ارسال به دیگران پرینت

انرژی :

اتصال به انرژی کیهانی، جایگزین دانش پزشکی!

به نظرش همه چیز در ذهن آدم است و هیچ چیزی بیرون از خود ما وجود ندارد. در واقع او نقش عوامل بیرونی را کاملاً نادیده می‌گیرد و معتقد است اگر روی ذهن خودمان کار کنیم دیگر هیچ چیز نمی‌تواند کوچک‌ترین آسیبی به ما وارد کند. بر همین اساس هم مثل خانم میم و دیگر شرکت‌کننده‌های کلاس، واکسن نزده چون معتقد است با خودشناسی و تمرکز روی انرژی‌های مثبت می‌توان جلوی کرونا را هم گرفت!

اتصال به انرژی کیهانی، جایگزین دانش پزشکی!

««همه چیز درون خود شماست. اگر خودتان را قوی کنید، هیچ چیز روی شما اثری ندارد حتی کرونا.» این دست جمله‌های به‌ اصطلاح انگیزشی زیاد بین‌شان رد و بدل می‌شود. از وقتی در کلاس خودشناسی خانم میم شرکت کرده‌اند دیگر برای خودشان کیا و بیایی دارند. به همدیگر انرژی مثبت می‌دهند و تا می‌توانند سعی می‌کنند افراد بیشتری را برای شرکت در کلاس‌ها جذب کنند. چون هر چه تعداد بالاتر برود، اثرگذاری دوره‌ها هم بیشتر است و انرژی کیهانی که بین شرکت‌کننده‌ها برقرار می‌شود هم قوی‌تر. اینها را خانم میم می‌گوید و البته برای هر دوره از کلاس‌های خودشناسی‌اش هشت میلیون تومان ناقابل از هر متقاضی دریافت می‌کند. شاید شما خیال کنید شرکت‌کننده‌ها آدم‌های مرفهی هستند که برایشان مهم نیست مبلغی هم برای شرکت در چنین دوره‌ای که به قول خودشان «حال‌خوب‌کن» است، بپردازند اما جالب است بدانید خیلی از آنها با گرفتن وام و قرض‌کردن، پول دوره‌ها را پرداخت می‌کنند.

مهسا یکی از شرکت‌کننده‌های کلاس‌های خانم میم است؛ ۳۳ ساله و متأهل. او می‌گوید از وقتی دارد در این دوره‌ها شرکت می‌کند حالش با خودش خوب است. می‌پرسم یعنی چی که حالت با خودت خوب است؟! می‌گوید یعنی از آسمان سنگ هم که ببارد می‌دانم روی من نخواهد بارید. این جمله را یک‌ جور پرطمطراق و با اطمینان خاطری می‌گوید که آدم خیال می‌کند لابد یک چیزی می‌داند که بقیه از آن بی‌خبرند. به نظر مهسا همه چیز در ذهن آدم است و هیچ چیزی بیرون از خود ما وجود ندارد. در واقع او نقش عوامل بیرونی را کاملاً نادیده می‌گیرد و معتقد است اگر روی ذهن خودمان کار کنیم دیگر هیچ چیز نمی‌تواند کوچک‌ترین آسیبی به ما وارد کند. بر همین اساس هم مثل خانم میم و دیگر شرکت‌کننده‌های کلاس، واکسن نزده چون معتقد است با خودشناسی و تمرکز روی انرژی‌های مثبت می‌توان جلوی کرونا را هم گرفت! او که چندی پیش علائم شدیدی از کرونا را تجربه کرده معتقد است بیماری‌اش ناشی از خروج تفکرات سمی از ذهنش است و هیچ ربطی به کرونا ندارد. حتی پدر، مادر و همسرش که در اثر ارتباط با او بیمار شده‌اند هم به نظرش کرونا نگرفته‌اند و دچار نوعی سرماخوردگی بوده‌اند. او در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید که اگر روی ذهن خودمان خوب کار کنیم حتی همین سرماخوردگی ساده هم سراغ‌مان نمی‌آید.

شنیدن این حرف‌ها شاید برای شما هم عجیب باشد اما عجیب‌تر آن است که تعداد این افراد کم هم نیست. خانم دیگری که سال‌هاست پای همین شکل درس‌ها می‌نشیند، با وجود ابتلا به ناراحتی ریه واکسن نزده چون او هم اعتقاد دارد کرونا فقط در ذهن آدم‌ها وجود دارد و یک بیماری ذهنی است نه جسمی! او یک نقطه از دستش را با رنگ علامت‌گذاری کرده تا به خودش یادآوری کند هر روز بیماری را از خود دور کند. او هم در دوره شیوع دلتا تا پای مرگ پیش رفته اما مثل مورد قبلی زیر بار نمی‌رود که بیماری‌اش کرونا بوده است.

آقای شین، ۳۸ساله، هم شبیه چنین اعتقاداتی دارد و حتی یک صفحه در اینستاگرام درست کرده و آنجا مرتب برای دنبال‌کنندگانش پست‌های انگیزشی به اشتراک می‌گذارد و به آنها یادآوری می‌کند که قوی و توانمند هستند و هر چه را بخواهند به دست می‌آورند و هر چه را خلاف میل‌شان باشد، شکست می‌دهند. برای او هم چیزی به اسم بیماری وجود ندارد و آن چیزی هم که به جسم‌مان آسیب می‌زند، همان افکار منفی است که در ذهن‌مان پرورش می‌دهیم و باعث آسیب‌رساندن به جسم می‌شود. آقای شین به‌جد معتقد است کار مفیدی انجام می‌دهد و اصلاً وظیفه خودش می‌داند که با انتشار جملات مثبت انگیزشی به دیگران کمک کند و آنها را درحال خوب خود سهیم کند. همان طور که حدس می‌زنید او هم جزو همان ضدواکسن‌ها است که با سلاح انرژی مثبت در مقابل کرونا می‌ایستد.

نمی‌دانم برای شما هم پیش آمده با چنین افرادی برخورد داشته باشید یا نه اما در صورتی که خودتان از نزدیک با آنها مواجه نشده باشید، احتمال دارد از دور آوازه‌شان را شنیده باشید. خطر این جور آدم‌ها خصوصاً در این روزها بیشتر حس می‌شود؛ خطر تفکری که ممکن است به قیمت مرگ دیگران تمام شود.

«این دوره‌های به اصطلاح تفکر مثبت و نظایر آن ممکن است مشکل خاصی برای افراد ایجاد نکند و فقط در حد همان انگیزه‌دادن باشد اما تا وقتی که به مسائل جدی ورود نکند.»

دکتر محمد سرمدی، روانپزشک، این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «چیزی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی از آن به عنوان روانشناسی زرد هم یاد می‌شود، ممکن است در کار پزشکان اختلال ایجاد کند. مثلاً وقتی شخصی دچار نوعی بیماری روانی است و شما به او می‌گویید می‌تواند با تفکر مثبت حال خود را خوب کند و نیازی به مصرف دارو ندارد، در واقع دارید در حوزه پزشکی دخالت می‌کنید و عواقب بدی برای بیمار ایجاد می‌کنید. بیماری که افسردگی دارد و باید دارو مصرف کند ممکن است در صورت قطع دارو دچار عوارض خطرناکی شود و حتی به سمت و سوی ناخوشایندی مثل مرگ خودخواسته پیش برود. در خصوص مسأله پاندمی هم همین‌ طور است. با تفکر مثبت نمی‌توان با بیماری مقابله کرد یا به درمان آن پرداخت و هر کس چنین کاری کند سلامت خود و دیگران را به خطر می‌اندازد. این که به کسی بگویید صبح زود از خواب بیدار شو و با طبیعت همراه شو و موسیقی آرام گوش بده و با خودت مهربان باش، برای کسی ضرری ندارد اما وقتی می‌گویید نیازی به واکسن ندارید و با انرژی مثبت می‌توانید در مقابل کرونا بایستید، فقط یک جمله انگیزشی ساده نگفته‌اید و این جمله قطعاً تبعاتی به همراه دارد.»

تبعات تفکرات مثبت شما ممکن است دامن بقیه را هم بگیرد. اصلاً در شرایط پاندمی چه کسی می‌تواند بگوید من کار خودم را می‌کنم و زندگی شخصی خودم را دارم و به کسی کاری ندارم. مگر می‌شود در این شرایط جهان شخصی خود را داشت؟ آنها ولی اصرار دارند که همه چیز در ذهن‌شان است و با تسلط روی ذهن می‌توانند بر تمام مشکلات و ناراحتی‌ها غلبه کنند. در دنیای آنها رسیدن به موفقیت در هر شرایطی ممکن است و فقط کافی است بخواهید و اگر به کامیابی نرسید، احتمالاً آن را آن طور که باید نخواسته‌اید. بر همین اساس هر نوع بیماری را هم می‌توان با تفکر مثبت شکست داد، حتی سرطان را!

برگزارکنندگان چنین دوره‌هایی معمولاً چند روایت از این دست دارند که برای شما تعریف کنند. این که افرادی را می‌شناسند که با مثبت‌اندیشی، بیماری‌های صعب‌العلاج خود را درمان کرده‌اند؛ بی‌آن‌که مداخله پزشکی توانسته باشد کاری برایشان بکند. حتی به بیماران دارای بیماری‌های سخت توصیه می‌کنند درمان را رها کنند و با فکرکردن به بهبود، خوب شوند. آدم با خودش فکر می‌کند ویروس جهالت از هر ویروسی ترسناک‌تر است.»

 

منبع : ايسنا
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه