ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا دارید و سخنی درست و استوار بگویید. این روزها در مطبوعات و رسانههای تصویری و شبکههای اجتماعی غوغایی از قول برخی بهاصطلاح کارشناسان یا نمایندگان مجلس و... در رابطه با جمعیت با تیترهای موهوم و مجعول و با فاصلهای بعید از واقعیت به راه افتاده است که نسبتی با علم ندارد. غوغاگران به بهانه پیرشدن جمعیت هول و هراس در دل مردم و مسئولان میاندازند و هیهات از روزی که قرار باشد بر اساس این تحلیلهای غلط مبتنی بر گزارههای باطل، قانون تصویب کنند. به همین خاطر رسالت خود را در این دیدم که بهعنوان یک معلم جمعیتشناسی دانشگاه تهران و بهعنوان کسی که بیش از 50 سال از عمر خود را مصروف جمعیتشناسی و جمعیتپژوهی کرده و کسی که دلش برای مُلک و ملت و دین میتپد، توضیحاتی روشنگر در این زمینه ارائه دهم. روند تغییر و تحولات جمعیتی، پویایی و پیچیدگیهایی دارد که باید براساس مبانی علمی و توسط جمعیتشناسان خبره ارزیابی و درباره آنها اظهارنظر شود. کشور ما به خاطر انبوه متولدان دهه 60، اینک در مرحله پنجره جمعیتی قرار گرفته که نوسانات ساختار سنی از بارزترین ویژگیهای آن است. هنگامی که اواخر دهه ۱۳۸۰ موج دههشصتیها به نقطه اوج ازدواج و فرزندآوری (۲۰ تا ۳۵سالگی) رسید، میزان ازدواج حدودا دوبرابر شد و موالید هم سیر صعودی گرفت و به بیش از یکونیم میلیون تولد در سال افزایش یافت.
از اواسط دهه ۱۳۹۰دههشصتیها به رده سنی۳۰ تا ۴۵سالگی رسیدند و از نقطه اوج خارج شدند که علت اصلی کاهش ازدواج، موالید و به تبع آن میزان رشد سالانه جمعیت در سالهای اخیر است و این پدیدهای کاملا طبیعی است و مطلقا معنی بحران ندارد.
در سال ۱۴۳۰ دههشصتیها بهطور طبیعی به سنین سالخوردگی و ۶۵ سال به بالا خواهند رسید.
در این زمان ساختار سنی کشور سالخورده خواهد شد، نوسانات ساختار سنی فروکش خواهد کرد و به رشد ذاتی جمعیت خواهیم رسید. به عبارت بهتر انبوه متولدان دهه ۶۰ که هرم جمعیت کشور را دچار برآمدگی یا بیرونزدگی غیرطبیعی کردند، در مقطعی جمعیت نونهالان و خردسالان را بهطور غیرطبیعی بالا بردند و مشکلاتی خلق کردند و در مقطعی جمعیت کودکان و نوجوانان را بالا بردند و کمبودهای شدیدی بهویژه در حوزه آموزش به وجود آوردند و در مقطعی - که تاکنون هم ادامه دارد- جمعیت جوانان را افزایش دادند و کمبودهای شدیدی در حوزههای اشتغال، سرمایهگذاری، مسکن و رفاه و... خلق کردند، طبعا وقتی به سن سالخوردگی هم برسند، مشکلاتی به وجود میآورند و نهایتا از آن سن هم عبور میکنند و دوباره ساختار سنی جامعه طبیعی میشود (از شکل هرمی به شکل استوانهای و مطلوب تغییر مییابد).
نکته مهم اینجاست که راه اصلاح برآمدگی در هرم سنی این نیست که با هزار جور و جهد در افزایش زادوولد، برآمدگی غیرطبیعی دیگری در هرم سنی به وجود آوریم بلکه راه آن، ایجاد اشتغال پایدار، بالابردن سطح رفاه و شاخصهای تعالی و منزلت انسان و توانمندکردن جمعیت در آستانه سالخوردگی است.
فراموش نکنیم با افزایش ناگهانی رشد جمعیت، جمعیت سالخورده کاهش نمییابد بلکه به جمعیت نوزاد، نونهال، کودک و... اضافه میشود. چنانچه با برنامهریزی، ایجاد اشتغال، امنیت اقتصادی و روانی - و نه روشهای نابجا و ناکارآمد پرداخت پول- ازدواج تسهیل شود و با ارتقای سطح سلامت فرهنگی و روانی جامعه، ازدواجها «پایدار» شوند، در یکی، دو دهه آتی میانگین میزان باروری کموبیش در سطح جانشینی حفظ میشود و به هنگام سالخوردگی جمعیت - که امری گریزناپذیر است- در ورطه رشد منفی نخواهیم افتاد.
سالخوردگی جمعیت یک مفهوم آماری است، درحالیکه پیری جنبه بیولوژیک و فردی دارد. با هزار تأسف برخی جمعیتشناسینخواندههای مدعی، بهجای واژه «سالخوردگی» جمعیت، به غلط «پیری» جمعیت را به کار میبرند.
ما بههیچروی حق نداریم از سالخوردگی جمعیت هولوهراس بیافرینیم. همه ما، حتی جوانترین آدمها، در زمانی نهچندان دور به ۶۵سالگی میرسیم و طبق تعریف در زمره جمعیت سالخورده قرار میگیریم. آیا رواست ادبیاتی به کار بگیریم که انگار جمعیت سالخورده برای ملک و ملت حکم بار اضافه را دارند و خطرناکاند؛ آنهم در فرهنگی که این همه حرمت برای سالخوردگان و موی و ریش سپید قائل است؟
ژاپن هماکنون سالخوردهترین جمعیت دنیا را دارد و اتفاقا از جمله پیشرفتهترین کشورهای دنیاست. هیچوقت هم در رسانه و مجلس و دولتش اینچنین بلوا و هراسآفرینی و هوچیگری به راه نمیاندازند. توجه داشته باشید طبق آخرین آمار فقط شش درصد جمعیت ایران در سن سالخوردگی هستند، درحالیکه ۲۸ درصد جمعیت ژاپن در این سن قرار دارند. کشورهای قاره اروپا عموما بیش از ۷۰ سال است که جمعیت سالخورده دارند.
در نیمه دوم قرن ۲۱ میلادی همه کشورهای جهان (حتی قاره آفریقا) ساختار سنی سالخورده خواهند داشت و این اتفاقی کاملا طبیعی است که کسانی که از دانش جمعیتشناسی بیبهرهاند، از آن بهعنوان بحران (!) یاد میکنند. بزرگترین دانشمندان ما، بهترین پزشکان ما، بادانشترین استادان ما و اکثر مسئولان، سیاستمداران، مدیران، متفکران و علمای ما در سنین سالخوردگیاند و با انباشت دانش و تجربه به کشور و ملک و سرزمین و ملت خدمت میکنند. اصلا روا نیست بیجهت مردم و مسئولان را از پدیدهای تا بدینسان طبیعی بترسانیم.
به قول صائب تبریزی بزرگ:
گشایش از دم پیران بود جوانان را
به خاکبوس هدف تیر، بیکمان نرسد
*استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران
مشاور مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع جمعیت کشور
رئیس سابق انجمن جمعیتشناسی ایران
دیدگاه تان را بنویسید