فراس أبو هلال در عربی ۲۱ نوشت: طبق بررسیهای علمی که در برخی دولتها انجام شده، نباید از ویروس کرونا بترسیم، علاوه بر اینکه آمارهای جهانی نیز ما را به همین سمت سوق میدهد. با این حال، برای جلوگیری از شیوع این ویروس، نباید از احتیاطات لازم چشم پوشی کنیم.
در ادامه این مطلب آمده است: براساس یک مطالعه علمی در دانشگاه گوتنگن آلمان، تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در جهان، به دهها میلیون میرسد، این در حالی است که آمار رسمی تا چند روز گذشته، به یک میلیون و ۳۵۱ ابتلا رسیده بود.
در این پژوهش، نسبت واقعی فوتیها بر اثر ویروس کرونا، کمتر از نسبت اعلام شده است، به این دلیل که نسبت فوتیهای رسمی، تنها مستند به تعداد حالات ثبت شده این بیماری است، نه تعداد واقعی آن.
برای فهم دقیق این مطلب، لازم است نظری داشته باشیم به آمار رسمی مبتلایان به کرونا در اغلب دولتهای جهان، که این موارد، مربوط به بیمارانی است که به دلیل وخامت حالشان، به بیمارستان میرسند، در حالی که از دیگر افراد مبتلا که علایم خفیف تری دارند، خواسته میشود در منزل بمانند، بدین معنا، نام این افراد در بین آمار رسمی ثبت نمیشود.
اما مساله مهمتر در این باره، آن است که مطالعات انجام شده در دولتهای متعددی ثابت کرده است که برخی افراد مبتلا به ویروس کرونا، هیچ علامتی ندارند و خودشان هم نمیدانند که به این بیماری مبتلا شده اند.
برای مثال، ایسلند اغلب مردمش را مورد ازمایش قرار داده و نتایج به دست آمده، حکایت از آن دارد که نیمی از افراد مبتلا، هیچ علایمی نداشتند؛ به این ترتیب، بسیاری از مردم جهان به این ویروس مبتلا شده اند، بدون اینکه آن را احساس کنند!
در همین رابطه، یک پژوهش در شهر «فو» ایتالیا نشان داد که بیش از ۵۰ درصد از تمام حالات ابتلا به کرونا، علایمی ندارند. بررسی دیگری که دانشگاه «بون» آلمان روی یکی از روستاهای این کشور در شمال غرب آن، انجام داده، نشان داد که تعداد مبتلایان به کووید ۱۹ در این روستا به حدود ۱۵ درصد از ساکنان میرسد، اما برخی از انها نشانهای ندارند.
اهمیت این نتایج، از دو جهت است: اول اینکه تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در جهان، بسیار بیشتر از آمار رسمی است و نسبت مرگ و میرها، کمتر از آن چیزی است که اعلام میشود؛ به بیان دیگر، آمار فوتیها براساس بررسی دانشگاه بون، به ۰.۳۷ درصد میرسد؛ و دوم اینکه نسبت زیادی از مبتلایان از نشانههای خفیفی رنج میبرند که نیازمند انتقال آنها به بیمارستان نیست، در حالی که عده زیادی هم هیچ نشانهای ندارند.
اگر بخواهیم چارچوب بحث و مقایسه را گسترش دهیم، بهتر است تعداد افرادی که در سال جاری به دلیل گرسنگی جان باخته اند را بدانیم که به سه میلیون و ۱۵۹ هزار نفر میرسد، در حالی که آمار فوتیها بر اثر آنفولانزا در همین سال، ۱۳۷.۳۹۹ نفر بوده است.
طبیعتا این میزان، بسیار بیشتر از آمار فوتیها بر اثر کروناست، که براساس امار رسمی، به ۱۱۴ هزار نفر میرسد. بدین معنا، نسبت مرگ و میر بر اثر انفولانزای فصلی، بیش از نسبت فوت بر اثر ویروس کروناست.
در اینجا، بار دیگر این سوال مطرح میشود، پس دلیل این رعب و وحشتی که در جهان از ویروس کرونا وجود دارد، چیست؟ پاسخ به درجه شیوع سریع این بیماری در مقایسه با آنفولانزای فصلی، نبود واکسن و درمانی برای آن و نامشخص بودن چگونگی پیشرفت و جهش این ویروس برای دانشمندان، مربوط میشود.
این بدان معناست که امکان انتقال ویروس کرونا به تعداد زیادی از مردم جهان در یک بازه زمانی خیلی کم، وجود دارد؛ که میتواند منجر به فروپاشی نظام بهداشت در اغلب دولتهای بزرگ و کوچک در سراسر دنیا شود، تا در ادامه شاهد فروپاشیهای اجتماعی و سیاسی سختی باشیم.
اما تمام موارد پیش گفته به چه معناست و نتیجه واقعگرایانهای که میتوان از آمار موجود گرفت، چیست؟
دو سطح برای تعامل با این بیماری وجود دارد؛ سطح اول، به دولتهای و موسسات بهداشتی مربوط میشود، که سعی بر جلوگیری از گسترش این ویروس دارند، تا از سناریوی سقوط بهداشتی و تبعات خطرناک آن برای ملتها، جلوگیری کنند. به همین دلیل است که دولتها اقداماتی که گاها مبالغه آمیز به نظر میرسد، در پیش میگیرند که آن را برای جلوگیری از وقوع این سناریوی فاجعه بار، ضروری میدانند.
سطح دوم، به افراد، مربوط است که باید احساس مسئولیت زیادی در قبال آموزشهای فاصله گذاری اجتماعی داشته باشند، تا مانع از شیوع گسترده ویروس شوند.
همزمان، این التزام نباید به ترس و وحشت تبدیل شود؛ چرا که ترس و وحشت و تنش میتواند بیماریهایی خطرناکتر از کرونا را به دنبال داشته باشد.
در پایان باید به خواننده محترم یادآوری کنیم که شما ممکن است در بین پنجاه درصد از مردم جهان باشید که به کرونا مبتلا هستند و بدنشان قدرت مقاومت در برابر این ویروس را دارد؛ بدون آنکه خود این مساله را احساس کنند!
دیدگاه تان را بنویسید