شرق- علی مطهری، نماینده سابق تهران در مجلس، در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا به ارزیابی دولتها و مسائل سیاسی روز پرداخته که خلاصه آن را میخوانید:
نمیشود حکم کلی صادر کرد و گفت که همه دولتهای بعد از انقلاب ناکارآمد بودند. من معتقدم بهطور نسبی دولتهای بعد از انقلاب با توجه به شرایطی که داشتند، توفیقاتی داشتند و در بخشهایی موفق بودهاند؛ اگرچه در برخی بخشها چندان موفق نبودند. از دولت آقای موسوی گرفته که با توجه به جنگ دولتهای بعد از انقلاب بهطور نسبی و با توجه به شرایطی که داشتند، در برخی بخشها موفق و در برخی بخشها ناموفق بودهاند تا برسیم به دولت آقای هاشمی که در بازسازی و عمران و آبادانی و احداث زیرساختهای کشور و جبران خرابیهایی که در جنگ ایجاد شد، موفق بود. البته نقایصی هم داشت؛ از جمله اینکه از نظر تحمل انتقاد، کاستیهای جدی در آن دوره وجود داشت.
دولت آقای خاتمی هم در مجموع دولت موفقی بود، برای اینکه از متخصصها استفاده کرد و بهطور نسبی هر کاری را به اهلش سپرد، ضمن اینکه این دولت از نظر فضای آزادی بیان هم دولت موفقی بود. در این دوره برخی از کاستیهای داخلی را بیان و با آن مبارزه کردند؛ مثل قتلهای زنجیرهای و روابط ما با دنیا بهبود پیدا کرد و دنیا برای ایران جایگاه خوبی قائل شد.
دولت احمدینژاد هم البته توفیقاتی داشت و نمیتوان گفت که در مجموع ناموفق بوده است. بعد از سال ۱۳۸۸ شرایط سختی در کشور از نظر آزادی بیان و رعایت حقوق ملت ایجاد شد که دولت آقای احمدینژاد نقش زیادی در آن نداشت. حتی در برخی موارد آقای احمدینژاد مخالف سختگیریها بود.
بداقبالی آقای روحانی یکی حوادث طبیعی متعدد مثل سیل و زلزله بود و دیگری پیدایش پدیده ترامپ که آسیب جدی به کار دولت زد و شرایط سختی را برای کشور ایجاد کرد که در ۴۲ سال گذشته سابقه نداشته است. این دولت در شرایط بسیار سخت کار خودش را انجام داد. اگر هر کشور دیگری بهجای ایران بود حتما ساقط میشد ولی مقاومت مردم ایران به دولت کمک کرد و ما در نهایت پیروز بیرون آمدیم. این دولت البته در جاهایی هم اشتباهاتی داشت و باعث شد صدماتی به کشور وارد شود، مثل تصمیمی که درباره افزایش قیمت بنزین گرفته شد یا مسئله ارز چهارهزارو 200 تومانی که خیلی حسابشده نبود و باعث رانتخواری شد.
شکی در این نیست که ما خیلی بهتر از این میتوانستیم عمل کنیم و در این صورت ایران جایگاه بهتری میتوانست داشته باشد. اصلا نظامِ تشکیل دولت در کشور ما نظام معقولی نیست. ما احزاب قوی نداریم که اتاق فکر داشته باشند، برای اداره کشور کادرهایی آماده کنند و وقتی قدرت را به دست میگیرند، هر پستی را به لایقترین شخص واگذار کنند. دولتی روی کار میآید و افرادی که برای سمتهای مختلف تعیین میکنند، براساس روابط شخصی، گروهی و جناحی انتخاب میشوند. درواقع این روابط است که تعیین کننده است. تازه معمولا دست رئیسجمهور هم کاملا باز نیست که هرکسی را که خودش خواست انتخاب کند بلکه نهادهایی هستند که دخالت میکنند.
دولت موقت به نظرم یک دولت تخصصی بود، برای اینکه همه آنها گروهی بودند که از سالها قبل از انقلاب در انجمن اسلامی مهندسین و پزشکان با هم بودند. اینها افراد نزدیک به استاد شهید مطهری بودند و جلسات علمی و اعتقادی منظمی با ایشان داشتند. در واقع شبیه یک حزب و گروه سیاسی عقیدتی عمل میکردند. روی مسائل اعتقادی و ایدئولوژیک کار میکردند و با شهید مطهری و گاهی شهید بهشتی و مرحوم استاد جعفری بحث و گفتوگو داشتند. مرحوم بازرگان هم با پیشنهاد شهید مطهری به امام خمینی (ره) معرفی شد و این گروه سر کار آمدند که همه تخصص داشتند. خود مرحوم بازرگان در دولت مصدق مسئولیت داشت و بقیه هم سوابقی داشتند و افراد کارکشتهای بودند؛ ولی بعد از این دولت، کار به دست افراد سطح پایین افتاد.
برای ماههای اول انقلاب میشود برخی کارهایی را که بینظمیهایی را به وجود آورده، توجیه کرد، اما بعد از آن قابلقبول نیست و دیگر حمله به سفارت انگلیس یا حمله به سفارت عربستان را نمیتوان ناشی از طبیعت انقلاب دانست بلکه این بیعرضگی دولتهاست. به نظر من اختیارات رئیسجمهورها در کشور ما کم نبوده و اینها بهانه است.
بحث فساد ناشی از این است که افرادی را که صلاحیت برخی پستها را ندارند، در آنجا قرار میدهیم. اینها ظرفیت آن پست را ندارند؛ بنابراین دچار فساد مالی و... میشوند. باید دو شاخص را برای پستهای اجرائی در نظر بگیریم، یکی تخصص و دیگری تقوا و تدین. تخصصی که شامل طی مراتب مختلف پست سیاسی یا اقتصادی میشود. اگر اینطور عمل کنیم، مثل همهجای دنیا وقتی یکی میخواهد وزیر شود، پلهپله بالا میآید و طبیعتا وقتی به درجه بالا میرسد، امتحان خود را از نظر پاکدستی و تعهد کاری پس داده است.
دیدگاه تان را بنویسید