سیر نابخردی: از معاهدات صلح تا جنگهای جهانی
سهند ایرانمهر در مقالهای تأملبرانگیز به بررسی پیامدهای نابخردانه معاهدههای پس از جنگ جهانی اول پرداخته و هشدار میدهد که تحمیل سنگین تاوانها بر ملل مغلوب نه تنها به صلح پایدار نینجامید، بلکه بذرهای جنگهای بعدی را نیز کاشت.
او با اشاره به ناکامی جامعه ملل در جلوگیری از جنگ دوم جهانی و زخمهای عمیق به جا مانده از این جنگها، به تحلیل چرخه تکراری نابخردی در سیاستهای بینالمللی میپردازد و موضوع فلسطین را به عنوان یکی از نتایج تلخ این تاریخ پر از تناقضات معرفی میکند.
مشامتان را به بوی نای روزمرگی عادت ندهید | سهند ایرانمهر
جنگ جهانی اول که تمام شد خردمندانی بودند که میگفتند اگر معاهده صلح عادلانه نباشد و ملل مغلوب احساس تحقیر و نادیده گرفتهشدن داشته باشند، جنگ بعدی دوباره نطفه میبندد. شمار زیادی با کلمات و اصول حقوقی بازی کردند و در کنفرانس صلح پاریس، معاهدههای جداگانهای امضاء و تاوانهای بسیار سنگینی بر شکستخوردگان جنگ تحمیل داشت.
برندگان جنگ دلخوش به تریبونها و همپیمانیها و جامعه ملل بودند وودرو ویلسون «اعلامیه چهارده مادهای» خود را صادر کرد تا خیالش از هرگونه جنگ بعدی راحت باشد. از اتومبیل تا معادن زغال سنگ و اراضی آلمان هرطور که طرف پیروز میخواست مصادره و جدا شد. تاریخ اما منتظر کلمات و بیانیههای سیاسی نماند و جامعه ملل که تاسیس شده بود تا مانع جنگ بعدی شود، آنقدر بیتاثیر شد که عاقبت منحل شد تا در پایان جنگ دوم جهانی سازمان ملل جای ان را بگیرد و ضعف های آن را جبران کند که البته نکرد.
زخمهای باز جنگ اول، عفونت حاد جنگ دوم را سبب شد و جنگ دوم نیز زخمهای جدیدی باز گذاشت که موضوع فلسطین یکی از آنهاست.
باربارا تاکمن در کتاب «سیر نابخردی از ترویا تا ویتنام» نگاه موشکافانهای به نابخردیهایی دارد که با شکل و رنگ تقریبا یکسان بارها بشر را گزیده و جنگها و کشتارها را موجب شده است. او ریشه همه آنها را در یک تناقض میبیند: «سیاستهای دولتها علیه منافع خودشان».
کشف این عامل البته باعث نمیشود دولتها اشتباه نکنند. آنها موقع مواجهه با بحران، دلخوش به داشتن قدرت نظامی، اقتصادی و رسانهای هستند اما تاریخ و قواعد عِلّی و معلولی آن کاری به تصور قدرتها ندارد. ریختن خون، تحقیر ملتها تحریف واقعیت هرچقدر که بزک شود هرچقدر مورد حمایت دولت یا دولتها باشد در نهایت نتیجه بد خود را نشان خواهد داد. تاکمن با مرور دقیق تاریخ و ریشه بیخردیها نکات دقیقی را ثبت کرد. وقتی به دولتهای مستبد با آرایهای مذهبی نگریست و عاقبت آنها را دید نوشت:
وقتی امور دنیوی روحانیت را به خود مشغول دارد، ریشه هرگونه معنویتی میخشکد.
وقتی خونشویی و کتمان جنایت را دید نوشت:
نمیبینید که زمین، امسال خون بیشتر از آب و خونابه بیشتر از باران آشامیده است؟
وقتی سیر افول دولتمردان را دید نوشت:
تقلا کسب قدرت مستلزم کاربست وسایلی است که طالبان قدرت را پست و حیوانصفت میکند و جوینده همین که به خود آمد، میبیند که قدرت به قیمت ازدسترفتن فضیلت یا مقصود اخلاقی حاصل شده است.
وقتی سرانجام آنهایی را دید که از غلبه موقتی بر مردم مست بودند نوشت:
بر مردم ناراضی اعمال قدرت شاید توان کرد، ولی بر مردم ناراضی هرگز حکومت نتوان کرد. او دریافت که بالاترین جولانگاه بیخردی هنوز حیطه حکومت است، چون آنجاست که آدمی بر دیگران تسلط مییابد و سپس تسلط بر خود را از دست میدهد.
وقتی دید که بخشی مهمی از تاریخ صرف جعل و ساخت چیزی از هیچ شده و در درازنای زمان بیحاصلی خود را نشان دادهاست نوشت:مسائل و اختلافاتی در میان سایر ملل وجود دارد که زور یا فنون مهارت کشورهای دیگر یا حتی حُسننیت آنها نیز قابلحل نیست: توهم ملتسازی!...پافشاری بر حقی که میدانید نمیتوانید به آن عمل کنید عین بیخردی است.
دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه، که عالیترین مرجع قضایی سازمان ملل است در یک حکم تاریخی اعلام کرده است که اشغال اراضی فلسطینی توسط اسرائیل خلاف قوانین بینالمللی است. قطعنامه ۳۳۷۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد نژادپرستی اسراییل را محکوم کرده است و دهها قطعنامه و سند رسمی بینالمللی وجود دارد که بر اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط اسراییل تاکید دارند. در کنار این موارد نسلکشی مشهود است که افکار عمومی جهان را نیز به شدت به واکنش واداشته است و نهادهای بینالمللی بسان روزهای منتهی به جنگ جهانی اول و دوم ناکارامدی خود را نشان دادهاند با این همه همان قواعدی که تاکمن گفت هنوز پابرجاست.
دیروز در جریان سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا، اعضای کنگره ۷۹ بار برای نتانیاهو دست زدند که ۵۸ بار آن به شکل ایستاده بود. روایت غالب در رسانهها، دولتها، جریانهای قدرتمند اصلی، فضای مجازی و ... همه و همه در نهایت و علیرغم انتقادها و اعتراضها واکنشی مشابه است اما انچنانکه تاکمن گفت، تاریخ در قضاوت و فرجامی که در پیشانی رویدادها خواهد نوشت، راه خود را میرود و تناقضها، دامنگیر خواهند شد. هرکه باشد و هرجا که باشد.
دیدگاه تان را بنویسید