کوروش کمالی سروستانی، سعدی شناس و رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان فارس، روز پنج شنبه درباره وضعیت امروز زبان فارسی گفت: ادبیات فارسی یک هنر است مثل بخشهای هنر ویژگی خاص خود را دارد. اگر رنگ، ماده نقاشی و صوت، ماده موسیقی است، ماده ادبیات هم زبان است.
زبان دستگاهی است از نشانههای اختیاری برای ارتباط انسانها استفاده میکنند فرق ماده ادبیات با دیگر مادههای هنر در این است که زبان یک ساختار است و قواعد و منطق ویژهای دارد، به همین خاطر زبان در روابط انسانی بسیار اهمیت پیدا میکند.
زبان فارسی با پیشینه حداقل هزار ساله خود، همیشه بخشی از هویت ملی ایرانیان بوده و در واقع زبان فارسی عنصر مشترک جغرافیای فرهنگی ایران است. برای این نکته به حضور مولوی در ترکیه و شاعران فارسی زبان، در افغانستان و شبه قاره هند میتوان اشاره کرد، آنچه ایران را به بسیاری از کشورهای همسایه از آسیای میانه تا شرق اروپا پیوند میدهد، زبان فارسی است.
مدیر مرکز سعدیشناسی، افزود: اهمیت زبان فارسی به دلیل کارکرد ارتباطی آن با آفرینش ادبی است که بخشی از اندیشه و حکمت ایرانیان را نمایندگی میکند. زبان فارسی از نظر کارکرد و ارزش ادبی در تلطیف احساسات و پرورش ذوق و ماندگار کردن اندیشهها سهم بزرگی داشته و به همین علت پایا و مانا بوده است. اینکه ما اکنون فارسی صحبت میکنیم، شاعرانی هستند که با بهرهگیری از عواطف و تخیلات خود اثری ادبی و هنری پدید آوردند و فرهنگ غنی ما از وجود آثار ارزشمند و درخشانی چون شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی مثنوی معنوی، پنج گنج نظامی، بوستان و گلستان سعدی یا غزلیات حافظ ماندگار شده است. همه اینها در شمار زیباترین آثار ادبی جهان قرار دارند، طبیعی است که ما نیز مانند نیاکانمان باید قدر این سرمایه گرانبها را بدانیم و با خوب خواندن و درست فهمیدن آن و ارزشمند نگه داشتن آنها در تعالی آن با جان و دل بکوشیم و با تلاش روز افزون بر غنای آنها بیفزایم.
بزرگان جهان، ادبیات فارسی را تحسین میکنند
کمالی ادامه داد: ادبیات معاصر نیز تکه دیگری از این هویت است، در ادبیات داستانی، چه در شعر معاصر به خصوص در میان بزرگان و نامآوران آن، شخصیتهای صاحب اثر و صاحب تفکر وجود دارد که باعث تداوم غنای زبان فارسی شدند. در میان این هنرهای هفتگانه میدانیم که ادبیات توانمندیها و بزرگان فراوانی دارد که برخی نه تنها عرصه ملی که عرصه جهانی را هم درنوردیدند و بر آن تأثیر گذاشتند. اثر این افراد باعث شده که بزرگان جهان در تحسین آنها سخن بگویند و در برابرشان سر تعظیم فرود بیاورند. تاثیر حافظ و سعدی بر ادبیات اروپا بسیار مشهود است حتی امروز مولوی نیز از شاعران شناخته شده جهان به شمار میرود و خیام نیز یکی از این بزرگان است. این مجموعه نشان میدهد که غنای معنای ادبیات ما فراوان است.
این سعدیشناس با اشاره به کارکرد زبان فارسی در شرایط فعلی گفت: با این که در جهان معناهای انسانگرایانه مورد استقبال قرار میگیرد، باز ظرافتهای زبانی در ترجمه منتقل نمیشود، این ظرافتها در زبان روزمره و در زبان ادبی ما در روزگار فعلی اهمیت دارد، به همین دلیل پرداختن به زبان و ادبیات فارسی، پرداختن به هویت ملی دینی است. بسیاری از آثار ادبیات فارسی تحت تاثیر قرآن، احادیث و روایات قرار دارد، بسیاری از شاعران ما مروج اندیشههای شگرف دینی بودند و آن را در ادبیات زیبای فارسی ماندگار کردهاند، به همین دلیل از هر زاویهای که نگاه کنیم زبان فارسی میتواند شاخصه ارتباط ما با یکدیگر قرار بگیرد.
این مدرس ادبیات، درباره نگاه انسانی ادبیات فارسی به جهان، گفت: سعدی شاعر زندگی است و در عین حال که شاعر حکمت و سیاست است، شاعر عشق و عرفان هم است اما مهمتر از آن شاعر زندگی است، به همین دلیل قدرت آن را داشته که به قول استاد غلامحسین یوسفی چنان که در شرح گلستانشان، ۴۰۰ ضربالمثل از گلستان را در ذهن و زبان مردم برشمردهاند. کار دیگری که حسن ذوالفقاری انجام داده و با پژوهش بر کلیات سعدی، ۲۰۰۰ ضرب المثل را در زبان فارسی رایج دانسته است. این موضوع نشان میدهد آن حکومتی که مردم و آن نیاز داشتهاند و ابراز عشقی که میخواستند، در کلام سعدی یافتهاند. این مسئله به سعدی محدود نمیشود همه شاعران کلاسیک انسانگرایانه و مدارا محور و برای نزدیک کردن انسانها به یکدیگر تلاش کردند.
کمالی این نکته از ویژگیهای ادبیات دانست و ادامه داد: ادبیات همیشه از مهربانی و دوستی و آرامش صحبت میکند، هیچ متن ادبی ماندگاری نداریم که از خشونت و ظلم و آزار مردمان سخن گفته باشد. همه ادبیات کلاسیک ایران و جهان طرفدار آزادی، عشقورزی و کمک به تعالی انسانها هستند و به همین خاطر ادبیات هم لذتآفرین و هم قانع کننده است، هم بخشی از بار مذهب و اخلاق را به دوش میکشد و هم احساسات و هیجانات انسان را بازگو کند، به همین دلیل میتواند بین عقل و عشق پیوند ایجاد و قلب و ذهن را پالایش کند و باعث جلای روح شود و در زمان روند زندگی درنگ و تعامل ایجاد کند و پرسشهایی درباره زندگی و هستی را پاسخ بدهد.
زبان، واژههای جدید میآفریند
این پژوهشگر ادبیات فارسی، در پاسخ به این سوال که کدام یک از آثار ادبیات میتواند در این شرایط سخت اجتماعی تسلای دل مردم باشد گفت: به این مسئله به سلیقه و روحیات افراد بستگی دارد، شاید یک نفر از وزن لذت ببرد و دیگری از تغزل، یک نفر اندیشه کتاب را مهم بداند و دیگری بیان و کلمات را اما شاید اثری که همه اینها را در خود داشته باشد، گلستان سعدی است. این اثر هم مسجع است و هم زبان فاخر دارد و هم بیان ادبی زیبایی دارد و هم حکمت زندگیست و هم رفتار اجتماعی است و هم مدارا و احترام را ترویج میکند.
وی در پاسخ به این سوال که بزرگترین چالش امروز زبان فارسی را چه چیزی میداند، اظهار داشت: ما باید زبان و ادبیات فارسی را از هم تفکیک کنیم، ادبیات، زبان به علاوه یا منهای یک چیز دیگری است، زبان با تخیل، با حکمت، با بدایع و استعارهها ادبیات میشود، زبان است که با دانشها ارتباط برقرار میکند و در چارچوب جامعهشناسی و زبانشناسی میگنجد. اگر فکر میکنیم که زبان و ادبیات فارسی این روزها در حال آسیب دیدن است، باید بدانیم که در زبان همه چیز تغییر میکند، رشد تکنولوژی، ایجاد فضاهای مجازی و تاثیر مستقیم اطلاعات جهانی طبیعتاً بر زبان فارسی اثر میگذارد و هیچ نهادی قادر نیست جلوی این تاثیر را بگیرد، این تاثیری نیست که بشود با بخشنامه یا قوانین فرهنگستان یا تغییر آموزش یا برنامههای صدا و سیما بتوانیم آن را متوقف کنیم. آفرینش زبان در واژههای جدید همیشه حضور دارد، وقتی کلمات در خوری را معادل کنیم، جامعه از آن استقبال میکند اما وقتی یافتههای ما در خور نباشد، و واژهسازی زیبایی اتفاق نیفتاده باشد، هیچ کلمهای مورد استفاده مردم قرار نمیگیرد.
این سعدیشناس ادامه داد: ما نباید برای این عرصه دغدغه داشته باشیم، باید بتوانیم ذهن و زبان ایران را ایرانیان را با ادبیات کلاسیک و ترویج آن تقویت کنیم، این کار در همه جهان رسم است که برای ترویج ادبیات کلاسیک سرمایهگذاری میکنند، نهادهای فرهنگی و دولتها به این کار یارانه میدهند و مردم میتوانند آثار کلاسیک را به شکل ارزان قیمتی تهیه کنند و بعد گزیدههایی از آن را برای کودکان و نوجوانان انتخاب میکنند.
وی افزود: ما برای آنکه بتوانیم زبان را تقویت کنیم باید مردم را به لذت بردن از متون عادت بدهیم تا گنجینه واژگانشان غنی شود و حکمت ایرانی در ذهن شان ملکه باشد و در ارتباطات و سخن گفتن خود و در نوشتههایشان تحت تاثیر آثار ادبی به تعالی زبان فارسی کمک کند.
برای آموزش زبان فارسی، بذری نکاشتهایم که باری بگیریم
این استاد در پاسخ به این سوال که چگونه میان نسل جوان و ادبیات فارسی میتوان ارتباط برقرار کرد، گفت: من اصلا معتقد نیستم که نسل جوان ما دچار این مشکل است، سیاست فرهنگی ما نیازمند بازنگری است. وقتی شما کالایی با کیفیت عرضه کنید، حتماً مشتریهای باکیفیت پیدا خواهید کرد. ما باید بگوییم که چه کردیم برای ترویج ادبیات فارسی و متون کلاسیک که از آن پاسخ نگرفتهایم؟ کدام نهاد یک برنامه علمی درازمدت داشته است؟ ادبیات و ترویج زبان که کاشتن هندوانه نیست که ۶ ماهه به ثمر برسد! باید به درخت صد ساله فکر کرد. به همین خاطر من تصور میکنم نهادهای فرهنگی ما از آموزش و پرورش، آموزش عالی، تلویزیون، رادیو و نهادهای دیگر، باید کاری کنند.
او با تاکید بر نقش آموزش و پرورش در ترویج زبان فارسی، بیان کرد: وقتی میبینیم در کتابهای درسی، بر اساس سلیقه شخصی به حذف و اضافه میپردازند و کمکم کتاب ادبیات، از ادبیات کلاسیک خالی میشود، شما میخواهید چه پاسخی بگیرید؟ وقتی شما میبینید رادیو و تلویزیون و حتی سینماگران ما، هیچ اثری درباره بزرگان ادبیات فارسی نساختهاند و شما یک فیلم سینمایی درباره سعدی، حافظ یا فردوسی ندیدهاید، به دنبال چه نتیجهای هستید؟ خیلیها با دیدن فیلم به خواندن متن آن تشویق میشوند، یا یک آواز آنها را به خواندن اصل اثر راهنمایی میکند، بسیاری از آثاری که خوانندگان خوش اقبال پاپ از حافظ و سعدی میخوانند، جوانان ما آن غزل را حفظ کردهاند، آنجایی که کار انجام شده است، بسیار ریشه دوانده اما جایی که کاری نکردیم، دانهای نکاشتهایم که بهرهای ببریم. وقتی کار را رها کردهایم، نتیجه شرایطی است که میبینیم.
کمالی اضافه کرد: تنها در زمینه تئاتر کارهایی انجام شده، اپرای حافظ و سعدی را بهروز غریب پور ساخته است و در ساختن زندگی شاعران کلاسیک به ادبیات فارسی خدمت کرده است و چند کار دیگر را پری صابری ساخته و چندین تئاتر از شاهنامه یا مثنوی یا درباره زندگی مولانا ساخته شده اما تئاتر ویژگی خاص خود را دارد، هنری بزرگ و غنیست اما مخاطبان محدودتری نسبت به دیگر هنرها دارد. آثار سینمایی را همه جا میتوان دید، در همه شبکهها میتوان آن را پخش کرد اما تئاتر این امکان را ندارد، ما باید بذری بکاریم که به امید محصول باشیم. بحث اصلی ادبیات فارسی متن خوانی است اما برای ترویج آن باید ابزار تبلیغی و هنرهای گوناگون استفاده کنیم.
مدیر موسسه آموزش عالی حافظ، در پایان گفت: ما امسال دانشجویان ادبیات فارسی را رایگان و با بورس پذیرفتهایم و در یک مصاحبه آنها را تایید کردهایم و تنها شرطی که گذاشتهایم درس خواندن است، کار ترویجی باید عملی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید