«هنگامی که آدولف هیتلر و فرماندهانش مشغول طراحی عملیات بارباروسا برای حمله به اتحاد جماهیر شوروی بودند، برخی عقلای قوم سرنوشت ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه را به او یادآور شدند که با ٥٠٠هزار سرباز در ابتدای قرن ١٩ میلادی به روسیه حمله کرد و با این که حتی قدم به خیابانهای مسکو نیز گذاشت، اما نهایتا مجبور به عقبنشینی شد، با این تفاوت که هنگام بازگشت تنها ٣٠هزار سرباز فرانسوی همراه با او از مرز روسیه گذشتند. این انذار و نصیحت مشفقانه اما در پیشوای آلمان نازی کارگر نیفتاد، زیرا او عقیده داشت نیروی «موتور» مشکل را حل کرده و این که آلمانیها بر خلاف فرانسویها قرار نیست سوار بر اسب وارد نبرد با روسها شوند. جوابی در ظاهر عقلانی و منطقی اما وقتی نخستین کامیونها و تانکهای ارتش آلمان به دلیل نرسیدن سوخت در استپهای اتحاد جماهیر شوروی متوقف شدند، تازه نخستین شباهتها بین خودرو و اسب برای آلمانیها رخ نمود. این که عملیات بارباروسا و حمله چهارمیلیون سرباز آلمانی به سرزمین شوراها به چه نتیجهای انجامید، موضوع مطلب پیش رو نیست و در واقع این تنها مقدمهای بود برای معرفی شخصی که با نبوغ خود آدولف هیتلر را به این نتیجه رساند، میتوان با اتکا به نیروی «موتور» از برلین تا قلب مسکو پیش رفت.
پورشه و نگاه هنری به صنعت خودرو
٦٩سال پیش در چنین روزی، برابر ٣٠ ژانویه ١٩٥١ میلادی، فردیناند پورشه، مهندس، صنعتگر و از نوابغ صنعت خودروی جهان در ٧٦سالگی درگذشت. نام پورشه برای ما ایرانیها بیش از هر چیز یادآور خودروهای گرانقیمت و لاکچری «پورشه» است که در خیابانهای پایتخت و شهرهای بزرگ مانور داده و حتی وقتی در دیدرس قرار ندارند، میتوان از صدای خاص اگزوزشان آنها را شناسایی کرد. تعبیر غلطی هم نیست، چه آن که شاید ماندگارترین دستاورد و یادگار این طراح و مهندس بااستعداد را بتوان همین خودرو قلمداد کرد که با همان نخستین مدل یعنی خودروی اسپورت «پورشه ٣٦٥»، تولیدشده به سال ١٩٤٧ میلادی، توانست دل دوستداران خودرو و ماشینبازها را ببرد. اما نمود و تأثیرگذاری فردیناند پورشه در صنعت خودرو قطعا فراتر از این است و ستایش او فقط به خاطر نقشداشتن در تولید نخستین خودروی اسپورت دنیا معنایی جز تقلیل شأن حرفهای این طراح نامی ندارد. برای درک درست جایگاه فردیناند پورشه در صفحات تاریخ صنعت خودروی جهان تنها کافی است به نقش او در راهافتادن پروژه فولکس واگن توجه کرد. پروژهای که با روی کارآمدن نازیها و در پی اهداف پوپولیستی این حزب در به دست آوردن دل مردم آلمان به منصه ظهور رسید، اما در ادامه با انفجار نبوغ مهندسان آلمانی خصوصا فردیناند پورشه به برگی زرین در تاریخ صنعت خودروسازی جهان مبدل شد.
ایده پوپولیستی اما به نفع مردم جهان
فراخوان نازیها برای طراحی یک خودروی ارزان، به راهاندازی پروژه «فولکس واگن» یا همان «خودروی مردم» انجامید. خودرویی که بر اساس تأکید پیشوای آلمان نازی میبایست پنجنفر را در خود جای داده، ١٠٠کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد و از همه مهمتر قیمتش نیز آن قدرها بیشتر از بهای یک موتورسیکلت نباشد. در چنین شرایطی و از میان همه طرحهای رسیده، طرح کمپانی پورشه بیش از بقیه پیشنهادات مورد توجه دولت آلمان نازی قرار گرفت و به این ترتیب فردیناند پورشه با طراحی و ساخت خودروی «فولکس واگن بیتل» برگی مهم را در تاریخ صنعت خوروسازی جهان ورق زد. این خودرو که در ایران آن را به نام فولکس قورباغهای میشناسند، ابتدا قرار بود نماد یک وسیله نقیله مناسب برای همه اقشار جامعه آلمان باشد، اما در ادامه خصوصا پس از پایان جنگ جهانی دوم مقبولیت آن مرزهای آلمان را درنوردید و بُعدی جهانی یافت. کمپانی فولکس واگن طی ٦٥سال (از ١٩٣٨ تا ٢٠٠٣) ٢١میلیون دستگاه فولکس قورباغهای را روانه بازار خودروی جهان کرد تا به ترتیب رکوردی رویایی و دستنیافتنی در عرصه تولید تنها یک مدل خودرو رقم بخورد. فردیناند پورشه کمپانی خودروسازی خود را در شهر اشتوگارت بنا کرد و پس از پایان جنگ جهانی دوم با وجودی که متفقین در مسیر راهاندازی مجدد آن سنگاندازیهای هنگام بازگشت بسیاری کردند اما فردیناند عاقبت با کمک پسر خود موفق به انجام این کار شد و پورشهها از نو مسیر افسانهشدن را در پیش گرفتند.
دیدگاه تان را بنویسید