[فروغ فکری] بیستوهشت دانشجوی دانشکده عالی میراث فرهنگی، هفت ماه گذشته را در ترس از انحلال دانشکدهشان گذراندهاند. ترسی که حالا به واقعیت بدل شده و قرار است دیگر همان دانشکده نیمبندِ باقی مانده هم برای ترم جدید دانشجو نگیرد. از هجدهم تیرماه امسال که علیاصغر مونسان، رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی، رئیس این دانشکده را عوض کرد و رضا معصومیراد، مشاور رئیس سازمان، با حفظ سمت، به جای یوسف منصورزاده نشست، طرح انحلال دانشکدهی که ازسال ٩٤ هیچ دانشجویی جذب نکرده است، کلید خورد. بعد از آن بود که همه وسایل مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی از ساختمان مدرسه پهلوی در کاخ نیاوران به خوابگاه خیابان ولیعصر (عج)که پسران در آن ساکن بودند آورده و قرار شد ترم جدید آنجا سپری شود. خوابگاه پسران بعد از انتقال از بین رفت و خوابگاه دختران هم که در ساختمانی در کاخ نیاوران بود، تعطیل شد. سحر، دانشجوی مرمت این دانشکده که ترم آخرش را میگذراند از روزی که خوابگاهشان تعطیل شد در به درِ خانه دوست و آشنا شد: «باورش برایمان سخت است. اینکه دانشکدهی با این اهمیت تعطیل خواهد شد همه ما را نگران کرده. ترم جدید برایم با چنان سختیای گذشت که نمیتوانم شرح دهم.» او میگوید این دانشکده تنها دانشکده دولتی است که در دوره کارشناسی دانشجویان میراث میتوانند در آن تحصیل کنند و انحلالش میتواند زنگ خطر بزرگی برای حوزه میراث فرهنگی باشد: «من از قزوین به این دانشکده آمدم. روز اول ورودم را فراموش نمیکنم. فضای تخصصی و زیبای آنجا هر دانشجویی را تحتتأثیر قرار میداد. آن زمان حدود ٣٠٠دانشجو داشت. شاید هم بیشتر. فضا برای تحصیل و تحقیق آماده بود و حالا؟ چیزی از آن نمانده است.»
دانشکده ازسال ٩٤ هیچ دانشجوی جدیدی نگرفته و اکنون تنها دو گروه مرمت آثار تاریخی و موزهداری تنها بازماندگان دانشکده عالی میراث فرهنگیاند. هر کدام از رشتهها ١٤ دانشجو دارد و برای آنکه به کار دانشکده با سرعت بیشتری پایان دهند واحد پایاننامه را از رشته موزهداری حذف کرده و به دانشجویان مرمت هم گفته شده که تا پایان این ترم از پایاننامه خود دفاع کنند. محمد دانشجوی ترم آخر رشته مرمت است و میگوید آنها و استادانشان تلاش کردند تا فرصتی برای دفاع بگیرند و درنهایت قرار شد ترم آینده هم برای دفاع باشد. «دانشکده بعد از آن منحل خواهد شد و ترس ما در این سالها به واقعیت رسیده است. همه تلاشهایمان در این سالها بینتیجه ماند.» آنها در این سالها بارها و بارها نامه نوشتند و سعی کردند تلاشی برای احیای این فضا داشته باشند اما همه تلاشها منجر به شکست شد. «بهمن ماه سال ٩٦ که اعلام شد نصف ساختمان دانشکده باید تخلیه شود، و درنهایت هم که شاهد این اتفاقیم.»
دانشکده مورد غضب است
یوسف منصورزاده، رئیس سابق دانشکده درباره تغییرات رخ داده در این دانشکده و بسته شدنش در آینده پاسخی ندارد میگوید: «از رئیس فعلی پرسوجو کنید.» محمد اما میگوید داخل ساختمانی که پیش از این دانشکدهشان بوده و ازجمله اساسیترین عناصر میراث فرهنگی کشور است تخریب شده و آن را تغییر کاربری دادهاند. «ساختمانی که کلاسها و آتلیهمان در آن برگزار میشد تغییر کاربری داده شده. دیوارهای داخلی ساختمان که ازجمله ساختمانهای مانده از دوران پهلوی است کاملا برداشته شده. بچههای صنایع دستی کارهای زیادی در آن انجام داده بودند و حالا همه از بین رفته است. سالن ورزشی هم به بخش خصوصی واگذار شده و قرار است اجاره داده شود.» او میگوید فضای سبز بزرگی که در آن نمایشگاه برگزار میشد و فضای فرهنگی بود هم قرار است واگذار و اجاره داده شود و پس از این شاهد برگزاری کنسرت و ... برای کسب درآمد در آن مکان باشیم. محمد و سایر دانشجویان میگویند قرار است ساختمان دانشکدهشان مرکز جدید اسناد کل سازمان میراث فرهنگی شود و اسناد سازمان از وزارتخانه به آنجا منتقل شود؛ موضوعی که محمد بهشتی، رئیس سابق پژوهشکده میراث فرهنگی هم آن را تأیید میکند.
پیش از این هم یک بار مرکز اسناد در دولت قبل به شیراز منتقل شده بود که آن انتقال توسط فعالان این عرصه ازجمله بدترین تصمیمات عنوان شد و اسدالله درویش امیری، معاون امور مجلس، حقوقی و استانهای سازمان میراث فرهنگی در سال ٩٤ با انتقاد از این تصمیم گفت: «انتقال معاونت فرهنگی این سازمان در دولت قبلی به شیراز زیانبار بود.» در گزارشی دراینباره نوشت: «بر اثر این اقدام دستکم ۳۰۰میلیارد ریال به پژوهشگاه میراث فرهنگی خسارت وارد شد و بخشی از اسناد و مدارک نیز از بین رفت.» حالا قرار است بار دیگر این اسناد جابهجا شوند و محمد میگوید جدای از بین رفتن دانشکده، آنها نگران اسنادیاند که ممکن است این بار هم در جابهجایی آسیب ببیند یا از بین برود.
در این میان استادانی که سالها در این دانشکده تدریس کردهاند هم از این وضع نگران و ناراضیاند. یکی از آنها اصغر محمدمرادی است که چند سالی به صورت جستهگریخته در این مرکز تدریسکرده و حالا مدیر گروه رشته مرمت دانشکده علم و صنعت است. میگوید این مرکز در دورهای و براساس نیازهای گسترده در این حوزه شکل گرفت و در عین حال موازین شکلگیریاش هم درست بود، اما همواره مورد غضب واقع شد و نهتنها تلاشی برای توسعه آن صورت نگرفت که تلاشها برای انحلالش بیشتر بود. «در تمام این سالها هیچ پاسخی ندادند که چرا چنین تصمیمی گرفته شده است و با وجود نیاز به این دانشکده چرا میخواهند نباشد. این اتفاقات نشان از نشناختن جامعه و مدیران از حوزه مهم میراث فرهنگی دارد. نبود شناختی که یکی از عواقبش تخریب این دانشکده و عواقب دیگر تخریب بیحد آثار میراثی و فرهنگی است.» او میگوید جامعه باید مطالبهگری کند و این مطالبهگری شاید بتواند مسئولان را راضی به حفظ آن کند. تلاشی که تاکنون بینتیجه مانده است.
علیاصغر بدری، فعال مدنی در حوزه میراث فرهنگی اما نظر دیگری دارد و حالا که یک قدم بیشتر به انحلال باقی نیست، به «شهروند» میگوید بهتر است در مقابل قانون و مصوبه مجلس نایستیم و هرچه زودتر تلاش کنیم تا این دانشکده زیرمجموعه یکی از دانشکدههای فعلی و فعال میراث فرهنگی شود: «باید این سرمایه اجتماعی را حفظ کنیم و منطقیترین راه این است که عینا تابع دانشکدههای موجود در کشور شود و این اتفاق با همه متعلقاتش یعنی کتابخانه و پژوهشکدههایش بیفتد.» او میگوید با دانشکده هنر رایزنیهایی انجام گرفته و این دانشکده تنها مکانی است که میتواند درحال حاضر دانشکده میراث را زیرمجموعه خود کند: «دانشکده هنر راضی است و باید فرصت را از دست نداد.»
انحلال، ٣٠ سال پس از تاسیس
دانشکده عالی میراث فرهنگی در سال ٦٨ با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به نخستین مرکز آموزش عالی تخصصی میراث فرهنگی بدل شد و در سالهای بعد این مرکز در رشتههای مرتبط با میراثفرهنگی، هنرهای سنتی، موزهداری، مردمشناسی، باستانشناسی، مرمت آثار تاریخی، مرمت بناهای تاریخی، راهنمای موزهها و محوطههای تاریخی دانشجو گرفت و توانست بیش از ٢هزار فارغالتحصیل داشته باشد و از قضا بسیاری از درسخواندههای این مرکز تبدیل شدند به متخصصان حوزه میراث فرهنگی و مسئولان و مدیران امروزی موزهها و ادارههای میراث استانها؛ نمونهاش محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی.
آن سالها به گواه بسیاری از سالهای طلایی مرکز بود تا آنکه در سال ١٣٨٢ شورایعالی اداری مصوبهای صادر کرد که در آن با توجه به رواج بیرویه مراکز آموزشی وابسته به دستگاههای اجرایی بر بازنگری این مراکز تأکید شد. با استناد به این مصوبه چند مرکز آموزش عالی وابسته به دستگاههای اجرایی تعیین تکلیف شد، فعالیتشان محدود یا به وزارت علوم واگذار شدند، اما به استناد این مصوبه هیچ مرکزی منحل نشد، مگر دانشکده میراث فرهنگی که هفتسال بعد از این مصوبه به ورطه انحلال افتاد. سال ١٣٨٩ حمید بقایی، رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی، فعالیت مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی را غیرضروری دید و از شورایعالی اداری برای این مرکز درخواست تعیین تکلیف کرد. دو سال بعد از این شورایعالی اداری تصمیم به تعیین تکلیف مراکز آموزش عالی زیر نظر دستگاههای اجرایی گرفت. اگرچه بر این اساس دستگاههای اجرایی نباید مرکز آموزش عالی یا دانشکده میداشتند، اما مراکز آموزش عالی وزارت نفت و آموزشوپرورش از این تصمیم مستثنی شدند. فعالیت دانشکده میراث فرهنگی هم به شورایعالی میراث فرهنگی کشیده شد و در آنجا هم مصوبشد، اما با تغییر مدیریتها کار حفظ مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی متوقف شد. این مرکز آموزشی بلاتکلیف ماند تا آنکه اوایل سال ابتدا نیمی از ساختمان دانشکده تخلیه شد، تیرماه هم کار به انتقال همه وسایل دانشکده کشید و حالا صحبت از انحلال است.
دیدگاه تان را بنویسید