«لعنت بر دهانی که بیموقع باز شود.» داستان کلاهبرداریهایش را با این جمله شروع میکند. کُریخوانی در محل کارش پای او را به پروندهای با ٣٠ شاکی باز کرد. مرتضی یک روز برای خودنمایی در بین همکارانش مدعی شد که در پلیس راهور آشنا دارد و میتواند خلافیهای خودروها را صفر کند. همین حرف برایش دردسرساز شد و از او یک کلاهبردار حرفهای ساخت. وقتی رئیسش از او خواست که خلافی خودرویش را صفر کند، مرتضی از جیب خودش خلافی ماشین رئیسش را پرداخت کرد. اما وقتی تعداد درخواستها زیاد شد، مرتضی دیگر نتوانست کاری کند. با این حال به دروغگویی خود ادامه داد و از آدمهای مختلفی که به او معرفی میشدند، پولهای میلیونی گرفت تا خلافیهای زیاد خودروها را صاف کند. از ٢٠٠هزار تومان گرفته تا ٦میلیون تومان؛ مرتضی براساس میزان خلافی خودروها از متقاضیان دستمزد میگرفت. اما کسی نبود که خلافی این خودروها را صفر کند. درگیری با یکی از شاکیان باعث شد که پای پلیس به این پرونده باز شود. درنهایت راز کلاهبرداریهای این مهندس جوان فاش شد و او از سوی مأموران کلانتری ١٥٠ تهرانسر، دستگیر شد. او که هنوز هم مدعی است، فقط به خاطر خودنمایی وارد این ماجرا شده، درباره جزئیات این کلاهبرداری به خبرنگار ما میگوید: «فروشنده مواد شوینده هستم. یک روز با همکاران و دوستانم در محل کار نشسته بودیم و صحبت میکردیم. حرف خلافی خودرو شد. من گفتم اگر کسی آشنا داشته باشد، میتواند خلافی خودرواش را صفر کند. گفتند تو آشنا داری. برای اینکه خودم را مطرح کنم، به دروغ گفتم بله آشنا دارم. گفتم کسی از دوستان نزدیکم در پلیس راهور است و میتوانم به او بگویم که خلافی خودروام را صفر کند. ولی در واقع اصلا چنین چیزی نبود. فقط میخواستم خودنمایی کنم. همان زمان سرپرستم به سراغم آمد و گفت که خلافی خودرواش را صفر کنم. نمیدانستم باید چه کار کنم، برای همین قبول کردم. خودم رفتم و خلافی خودرواش را پرداخت کردم. از جیب خودم پول دادم. او هم وقتی دید خلافی صفر شده، به من اعتماد کرد و باورش شد که در پلیس راهور آشنا دارم. برای همین چندنفر دیگر را هم به من معرفی کرد.» مرتضی خلافی دو سهنفر دیگر را هم از جیب خودش پرداخت کرد، ولی متقاضیان بیشتر شدند. هر روز دو سهنفر به او معرفی میشد. همین مسأله باعث شد که مرتضی طَمَع کند و اینبار از صاحبان خودرو دستمزد بگیرد: «مثلا یک خودرو بود که حدودا ١٣میلیون تومان خلافی داشت. من ٦میلیون تومان پول از او گرفتم، برای اینکه خلافیاش را صفر کنم. از بقیه هم حدودا بین ٢٠٠ تا سه یا چهارمیلیون تومان میگرفتم. ولی کسی را نداشتم که خلافی خودروی آنها را صفر کند. نمیدانستم باید چه کار کنم. در راهی گیر افتاده بودم که هیچ برگشتی نداشت. مجبور بودم ادامه بدهم. البته این پولهایی هم که بهعنوان دستمزد میگرفتم، برایم خوب میشد. کمکم وسوسه هم شدم، تا اینکه یک درگیری باعث دستگیریام شد.»
یکی از متقاضیان وقتی دید خلافی خودرواش صفر نشده، با او درگیر شد. در این درگیری، پای پلیس هم به میان آمد. مأموران کلانتری وقتی به محل درگیری رسیدند، شاکی راز این کلاهبرداری را فاش کرد و مهندس خلافکار دستگیر شد: «من لیسانس برق دارم. در کارم موفق بودم. اصلا اهل خلاف نبودم. زن و بچه دارم و سَرَم در زندگی خودم بود. اما یک اشتباه باعث شد که زندگیام نابود شود. قبل از اینکه دستگیر شوم، از کارم پشیمان شده بودم و خودروی پرایدم را فروختم تا پول مردم را پس بدهم، اما بازداشت شدم. حالا هم میتوانم پول شاکیانم را پس بدهم.» در ادامه سرهنگ مالمیر، رئیس کلانتری ١٥٠ تهرانسر هم با اشاره به اینکه شغل متهم بازاریاب بوده و با تعداد زیادی از متصدیان سوپرمارکت نیز در ارتباط است، گفت: «شناسایی سایر مالباختگان در دستور کار مأموران کلانتری قرار دارد. متهم برای اخذ دستور قضائی به مرجع قضائی معرفی شد.»
او از شهروندان خواست کسانی که در غرب پایتخت به این شیوه مالباخته شدهاند، برای طرح شکایت و پیگیری پروندهشان میتوانند به کلانتری ١٥٠ تهرانسر مراجعه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید