«وقتی اسفندماه فشار اقتصادی و تورم شدید با کرونا یکی شد، اغلب مردم از نیازهای درجه دوم و سومشان دست کشیدند و همین موضوع تکلیف برخی از مشاغل را یکسره کرد. بسیاری بیکار شدند و آنهایی که تعلیق یا اخراج نشدند هم با حداقل حقوق و مزایا به کارشان ادامه دادند. آموزشگاههای زبان هم یکی از این مشاغل است؛ مراکزی که هزاران معلم در آن تدریس میکردند اما حالا بیکار در خانه منتظر تمام شدن این روزهای سخت و کشدار هستند.
معلمان رسمی جزو اقشاری هستند که همیشه حقوقشان نسبت به مشاغل دیگر پایینتر است؛ چه رسد به این که معلم غیر رسمی در آموزشگاههای آزادی باشی که نه وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی و نه سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک نهاد حمایتگر بر آنها نظارتی دارد. تکلیف روشن است. بیشتر آنها معلمانیاند که ساعتهای طولانی کار میکنند و کف حقوق را هم نمیگیرند.
کسی نیامد
سحر فرحزادی، یکی از معلمان آموزش زبان انگلیسی یکی از مؤسسههای مطرح است که با سابقه ۱۱سال تدریس، این روزها در خانه بیکار نشسته. او روزهای سختی را سپری میکند و نمیداند که چشمانداز شغلیاش چگونه خواهد شد: «حالا دقیقا ۴ماه است که بیکارم. شعبه آموزشگاه ما در شرق تهران ۲ هزار و ۱۷۰شاگرد داشت که بعد از بازگشایی دوباره آموزشگاه فقط حدود ۱۰۰نفر ثبت نام کردند. برای آموزش آنلاین هم زیر ۲۰۰نفر دانشجو داشتیم که برای ترم جدید افزایش پیدا نکرد.»
سحر میگوید: او و ۵۷معلم دیگر آموزشگاه بیکارند و فقط ۹معلم توانستهاند به کارشان ادامه دهند، تازه کار آنها هم پارهوقت است و حقوقشان بهشدت پایین آمده: «در این وضعیت مدیر آموزشگاه یکطرفه قطع همکاری کرده و برایمان بیمه رد نمیکند. وضعیت همکارانمان در دیگر شعبهها هم خوب نیست و بیشترشان بیکار شدهاند؛ منتهی چون ما نیروی رسمی و دولتی نیستیم کسی صدایمان را نمیشنود. میگویند شما نیروی بخش خصوصی هستید، مشکلتان را خودتان حل کنید.»
بیکاری معلمان محدود به یک یا ۲ آموزشگاه نیست و تقریبا در تمام آموزشگاههای زبان وضعیت این گونه است اما آمار دقیقی درباره معلمان بیکار وجود ندارد. این آمار را نه خود آموزشگاهها ارائه میدهند و نه مراکز رسمی مانند وزارت رفاه در اختیار دارند. تعدادی از شعبههای مختلف آموزشگاههای مطرح و مشهور تعطیل شدهاند و در کنار آن، فعالیت تعدادی از آموزشگاههای کوچکتر که یک یا دو شعبه دارند هم به کلی متوقف شده است.
«م. صلواتی»، معاون مالی و اجرایی یکی از مؤسسههای معروف آموزش زبان در تهران در این باره میگوید: «این آمار محرمانه است؛ چون اعلام آن میتواند به برند آموزشگاه ضربه بزند اما در همین حد بگویم که تا دو - سوم نیروهای برخی آموزشگاهها بیکار شدهاند و حداقل تا پایان امسال امکان بازگشت به محل کار را نخواهند داشت. در جلسهای که با معاون مدارس غیر دولتی وزارت آموزش و پرورش که متولی آموزشگاههای زبان و علمی هم هست، داشتیم، تقریبا همه مؤسسان آموزشگاهها اعلام ورشکستگی کردند و گفتند که توان پرداخت حقوق معلمان و کارکنان خود را ندارند.»
معلمانی که فروشنده شدند
بیکاری برخی از معلمان آموزشگاههای زبان و طولانی شدن این دوره بیکاری بدون امکان جایگزینی موجب شده آنها دوران سختی را سپری کنند؛ مخصوصا کسانی که سرپرست خانواده هستند و تنها راه درآمدشان از همین شغل بوده است.
امیر حقیقتخواه، معلمی است که دچار چنین وضعیتی شده و حالا دنبال یک شغل دیگری میگردد: «واحد برادران آموزشگاه ما به طور کلی تعطیل شد؛ چون هم ملک آن اجارهای بود و هم برای آموزش آنلاین فقط ۶۰دانشجو ثبتنام کرده بودند. از بین ۱۹معلم آقا که تماموقت و حتی پنجشنبه و جمعه از ۸صبح تا ۸ شب کلاس داشتیم، فقط ۲ نفر مشغول به آموزش هستند و بقیه بیکار شدهایم. این اتفاق زندگیهایمان را به شدت دچار بحران کرده و مجبور شدیم موقتا به شغلهای دیگری روی بیاوریم.»
امیر حالا یکماه است در مانتوفروشی کار میکند و فقط یکمیلیون و ۷۰۰هزار تومان حقوق میگیرد: «در این مدت تلاش زیادی کردم که شاگرد خصوصی بگیرم یا در جایی به عنوان مترجم مشغول به کار شوم اما فضا طوری شده که کسی نیروی جدید نمیخواهد یا هزینه کلاس خصوصی ندارد. این شد که فعلا فروشنده شدم تا یا گشایشی شود و برگردم سر کار سابقم یا بتوانم شغل مناسبی پیدا کنم. بقیه همکارانم هم چنین وضعیتی دارند.»
بعضی از مدیران آموزشگاههای زبان به نیروهای خود اعلام کردهاند از بیمه بیکاری استفاده کنند و برخی گفتهاند برای ادامه همکاری میتوانند شاگرد خصوصی برای آموزشگاه جذب کنند و درصدی از حقوق را برداشته و بقیه را بهحساب آموزشگاه بریزند. عدهای هم از معلمان به عنوان ویزیتور استفاده کرده و از آنها خواستهاند برای آموزش آنلاین مؤسسه، در صفحات اینستاگرام و توییترشان تبلیغ کنند. نازنین شکوری، مؤسس یکی از آموزشگاههای زبان در اینباره میگوید: «واقعیت این است که شرکت در کلاسهای زبان با توجه به شرایط فعلی اقتصادی و بیماری کرونا در اولویت بسیاری از مردم نیست و از سبد فرهنگی خانوار حذف شده است. این ۲ بحران دست در دست هم دادند و آموزشگاهها را به زمین زدند. از ۷۰۰دانشجو حدود ۷۰نفر ثبتنامی برای ترم جدید داشتهایم و این برای ما یعنی فاجعه؛ چون هزینهها ۲ تا ۳برابر شده اما از آن طرف درآمدمان به زیر یکسوم رسیده است. در این میان چه راهکاری به جز تعدیل نیرو داریم؟ بسیاری از معلمان ما جز تدریس کار دیگری بلد نیستند و وضعیت زندگیشان بغرنج شده، از طرفی در صف استفاده از بیمه بیکاری ماندهاند. خب، ما مجبور میشویم راهکارهای موقتی مثل جذب شاگرد خصوصی را پیش پای آنها بگذاریم یا از آنها بخواهیم که شاگردانشان را برای شرکت در آموزش آنلاین متقاعد کنند.»
اخراج بیصدا
معلمان آموزشگاههای زبان قبل از بحران اقتصادی و شیوع کرونا هم وضعیت خوبی نداشتند. حقوق آنها پایینتر از استانداردهای تعیین شده از سوی وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی بوده و به همینخاطر پولی که از بیمه بیکاری نصیبشان میشود، ناچیز است. طهورا صدیقی، معلم یکی از آموزشگاههای معروف زبان در تهران که ۹سال سابقه کار در این حوزه دارد، میگوید: «حقوقی که من ماهانه بابت تدریس ۸کلاس در یک ترم دریافت میکردم، ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۳۰۰هزار تومان بود؛ در حالی که هر روز از ۱۰صبح تا ۷عصر در آموزشگاه حضور داشتم. به همین میزان هم برای من حق بیمه پرداخت میشد و به همین دلیل الان کف بیمه بیکاری به من تعلق میگیرد که بسیار ناچیز است. کسی هم حامی ما نیست؛ چون معلم در بخش خصوصی هستیم.»
صدیقی از آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد بابت نظارت نکردن بر آموزشگاههای زبان انتقاد میکند و معتقد است که «در چنین بحرانهایی مانند کروناست که مشخص میشود چقدر نظارت درست و به موقع نهادهای بالادستی بر عملکرد برخی مشاغل مهم است. الان بدون هیچ صدایی چندین هزار معلم در سراسر کشور بیکار شدهاند، عده زیادی مجبورند با دستمزد کمتر، همکاریشان را ادامه بدهند و بسیاری هم دنبال شغل دیگری هستند.»
آموزشگاههای زبان روزهای سختی را سپری میکنند؛ از یک طرف مؤسسان و مدیرانی که در پرداخت هزینههای جاری مانند اجارهبها، مالیات، عوارض شهرداری، هزینههای آبونمان ماندهاند و از سوی دیگر معلمانی که بدون هیچ حامی و پشتوانهای در این شرایط اقتصادی بیکار شدهاند.»
دیدگاه تان را بنویسید