فراگیری شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن، روز به روز بیشتر میشود؛ تا جایی که توسعه کمّی و استقبال از آنها باعث شده در این زمینه از تلویزیون و آثار تولید شده آن پیش بیفتد. اما در این میان، دو پلتفرم اصلی در فضای اینترنتی کشور هستند که با خرید آثار تولید شده و دریافت حق اشتراک از مخاطبان برای پخش آن سریالها و فیلمها فعالیت میکنند.
با توجه به شرایط کرونایی کشور و پیامدهایی که برای فعالیتهای فرهنگی کشور داشته است، این دو پلتفرم توانستهاند به درآمد قابل توجهی برسند.
چند روز پیش جمعی از سینماگران نسبت به انحصار در شبکه نمایش خانگی از سوی پلتفرمهای اینترنتی هشدار دادند. این افراد در بیانیهای، خواستار عدم انحصار در عرصه نمایش خانگی و تقویت مدلهای مختلف عرضه نمایش فیلم شدند.
بخشی از این بیانیه که به امضای افرادی مانند مرتضی شایسته، مهدی فخیمزاده، علیرضا داوودنژاد، کیومرث پوراحمد، سیدغلامرضا موسوی، منیژه حکمت، علی سرتیپی، محمد متوسلانی، رضادرمیشیان، سید جلالالدین دری، امیرشهاب رضویان، ساسان سالور و کامران قدکچیان رسیده به این شرح است: «ما بر این باوریم وظیفه مسئولان تقویت مدلهای مختلف کسبوکار عرضه نمایش آنلاین برای گسترش و تنوع سایتها، پلتفرمها، استارتاپها و اپلیکیشنهاست تا تماشاگران محصولات سینمای ایران بتوانند براساس سلیقه خود آزادانه دست به انتخاب بزنند نه اینکه شرایط خاصی بر آنان تحمیل شود. معتقدیم شکوفایی و خلاقیت در عرصه هنر تنها با تنوع و ایجاد عرصه رقابتی بوجود خواهد آمد نه با انحصار.»
به گفته آنها، باید شرایطی ایجاد شود تا بیشترین درآمد به جای واسطهها به صاحبان و تولیدکنندگان آثار پرداخت شود تا تماشاگران اطمینان یابند درآمد فیلمها به تولیدکنندگان آثار پرداخت خواهد شد و با کوتاه شدن دست واسطهها، صاحبان آثار با خیال راحتی به تداوم راه و ساخت آثار خلاقانه همت گمارند.
با دو تن از امضاء کنندگان این بیانیه به گفتوگو کردیم و پیامدهای این انحصارطلبی و پیشنهادهای مطرح شده آنها را در مقابله با چنین مشکلاتی پرسیدیم.
پلتفرمها تنها هدفشان تامین درآمد است
منصور لشکریقوچانی تهیهکننده سینمای ایران، درباره انحصارطلبیهایی که در نمایش خانگی توسط چند پلتفرم ایجاد شده و پیامدهای آن گفت: ساخت سریالها و محتواهای فرهنگی سمت و سوی سلیقه فرهنگی جامعه را تعیین میکنند. با توجه به اینکه پلتفرمها به دلایل شرایط اقتصادی، مشکلات خاص خود را دارند و کار آنها بیشتر جنبه تجاری دارد تا فعالیت فرهنگی؛ به همین دلیل تلاش میکنند به سهلالوصولترین روش به درآمد برسند.
تا چند سال پیش بخش اصلی فضای فرهنگی کشور در دست صداوسیما بود. یعنی سریالها و برنامههای این رسانه بود که به فرهنگ مردم جهت میداد که متاسفانه صداوسیما دراین مقوله موفق نبود. سطح سلیقه مخاطب از نظر سینمایی و تصویری و از نظر فرهنگ عمومی در عرض این سالها افت کرده است.
تهیهکننده عصریخبندان ادامه داد: در آغاز کار پلتفرمها، شاید چند سریال خوب ساخته شد، اما چون این پلتفرمها فقط به سراغ درآمدزایی رفتند، عملکرد آنها از صداوسیما هم بدتر شد. یعنی رسانه ملی در برخی موارد رعایت حال فرهنگ جامعه را میکرد، اما این پلتفرمها تنها هدفشان تامین درآمد است. البته به این معنا نفی کلی آنها نیست بلکه سیستم اقتصادی فضای مجازی ما به گونهای است که آنها برای امرار معاش و حیات خود چارهای جز اینکه به ارزانترین قیمت ممکن سریال تهیه کنند، ندارند.
تنزل سطح سلیقه مردم و تاثیر پلتفرمها
به اعتقاد لشکریقوچانی، سطح سلیقه مردمی که به سینما و سریال علاقمندند، سمت و سوی نازلی پیدا کرده و از سویی مشکلات اقتصادی کشور، دو رخدادی است که سبب شده پلتفرمها به جای اینکه آثاری با درجه فرهنگی «الف» تولید کنند، سریالهای خیلی سهلالوصول و ارزان قیمتی با درجه «ج» تولید میکنند؛ چون به اندازه خودشان مشتری دارند، پس این پلتفرمها ترجیح میدهند به فکر درآمد باشند تا فرهنگ جامعه ایرانی و خود را مسئول و متعهد به فرهنگ نمیدانند. این اتفاق باعث میشود سطح سلیقه مردم پایین بیاید و مخاطب دغدغهمند و حرفهای هم از این پلتفرمها خارج شود.
ایجاد یک سینمای ملی و قطع دست واسطهگرها
تهیهکننده فیلم خط ویژه، در خصوص چگونگی قطع واسطهگرها و برگشت سود اصلی به تهیهکنندگان در فضای مجازی افزود: از چند زاویه میتوان به این مساله توجه کرد. اما نکتهای که مورد توجه من، اینکه در کشور ما فضای مجازی و زیرساختهای آن متعلق به حاکمیت است. یعنی ما چیزی به اسم بخش خصوصی در اینترنت نداریم. برداشت من این است که چرا فضای مجازی، اینترنت و اینترانت که برای حاکمیت است با دو دست واسطه و اختلاف به تهیهکننده و سینما برسد؟
یعنی چرا پلتفرمهای فروش اینترنت مانند همراه اول، رایتل، ایرانسل و ... و بعد هم یکسری از پلتفرمهای vod بین هنر و اینترنت وجود دارند؟
به اعتقاد او، با توجه به اینکه اینترنت و اینترانت در کنترل دولت بوده و حاکمیت این بخش را واگذار نکرده است، بنابراین در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه سینما یا حتی خود وزارت ارتباطات تشکیلاتی را به وجود بیاورند که هر نوع اطلاعات سینمایی، خبر فرهنگی، فیلم سینمایی، فیلم کوتاه و ... در آن فضا گنجانده شود. در این صورت سهم سینما هر اندازه که است مستقیم به سینما میرسد. چرا این دو واسطه باید پول را بردارند؟
لشکری قوچانی درباره ایجاد یک پلتفرم ملی هنر نیز گفت: پیشنهاد من این است که وقتی سینماگران ببینند همه محتوا و اخبار سینمایی در فضایی توسط وزارت ارشاد یا جای دیگری گنجانده میشود و درآمد و گردش مالی آن مستقیم به حساب صاحبان اثر میآید، به طور قطع تلاش مضاعفی خواهند داشت. یک حجم قابل توجهی هم از درآمد آن متعلق به وزارت ارشاد و به عبارت درستتر متعلق به هنر است. در هر صورت ما به سینمای مجازی احتیاج داریم. درآمد سینمای مجازی باید مستقیم و بدون واسطه به اهالی سینما برسد.
مشکل اپراتورهایی که به ظاهر قانونی هستند
وی با شرح مثالی درباره اهمیت حذف پلتفرمهای واسطه نیز گفت: برای مثال فروش آنلاین فیلم «خروج» در فضای مجازی عددی زیر یک میلیارد تومان است. اما بسیاری هم فیلم خروج را غیرقانونی دیدهاند. کسی که این فیلم را غیرقانونی دیده در هر صورت برای دیدن آن، بابت حجم اینترنت پول پرداخت کرده؛ اما آن پول کجا رفته؟ در واقع آن میزان پول هم حق فیلم خروج است. چون برای دیدن آن اثر حتی به صورت غیرقانونی حجم اینترنتی خریداری شده است. اینترنت هم در ایران گران است. ما یا باید مشابه غربیها از پلتفرمهایی چون نتفلیکس در فضای مجازی استفاده کنیم یا به شیوه فرهنگی خودمان پیش برویم.
اگر قرار بر فعالیت اینترنت خودمان است پس سینما هم در همان فضا این کار را انجام دهد. مشکل، واسطههایی مانند اپراتورهای فروش حجم اینترنتی و سپس اپراتورهای vod هستند که ظاهرا قانونیاند اما از سینمای ایران درآمد کسب میکنند که واقعا حقشان نیست.
یک سیستم معیوب و قوانینی که عقبافتادهاند
سیدجلالالدین دری نویسنده و تهیهکننده، درباره انحصارطلبی پلتفرمها در شبکه نمایش خانگی و پیامدهای آن به خبرنگار ایرناپلاس گفت: انحصارطلبی در پلتفرمهای نمایش خانگی باعث میشود بقیه فعالان این حوزه نتوانند فعالیت مناسبی داشته باشند. این پلتفرمها خواستههای خود را طی یک قرارداد در مقابل صاحب اثر میگذارند و با توجه به شرایطی که ویروس کرونا پیش آورده و باعث تعطیلی سینماها، تئاترها و دیگر فعالیتها شده است، صاحبان آثار مجبورند خواستههای این پلتفرمها را بپذیرند.
توانایی افزایش پلتفرمها در قطع زنجیره انحصارطلبی!
دری با بیان اینکه در جهان با هر بار پخش آثار در شبکههای مختلف دیگر یا حتی کشورهای دیگر هر بار مبلغی برای بازیگر، نویسنده و مالک اثر پرداخت میشود، افزود: ما در کشور چنین قانونی نداریم و همه امتیازات را پلتفرمها برای خود محفوظ میدارند و به این شکل هیچ پولی به صاحب اثر داده نمیشود که واقعا بیانصافی است.
این نویسنده و کارگردان درباره قطع زنجیره انحصارطلبی با استفاده از افزایش پلتفرمها، گفت: متاسفانه قانون بهروزی نداریم و مروبط به سالهای گذشته است. تا به امروز صدها مساله جدید در حوزه فرهنگ و هنر به وجود آمده است که اصلا یک نیم خط هم در آن زمینهها قانون نداریم و مجبوریم به قانون مولفان چندین سال پیش مراجعه کنیم.
وقتی قانونی وجود ندارد پس هیچ کسی پلتفرمها را به رعایت حقوق صاحبان آثار ملزم نمیکند. حال اگر این پلتفرمها به هزار نوع هم افزایش پیدا کنند همه به همین رویه به جلو میروند که بعد هم رقابت بین ارزان خریدن آثار است نه دادن حقوق بیشتری به هنرمندان و صاحبان آثار.
رفتارهای استثمارگرایانهای که باید اصلاح شود
وی به انحصارطلبی پلتفرمها در انتخاب افراد برای سریالسازی اشاره کرد و افزود: نکته قابل توجه بعدی این است که نگاه پلتفرمها همگی انحصارطلبانه است. به طور نمونه برای ساخت یک سریال در این پلتفرمها به چهرههای مطرح سینمایی توجه دارند و بیشتر به آنها میدان میدهند در حالی که هر کارگردان سینمایی نمیتواند سریال بسازد و هر فیلمنامهنویسی در سینما نمیتواند فیلمنامهنویس سریال باشد.
دیدگاه تان را بنویسید