراتب بیشتر از مردان (حدود ۱۸ سال افزایش) بوده است.
در پیش بینی جمعیت به روش ترکیبی، اطلاعات جمعیتی متعددی برای سالهای مورد نظر به دست میآید، اما با توجه به اهداف طرح حاضر، تعدادی از اطلاعات مرتبط با تعداد جمعیت بیان میشود.
تاریخچه رشد جمعیت ایران
مطالعات نشان داد، رشد جمعیت کشور طی دورههای سرشماری یکسان نبوده است. به این ترتیب که رشد جمعیت کشور تا شروع انقلاب اسلامی روندی کاهنده و پس از انقلاب اسلامی افزایش یافته به طوری که در دهه ۱۳۵۵ – ۱۳۶۵ به یک باره به رشدی نزدیک ۴ درصد رسیده که در تاریخ کشور بی سابقه بود. بر اساس نتایج سرشماری ۱۳۷۵ متوسط رشد سالانه جمعیت دوباره روند کاهشی به خود گرفت به طوری که به ۱.۹۶ درصد رسید؛ این روند کاهشی تا سال ۱۳۹۵ ادامه داشت.
به این ترتیب، در دوره ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ متوسط رشد سالانه جمعیت کشور به ۱.۲۴ رسیده است.
عوامل موثر بر رشد جمعیت
جمعیت و رشد آن پدیدهای اجتماعی است و مانند سایر موضوعات اجتماعی تحت تأثیر عوامل پیچیده و متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی قرار میگیرد. چنانچه جمعیت شناس به این موارد آگاهی و دانش بیشتری داشته باشد، فرضیات خود را با دلایل محکم تری میتواند بنا کند؛ هر چند که دستیابی به همه موارد امکان پذیر نیست و در مواردی نیز اطلاعات، آمار و ارقامی وجود ندارد یا در دسترس محقق نیست.
الگوهای رفتاری ازدواج و زناشویی
سن ازدواج (ازدواج در سن پایین یا بالا) درصد افراد هرگز ازدواج نکرده، میزان تجرد قطعی همچنین تعداد زنان بیوه یا مطلقه در افزایش یا کاهش میزان باروری مؤثر است. در واقع افزایش یا کاهش سن متوسط ازدواج موجب افزایش یا محدود شدن طول دوره باروری شده و به این ترتیب از طریق تأثیر بر شمار سالهای در معرض فرزندآوری، بر باروری تأثیر میگذارد.
بررسی الگوی سنی ازدواج ایران، حکایت از افت و خیزهایی در طی نیم قرن اخیر دارد. بر اساس نتایج سرشماری ها، میانگین سن در اولین ازدواج زنان از ۱۸.۴ سال در سال ۱۳۴۵ به ۲۳.۴ سال در سال ۱۳۹۰ افزایش و در سال ۱۳۹۵ اندکی کاهش یافت.
این شاخص در میان زنان از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۹۰ همواره افزایشی بود و برای نخستین بار در سال ۱۳۹۵ اندکی کاهش مشاهده شد. برای مردان این شاخص در سال ۱۳۴۵ از ۲۶.۵ به ۲۷.۴ سال در سال ۱۳۹۵ رسید. در مردان روند تغییرات میانگین سن در اولین ازدواج برعکس زنان از الگوی معینی پیروی نکرده است. افزایش سن ازدواج و تنوع در شکل، ساختار خانوار و کاهش باروری تا سطح جانشینی از پیامدهای گذار دوم جمعیتی است.
در اغلب مناطق جهان ازدواج به طور فزایندهای افزایش یافت و در این رهگذر ایران نیز از این وضع بی بهره نبوده است.
جمعیت ازدواج نکردهها
بخشهای دیگری از این پژوهش پژوهشکده آمار به بررسی جمعیت افراد ازدواج نکرده میپردازد؛ نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ایران در سال ۱۳۹۵ نشان میدهد هنوز ۱۲ درصد جمعیت ۲۵ ساله و بیشتر ایران هرگز ازدواج نکرده اند. این نسبت برای مردان حدود ۱۴ درصد و برای زنان حدود ۱۰ درصد بوده است.
همچنین آمار نشان میدهد در دوره زمانی ۲۰ ساله از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ میزان تجرد قطعی برای هر دو جنس با افزایش همراه شد و افزایش برای زنان به مراتب بیش از مردان بوده است. در هر دو منطقه شهری و روستایی نیز افزایش تجرد قطعی در میان زنان بر مردان پیشی گرفت.
تحصیلات و باروری
تأخیر در سن ازدواج در کشورهای توسعه یافته در کاهش باروری بی تأثیر نبوده است. این امر به ویژه تأثیر خود را از طریق تحصیلات زنان نشان میدهد، تحصیلات زنان احتمالاً سن ازدواج آنها را افزایش داده و حتی در بعضی از موارد ممکن است احتمال وقوع ازدواج را برای آنها کاهش دهد. در هر دو حالت این وضع بر باروری تأثیر داشته و موجبات کاهش موالید را فراهم میآورد. تحصیلات با نگرش مثبتتر نسبت به آگاهی کنترل موالید بیشتر از جلوگیری از حاملگی و ارتباط بین زن و شوهر رابطه مثبت دارد.
توزیع نامناسب مکانی جمعیت
توزیع مکانی جمعیت در سطح کشور ناموزون بود و بسیار متأثر از عوامل جغرافیایی است. در مناطق نیمه غربی و حاصلخیز به دلیل برخورداری از محیطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، جمعیت بیشتری ساکن هستند و مناطق کویری، خشک و ارتفاعات، کم جمعیت بوده یا خالی از سکنه هستند. باز توزیع نامناسب جمعیت در کشور مشکلی دیگری است که در صورت افزایش جمعیت کشور تبدیل به گره کوری میشود که گشودن آن کاری غیر ممکن خواهد شد. در حال حاضر تراکم جمعیت کشور از ۹۶۹ نفر در هر کیلومتر مربع در استان تهران تا ۵ نفر در هر کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی در نوسان است.
در صورت افزایش بی رویه جمعیت، برنامه ریزی نکردن و ایجاد نشدن زیرساختهای مناسب و توزیع متعادل آن در سراسر نقاط کشور باز هم شاهد تراکم بی رویه جمعیت در پایتخت کشور و چند کلان شهر بزرگ خواهیم بود.
در این حالت، حرکت به سوی توسعه اقتصادی و شکوفایی آن غیر ممکن خواهد بود. تراکم نسبی جمعیت استان تهران در مقایسه با سایر استانها بسیار بالا است. رشد ناموزون و نامناسب جمعیت و تراکم به وجود آمده در پایتخت از معضلات بزرگی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در این باره برنامه ریزیهای کلان و توزیع منابع اعتباری و سرمایهای با توجه به نیازهای واقعی کشور مطابق با یک الگوی فراگیر ملی میتواند از رشد بی رویه و بزرگ شدن این کلانشهر بزرگ و سایر کلان شهرها جلوگیری کند.
دیدگاه تان را بنویسید