استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران معتقد است که نیت بایدن بازگشت به برجام است، ولی شرایط داخلی و خارجی او را مجاب به آن کرده تا در مسیر بازگشت به برجام نزد اذهان عمومی و جریانات و لابیهای سیاسی داخل آمریکا متهم به تسلیم شدن و باج دادن به ایران نشود.
دکتر هادی برهانی در پاسخ به این پرسش که چرا بایدن در کنفرانس مونیخ بر خلاف پیشبینیها مواضع محافظهکارانهای نسبت برجام و ایران گرفت گفت: تحلیل و تصور من این است که باید برای ارزیابی اظهارات بایدن میبایست با تاریخ و سوابق اشاره کرد. بایدن از یک طرف سابقه روشنی در بحث ایران و برجام دارد. او چه در دوران ریاست جمهوری آقای اوباما و چه بعدا در دوران آقای ترامپ یکی از مدافعان و حامیان برجام بود و مرتبا نسبت به سیاستهای ضدبرجامی ترامپ انتقاداتش را مطرح میکرد.
این تحلیلگر مسائل آمریکا افزود: آقای بایدن در دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم به این مساله اشاره کرد که قصد بازگشت به برجام را دارد تا مشخص شود که او تمایل به بازگشت به برجام را دارد و میخواهد این مساله از مسیر و طریق صلحآمیز و دیپلماتیک حل شود، ولی در کنار این مساله باید شرایط داخلی و خارجی آمریکا را در نظر گرفت تا بتوان به یک ارزیابی دقیق و درست از مواضع اخیر آقای بایدن برسیم.
وی افزود: آقای ترامپ به عنوان یکی از مخالفان جدی برجام اگرچه در انتخابات شکست خورد، ولی موفق شد حمایت بالغ بر ۷۰ میلیون نفر از جمعیت آمریکا را جلب کند و اقدامات ضد برجامی او در آمریکا، طرفداران قابل توجهی داشت و امروز نیز بسیاری از جمهوریخواهان با استدلال آنکه ایران نباید به انرژی هستهای دست پیدا کند، موافق سیاستهای ضدبرجامی ترامپ هستند؛ بنابراین بدیهی است که بایدن در داخل کشور با جریان قدرتمندی از مخالفان برجام مواجه باشد.
برهانی ادامه داد: به ویژه آنکه در داخل آمریکا و در عرصه جهانی، هم افکار عمومی و هم لابیها و جریانات قدرتمندی مخالف برجام هستند. واقعیت این است که امروز از نظر افکار عمومی آمریکا، ایران در کنار کشورهایی مانند کره شمالی و عربستان سعودی جز کشورهایی با درجه محبوبیت پایین است. در کنار این افکارعمومی آمریکاییان و جهانی نیز، جریانات و لابیهایی به ویژه لابیهای اسراییلی به دنبال تخریب برجام و مواضع ضدایرانی هستند و برای رسیدن به این هدف از هیچ کارشکنی و اقدامی ابایی ندارند.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران ادامه داد: بنابراین در چنین شرایطی بدیهی خواهد بود که گام برداشتن بایدن به سمت برجام و لغو تحریمها از نظر افکار عمومی و جریانات و لابیهای ضدبرجامی، تسلیمشدن، باج دادن و ناکامی تلقی شود و آقای بایدن برای جلوگیری از این تفکر بخواهد، مواضع و رویکردی را در پیش بگیرد تا محکوم به این اتهامات نشود وگرنه نیت بایدن بازگشت به برجام است، ولی او قصد دارد که در بازگشت به برجام نزد اذهان عمومی و جریانات سیاسی داخلی آمریکا متهم نشود.
برهانی در پاسخ به این پرسش که آیا بحث برجام و ایران در لیست اولویتهای بایدن قرار دارد یا او منتظر فرصتهای بعدی برای رسیدن به این پروندههاست، گفت: واقعیت این است که برجام برای آمریکا مانند ایران در اولویت قرار نداشته و مهم و حیاتی نیست. برجام برای ایران تقریبا حکم مرگ و زندگی را دارد و ایران در شرایط کنونی تحت فشارهای زیادی به ویژه در مسائل اقتصادی قرار دارد، ولی این مساله برای آمریکا متفاوت است.
وی افزود: البته من امیدوار هستم که بازگشت به برجام از سوی آمریکا و ایران طی چند ماه آینده و قبل از انتخابات ۱۴۰۰ محقق شود، ولی مصوبه برجامی مجلس و تاکید آن بر تعلیق پروتکل الحاقی شاید شرایط را به سمت و سویی دیگری هدایت کند. البته اعمال فشار در بسیاری از موارد میتواند مفید باشد و چه بسا یک امتیاز و برگ برنده برای بایدن برابر جریانهای داخلی آمریکا در حین بازگشت به برجام باشد، ولی نکته مهمی که باید در نظر گرفت، این است که فشارها نباید کار را به بن بست بکشاند. این فشارها و مواضع میبایست دقیق و درست باشد وگرنه شاید یک مانع یا بن بست بزرگ را در مسیر احیای برجام ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید