ارسال به دیگران پرینت

ملاقات با مشتریان بالقوه

تصور کنید، تولیدکننده میان وعده برای کودکان هستید. محصولات‌تان هم در برخی فروشگاه‌های بزرگ به فروش می‌رسند.

ملاقات با مشتریان بالقوه
تصور کنید، تولیدکننده میان وعده برای کودکان هستید. محصولات‌تان هم در برخی فروشگاه‌های بزرگ به فروش می‌رسند. یکی از این فروشگاه‌هایی که محصولات شما و شرکت‌های رقیبتان را به فروش می‌رسانند، در نظر بگیرید. فکر کنید وقت و فرصت کافی دارید و یک روز به این فروشگاه‌ سر می‌زنید. منتظر می‌شوید تا یک مشتری سر و کله‌اش پیدا شود و به سمت قفسه‌ حاوی میان وعده کودکان می‌آید. کمی نگاه می‌کند تا یکی از این خوراکی‌ها را انتخاب کند. اما به جای اینکه محصول شما را انتخاب کند، سراغ محصول رقیبتان می‌رود. در این لحظه می‌توانید به سمت او خیز بردارید و از وی بپرسید: چرا این محصول را انتخاب کردید؟ و چرا محصول شرکت دیگر را انتخاب نکردید؟ ممکن است با تعجب وی روبه‌رو شوید. ممکن است مشتری جبهه بگیرد و بگوید: اصلا به شما چه مربوط است؟! ممکن هم هست از شما بپرسد چرا این مساله برای شما سوال است و به سوالاتتان جواب‌هایی هم بدهد. خلاصه حتی در بهترین حالت هم بعید است بتوانید اطلاعات خیلی زیادی را با او رد و بدل کنید. اما مگر از چند مشتری می‌توانید این سوالات را بپرسید؟

البته که بعد از مدتی هم به هرحال مسوولان فروشگاه سراغ شما خواهند آمد و ممکن است عذرتان را بخواهند. حتی اگر آنها هم این کار را نکنند، نمی‌توانید کار و زندگی خود را رها کنید و برای ملاقات با مشتری شرکت‌های رقیبتان در فروشگاه‌های مختلف وقت زیادی صرف کنید. اگر نمی‌توانید در فروشگاه‌ها، مشتریان شرکت‌های رقیبتان را ملاقات کنید، پس کجا می‌توانید آنها را پیدا کنید؟ این دقیقا سوالی بود که باعث شده بود خانم گراتن، مشاور بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، برای تهیه یک استراتژی بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی به شرکت ایزی اسنک، تولیدکننده میان‌وعده برای کودکان دعوت شود.

این شرکت که به تازگی تصمیم به گسترش فعالیت‌هایش در شبکه‌های اجتماعی گرفته بود، با چالش‌های زیادی روبه‌رو بود. خانم گراتن امیدوار بود بتواند در یک دوره آماده‌سازی، شرکت را برای دستیابی به اهدافش در افزایش فروش از طریق شبکه‌های اجتماعی کمک کند.

درحالی‌که شرکت ایزی اسنک تازه برای ورود به بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی اقدام کرده بود، رقبای اصلی آن از قبل در این شبکه‌ها فعالیت‌های گسترده‌ای داشتند و هزاران دنبال‌کننده برای خود دست و پا کرده بودند.

شرکت ایزی اسنک که با تغییرات اخیر مدیریتی روبه‌رو شده بود، حالا اهمیت این موضوع را درک کرده و فهمیده بود تا چه اندازه از قافله عقب مانده است. مدیرعامل جدید از مدیران بازاریابی خواسته بود برنامه‌های قبلی شرکت را درباره استراتژی‌های فعالیت در شبکه‌های اجتماعی برای خانم گراتن توضیح دهند.

خانم گراتن در یک بررسی اجمالی و سریع متوجه شده بود که متاسفانه این برنامه‌ها به‌شدت کلیشه‌ای و فاقد راهکارهای عملی بودند، به همین دلیل هم به سرعت فراموش شده بودند و شرکت همچنان تنها بر بازاریابی کلاسیک متمرکز مانده بود.

«می‌دانید یکی از شلوغ‌ترین جاهایی که می‌توانید مشتریان بالقوه و مخاطبان‌تان را در آنجا ملاقات کنید کجاست؟ مطمئنم بارها به این مکان سر زده‌اید ولی با بی‌تفاوتی تمام از کنارش عبور کرده‌اید.»

او با این جمله، سمینار خود را درباره اهمیت دنبال کردن و تحلیل فعالیت رقبا در شبکه‌های اجتماعی آغاز کرد و ادامه داد: «یکی از بهترین جاها برای یافتن مشتریان بالقوه شما، صفحات اجتماعی رقبایتان هستند. وقتی به‌دنبال فروش محصول یا خدمات خود هستیم، یکی از اولین سوالاتی که از خود می‌پرسیم این است: کجا می‌توانم بیشترین حجم از مخاطبان بالقوه یا به عبارت دیگر مشتریان بالقوه خود را پیدا کنم؟ شلوغ‌ترین مکان‌ها کجا هستند؟»

بدون شک، شبکه‌های اجتماعی، امروز یکی از شلوغ‌ترین مراکز خرید و فروش کالاها و خدمات هستند. خیلی از مواقع، مردم برای انجام خرید، تصمیم به گشتن در مراکز خرید می‌گیرند. خیلی وقت‌ها، آنها حتی از قبل می‌دانند که ‌دنبال چه کالایی هستند و برای یافتنش سری به بازارهای مختلف می‌زنند. هرچند گاهی اوقات، برخی ممکن است صرفا برای تفریح از خانه خارج شوند و در حین گردش کردن و دیدن ویترین مغازه‌ها به فکر خرید بیفتند، اما اکثرا خریدها با انگیزه‌ای از قبل تعیین شده صورت می‌پذیرند.

این درحالی است که بازارهای شکل گرفته در شبکه‌های اجتماعی ممکن است به کلی از این قاعده مستثنی باشند. در بسیاری از موارد، کاربران این شبکه‌ها بدون اینکه حتی تصمیم به خرید داشته باشند، با سیلی از محصولات جالب و جذاب روبه‌رو می‌شوند. آنها آنقدر در معرض معرفی شدن و آشنا شدن با محصولات و خدمات مختلف قرار می‌گیرند که ممکن است حتی بدون انگیزه یا قصد قبلی تصمیم به امتحان کردن برخی از این محصولات و خدمات بگیرند و اینجاست که اگر شما شانس داشته باشید می‌توانید مشتری جدیدی را به تور خود بیندازید.

اما طبیعی است که بخواهید محصولات خود را در «گوشه‌هایی از این بازار اجتماعی» معرفی کنید که شانس برخورد بیشتری با مشتریان بالقوه خود داشته باشید. یکی از این «گوشه‌ها» صفحات اجتماعی رقبای شما هستند.

خانم گراتن معتقد است، بسیاری از شرکت‌ها، برنامه درست و جامعی برای تحلیل و بررسی رفتار شرکت‌های رقیب خود در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت ندارند. آنها هرازگاهی به صفحات اجتماعی رقبایشان سر می‌زنند. ممکن است صفحات آنها از دفعه قبلی جذاب‌تر شده باشند و به تعداد دنبال‌کننده‌های آنها افزوده شده باشد. کارشناسی که مسوول بررسی صفحات شرکت‌های رقیب است، در خیلی موارد گزارشی مشابه گزارش‌های قبلی تهیه می‌کند و خلاصه موضوع تقریبا به همین جا ختم می‌شود.

این درحالی است که اگر یک شرکت بتواند رقبای خود را به درستی تحلیل و بررسی کند و برنامه‌ای صحیح برای این کار تهیه کند، خواهد توانست بسیاری از مشتریان بالقوه وی را به سمت خود بکشاند.

خانم گراتن سمینار خود را این‌طور جمع‌بندی می‌کند که «با تحلیل و پیگیری فعالیت شرکت‌های رقیب در شبکه‌های اجتماعی با صرف تنها چند ساعت در روز یا در هفته، می‌توانید با بسیاری از مشتریانی که محصولات رقبای شما را خریداری می‌کنند، ارتباط بگیرید. نظرات آنها را بخوانید. نیازهایشان را درک کنید. توانایی‌های خود را به آنها بشناسانید و خلاصه یک پل ارتباطی با آنها بسازید. در نهایت با استفاده از این امکان بدون شک می‌توانید فروش خود را افزایش دهید. به عبارت دیگر، در صفحات اجتماعی شرکت‌های رقیب می‌توانید با انبوهی از مشتریان بالقوه خود روبه‌رو شوید. چه کسی می‌خواهد این فرصت را از دست بدهد؟»

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه