احسان محمدی- سرگینغلتانک یا سوسک سرگین نوعی سوسک است که از مدفوع حیوانات تغذیه میکند. این سوسکها از توانایی ویژهای در جمعآوری مدفوع حیوانی برخوردارند. هر سرگینغلتانک میتواند در یک شب مقدار مدفوعی ۲۵۰ بار سنگینتر از وزن خود را جابهجا و دفن کند.
شاید مقایسه آزاردهنده ای به نظر برسد اما بسیاری از ما در زندگی روزمره نقش سرگین غلتانک را بدون اینکه متوجه بشویم بر عهده می گیریم. هر روز خبرهای بد و متعفن، عکس های آزاردهنده و روح خراش، ویدئوهای ناامید کننده و تفاله های بی ارزش را غلت می دهیم و اینور و آنور می بریم. هم برای دیگران می فرستیم و هم با خود به رختخواب می بریم.
این خبرها که به افکار تبدیل می شوند می توانند اندک اندک روی رفتار ما هم تاثیر بگذارند و بدون آنکه متوجه شویم به قاصد خبرهای همه تلخ تبدیل می شویم، کسی که او را جزو افراد سمی دسته بندی می کنند. کسانی که باید از آنها پرهیز کرد، گریخت!
حتی اگر بهترین عطرها را بزنید و آراسته ترین لباس ها را تن کنید وقتی از یک دالان متعفن و پرزباله رد می شوید باز هم بوی بد خواهید گرفت. مثل همان جمله که آدمی وقتی با کسی نشست و برخاست کند حتی اگر خوی او را نگیرد، بویش را می گیرد. در این تردیدی نیست. در فضایی که سیاه و زغالی است سر و دست و تن آدم سیاه می شود. وقتی پیرامون مان لبریز از اتفاقات ناخوب است، هرکاری کنیم ما هم به آن آغشته می شویم اما می شود اندکی صبوری به خرج داد، به سرعت زیر بهمن اخبار بد نرفت و به غلتاندن اشتباه خبرهای بد دست نزد.
هر روز در شبکه های اجتماعی اخبار ناخوشایندی دست به دست می شود و عکس ها و ویدئوهایی بازدید میلیونی پیدا می کنند که جز ترویج یاس و ناامیدی، القای حس بدبختی، تلقین سقوط کردن در چاهی که هیچ انتهایی ندارد و ... هیچ سودی ندارد. مشکلی را حل نمی کند و تنها حال عمومی دیگران را بدتر می کند.
از سفیدنمایی به همان اندازه فراری ام که از سیاه نمایی! قرار نیست مخاطب گرسنه را با نشان داده عکس غذا سیر کرد. کار رسانه هم نباید فریب افکار عمومی باشد اما در شبکه های اجتماعی مواظب این باشیم که هر خبر و نظری را بازنشر نکنیم. اگر خبر خوبی نمی دهیم حداقل با خبرهای بد روز دیگران را خراب تر نکنیم. باور کنیم که هر کس مصیبت های خودش را دارد و با مصیبت افزایی به او کمکی نمی کنیم.!
بسیاری از این اخبار غلط، بدون منبع و فاقد محتوا هستند. آبروی افراد را حراج می کنند، تحقیر ملی را به دنبال دارند و انگار مدام به هم می گوییم اینجا بدترین جای دنیاست، ما مفلوک ترین، بیچاره ترین، دزدترین و بدترین مردم روی کره زمینیم! با این اخبار بسیاری اوقات دیگرانی که دوست داریم و آرامش شان برایمان مهم است را گرفتار این تلاطم های روانی خطرناک می کنیم و اسمش را می گذاریم اطلاع رسانی!
قاصد خبرهای بد نباشیم. اخبار متعفن و بی فایده را دست به دست نکنیم و به بزرگتر شدن آنها کمک نکنیم. ما انسانیم و چاره ساز، سرگین غلتانک نیستیم!
آن سوسک هم از خدا پرسیده خدایا این موسی را برای چه آفریدی چون موسی در ذهنش بود که این سوال رادر مورداین سوسک در کوه طور از خدا سوال کند.