۵۵آنلاین :
سابقه کم روانپزشکي در کشور
عليرضا نعمتزاده در اينباره گفت: متاسفانه تا به امروز کار فرهنگي چنداني براي شناسايي بيماري رواني در جامعه انجام نشده است، صدا و سيما و يا رسانههاي ديگر چندان به اين مساله نپرداختهاند و قبحزدايي درباره اين مهم انجام نشده است و تنها در موارد بسيار نادر شاهد قبحزدايي در خصوص بيماريهاي روحي و رواني هستيم اما در مقابل براي مراجعه به روانپزشک و روانشناسان هيچگونه فرهنگسازي و قبحزدايي صورت نگرفته است که اين خود در افزايش بيماريهاي روحي و رواني افراد بسيار تاثير گذار ميباشد.اين روانشناس افزود: متاسفانه هنوز افرادي که مبتلا به بيماريهاي روحي و رواني هستند سعي بر پنهان کردن اين مشکلات دارند و از مراجعه به روانپزشک و يا روانشناس سرباز ميزنند. همچنين متاسفانه بههنگام تبليغ روانشناسي و شناساندن اين علم به مردم با افراطهاي بسياري نيز مواجه هستيم.بدين معنا که امروزه مواجه شدهايم با يک نوع روانشناسي که در اصطلاح جديد به آن روانشناسي زرد اطلاق داده ميشود.بهگونهاي که در ميان مردم اين باور بهوجود آمده است که روانشناسي علمي بسيار سهل، آسان و غيرتخصصي است.وي ادامه ميدهد: امروزه با نگاهي گذرا به شبکههاي اجتماعي بهراحتي ميتوان به آن دست يافت که متاسفانه برخي از افراد بدون داشتن علم به اقدام به مشاوره و يا روان شناسي ميپردازند که متاسفانه در بسياري از موارد اين اطلاعات اشتباه است و هيچگونه نظارتي نيز بر فعاليت آنها انجام نميشود و زماني که افراد با مشکل مواجه ميشوند اين تفکر را دارند که به تمام راهکارها اشراف دارند.اين روانشناس ميگويد: متاسفانه امروزه تعريفي که از روانشناسي و روانپزشکي در ميان مردم در حال رواج است که با واقعيت فاصله چشمگيري دارد که اين خود ميتواند عاملي براي عدم مراجعه افراد به مشاوران و روانپزشکان باشد.نعمتزاده در ادامه افزود: امروزه سيستم آموزشي کشور درباره تربيت روانپزشکان و روانشناسان عملکرد چندان مناسبي ندارد چرا که در بسياري از کشورهاي پيشرفته افرادي که جذب اين رشتهها ميشوند تنها از يک فيلتر آزمون رد نميشوند بلکه اين افراد از نظر سلامت روان نيز مورد بررسي قرار ميگيرند و تنها تعداد محدودي جذب اين رشتهها ميشود. بهعبارت سادهتر از حساسيتهاي گروههاي پزشکي براي رشتههاي روانشناسي و روانپزشکي نيز اعمال ميشود، اما اين در حالي است که در کشور ما متاسفانه بهدليل اينکه سيستم به سمت اينکه اين رشتهها بيشتر دکوري هستند حرکت کرده است شاهد اين مساله هستيم که بخش قابل توجهي از ظرفيت دانشگاهها به اين رشتهها اختصاص يافته است.نعمتزاده ميگويد: همين مساله باعث شده تا افرادي که به درستي آموزش نديدهاند راهکارهاي نامناسبي به مراجعهکنندگان ارائه دهند که اين خود در افزايش بياعتمادي مردم به روانپزشک و روانشناسان بسيار تاثيرگذار است و از طرفي حرف اين روانشناسان با هم يکسان نيست. بدين معنا نسخهاي که به مراجعهکنندگان خود ميدهند در برخي از موارد بهطور کامل با همديگر متفاوت است که اين خود ناشي از سيستم غلط آموزشي است.
تعدد متولي و بروز مشکلات جدي
وي ادامه ميدهد: متاسفانه امروزه در بخش روانشناسي دو متولي براي صدور مجوز وجود دارد. يکي سازمان نظام روانپزشکي است و ديگري سازمان بهزيستي که اين خود نشان از اختلالات مسئوليت ميباشد. از اينرو آشفتگي که در سيستم سلامت روان در کشور ما وجود دارد به اين مسائل دامن ميزند. نعمتزاده در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبني بر اينکه آيا استفاده از خدمات روانشناسي و روانپزشک ميتواند باعث کاهش آسيبهاي اجتماعي شود ميگويد: روانشناسان بهطور معمول افرادي هستند که به سراغ معلول ميروند. بدين معنا که ما با افرادي مواجه هستيم که علت به وجود آوردن مساله آنها در جاي ديگري است و روانشناسان بيشتر معلول را درمان ميکنند. وي در ادامه افزود: زماني که در بستر يک جامعه شرايط پيشگيري پس از بروز مسائل روانشناختي کمتر وجود دارد ما نميتوانيم روانشناسان را موثر دراين قضيه بدانيم. اما بايد در نظر داشت که به هنگام مشاهده آسيبهاي اجتماعي مانند بزهکاري بسياري از خلافکارها به اختلالات روانشناختي مبتلا هستند و اين افراد بهعنوان يک طبقه بيمار در روانشناسي مورد شناسايي و درمان قرار ميگيرند که در اين صورت بهتر و آمار بزهکاري کاهش پيدا خواهد کرد و يا اينکه درباره آسيبهاي اجتماعي به عنوان مثال اگر موضوع طلاق مورد بررسي قرار دهيم، متوجه اين مساله خواهيم شد که بسياري از مشکلات ريشه در اختلالات روانشناختي دارد.
هزينه بالاي ويزيت روانپزشکان
نعمتزاده در پايان خاطرنشان کرد: بالا بودن هزينه ويزيت روانشناسان روانپزشکان خود يکي ديگر از دلايل اصلي عدم مراجعه محسوب ميشود، چرا که با توجه به شرايط اقتصادي حاکم بر جامعه در حال حاضر بسياري از افراد توانايي پرداخت اين هزينههاي به نسبت بالا را ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید