سریالی که این روزها از شبکه دو سیما، ساعت ۲۱ پخش میشود، کمدی رمانتیک بامزهای است با نام «کامیون» که مسعود اطیابی کارگردانی و شهاب عباسی، نویسندگی آن را برعهده دارند.
شهاب عباسی که یکی از نویسندگان طنزپرداز است این کمدی را یک کمدی رمانیتک باآبرو میداند که سعی نمیکند با ابتذال مخاطب را بخنداند.
عباسی با «نوروز۷۶» داریوش کاردان وارد تلویزیون شد و آنجا محبوبیت زیادی به دست آورد و کمی که جلوتر رفت، تصمیم به ساخت یک برنامه با عنوان«خنده بازار» گرفت که به سبب نگرش متفاوت نسبت به موضوعات، بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفت و عباسی توانست اوج محبوبیت و شهرت خود را آنجا به دست بیاورد. حالا عباسی با نوشتن فیلمنامه و بازی کردن در سریال نوروزی «کامیون» بار دیگر به آنتن تلویزیون برگشته است.
این کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تلویزیون، درباره ماجرای همکاریاش با مسعود دهنمکی، علاقهاش به نوشتن و ممنوعالفعالیت شدنش بعد از ساخت «خنده بازار» که در ادامه میخوانید.
یکی از سریالهایی که کار کردید «دارا و ندار» به کارگردانی مسعود دهنمکی بود. درباره این همکاری و این سریال بگویید.
سریال «دارا و ندار» بسیار سریال خاصی بود و سبک کاری مسعود دهنمکی در آن کار هم بسیار جدید، جالب و متفاوت بود و این جذابیت در کار وجود داشت، چون خودش به آن رسیده بود. اساسا در این سریال، کارگردان خیلی به متن متکی نبود، کلیت کار را در نظر میگرفت و بیشتر بر اساس بداهه پیش میرفت. «دارا و ندار»در زمان خودش کار بسیار خوبی بود و بسیار هم دیده شد. شاید به این دلیل که سریال بازیگران خوبی را در خود جای داده بود و نویسنده هم متن زیبایی نوشته بود.
در آن در سریال، سیستم کاری بیشتر روی دیالوگ بود و هر بازیگری که میتوانست دیالوگ بداهه بهتری بگوید بیشتر میتوانست بدرخشد و من هم چون یک آدم قد بلند و درشت بودم دیده شدم ولی نقش من یک آدم کر و لال بود و شاید اگر شخصیت من یک چیز دیگر بود، بهتر دیده میشدم.
بعد از سریال«دارا و ندار»، شما مجموعه طنز«خنده بازار» را ساختید، که یک زاویه دید تازهای نسبت به مسائل داشت، ایده اصلی این برنامه از کجا به ذهن شما رسید؟
زاویه دید تازهای نسبت به مسائل داشت ولی پیشتر از این برنامه، مهران مدیری چنین سبکی را در دهه ۷۰ در تلویزیون ساخته بود، مهران غفوریان و داریوش کاردان هم به وفور این سبک کار را انجام داده بودند، اما «خنده بازار» مجموع یکسری نمایشهای کوتاهی بود که در کنار هم جمع شده بود و باعث میشد یک برنامه ساخته شود، شاید همین موضوع آیتمیک بودن و نقادانه بودن آن باعث ایجاد این تفاوت و یک دید تازهتر شده بود.
نوع نگاه شما با مهران غفوریان و مهران مدیری در آن مجموعه بسیار متفاوت بود.
بله، چیزی که متمایز بود این بود که ما بسیار انتقادی وارد شدیم و برنامه را ساختیم و معمولا این سبک از برنامه انتقادی در تلویزیون خیلی رایج نبود و بیشتر در رادیو ساخته میشد.
هنگام پخش این برنامه با اعتراض یا انتقادی روبهرو نبودید؟
خیلی از افراد ناراحت شدند و بازیگران«خنده بازار» بعد از این مجموعه، به طور نامحسوس، یک مدت زیادی ممنوع الفعالیت بودند.
تاحالا به این فکر کردید که ادامه «خنده بازار» را با میزان نقد کمتر و یکسری تغییرات کوچک بسازید؟
واقعیت ماجرا این است که بعد از «خنده بازار»، من «دست به نقد» را ساختم که تقریبا در همان سبک بود و از شبکه نسیم پخش شد. اما به چند دلیل خیلی دیده نشد، اول اینکه ساعت پیک بیننده نبود، دوم اینکه شبکه نسیم در آن زمان گستردگی مخاطب را نداشت و نکته دیگر اینکه شبکه نسیم سیاستهای خاص خودش را داشت و خیلی دنبال انتقاد نبود. به همین دلیل «دست به نقد» دیده نشد، البته این برنامه چند آیتم بسیار موفق داشت که متاسفانه اجازه پخش نگرفت و مطمئنم اگر اجازه پخش میگرفت در ذهنها میماند. شاید ما اگر آن برنامه را در هر شبکهای به جز نسیم میساختیم بیشتر دیده میشد.
در حال حاضر، در این شرایط هم فکر میکنم، حالا حالاها کاری که مانند«خنده بازار» باشد ساخته نشود. به این دلیل که این برنامه جدای از تمام بازیگران مستعد و تیم فوق العاده پشت صحنه، مدیریت خوبی هم داشت و در زمان مناسبی هم پخش شد. اما اگر الان بخواهیم همان برنامه را بسازیم امکانش نیست، برای اینکه چندین حلقه مفقودی در آن وجود دارد.
«خنده بازار» یکسری بازیگر داشت، که پس از این مجموعه بیشتر به جامعه هنری معرفی شد.
خیلی با این حرف موافق نیستم، چون بعد از این برنامه همه بچهها دچار یک ممنوعالفعالیت نامحسوسی شدند و کسی با آنها کار نکرد. مگر میشود یک برنامه چندسال پربیننده باشد اما بعد از آن کسی حاضر نباشد با عواملش کار کند؟ همین مورد باعث شد بازیگران این برنامه خیلی دیده نشوند. در حال حاضر بچههایی که جزو ستارههای کمدی هستند؛ مثل رضا عطاران، ارژنگ امیرفضلی، سعید آقاخانی و خیلی از افراد دیگر که زمانی کار طنز انجام دادند، حالا یا سوپراستار هستند یا سوپراستار کمکی، اما این اتفاق برای بچههای ما نیفتاد و آنطور که باید دیده نشدند.
شما اساسا طنز مینویسید، این علاقه به طنز از کجا سرچشمه میگیرد و چرا تاکنون سمت ساخت کار درام نرفتهاید؟
به نظر من کار درام ساختن خیلی سخت نیست، چون شما اگر یک داستان خوب دراماتیک داشته باشید که از نظر ادبی و تکنیکی خیلی خوب باشد میتوانید یک کار درام عالی بسازید که فقط یک مقدار تکنیک کارگردانی میخواهد ولی کمدی اینگونه نیست، چون شما به آن راحتی که میتوانید کسی را به گریه بیندازید، نمیتوانید کسی را بخندانید. چون خندیدن سخت شده. یک بخشی از این ماجرا هم به نظر من ذاتی است، یعنی کمدین باید درون خودش یک کمدی داشته باشد و اصلا هم لازم نیست بیرونی باشد. یعنی هرکسی که ادا در میاورد و در ظاهر خیلی شوخطبع است الزاما کمدین محسوب نمیشود. آن نگرشی که شما نسبت به مسائل دارید و میخواهید آن را به کمدی تبدیل کنید، باید درونی باشد. به طور مثال اگر مهران مدیری را از نزدیک مشاهده کنید، بسیار آدم آرام، کم حرف و ساکتی است و اگر ایشان را نشناسید، آخرین گزینه برای پیشنهاد کمدین است. اما به بهترین نحو کار خود را انجام میدهد، چون آن طنز درونی را در خود دارد.
سریال«کامیون» دومین همکاری شما با مسعود اطیابی است، این اتفاق از کجا و چگونه کلید خورد؟
در فیلم «شرط اول» که من با آقای اطیابی همکاری کردم، آن همکاری ماند و پس از سالها قرار شد مسعود اطیابی یک مجموعه طنز بسازد، به ایشان پیشنهاد چند فیلمنامهنویس را داده بودند و ایشان چون با من همکاری کرده بودند گفتند که با من راحتتر هستند، چون سبک قلم من را میشناسند.
به عنوان یک نویسنده، طنز سریال«کامیون» را چه نوع طنزی میدانید؟ یک طنز موقعیت است یا یک طنزی است که به هر قیمتی به مخاطب باج میدهد؟
سریال«کامیون» یک کار کمدی، رمانتیک است، یعنی یک سمت و سوی اصلی داستان خانواده است و کاملا جهتدار پیش میرود و سکانسی در آن وجود ندارد که بازیگر بخواهد به زور تلاش کند تا مخاطب را بخنداند، با افتخار جز یکی از کارهای سالم و پاک است که به هر قیمتی دست به خندان مخاطب نمیزند. چون نه من حاضرم همچین سبکی را بنویسم و نه آقای اطیابی به هیچ وجه حاضر است یک کار مبتذل بسازد، به همین جهت، سریال ما بسیار آبرومند و با شخصیت است.
طنز سریال«کامیون» ابتذال ندارد، اما در برخی از کارهای سینمایی آقای اطیابی مثل «تگزاس» دیالوگهایی وجود دارد که این صحبت شما را نقض میکند.
مدیوم سینما، با مدیوم تلویزیون فرق میکند، اگر در مقام مقایسه قرار است مورد بحث قرار گیرد، سریال«کامیون» باید با دیگر سریالهای تلویزیونی مقایسه شود. «کامیون» در قالب یک سریال تلویزیونی بسیار تمیز نوشته شده است. ولی شاید یک روز خود من یک متن کمدی برای سینما بسازم و این سبکی نباشد. ما چون میدانستیم مدیوم ما تلویزیون است و مخاطب ما خانوادهها هستند و مخاطبان آن مثل سینما خیلی خاص نیست، یک چهارچوب کلی را برای آن در نظر گرفتیم تا خانوادگی باشد.
وقتی نام شما را در اینترنت جستوجو میکنیم اولین چیزی که به چشم میخورد، یک خبر با عنوان حمله تند بیوک میرزایی به شهاب عباسی است.
بله، من چند سال پیش، تهیهکننده یک برنامه برای شبکه نسیم بودم با عنوان «افسانه هزارپایان» که پخش نشد، در آن کار چون ما برآورد هزینههایمان خیلی پایین بود و هنگام ساخت آن، حجم تولید بالا رفت، متاسفانه در حساب و کتاب به مشکل خوردیم و همین الان هم که دو سال و نیم از این ماجرا میگذرد، این مشکلات ادامه دارد و نزدیک سی نفر از بچهها منتظرند من طلبشان را پرداخت کنم و من هم منتظرم طلبم از تلویزیون را دریافت کنم.
همین مسئلهای که تلویزیون پول شما را نداده یا اجازه پخش برنامه را نداده یا خیلی موارد دیگر، باعث نشده تا دیگر تمایلی به همکاری با تلویزیون نداشته باشید؟
نه، هرگز. چون من از تلویزیون دیده شدم، جایگاهم تلویزیون بوده، تلویزیون خانه همیشگی من بوده و من خیلی هم آن را دوست دارم. خیلی جاها هم اتفاقات خوبی را برای من رقم زد. اگر بخواهم قهر کنم و بگویم من دیگر برای تلویزیون کار نمیکنم پس چه کار کنم؟ من به جز نوشتن و تولید، کار دیگری بلد نیستم. با تلویزیون کار نکنم چه کار کنم؟ از کشور خارج شوم بروم شبکههای معاند؟ روزهای بد داشتیم روزهای خوب هم داشتیم. باید تحمل کرد، هرچند که شرایط میتوانست از این بهتر باشد.
خود شهاب عباسی دوست دارد بیشتر به عنوان یک کارگردان شناخته شود، یا نویسنده یا بازیگر؟
دوست دارم به عنوان یک کارگردانی که خودش متنش را مینویسد و برای آن بازی میکند شناخته شوم.
دیدگاه تان را بنویسید