اوایل سال جاری مردی به همراه دخترش به مأموران شکایت کرد و مدعی شد دخترش از سوی یک فرد معروف که عکاس چند شخصیت مشهور است، مورد
تجاوز قرار گرفته. پدر این دختر به مأموران گفت: مرد جوان که فرهاد نام دارد، چند روز دخترم را در خانهاش حبس کرده و مورد
تجاوز قرار داده است.
دختر جوان نیز گفت: فرهاد به بهانه کار مرا به خانهاش کشاند و بعد
تجاوز کرد و اجازه نداد من از خانه خارج شوم. وقتی پسر جوان بازداشت شد، ادعا کرد ارتباطی با دختر نداشته و شکایت از او یک دسیسه است تا او را وادار کنند پول بدهد.
بااینحال بعد از تکمیل تحقیقات و مستندات، جلسه رسیدگی به پرونده این پسر جوان در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
در ابتدای جلسه، پدر دختر گفت: این جوان کاری کرده که من نمیتوانم سرم را بالا بگیرم. چندبار تصمیم گرفتم خودسوزی کنم، حتی بنزین هم خریدم، اما برادرانم جلوی من را گرفتند و گفتند شکایت کن تا بتوانی حق دخترت را بگیری و اگر این جوان محکوم نشود، من بیحیثیت میشوم.
من ابتدا درباره دخترم اعلام مفقودی کردم تا اینکه یک آشنا که در ترمینال داشتم، فهرست مسافران را بررسی کرد و من به اسم متهم رسیدم و فکر کردم شاید او از دخترم خبر داشته باشد، چون او را میشناختم و سالها خواهرش با دخترم دوست بود. وقتی با این پسر تماس گرفتم، متوجه شدم دخترم پیش اوست.
در ادامه، دختر جوان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این پسر، چون با افراد معروف ارتباط نزدیکی داشت و از آنها عکاسی میکرد، من را به بهانه اینکه برایم کار پیدا کرده به تهران کشید. خودش برایم بلیت خرید و به تهران آمدم، اما بعد من را مورد تعرض قرار داد و چند روز هم در خانه حبس کرد.
خواهرش هم با او همدست است. در این مدت من امکان فرار نداشتم تا اینکه خانوادهام من را پیدا کردند. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهامش را رد کرد و گفت: ما چندسال قبل در یکی از شهرستانها با هم همکار بودیم، بعد من و خواهرم با توجه به اینکه عکاسی بلد بودیم، به تهران آمدیم و من خیلی پیشرفت کردم و عکاس اختصاصی چند شخصیت معروف شدم، خواهرم هم در آتلیه با من کار میکرد. تا اینکه نگار در اینستاگرام با من تماس گرفت.
ابتدا پیام داد و احوالپرسی کرد، بعد شماره تماسش را داد تا با هم تماس بگیریم. من هم به او زنگ زدم و اینطور بود که ارتباط ما دوباره برقرار شد.
او در این مدت با خواهر من هم ارتباط داشت تا اینکه از من خواست برایش کار پیدا کنم. گفتم من نمیتوانم چنین کاری بکنم و روی من حساب نکن. تا اینکه از من خواست برایش بلیت اتوبوس بگیرم تا به تهران بیاید. او گفت: میخواهد مدتی در خانه عمویش بماند تا شاید برایش کار پیدا شود، من هم برایش بلیت گرفتم.
نیمهشب بود که با من تماس گرفت و گفت: راه را گم کرده و تلفن عمویش هم در دسترس نیست من برایش ماشین گرفتم تا به خانه ما بیاید. در این مدت هم که خانه ما بود راحت میتوانست رفتوآمد کند و کلید در اختیارش بود. میتوانست با پدرش تماس بگیرد. من اصلا نمیدانستم او با پدرش درگیر شده است.
متهم در ادامه گفت: بعد از اینکه پدر نگار با من تماس گرفت، متوجه شدم این دختر از خانه فرار کرده است. به نگار گفتم چرا از خانهات فرار کردی، گفت: با پدرم دعوا کردم، چون پدرم اجازه نمیدهد مادرمان را ببینیم و خیلی بدرفتار است و من از دست او فرار کردم. من هم به نگار گفتم به خانهات برو و برای من دردسر درست نکن، اما آنها از من شکایت کردند.
من میدانم نگار از ترس پدرش شکایت کرده است. خواهر متهم نیز مدعی شد برادرش مرتکب تجاوز نشده است. با پایان جلسه دادگاه، قضات شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
منبع :
خبر فوری مهم
دیدگاه تان را بنویسید