ورزش کردن میتواند بهطرز شگفتآور و سودمندی روی احساس ما درمورد غذاها تأثیرگذار باشد. نتایج مطالعهای که در مجلهی Medicine & Science in Sports & Exercise منتشر شده است، نشان داده است که وقتی شرکتکنندگان مطالعه به تمرینات ورزشی خود مشغول شدند، تمایل آنها به غذاهای چاقکننده کاهش یافت. این تغییر میتواند نتایج بلندمدتی برای کنترل وزن داشته باشد. این مطالعه همچنین نشان میدهد که افراد مختلف دربرابر روالهای ورزشی و غذاهای یکسان پاسخ کاملا متفاوتی دارند و این امر بر پیچیدگیهای ارتباط میان ورزش، غذا خوردن و از دست دادن چربی تأکید میکند.
کنترل وزن انگیزهی قوی برای ورزش کردن است اما اثرات فعالیت جسمی روی دور کمر ساده و واضح نبوده بلکه بسیار مبهم است. هم تجارب شخصی و هم مطالعات علمی گسترده به ما میگویند که فقط تعدادی کمی از مردم وقتی به ورزش مشغول میشوند، کاهش وزن پیدا میکنند؛ برخی دیگر دچار افزایش وزن میشوند و بیشتر افراد نیز کاهش وزن اندکی پیدا میکنند که بسیار کمتر از چیزی است که درنتیجهی سوزاندن آن مقدار کالری طی ورزش انتظار میرود، اتفاق افتد. در همین حال بهنظر میرسد فعالیت بدنی برای به حداقل رساندن افزایش وزنی که همگام با افزایش سن رخ میدهد و نیز حفظ وزن مناسب ضروری باشد.
اینکه ورزش دقیقا چگونه بر وزن تأثیر میگذارد، مشخص نیست. از یک طرف، بیشتر انواع ورزشها در بیشتر موارد موجب افزایش اشتها میشوند و نتایجی مطالعات نشان میدهند که ما را برای جایگزین کردن کالریها وسوسه کرده و تأثیر ورزش روی کاهش وزن را خنثی میکنند. اما شواهد دیگر نشان میدهد که آمادگی جسمانی ممکن است بر واکنشهای روزانهی افراد دربرابر غذا تأثیر بگذارد و از این طریق روی حفظ وزن تأثیرگذار باشد.
در برخی از مطالعات گذشته، نشان داده شده است که افراد فعال دارای وزن طبیعی نسبتبه افراد غیرفعالی که چاق هستند، علاقهی کمتری به خوردن غذهای پرکالری و پرچربی دارند. اگرچه بیشتر آن مطالعات ترجیحات زنان و مردانی را که یا به ورزش مشغول بودند یا سبک زندگی بیتحرکی داشتند، مورد بررسی قرار دادند. آنها به این مسئله توجه نمیکردند که آیا تغییر در عادت ورزش کردن افراد نیز ممکن است روی احساس آنها درمورد غذاها تأثیرگذار باشد. بنابراین برای یافت پاسخی برای این سؤال، پژوهشگران دانشگاه لیدز و مؤسسههای دیگر تصمیم گرفتند از گروهی از مردان و زنان بیتحرک درمورد احساس آنها درمورد غذاها پرسش کرده و نیز از برخی از آنها بخواهند در یک برنامهی ورزشی مشارکت کنند.
پژوهشگران ۶۱ داوطلب را در مطالعهی خود درنظر گرفتند که بیشتر آنها میانسال و غیرفعال بودند. همهی شرکتکنندگان دارای افزایش وزن یا چاقی نیز بودند. شرکتکنندکان مطالعه پرسشنامههای مفصل و آزمونهای آنلاینی را درمورد ترجیحات و رفتارهای غذایی تکمیل کردند. همچنین به آنها تصاویری از غذاهای مختلف نشان داده شد تا از میان آنها غذاهای خورد علاقهی خود را انتخاب کنند و از آنها درمورد غذاها و تمایلات غذایی و نیز میزان تمایل به پرخوری نیز پرسش شد. از ۱۵ نفر از شرکتکنندگان خواسته شد تا بهعنوان گروه کنترل شیوهی زندگی معمول خود را ادامه دهند درحالیکه گروه ۴۶ نفری دیگر شروع به ورزش کردند. آنها ۵ بار در هفته و هر بار بهمدت ۴۵ تا ۶۰ دقیقه با استفاده از تجهیزات ورزشی دانشگاه ورزش میکردند (حدود ۵۰۰ کالری در جلسه میسوزاندند). آنها تمرینهای خود را تا ۱۲ هفته ادامه دادند و در خانه نیز هر غذایی را که دوست داشتند، میخوردند. سپس همهی آنها برای اندازهگیری وزن و تکرار آزمونهای اولیه به آزمایشگاه برگشتند. بیشتر افراد ولی نه همه، در اثر تمرینات ورزشی تا حدودی کاهش وزن پیدا کرده بودند درحالیکه برخی از افراد گروه کنترل دچار افزایش وزن شده بودند.
زنان و مردان گروه کنترل نیز تغییر اندکی در احساس خود درمورد غذاها نشان دادند. اما واکنش ورزشکنندگان به تصاویر و سوالات مرتبط با غذاهای پرکالری و پرچربی جدید بود. آنها دیگر در مقابل آن غذاها بیمقاومت نبودند و تمایل آنها به بیشتر غذاهای چاقکننده کم شده بود. جالب اینکه نمرات آنها درمورد سنجههای دوست داشتن غذا یا میزان لذت مورد انتظار آنها از غذاها، بدون تغییر و قوی باقی مانده بود. درواقع، آنها همچنان احساس میکردند که از خوردن یک شیرینی لذت میبرند اما مانند قبل میلی برای جستوجو و خوردن آن نداشتند. آنها همچنین موارد کمتری از پرخوری را گزارش کردند.
بهگفتهی کریستین بیلیو، پژوهشگر و متخصص تغذیه در دانشگاه لیدز که پژوهش جدید تحت هدایت او انجام شده است، این نتایج نشان میدهد که ورزش علاوهبر اینکه سلامتی ما را بهبود میبخشد، ممکن است باعث بهبود رفتارهای غذا خوردن نیز شود. بهعبارت دیگر، ورزش کردن میتواند به ما تلنگری بزند تا درمورد غذاهایی که میخواهیم بخوریم، تجدیدنظر کنیم.
از نقاط ضعف مطالعهی مذکور آن است که پژوهشگران این مسئله را مورد نظارت قرار ندادهاند که شرکتکنندکان واقعا در خانه از خوردن این غذاها خودداری کردهاند یا نه، بنابراین نمیدانند که آیا تغییر در عادات غذایی واقعا در زندگی حقیقی آنها نیز رخ داده است. آنها همچنین نمیدانند که اگر افراد ورزشهای دیگری انجام داده یا مدت زمان ورزش کردن آنها متفاوت بود، نیز همین نتایج به دست میآمد. با این حال، پژوهشگران چنین حدس میزنند که ورزش بر عملکرد بخشهای خاصی از مغز که تنظیمکنندهی رفتار مرتبط با غذاخوردن است، تأثیر میگذارد.
همچنین پژوهشگران نمیتوانند توضیح دهند که چرا نتایج نهایی تا این حد بین شرکتکنندگان مختلف، متفاوت بود و برخی بیش از دیگران نسبتبه غذاهای چرب بیمیل شدند. ممکن است عواملی مانند ژنتیک، شخصیت، سبک زندگی، ترکیب بدنی یا دیگر عوامل نقش داشته باشند. پژوهشگران امیدوار هستند که در مطالعات آینده به برخی از این عوامل بپردازند. اما درحالحاضر مطالعهی جدید این ایده را تقویت میکند که ورزش باید جزئی از تلاش ما برای مدیریت وزن باشد. دکتر بیلیو اظهار داشت:
دیدگاه تان را بنویسید