ترامپ مهره خود را برای گزینه معاون اولی در RNC اعلام کرد: جی. دی. ونس، کسی که میتوان گفت بیش از آنکه مهره ترامپ باشد، مهره چهرههایی چون پیتر تیل، ایلان ماسک و دیوید ساکس است؛ و از طرف دیگر از حیث تجره کاری در مقایسه با فردی چون مایک پنس، یک «بچه تازهکار» است که به لطف حمایت بی دریغ پیتر تیل توانست سناتور ایالت اوهایو شود. البته این به معنای رد استعدادهای ونس نیست، یا به این معنی نیست که انتخاب ونس به ترامپ کمک نخواهد کرد. ونس از یک فرد مخالف ترامپ، اکنون به فردی مبدل شده که کاملا با عقاید ترامپ هماهنگ است. اما این مساله نه بواسطه یک علقه اندیشهای یا عاطفی با ترامپ باشد ماحصل درک تحولات حزب جمهوریخواه و هماهنگ کردن خود با جهت باد به بهترین شکل است. وگرنه ونس زمانی ترامپ را معادل هیتلر دانسته و خود را دشمن تراز اول ترامپ میدانست. اکنون سوال این است که ترامپ چرا وی را برگزیده است؟ ترامپ در پست خود به این امر اشاره کرده که ونس روی طبقه کشاورز و کارگر ایالاتی چون ویسکانسین، پنسیلوانیا، میشیگان (ایالات چرخشی) تمرکز خواهد کرد که این امر به سابقه خانودگی وی و کتاب موفق hillbilly elegy - که به داستان زندگی وی به عنوان بخشی از جامعه کارگری سفیدپوست آمریکا میپردازد- مرتبط است. اما سوال این است که آیا این مساله توجیه کننده خوبی برای انتخاب فردی چون ونس است؟ پاسخ خیر است. برای درک این مساله باید به تحولات اخیر میان ماسک و ترامپ و ارتباطات ماسک و پیتر تیل توجه کرد. همانطور که پیشتر گفتیم ترامپ در ماههای اخیر با مشکلات مالی قابل توجهی مواجه بود که این امر از هزینه بسیار بالای دادگاههای متعدد ترامپ و همچنین جریمههای مالی متعددی که در دادگاههای مدنی برای وی در نظر گرفته شده بود، نشات میگرفت. از طرف دیگر وی تا ماه می در جمعآوری کمکهای مالی نیز چندان موفق نبود همین مشکلات به علاوه مشکلات دیگر نظیر عدم موفقیت چندان Truth social باعث شد که وی چندین بار دست به دامان ایلان ماسک شود. اما ماسک - که پیشتر به سمت دسنتیس چرخش کرده بود - و بارها تلویحا از ترامپ برائت جسته بود نمیخواست براحتی هزینه حمایت مستقیم از ترامپ را بپردازد و این مساله را پیشتر بروز داده بود. وی در مصاحبهای در ماه مارس صراحتا اعلام کرده بود که قصد کمک مالی به ترامپ را ندارد و همچنین شک دارد که از کس خاصی به شکل لفظی حمایت کند اگر چه ممکن است اینکار را انجام دهد. اما اکنون ماسک نه تنها پس از وقوع ترور اخیر در معیت بیل اکمن از ترامپ حمایت کرد بلکه مقدار قابل توجهی به کمپین ترامپ کمک مالی کرده است. سوال اینجاست که طی چند ماه اخیر چه اتفاقی افتاده که ماسک نظر خود را پیش از ترور درمورد کمک مالی تغییر داده و پس از ترور صراحتا از ترامپ حمایت کرده است؟
واقع امر این است که ماسک پس از شکست دسنتیس از ترامپ و پس از دعوای اخیرش با جرج سوروس از حیث سیاسی نیاز به کمک داشت. لذا آرام آرام چرخش به سمت ترامپ را آغاز کرد. ماسک به دلیل درگیری با سوروس و شبکه اقتصادی حزب دموکرات مجبور شد تا خود را به نتانیاهو بچسباند که کاملا مشخص بود اینکار را از روی اکراه انجام میدهد. البته نتانیاهو و وزیر دیاسپورای اسرائیل در دعوای سوروس و ماسک، طرف ماسک را گرفتند اما از سخنان نتانیاهو در دیدار با ماسک مشخص بود که این حمایت بهایی دارد و ماسک هم رغبتی به پذیرش آنها نیست. این مورد و موارد دیگر (نظیر پرونده های ماسک در دیوان عالی) موجب شد که وی با انتصاب لیندا یاکارینو که شخصیتی چند بعدی است خود را برای نزدیک شدن به ترامپ پس از عدم موفقیتهای دسنتیس آماده کند. اما شرط ماسک و پیتر تیل برای حمایت تمام قد از ترامپ این بوده که فردی از جانب آنها در کنار ترامپ قرار گیرد که در آینده حامی آنها در تصمیمات کاخ سفید باشد. تیل و ماسک بخش راستگرای شبکه ای اقتصادی هستند که به paypal mafia مشهور است. البته همه اعضای این شبکه راستگرا نیستند و برای مثال رید هافمن از اعضای چپگرای این شبکه محسوب میشود که از قضا خبر بگومگوی وی با پیتر تیل بر سر حمایت از ترامپ در یک جلسه مهم و عمومی با حضور بزرگان سیلیکون ولی خبرساز شده است. در یک جمعبندی روی کارآمدن ونس ماحصل یک بده بستان میان افرادی چون تیل، ماسک و اکمن با ترامپ با توجه به نیازهای دوطرف به یکدیگر است که در این میان نقش تیل پررنگ تر است. ونس میتواند آینده این کارآفرینان راستگرا را تضمین و به کمپین ترامپ هم کمک کند، اما دارای نقاط ضعف متعددی نیز هست که کارزار بایدن تلاش دارد از آنها کمال استفاده را ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید